به گزارش مشرق، اتفاقات عجیب در نقل و انتقال برخی بازیکنان پرسپولیس از جمله رامین رضائیان و همچنین درگیری کارلوس کیروش با برانکو بهانه خوبی بود تا با امیر عابدینی که اکنون در اروپا حضور دارد گفتوگویی انجام دهیم.
عابدینی صحبتهایش را با اشاره به بازی فینال کوپاآمریکا شروع کرد.
* فینال کوپا آمریکا جنگ بود، فوتبال نبود
وقتی رقابتهای جام ملتهای 2016 اروپا را میبینید متوجه میشوید تیمها بر اساس همیت ملی در میدان حاضر میشوند و حتی تیمهای درجه 2 اروپا هم از جان مایه میگذارند. انضباط برگزاری، انضباط تیمی، بازی جوانمردانه، داوریهای عالی و ... باعث شده تا هیچ ایرادی نتوانیم از جام ملتهای اروپا بگیریم اما در فوتبال آمریکای جنوبی شرایط متفاوت است. برزیل به راحتی حذف و تیم آمریکا مطرح میشود. فینال هم به جای فوتبال شاهد یک جنگ بین شیلی و آرژانتین بودیم. تمام بار فوتبال آرژانتین بر روی دوش ستارهای به نام مسی بود. ضمن اینکه یک فوتبال خشن را دیدیم که 2 اخراجی داشت. بنابراین باید گفت از فوتبال اروپا میتوان لذت برد اما فوتبال آمریکای جنوبی دیگر جذابیت دهه 70 -80 را ندارد.
* دلالها برای برخی از بازیکنان پرسپولیسی تصمیمگیری میکنند
در زمان مدیریت من در باشگاه پرسپولیس شأن و منزلت بازیکنان مشخص بود. دلالها نمیتوانستند برای بازیکن تصمیمگیری کنند. بازیکنان هم اینگونه عطش بازی در خارج از کشور را نداشتند. کریم باقری، دایی، میناوند، مهدویکیا و پاشازاده و ... هر کدام که میخواستند به باشگاه خارجی بروند با تصمیم باشگاه این کار را میکردند نه اینکه دلال و واسطه برای بازیکن تصمیمگیری کنند. دلال میخواهد بهترین بهره را از بازیکن ببرد و خیلی به رشد و پیشرفت بازیکن توجه ندارد در حالی که آخرین ترانسفر من به اروپا بازیکنی مثل علیرضا جهانبخش بود. ما اجازه ندادیم واسطه برای او تصمیمگیری کند. اکنون هم هاشمیمقدم مراقب این بازیکن است. او خودش یک فوتبالیست عالیرتبه بوده و نمیگذارد جهانبخش به هر تیمی برود. در حالی که اکنون شاهدیم برخی از بازیکنان با واسطهها کار میکنند و به باشگاه توجهی ندارند که این مسئله به آنها لطمه میزند.
* پرسپولیس به بازیکنان نمره میدهد نه بازیکن به باشگاه
وقتی بازیکنان قراردادهای کوتاه مدتی با باشگاهها امضا میکنند در واقع باشگاهها نمیتوانند بازیکنان را به طور کامل در اختیار داشته باشند و به این ترتیب اختیار بازیکن به دست دلال میافتد. اکنون بازیکنانی مثل رامین رضائیان باید بدانند که این باشگاه پرسپولیس است که به بازیکن نمره میدهد و او را به رتبه بالاتری میفرستد و بازیکن نمیتواند به باشگاه نمره بدهد. بازیکنان باید قدر خودشان را بدانند. برای بازی در خارج از کشور نباید عجله داشته باشند. آنها باید در مارکت خوب پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و همچنین تیم ملی بمانند تا با پیشنهاد خوب به یک باشگاه خوب برود. اگر در انتخابشان عجله کنند ممکن است قیمت یک میلیون دلاری آنها تبدیل به 200 هزار دلار شود.
* سربازی مهدویکیا مانع حضورش در تاتنهام شد
مهدی مهدویکیا را با قیمت بالایی ترانسفر کردیم. البته وقتی او را برای تست پزشکی به خارج از کشور بردم مربی به من گفت اجازه دهید یک تست تنیس فوتبال هم از مهدویکیا بگیرم که من گفتم چنین اجازهای را نمیدهم اما مهدویکیا گفت من تمرینات اینها را دیدم بگذارید تست بدهم. من از همه این بازیکنان سرتر هستم. او چنین اعتماد به نفسی داشت و تست تنیس فوتبال را هم با نمرات عالی گذراند. قرار بود مهدویکیا ابتدا به تاتنهام برود که به خاطر مشکل سربازی این امر محقق نشد اما من او را به بوخوم فرستادم. میدانستم بوخوم باشگاهی نیست که در حد مهدویکیا باشداما من مارکت اروپا را میخواستم با بوخوم قراردادی 6 ماهه بستیم و گفتم پول هم نمیخواهیم فقط او را بیمه کردیم و بعد از آن هم هامبورگ و سایر تیمها به دنبال جذب مهدویکیا آمدند. در حالی که اکنون بازیکن خودش را از باشگاه جدا میکند. جدایی بازیکن از باشگاه به نفع او نیست و ارزشش را هم پایین میآورد.
* دایی را با مبلغ 3 میلیون و یکصد هزار مارک ترانسفر کردیم
باشگاهی علی دایی را با قیمت یک میلیون مارک میخواست اما من به آن باشگاه گفتم این رقم را که من در ایران به دایی میدهم چرا باید او کشورش را رها کند و به اینجا بیاید. در نهایت توانستیم دایی را با مبلغ 3 میلیون و یکصد هزار مارک ترانسفر کنیم. علی دایی قراردادش را سفید امضا کرد و گفت هر چه عابدینی بگوید قبول دارم. باشگاه دلسوز بازیکن است. جدایی بازیکن از باشگاه به ضرر خودش میشود. اکنون بازیکنانی مثل رامین رضائیان اگر سرخورده شوند رویشان میشود دوباره به باشگاه پرسپولیس برگردند؟
* کسی میتواند بگوید برانکو و کریمی چیزی از فوتبال نمیدانند؟
هیچ کسی علیه کیروش نشده است. کیروش خودش علیه خودش است. یک روز گفت چرا وزیر ورزش میگوید بالای چشم من ابروست؟ ما به وزیر گفتیم چرا به او چنین حرفی زدهای؟ روز دیگر گفت اسدی چرا به من چنین حرفی زده است؟ در حالی که دبیر فدراسیون حرفی منطقی گفته بود. آیا اکنون او میتواند بگوید چرا برانکو در مورد من حرف میزند؟ همه ما میدانیم برانکو اهل چالش نیست. او آن زمان که سرمربی تیم ملی بود از این شرایط دوری میکرد اما مربی کاربلدی است. کیروش با ترفند فردوسیپور توانست در برنامه 90 برتر از برانکو شود. در حالیکه فردوسیپور آراء کرانچار و استانکو را کنار برانکو قرار داده بود. این مربیان از رای برانکو کم کردند. کیروش باید باور کند که مردم ما قضاوت صحیح دارند. اگر امیر عابدینی، علی پروین یا محمد مایلیکهن صحبت کنند میگویند چرا آنها علیه سرمربی تیم ملی موضع گرفتهاند اما آیا کسی میتواند بگوید چرا برانکو در مورد فوتبال ما حرف زده است؟ آیا کسی میتواند بگوید علی کریمی چیزی از فوتبال نمیداند؟ کیروش باید این تضاد و شکافی که ایجاد کرده را خودش جمع کند. زیرا در این مسئله حق با برانکوست.
* مدیریت تاج را اگر هم درک کنم، نمیتوانم توصیفش کنم
مهدی تاج بر اساس یک سیاقی مدیریت میکند که من آن را درک نمیکنم و بضاعت درکش را ندارم. یا شاید بهتر است بگویم اگر بتوانم نوع مدیریت تاج را درک کنم آن را توصیف نمیتوانم بکنم. بقیه حرفها باشد برای زمانی که به ایران بازگشتم.
عابدینی صحبتهایش را با اشاره به بازی فینال کوپاآمریکا شروع کرد.
* فینال کوپا آمریکا جنگ بود، فوتبال نبود
وقتی رقابتهای جام ملتهای 2016 اروپا را میبینید متوجه میشوید تیمها بر اساس همیت ملی در میدان حاضر میشوند و حتی تیمهای درجه 2 اروپا هم از جان مایه میگذارند. انضباط برگزاری، انضباط تیمی، بازی جوانمردانه، داوریهای عالی و ... باعث شده تا هیچ ایرادی نتوانیم از جام ملتهای اروپا بگیریم اما در فوتبال آمریکای جنوبی شرایط متفاوت است. برزیل به راحتی حذف و تیم آمریکا مطرح میشود. فینال هم به جای فوتبال شاهد یک جنگ بین شیلی و آرژانتین بودیم. تمام بار فوتبال آرژانتین بر روی دوش ستارهای به نام مسی بود. ضمن اینکه یک فوتبال خشن را دیدیم که 2 اخراجی داشت. بنابراین باید گفت از فوتبال اروپا میتوان لذت برد اما فوتبال آمریکای جنوبی دیگر جذابیت دهه 70 -80 را ندارد.
* دلالها برای برخی از بازیکنان پرسپولیسی تصمیمگیری میکنند
در زمان مدیریت من در باشگاه پرسپولیس شأن و منزلت بازیکنان مشخص بود. دلالها نمیتوانستند برای بازیکن تصمیمگیری کنند. بازیکنان هم اینگونه عطش بازی در خارج از کشور را نداشتند. کریم باقری، دایی، میناوند، مهدویکیا و پاشازاده و ... هر کدام که میخواستند به باشگاه خارجی بروند با تصمیم باشگاه این کار را میکردند نه اینکه دلال و واسطه برای بازیکن تصمیمگیری کنند. دلال میخواهد بهترین بهره را از بازیکن ببرد و خیلی به رشد و پیشرفت بازیکن توجه ندارد در حالی که آخرین ترانسفر من به اروپا بازیکنی مثل علیرضا جهانبخش بود. ما اجازه ندادیم واسطه برای او تصمیمگیری کند. اکنون هم هاشمیمقدم مراقب این بازیکن است. او خودش یک فوتبالیست عالیرتبه بوده و نمیگذارد جهانبخش به هر تیمی برود. در حالی که اکنون شاهدیم برخی از بازیکنان با واسطهها کار میکنند و به باشگاه توجهی ندارند که این مسئله به آنها لطمه میزند.
* پرسپولیس به بازیکنان نمره میدهد نه بازیکن به باشگاه
وقتی بازیکنان قراردادهای کوتاه مدتی با باشگاهها امضا میکنند در واقع باشگاهها نمیتوانند بازیکنان را به طور کامل در اختیار داشته باشند و به این ترتیب اختیار بازیکن به دست دلال میافتد. اکنون بازیکنانی مثل رامین رضائیان باید بدانند که این باشگاه پرسپولیس است که به بازیکن نمره میدهد و او را به رتبه بالاتری میفرستد و بازیکن نمیتواند به باشگاه نمره بدهد. بازیکنان باید قدر خودشان را بدانند. برای بازی در خارج از کشور نباید عجله داشته باشند. آنها باید در مارکت خوب پرسپولیس، استقلال، تراکتورسازی و همچنین تیم ملی بمانند تا با پیشنهاد خوب به یک باشگاه خوب برود. اگر در انتخابشان عجله کنند ممکن است قیمت یک میلیون دلاری آنها تبدیل به 200 هزار دلار شود.
* سربازی مهدویکیا مانع حضورش در تاتنهام شد
مهدی مهدویکیا را با قیمت بالایی ترانسفر کردیم. البته وقتی او را برای تست پزشکی به خارج از کشور بردم مربی به من گفت اجازه دهید یک تست تنیس فوتبال هم از مهدویکیا بگیرم که من گفتم چنین اجازهای را نمیدهم اما مهدویکیا گفت من تمرینات اینها را دیدم بگذارید تست بدهم. من از همه این بازیکنان سرتر هستم. او چنین اعتماد به نفسی داشت و تست تنیس فوتبال را هم با نمرات عالی گذراند. قرار بود مهدویکیا ابتدا به تاتنهام برود که به خاطر مشکل سربازی این امر محقق نشد اما من او را به بوخوم فرستادم. میدانستم بوخوم باشگاهی نیست که در حد مهدویکیا باشداما من مارکت اروپا را میخواستم با بوخوم قراردادی 6 ماهه بستیم و گفتم پول هم نمیخواهیم فقط او را بیمه کردیم و بعد از آن هم هامبورگ و سایر تیمها به دنبال جذب مهدویکیا آمدند. در حالی که اکنون بازیکن خودش را از باشگاه جدا میکند. جدایی بازیکن از باشگاه به نفع او نیست و ارزشش را هم پایین میآورد.
* دایی را با مبلغ 3 میلیون و یکصد هزار مارک ترانسفر کردیم
باشگاهی علی دایی را با قیمت یک میلیون مارک میخواست اما من به آن باشگاه گفتم این رقم را که من در ایران به دایی میدهم چرا باید او کشورش را رها کند و به اینجا بیاید. در نهایت توانستیم دایی را با مبلغ 3 میلیون و یکصد هزار مارک ترانسفر کنیم. علی دایی قراردادش را سفید امضا کرد و گفت هر چه عابدینی بگوید قبول دارم. باشگاه دلسوز بازیکن است. جدایی بازیکن از باشگاه به ضرر خودش میشود. اکنون بازیکنانی مثل رامین رضائیان اگر سرخورده شوند رویشان میشود دوباره به باشگاه پرسپولیس برگردند؟
* کسی میتواند بگوید برانکو و کریمی چیزی از فوتبال نمیدانند؟
هیچ کسی علیه کیروش نشده است. کیروش خودش علیه خودش است. یک روز گفت چرا وزیر ورزش میگوید بالای چشم من ابروست؟ ما به وزیر گفتیم چرا به او چنین حرفی زدهای؟ روز دیگر گفت اسدی چرا به من چنین حرفی زده است؟ در حالی که دبیر فدراسیون حرفی منطقی گفته بود. آیا اکنون او میتواند بگوید چرا برانکو در مورد من حرف میزند؟ همه ما میدانیم برانکو اهل چالش نیست. او آن زمان که سرمربی تیم ملی بود از این شرایط دوری میکرد اما مربی کاربلدی است. کیروش با ترفند فردوسیپور توانست در برنامه 90 برتر از برانکو شود. در حالیکه فردوسیپور آراء کرانچار و استانکو را کنار برانکو قرار داده بود. این مربیان از رای برانکو کم کردند. کیروش باید باور کند که مردم ما قضاوت صحیح دارند. اگر امیر عابدینی، علی پروین یا محمد مایلیکهن صحبت کنند میگویند چرا آنها علیه سرمربی تیم ملی موضع گرفتهاند اما آیا کسی میتواند بگوید چرا برانکو در مورد فوتبال ما حرف زده است؟ آیا کسی میتواند بگوید علی کریمی چیزی از فوتبال نمیداند؟ کیروش باید این تضاد و شکافی که ایجاد کرده را خودش جمع کند. زیرا در این مسئله حق با برانکوست.
* مدیریت تاج را اگر هم درک کنم، نمیتوانم توصیفش کنم
مهدی تاج بر اساس یک سیاقی مدیریت میکند که من آن را درک نمیکنم و بضاعت درکش را ندارم. یا شاید بهتر است بگویم اگر بتوانم نوع مدیریت تاج را درک کنم آن را توصیف نمیتوانم بکنم. بقیه حرفها باشد برای زمانی که به ایران بازگشتم.