گروه سیاست مشرق - مقام معظم رهبری در دیدار با جمعی از خانوادههای شهدا به ترسیم جنبههایی از صحنه نبرد حق و باطل پرداخته و نقش شهید و شهادت را در این مبارزه تبیین فرمودند. بر این اساس ایشان جایگاه تروریسم گذشته و جدید را در جنگ علیه انقلاب اسلامی و ملت ایران مشخص فرموده و در مقابل، اراده انقلابی و اعتماد به نیروهای مردمی را رمز پیروزی در نبرد علیه استکبار قلمداد کردند. در ادامه نیز ایشان با ترسیم صحنه بحرین رفتار حاکمان این کشور را در مقابل شیخ عیسی قاسم نابخردانه دانستند.
آنچه در ادامه میآید، تبیینی است بر فرمایشات رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهدای هفتم تیر و مدافع حرم به تاریخ پنجم تیرماه سال 95.
1- تروریسم ابزار دیرین استکبار
پیوند گروههای تروریستی و غرب مسئلهای است که ریشه در تاریخ وحشیگری و دیگر بربر پنداری غرب دارد؛ و ازاینروست که تروریسم ابزاری پرکاربرد در دست مدیریت استراتژیک غرب محسوب میشود. سابقه تاریخی این سیاست را میتوان به ایجاد فرقههای تروریستی نظیر بهاییت در قرن نوزدهم نیز رساند.[1] اما نسل جدید تروریسم از افغانستان و در جریان جنگ مسلمانان با شوروی به وسیله غرب ایجاد شد.[2]
بااینحال آنها هر جا که توانستهاند از این ابزار برای پیشبرد اهداف خود بهره بردهاند از جمله حمایت از گروهکهای تروریستی نظیر مجاهدین خلق، خلق عرب، کومله، پیکار و... حال نیز این روح سرگردان در جسم داعش و النصره و دهها گروه دیگر برای نابودی امنیت مردم منطقه حلول کرده است. این پدیده در همه اشکال و اسما مختلف آن یک حقیقت واحد دارد و آن پیشبرد اهداف شوم قدرتهای استکباری است و مسلماً داعش و النصره نیز آخرین نسخههای این پدیده نخواهند بود.
2- ایران محور حملات دشمن
رهبر معظم انقلاب در این دیدار بار دیگر به این نکته اشاره کردند که دشمن برای نابودی ایران گروههای تروریستی نظیر داعش را به وجود آورد و عراق و سوریه تنها معبرهایی برای شکلگیری و عبور آنها بودند اما باقدرت جمهوری اسلامی ایران آنها قبل از رسیدن به مرزهای کشور زمینگیر شدند. این مسئله که ایران بهعنوان سر مقاومت در منطقه هدف اصلی همه توطئهها و برنامهریزیهای استکبار است باید مورد توجه قرار بگیرد.
3- رمز پیروزی
یادآوری رمز پیروزی و پایههای اصلی نهضت امری است که سبب تداوم آن شده، بالندگی و ثمردهی آن را به دنبال میآورد. درک منطق نصرت الهی و عمل به آن تنها راه پیروزی در نبرد نامتقارن برابر قدرتهای استکباری تا دندان مسلح است. داشتن روحیه انقلابی و تکیه بر نیروی مردم نیز از دیگر رموز پیروزی در این نبرد هستند اما بیتردید میتوان نقطه اوج بیانات دیروز مقام معظم رهبری را در جمله زیر دانست: «ایمان به خدا، اعتقاد به جهاد و انگیزهٔ قوی جوانان مؤمن و انقلابی، منابع قدرت نظام اسلامی در جنگ نامتقارن با جبههٔ استکبار است و آنها باوجودآنکه آثار این منبع قدرت را میبینند اما از تحلیل حقیقت آن عاجزند؛ بنابراین متوسل به شیوههای خشن و بیرحمانه میشوند.»[3]
4- بحرین؛ احیای یک انقلاب
درحالیکه اکثریت
65 درصدی جمعیت بحرین شیعه هستند اما سالهاست که قدرت به شیوهای انحصاری در دست
سنیها قرار دارد. بااینحال حکومت استبدادی مشکلات زیادی برای سنیها نیز به وجود
آورده است. در پائیز سال 2010 انتخابات پارلمانی در بحرین همراه با موج گستردهای
از دستگیریهای فعالین سیاسی و حقوق بشر برگزار شد. مدتی بعد و همزمان با وقوع
اعتراضات در تونس و مصر فعالین شبکههای مجازی در آخر ماه ژانویه 2011 برای
تظاهرات در بحرین از مردم دعوت کردند. در 14 فوریه تظاهرات به صورت غیر متمرکز و
در 55 محله که در اکثر محلهها جمعیت در حدود چند صد نفر بود برگزار شد. اولین
گزارش کشتار مردم در عصر این روز منتشر شد. روز بعد در مراسم تشییع جنازه رویارویی
بعدی مردم و نیرویهای حکومتی شکل گرفت و تعداد دیگری از افراد در این بین کشته
شدند.
پسازاین واقعه تظاهرکنندگان کمپ اصلی را به میدان لولو انتقال دادند. این کمپ در حمله نیروهای ضد شورش پلیس منامه در 17 فوریه و با کشته شدن 4 نفر جمع شد. بعدازآن بهتدریج خانواده سلطنتی موردانتقاد جدی گروههای مختلف قرار گرفت و به مدت چهار هفته میدان لولو مرکز تجمع مردم و بحثهای سیاسی بود. درحالیکه در این روزها همه بحثها بر سر کنار رفتن شاه حمد، گفتگوهای ملی و تصویب یک قانون اساسی جدید پیگیری میشد، نیروهای نظامی سعودی در 14 مارس وارد منامه شدند. تظاهرات بهسرعت سرکوب شد و تنها در چند محله شیعهنشین تظاهرات پراکندهای دیده میشد. ق
ریب بهاتفاق مخالفین نیز بازداشتشده و به زندان رفتند و گفتگوهای ملی بدون حضور مهمترین گروههای مخالف برگزار شد. در این دوره روند حذف اجتماعی شیعیان و تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی که از دهه اوایل 1990 آغازشده بود، سرعت گرفت و هزاران نفر از اهل سنت از کشورهای سوریه، پاکستان و... به بحرین آمده و با استفاده از خدمات رفاهی و امکانات دولتی در این کشور ساکن شدند. خاندان سلطنتی به پشتوانه شورای همکاری خلیجفارس مانع از هرگونه فعالیت شیعیان شد و اکثر مبارزان و فعالین سیاسی و دینی شیعه را بازداشت کرد. تبلیغات دولتی برای جلب حمایت سنیها در برابر شیعیان یکی از ارکان اصلی مقابله با نیروی اجتماعی آنها بوده است. تبدیل تقابل آزادی- استبداد به سنی- شیعه در بحرین به وسیله نظام سلطنتی برای حفظ تاجوتخت خود، به نسبت قابلملاحظهای در این دوره به کار گرفته شده است.[4]
بااینحال مردمان اهل سنت نیز هنوز ناراضیاند و خود را در کنار شیعیان و در برابر حاکمان ظالم آل خلیفه میبینند؛ اما فشار حکومت روزبهروز بیشتر متوجه شیعیان مظلوم این کشور میشود. جبهه پیشرو جبهه مردم در مقابل حاکمان ظالم است هرچند حاکمان بحرین در تلاش برای شیعه- سنی جلوه دادن آن هستند.
مسئله دیگر در باب جسارت حکومت بحرین علیه شیخ عیسی قاسم این است که شیعیان بار دیگر اجازه نخواهند داد اتفاقی که برای شیخ نمر افتاد، برای هیچیک از بزرگان شیعه دیگر بیفتد! اگر خطای دیگری از رژیم آل خلیفه و حامیانش سر بزند، مسلماً پاسخ مردم این کشور قاطعانه است و انتقام شیخ شهید نیز از سربازان آلسعود گرفته خواهد شد.