اما سوال اینجاست که آیا تفاوتی بین کمال گرایی و زیاده خواهی وجود دارد؟ آیا این میل انسان به استفاده و برخورداری از بهترین ها، به مفهوم تجمل گرایی و دوری از معنویت است؟
برای پاسخ به این سوال باید جوانب مختلف را در نظر بگیریم و تفاوتهای موجود را در یابیم.
از منظر فلسفه غرب، انسان اساسا به دنبال کسب لذت بوده و این حس درونی (احساس لذت) سر منشا حرکت و تمدن بشری است. در این دیدگاه آنچه که اهمیت دارد، ماده و جسم است و انسان با رعایت قوانین اجتماعی مجاز است که از لذتهای مورد علاقه خود بهره مند شود. تنها نکته مهم در این تفکر که باید مورد توجه قرار گیرد، رعایت قوانین و حقوق دیگران است و فرد با در نظر گرفتن این موضوع، آزاد است تا هر کاری که بخواهد انجام دهد.
اما در دیدگاه اسلام، انسان هدف متعالی دارد و زیست آن تنها برای زندگی مادی تبیین نشده است. در دیدگاه اسلام، اخلاق و ارزشهای معنوی از اهمیت بسیاری بهره مند است و زندگی بشر تنها به دنیای مادی ختم نمیشود.
در واقع هر دو نگاه اسلامی و غربی هر دو دارای کمال گرا هستند اما تفاوت در نوع نگاه به کمال گرایی است.
در دیدگاه غربی اولویت به جهان مادی است و آنچه که برای یک فرد با اندیشه غربی اهمیت دارد، استفاده از بهترینها برای کسب لذت است البته رعایت قانون نیز از اهمیت بسیاری برخورد دار خواهد بود.
از منظر یک فرد مسلمان(اندیشهی اسلامی) لذت هرگز امری مضموم نیست اما باید بر محور اخلاق گرایی باشد. بنابر این لذت اگر بر پایه جهان بینی الهی باشد نه تنها حرام نیست بلکه توصیه هم شده است.
تجمل گرایی نیز از لذت گرایی سرچشمه میگیرد (البته نه از همه آن و لذت گرایی شاخهها متعددی دارد). گاهی اوقات نیز تجمل گرایی از لذت گرایی و کمال خواهی انسان فراتر میرود و به عنوان بیماری بروز پیدا میکند.
باید به این نکته توجه کنیم که اسلام هرگز به پیروانش نگفته که فقیر باشید و از امکانات موجود بهره نگیرید، آنچه که از آموزههای اسلام بر میآید استفاده صحیح و به اندازه از امکانات موجود است.
در واقع اسلام با اسراف و زیاده روی مخالف است نه با زندگی مرفه و سالم. بنابر این در گام نخست باید تجمل گرایی را بدرستی تعریف کنیم و این وظیفه مهمی برای جامعه شناسان و کارشناسان است.
اسراف، چشم و هم چشمی، فخر فروشی و ... همگی در فرهنگ غنی اسلامی به شدت نهی شده است و همین موارد عامل اصلی تجمل گرایی هستند.
اگر به واقع به جهان بینی الهی و آنچه که بارها در آموزههای اسلامی آموخته ایم، توجه کنیم بسیاری از باورهای نادرست از بین خواهد رفت. اینکه امروز گرایش به تجمل گرایی نشان از ارزش برای افراد است، نشان از بیماری روانی و احساس حقارت دارد.
با کمی تامل در مییابیم که در فرهنگ غربی که لذت گرایی حرف اول را میزند، میزان تجمل گرایی کمتر از جوامع در حال توسعه از جمله ایران است.
در آن جوامع با وجود تئوری انسان گرایی و لذت جویی، بسیاری از شهروندان به داشتههای خود قانع هستند و در واقع زیان سرمایه داری و مصرف گرایی به جوامع جهان سوم منتقل شده است.
مفاهیمی مانند چشم و هم چشمی و اسراف، محصول نظام سرمایه داری است که بیش از آنکه به مردم خودشان آسیب بزند، جوامع دیگر را نشاه رفته است.
به نظر میآید بیش از آنکه جهان بینی افراد در تجمل گرایی نقش داشته باشد، عقده حقارت افراد نقش دارد چرا که در بسیاری از جوامع (چه غربی و چه اسلامی) مصرف گرایی به تنهایی ارزش به حساب نمیآید.
البته نا گفته نماند هر نوع رفتاری که در جامعه ایپدمی شود نا خود آگاه فرهنگ و ارزشهای آن جامعه را شکل میدهد و با این تفسیر میتوان رابطه مستقیمی بین عقده حقارت، تجمل گرایی و فرهنگ هر جامعی به وجود میآید.