به گزارش مشرق، خبر خیلی عجیب بود؛ حمید علیدوستی، سرمربی تیم ملی نوجوانان در فاصله حدود 2 ماه مانده تا آغاز رقابتهای قهرمانی آسیا و انتخابی جام جهانی که به میزبانی هند برگزار میشود از کار خود برکنار شد بدون اینکه برای این برکناری دلایل منطقی و قانعکنندهای وجود داشته باشد.
علیدوستی شخصیت آرامی دارد، او طی سالهای حضورش در فوتبال چه در عرصه بازیگری و چه در عرصه مربیگری همواره این شخصیت متین و بی تنش را به بهترین شکل از خود بروز داده و همواره سعی کرده تا از حاشیههای مخرب و کشنده فوتبال به دور باشد.
در این بین علیدوستی بدون اینکه در واقعیت، دلیل قانعکنندهای وجود داشته باشد از سمت خود برکنار میشود تا به قول خودش نتواند حاصل دسترنج یک و نیم سالهاش را با موفقیت در هند ببیند.
او در این مصاحبه تفصیلی به دفعات از مسئولان فدراسیون فوتبال بابت فرصتی که به وی برای حضور در تیم ملی نوجوانان داده بودند تشکر کرده اما هیچگاه با این قضیه کنار نیامد که چگونه وقتی معینی با وی برای حضور در تیم ملی نوجوانان مذاکره کرده است، حالا این انتخاب را به گردن فرد دیگری انداخته و حاضر نیست تا از انتخابی که در آن مقطع انجام داده است، دفاع کند و با کنایه میگوید: نمیدانم چه کاری کردیم که معینی انتخابم را به گردن نمیگیرد!
گفت و گو با حمید علیدوستی را در زیر میخوانید:
* ابتدای بحث را از آنجایی آغاز میکنیم که معینی در نشست خبری اعلام کرد نمیدانم شما چطور به عنوان سرمربی تیم ملی نوجوانان انتخاب شدید؟
پس از اینکه برنامهام را به کمیته فنی ارائه کردم و منتظر پاسخ آنها شدم، به یاد دارم که یک روز یک تماس تلفنی از طرف فدراسیون با من شده و فریدون معینی با من صحبت کرده و به من گفت که ما به این نتیجه رسیدهایم که شما سرمربی تیم نوجوانان شوید. البته من در پاسخ به وی گفتم باید در جلسهای رو در رو با شما صحبتهای لازم را انجام دهم و اینطور نمیشود که بخواهم تلفنی پاسخی بدهم که در هر صورت معینی از من خواست که سرمربیگری تیم ملی نوجوانان را آغاز کنم و سپس صحبتهای لازم را انجام دهیم. در واقع من میخواستم پس از مذاکرات لازم این سمت را بپذیرم اما معینی اصرار داشت تا در همان تماس تلفنی نیم ساعته پاسخ مثبت را بدهم. بنابراین الان خیلی متعجبم که چطور معینی میگوید علیدوستی سرمربی تیم ملی نوجوانان شده است. هر چند که من هم از برخی مسائل بیخبرم و احساس میکنم شاید قربانی یکسری تغییر و تحولات در فدراسیون فوتبال شده و حتما اتفاقاتی افتاده که مجبور شدهاند تا اتفاقات آن زمان را، امروز به این شکل بیان کنند.
* شاید میخواستند توپ را به زمین فردی بیندازند که (آیتاللهی) امروز در فدراسیون فوتبال مسئولیتی ندارد.
این موضوع مهم نبود، بلکه مهم این است که زمانی که سرمربیگری را قبول کردم تازه آن زمان متوجه شدم که تیم ملی نوجوانان به دو تورنمنت دعوت شده است. در واقع این تورنمنت ها خیلی نزدیک بود و آنها از سرمربی میخواستند هر چه سریعتر تیم را تشکیل داده و به این رقابتها اعزام کند. در واقع تورنمنتهایی که معینی در نشست خبری از آنها اسم برده دو تای آنها همین تورنمنت قطر و بلاروس بود که هیچ زمانی برای آمادهسازی آن نداشتیم.
* از روز اولی که کار را آغاز کردید بگویید.
روز اول که سر تمرینات رفتم هیچ جلسه معارفهای برای من انجام نشد و هیچ احترامی نیز به من گذاشته نشد و من خودم، خودم را در کمپ تیمهای ملی و در زمین فوتبال به بچههای نونهالان که به رده سنی نوجوانان رسیده بودند معرفی کردم و هیچ جلسه معارفهای برگزار نشد.
*چطور همان زمان با این وضعیت زنگ خطر را احساس نکردید؟
در هر صورت اتفاقاتی افتاده بود که بعدا به آنها اشاره میکنم. آن زمان با یک مشت بچههایی که از نونهالان به رده سنی نوجوانان رسیده بودند سروکار داشتم و به همین دلیل آقایان راستی و استخری را به کادر فنی اضافه کردم چرا که اینها نفراتی بودند که با تیم نونهالان کار کرده و من هیچ شناختی از این رده سنی نداشتم. بلافاصله بدون هیچ شناختی که از بچهها داشته باشم کار را آغاز کردم و بدون گزینشی نفرات، ما به اردوی قطر رفتیم. یک هفته پس از قطر نیز راهی بلاروس شدیم و با تیمهای اروپایی بازی کردیم که در رده سنی جوانان بودند. به جرأت میگویم اگر شاید فرد دیگری بود هیچ گاه قبول نمیکرد که از تیمی که شناخت ندارد بخواهد آنها را به دو تورنمنت بینالمللی اعزام کند. این برنامهها از قبل برنامهریزی شده بود و هیچ گاه در بین برنامههای من قرار نداشت. با این حال من این اعزامها را قبول کردم.
* در هر صورت به این تورنمنتها رفتید و نتایجی هم به دست آمد که البته مورد رضایت کمیته فنی قرار نگرفت.
ما در بلاروس یک شیوه دفاعی را تشکیل دادیم تا با توجه به اینکه از تیمم شناخت نداشتم بتوانیم کارایی لازم را داشته باشیم. ما در این مسابقات به حریفانمان باختیم و بخشی از این شکستهایی که معینی از آنها نام برده به همین مسابقات مربوط میشود ضمن اینکه حریف آسیایی ما یعنی چین که در رده سنی نوجوانان بود را با حساب 6 بر صفر شکست دادیم. اتفاقا همین دو تورنمنت به اندازه ای در شناسایی بازیکنان به من کمک کرد و نگرش من را نسبت به شناخت از بازیکنان بیش از آنچه که فکر میکردم تغییر داد.
* در ادامه چه اتفاقاتی افتاد؟
بلافاصله بعد از این دو تورنمنت کار من آغاز شد، یعنی استعدادیابی و فراخوانی بازیکنان که در این بین کمیته فنی و جوانان فدراسیون فوتبال نیز کمکهای زیادی به من کردند. البته من همیشه از اعضای این کمیته تشکر کرده و در این مدت جز تشکر هیچ حرف دیگری به آنها نزدم.
* این تشکرها را با کنایه میگویید؟
خیر اصلاً. چه آن زمان و چه حالا همیشه از کمیته فنی فدراسیون فوتبال تشکر کرده که دلایل آن را هم خواهم گفت.
* به بحث قبلی برگردیم.
با استعدادیابی که انجام دادیم و بازیکنانی که انتخاب کردیم، اردوهای منظم را در دستور کار قرار داده و سپس به یک تورنمنتی دعوت شدیم که در صحبتهای معینی در نشست خبری اصلا حضور در این تورنمنت را نشنیدم.
* تورنمنت اوزاکای ژاپن؟
درست است. پس از برگزاری چند اردو و شناختی که از کار بچهها به دست آورده بودم راهی ژاپن شدیم. در این تورنمنت که در حضور کفاشیان رئیس وقت فدراسیون فوتبال برگزار شد، تمام حریفان از جمله ازبکستان و ژاپن را در خانهاش شکست دادیم و به نظرم کار خیلی بزرگی بود اما هنوز تیم ما خیلی نقصها داشت. ایدهآلهای من خیلی بالاست و اینطور نبود که با یک برد مقابل ژاپن فکر کنم به ایدهآلهایم رسیدهام. اصلا اینطور نبود. ما در تورنمنت ژاپن قهرمان شدیم و سپس به ایران برگشتیم و برنامههایمان را ادامه دادیم. در این زمان بود که معینی از من خواست تا کادر فنی را تقویت کنیم، چون یک نفر جالی خالی در کادرمان وجود داشت. زمانی که صحبت از انتخاب یک دستیار شد آنها یک مربی به نام آقای خطیب را به کادر فنی اضافه کردند.
* یعنی خطیب با پیشنهاد فدراسیون اضافه شد؟
بله.
* یعنی یک گزینه تحمیلی به تیم ملی نوجوانان؟
بله. خطیب آدم با دانش و مدرس فوتبال است. او یک هفته با ما کار کرد و پس از آن جلسهای را با بنده برگزار کرد و به من اعلام کرد که چون یک پیشنهاد از یک تیم دسته اولی در یزد دارد دیگر نمیتواند با تیم نوجوانان همکاری کند. او گفت چون فدراسیون از لحاظ مالی نمیتواند خواستههای او را برآورده کند، باید برود. در واقع خطیب پس از یک هفته ما را ترک کرد و به یزد رفت.
* در آن یک هفته مشکل خاصی که پیش نیامد؟
نه، اصلاً. من بخش عظیمی از تمرینات تیمم را به خطیب سپرده بودم و او کارها را در دست گرفته بود. خطیب در گذشته با تیمهای ردههای سنی کار کرده بود و احساس کردم میتواند به من کمک کند که در هر صورت او رفت. پس از آن هر جا که صحبت کردم اعلام کردم که از شخصیت خطیب شگفتزده شدم چون خیلی در آن مدتی که با هم کار میکردیم به او بها داده بودم. البته بها دادنم به خاطر بچههای نوجوان و به خاطر تیم ملی بود و احساس کرده بودم که او میتواند به ما کمک کند اما خطیب رفت.
* سپس به بازیهای انتخابی قهرمانی آسیا رسیدید که در این مسابقات تیم ملی نوجوانان موفق عمل کرد.
قبل از این مسابقات یک اردوی شبیهسازی خوب را در تبریز برگزار کردیم که فوقالعاده برای ما خوب بود. در واقع این اردو در مسابقاتی که در تبریز برگزار شد تأثیر بسزایی گذاشت و در نتایجی که به دست آمد مشهود بود و ما با اقتدار تمام تیمها را شکست دادیم. از جمله تیم هند که برنامهریزی مفصلی برای حضور در مسابقات قهرمانی آسیا و جام جهانی انجام داده است را با سه گل شکست دادیم چون آنالیز خوبی از این تیم داشتیم و با توجه به همین شناخت توانستیم آنها را ببریم. تیم ما با اقتدار کامل و با کیفیت خوب از گروه خودش صعود کرد و فیلم بازیهای ما نیز موجود است. بچههای ما با بازیکنان آکادمی بارسلونا قابل مقایسه نیستند اما در همان زمانی هم که با آنها کار شد رشد خوبی کردند و از لحاظ شکل کار و کیفیت، پیشرفت خوبی داشتند. تیم ما به اذعان خود آقایان کیفیت مطلوبی داشت و آنها چندین بار گفتند که میتوانیم موفق باشیم. ما در واقع پس از آن دو تورنمنتی که برگزار کردیم به خاطر اردوهای منظم و برنامهریزی شده پیشرفت شگرفی داشتیم. بنابراین حتی اگر نتیجه هم مدنظر آقایان بود ما در اوزاکای ژاپن همه حریفان را شکست داده و در انتخابی قهرمانی آسیا نیز با اقتدار صعود کردیم.
* پس از انتخابی قهرمانی آسیا چند ماهی اردوها تعطیل شد.
من خواستار دو هفته تعطیلی بودم اما اردوها چهار ماه تعطیل شد! البته پس از بازیها که شهریور ماه برگزار شد، مقرر شد تا اردوی بعدی در آبان ماه برگزار شود که این اردو نیز پس از دو روز به خاطر برخی مسائل از جمله کیفیت نامطلوب اردو و نداشتن جای لازم برای اسکان بازیکنان لغو شده و به یک ماه بعد موکول شد. این در حالی بود که در این مدت بارها درخواست برگزاری اردوهایی را داشتم چون میدانستم اگر بازیکنان در این رده سنی فقط بیست روز به حال خود رها شوند بازگرداندن آنها به دوران آمادگی سخت میشود. پس از آن به خاطر برخی مسائل از جمله زیر کشت رفتن زمین کمپ تیمهای ملی، اردوهایمان به صورت نامنظم برگزار شد و مدام اردوها تعطیل میشد. ما حتی در عید نوروز درخواست برگزاری یک اردوی دیگر را داده بودیم که آن هم لغو شد.
* یعنی آمادهسازی تیم ملی به دلخواه شما نبود؟
درست است. بازی های باشگاهی نیز در این بین مزید بر علت شده بود و بازیکنان باید تیمهای باشگاهی خود را هم همراهی میکردند. البته امتحانات هم وجود داشت و به همین دلیل کار با نوجوانان واقعا سخت و دشوار است.
* با زیر کشت رفتن زمین آزادی کارتان دشوار نشد؟
چرا اتفاقا با ارتباطاتی که با برخیها داشتیم توانستیم زمین نفت، هما و کارگران را برای تمرین کردن در اختیار بگیریم. حتی برای بازی دوستانه با سوریه زمین پیکان را با توجه به درخواستی که کادر فنی تیم ملی نوجوانان داده بود در اختیار گرفتیم. هیچ زمانی نگفته بودم که من زمین را گرفتهام و حتی آن زمان هم در مصاحبههایم این موضوع را نگفته بودم. البته من همیشه قدرشناس زحمات معینی و محصص و سایر اعضای فدراسیون فوتبال بودم و هستم اما هیچ زمان هم مسائل و مشکلاتی که وجود داشت را بازگو نکردم چون اگر مشکلی بود باید در همان خانواده حل میشد. در واقع به همین دلیل خیلی مواقع سکوت میکردم.
* شاید در این ماههای اخیر تمام هم و غم فدراسیون فوتبال از جمله شخص تاج، رئیس جدید فدراسیون نگه داشتن کیروش در تیم ملی بود و شاید به همین دلیل سایر تیمها نادیده گرفته شدند.
حالا این مسائل بماند. ما یک بار دیگر به اردوی بلاروس رفتیم و این بار واقعا از هر لحاظ پیشرفت چشمگیری داشتیم. از نوع نگرش به فوتبال بچهها تا کیفیت فنی که ارائه دادند و تمام این فیلمها موجود است. طوری بازی میکردیم که از تیمهای اروپایی که از ما یک سال بزرگتر بودند 70 درصد بازی در زمین آنها بودیم و به خوبی حریفان را در بازی تحت فشار قرار می دادیم. ما با اینکه در این تورنمنت از بین 12 تیم هشتم شدیم اما بهترین خط حمله رقابتها را به خود اختصاص دادیم و این همان استراتژی بود که در تیم پیاده کرده بودم و توقعش را داشتم.
* پس از آن هم به تورنمنت ازبکستان دعوت شدید.
ما پس از اردوهای نامنظم که داشتیم اسفند ماه پارسال به تورنمنت ازبکستان رفتیم. برای رسیدن به ازبکستان مشکلات زیادی داشتیم که از جمله آنها کیفیت نامناسب آمادهسازی تیم به هر دلیل بود. برای همین رقابتها هم 14 ساعت در ترکیه معطل شدیم تا به ازبکستان برسیم. با همین شرایط و فقط با 15 بازیکن زمانی رسیدیم که دیگر مسابقات آغاز شده بود و همین موضوع در کیفیت کار بچهها تأثیر منفی گذاشت. با این حال با ژاپن مساوی کردیم، 6 گل به ترکمنستان زدیم و با تیم میزبان رقابتها که 3 بر صفر در اوزاکا برده بودیم 2 بر یک باختیم. پس از آن در بازگشت در جلسهای که با معینی داشتم به او اعلام کردم که به خاطر تمرینات نامنظم از لحاظ فنی افت کردهایم و باید یک ارزیابی صورت گرفته تا نقاط ضعف برطرف شود که آنها اعلام کردند کادر فنی تیم ملی نوجوانان کادر خوبی نیست و من در پاسخ گفتم که خطیب که شما خواسته بودید را به تیم آوردم اما پس از یک هفته او خودش ما را رها کرده و به یزد رفت.
* معینی یک طور در نشست خبری القا کرده بود که شما از کمیته فنی حرف شنوی نداشتید.
یکسری صحبتها را به خاطر خودم نمیتوانستم عملی کنم چون سربلندی تیمم برایم مهم بود. الان هم که نیستم سربلندی این تیم برایم مهم است. همان زمان هم هر عاملی که میتوانست این سربلندی را تضمین کند با طیب خاطر پذیرا بودم. در هر صورت پس از جلسهای که داشتیم دوباره خطیب برگشت چون تیمی که او در لیگ دسته اول هدایتش را بر عهده داشت سقوط بود و بلافاصله دوباره وی سر تمرین ما آمد. یعنی اصلا مهم نبود که او اولین بار ما را ترک کرده و رفته بود.
* پس چرا بازگشت دوباره خطیب را قبول کردید؟
چون فکر کردم که خطیب دانش خوبی دارد و فکر کردم اگر وی به گروه ما اضافه شود شاید بتوانیم به مراحل بهتری از لحاظ پیشرفت تیمی برسیم. پس از آن دوباره تمرینات را برای تورنمنت چین آغاز کردیم.
* یعنی با اضافه شدن خطیب کادر فنی قوی شد؟
کادر فنی و بچههای تیم همه شاهد هستند که 60 تا 70 درصد کار از جمله مسائل تاکتیکی و تئوری تیم را قبل از تورنمنت چین به خطیب سپردم. البته در کوچینگ هم خطیب به من رهنمود میداد و من حرفش را گوش میکردم.
* به تورنمنت چین رسیدیم.
اولین دیدار ما با میزبان در حالی آغاز شد که برای اولین بار بازیکنان نوجوان ایرانی در یک شرایط رسمی به میدان میرفتند. آنها هنوز شرایط رسمی و ورزشگاه پر از تماشاگر را ندیده بودند و همین موضوع از نظر روانی تأثیر بسزایی روی آنها گذاشته بود. در آن بازی و مقابل تماشاگران آنها از دقیقه 10، ده نفره شدیم و یک گل هم عقب بودیم. با این حال این تیم ده نفره با تاکتیکی که اتخاذ کردیم بازی را به تساوی کشاند. پس از آن هم در دقایق پایانی روی یک اشتباه گل دوم را دریافت کردیم و شکست خوردیم. پس از آن با تیم جوان ازبکستان بازی کردیم و توانستیم 2 بر یک این تیم را شکست دهیم. اما در این مورد هیچکس هیچ حرفی نزد. در نهایت هم 4 بر یک از ژاپن شکست خوردیم که این شکست با یک نمایش فوقالعاده ضعیف حاصل شد. البته چون هنوز قرعهکشی نشده بود نمیخواستم دستم را در این مسابقه برای ژاپنیها رو کنم. با این حال همین تورنمنت دستاوردهایی مانند پیدایش چند بازیکن جدید را به همراه داشت. ما به ژاپن باختیم اما بازیکنی مانند رضایی را در قلب دفاع پیدا کردیم یا سعید آهنی را در دفاع راست یا مهرداد عباسی که او نیز دقایقی ما را در خط هافبک همراهی کرد. بلافاصله که برگشتم به فدراسیون رفتم تا بگویم در تورنمنت چین هم از لحاظ فنی ضعیف بودیم چون خوب تمرین نکرده بودیم. در این بین خواستار جلسه با تاج شدم که معینی خواست تا در این زمینه برنامهای را تنظیم کنم و من هم نتایج را مکتوب کرده و اعلام کردم که با وجود کسب نتایج ضعیف، روندمان رو به بهبود بوده است. اعلام کردم اگر یک زمین تمرینی به من بدهند تا سه جلسه در روز تمرین کنیم و بچهها بیشتر در اختیارم باشند و یک اردوی شبیهسازی نیز قبل از رقابتهای قهرمانی آسیا در هند داشته باشیم، میتوانم زمینههای موفقیت را فراهم کنم و در واقع برای موفقیت تیمم قولهایی را دادم. حتی خواستار برگزاری دو دیدار دوستانه با تیمهای عربی شدم چون دو تیم عربی در گروه ما قرار داشتند. پس از آن قرار بود اردوی بعدی 21 و 22 خرداد باشد که قبل از آن به یک سفر 5-4 روزه رفتم که با من تماس گرفتند و گفتند شما برکنار شدید.
* به همین راحتی؟
ما با یک گروهی کار میکنیم که برای آنها موارد اخلاقی، تربیتی و فرهنگی برای آنها خیلی مهم است. بچههای ما نیز دیدند که من بدون اینکه معرفی شوم، مربیشان شدم. در واقع بدون اینکه هیچ احترامی به من گذاشته شود این کار انجام گرفت. اشکالی ندارد در همه جای دنیا اینطور است که یک مربی برکنار میشود و یک نفر دیگر جای او را میگیرد. اما مهم این است که مربی فوق را دعوت کنیم و به خاطر زحماتی که و متحمل شده از او تقدیر کنید و یا حداقل اجازه بدهیم که او از بچههایش خداحافظی کند.
* این همه دستاورد خوب داشتید اما معینی اعلام کرد که فقط یک بازی با ژاپن که خودتان هم اذعان دارید در آن بازی نمایش ضعیفی داشتهاید بر روی وی تأثیر منفی گذاشته است.
وقتی که یک نفر میگوید فلان فرد انتخاب من نبوده پس از همان ابتدای کار یک نگاه منفی به شما وجود داشته است. من خیلی پیگیر این مسائل نیستم اما یک بحث، موضوع روانی است و یک بحث هم موضوع احترام و اخلاقمداری است که این موضوع چه در زمان آمدن و چه در موقع رفتنم به هیچ وجه رعایت نمیشد. من سابقه خوبی در این فوتبال دارم و سالها تیم های ملی کشورم را به عنوان بازیکن و مربی همراهی کردم. برای کسی که برای تمام تیمهای ملی کشورش در تمام ردههای سنی زحمت کشیده شاید بهتر بود با احترام بیشتری با وی رفتار شود. توسعه و پیشرفت ملیپوشان نوجوان در این یک سال اجتنابناپذیر است و من با فیلمهایی که وجود دارد به صورت مستند این صحبتها را مطرح میکنم. ضمن اینکه همین بازیکنان در رده سنی نوجوانان به رشدی رسیدهاند که الان تیمهای لیگ برتری به دنبال آنها هستند و به همین واسطه حتی از من مشورتهایی نیز خواستهاند. من جلساتی را با مسئولان فدراسیون فوتبال از جمله تاج، کفاشیان، اسدی و ساکت داشتم و از آنها خواستم تا به بچهها نشان دهند تا اگر مربیشان از لحاظ فنی عملکرد خوبی نداشت اما حداقل به او احترام گذاشته شد چون این موضوع میتواند یک نوع انتشار اخلاق و انتشار احترام و یک فرهنگسازی خوب باشد.
* این حرفها یعنی اینکه برکناری شما غیرفنی بود؟
نمیخواهم جواب این سوال را به این صورت بدهم. اما صرف نظر از نتایجی که در این مدت به دست آمد فیلمهای بازیهایمان نشان میدهد که از لحاظ فوتبالی و فنی رشد چشمگیری داشتیم و حتی در تورنمنت دوم بلاروس ایدئولوژی من به عنوان مربی به خوبی در تیم پیاده شد و بچهها با بیشترین گل زده این تورنمنت را به پایان رساندند. این بچهها حس خواستن و اعتماد به نفس به خوبی در آنها شکل گرفته بود و کارهای انگیزشی به بهترین شکل روی آنها تأثیر گذاشته بود چرا که آنها از تیمهای بزرگتر از خودشان دیگر هیچ واهمهای نداشتند.
* البته معینی عنوان کرد که در مدت زمان حضور شما در بعد نتیجهگیری، نتایج لازم هم به دست نیامد.
ما دو هدف داشتیم؛ اول رقابتهای انتخابی و سپس مسابقات نهایی قهرمانی آسیا. ما هدف اول را با اقتدار پشت سر گذاشتیم هر چند که گفتم اشکالاتی وجود داشته است. هدف بعدی ما نیز حضور موفق در مرحله نهایی بود و معتقدم که این تیم ملی نوجوانان میتواند به راحتی تیمهای عربستان، امارات و هند را شکست دهد. در واقع با کار روانی که با آنها شده بود این توانایی در بازیکنان به وجود آمده بود و الان هم در فاصله سه ماه مانده به مسابقات کار ما تازه آغاز میشد. ما قرار بود در این سه ماه ضعف آمادگی جسمانی که یکی از ضعفهای تیم ما بود را برطرف کرده و به یک پیشرفت خوبی برسیم. چون ما تاکتیکی را اتخاذ کرده بودیم که آمادگی جسمانی بالایی را می طلبید. برای این سه ماه برنامههای زیادی داشتیم تا از لحاظ تمرکز و مسائل فنی کارهای زیادی را با بچه ها انجام دهیم. در تورنمنت هایی که برگزار شد اینطور نبود که فقط بچهها رشد کنند و خود ما به عنوان کادر فنی نیز چیزهایی را یاد گرفته و پیشرفت کردیم. بنابراین با شناختی که به دست آورده بودیم میخواستیم طی سه ماه آینده تازه دستاورد اصلی را به دست بیاوریم.
* برخی منتقدان معتقد بودند اگر فدراسیون به دنبال نتیجه بود چرا شخص شما را که سالها از فوتبال دور بودید را دوباره به عرصه آورده و سرمربی تیم ملی نوجوانان کردند؟
من در زندگی فقط دو کار را انجام دادم. یا درس و کتاب خواندم و یا کار فوتبال را انجام دادم و هیچ کاری را به غیر از این دو کار انجام ندادهام. من با فوتبال عجین هستم و اگر دور بودم دلایلی داشتم و اینکه در فعل و انفعالاتی که در این مدت همواره انجام شد من جایگاهی نداشتم، به این دلیل که من هم یکسری اصول در زندگیام دارم که نمیتوانم آنها را زیر پا بگذارم و بهتر است که در خانه بنشینم. الان هم با تشکر از معینی و محصص که احترام خاصی را برای آنها قائل هستم من دوباره به خانهام برمیگردم. من آدمی هستم که از همین فردا که به خانهام برمیگردم دوباره مطالعاتم شروع می شود و اگر اینجا نتوانستم، دلم میخواهد دوباره بتوانم به یک چنین گروه سنی شاید در یک جای خصوصی خدمت کنم. یکی دیگر از برنامههایم این است که به بچههای بیسرپرست تعلیم و آموزش بدهم. به خانهام میروم اما این ایده را در ذهنم دارم. برای فدراسیون فوتبال آرزوی موفقیت میکنم و از آنها نیز یک بار دیگر تشکر میکنم. در این مدت با هیچ رسانهای صحبت نکرده بودم و فقط با کفاشیان، تاج و اسدی در خفا حرفهایم را زده بودم. اما در هر صورت معتقدم که این تیم ملی نوجوانان استحقاق حضور در جام جهانی را دارد و فکر میکنم موفق هم میشود. چرا که همین بچههایی که هیچ نام و نشانی نداشتند امروز به جایی رسیدند که تیمهای لیگ برتری به دنبال آنها هستند و این نشان دهنده رشد و پیشرفت چشمگیر آنهاست. البته در این بین ایراداتی هم به کار من بوده است اما دلم میخواست که رشد بازیکنانم را ببینم که البته دیدم چون دلسوزانه با آنها کار شد. اگر امروز معینی از سردار آزمون یا علیرضا جهانبخش نام میبرد و آنها را انسانهای فرهیختهای میداند باید بگویم وقتی در تیم ملی جوانان کار میکردم بازیکنانی مانند اولادی، میداوودی، عمران زاده، نوری، کلاهکج و خیلیهای دیگر شاگردانم بودند و به فوتبال این مملکت عرضه شدند. اگر معینی در مورد هزینهها صحبت میکند باید بگویم به تورنمنتهایی اعزام شدیم که همگی با دعوت کشورهای میزبان بود. البته من هم در این مدت پلن B خود را اجرا کرده بودم و در این مدت باقیمانده تا مسابقات میخواستم پلن A را اجرا کنم که فرصت نشد اما مطمئن باشید که با برطرف شدن نقاط ضعفمان صددرصد این تیم در رقابتهای قهرمانی آسیا موفق میشود.
* در مورد نتایجی که به دست آوردید هم معینی صحبتهایی را مطرح کرد.
در مورد نتایج اگر میگویند که عملکرد ما خوب نبوده است باید عنوان کنم که 17 بار تیمهای آسیایی بازی کردیم که 12 تای آنها را بردیم که از این تعداد نیز فقط 5 بازی را میزبان بودیم. دو بازی را هم مساوی کردیم و از 17 مسابقه تدارکاتی فقط 3 دیدار را به تیمهایی باختیم که آنها نیز میزبان تورنمنتهایی بودند که در آنها شرکت کردیم. این نتایجی بود که با تیمهای آسیایی گرفتیم و اینکه در بوق و کرنا کنند که نتایج دیگری به دست آمده درست نیست. دوست دارم یک مقایسهای بین نتایج ما و نتایج تیم ملی جوانان که اکبر محمدی سرمربی اش بود انجام دهید. ما حتی از لحاظ هزینههایی هم که برای آن تیم شد نیز قابل مقایسه نیستیم و آنها در تورنمنتهایی که شرکت کردند بردهای بیشتری را هم به دست آوردند اما آیا نتیجهای که برای این تیم در مسابقات رسمی به دست آمد مورد رضایت و قبول فدراسیون فوتبال بود و دستاورد آنها مناسب بود؟
* در اظهار نظری عجیب معینی در نشست خبری گفته بود به تمرینات تیم ملی نوجوانان بیایید و از نزدیک مشاهده کنید که تیم ملی در این یک هفته چه پیشرفتی داشته است.
این یک نگاه سطحینگرایانه است که فکر کنیم طی یکی دو هفته تیم ملی بخواهد از این رو به آن رو شود. اگر کسی این توانایی را داشته باشد که طی 6 روز تیمی را متحول کند، مطمئن باشید که این تیم به جام جهانی میرود و مطمئنا قهرمان جهان هم خواهد شد. اگر این پیشرفت طی یکی دو هفته حاصل شده شاید بدان معنا باشد که قبلیها هیچ کاری نکردند.
* چرا وقتی شخصی به نام خطیب به شما تحمیل شد و به شما گفتند که کادر فنی ضعیف است منفعل رفتار کردید و هیچ دفاعی از عملکرد کادر فنی خودتان انجام ندادید و از رسانه خودتان را دور نگه داشتید؟
گفتم که که از تیمم و از کادر فنیام حمایت کردم و برای اینکه یک چیزی به کادرم اضافه شود حضور خطیب را قبول کردم. تمام روند رشد زندگی من در حداقلها شکل گرفته است و من در حداقلها به همه جای فوتبال رسیدم و اگر صحبت نکردم به این دلیل بود که احساس میکردم فدراسیون فوتبال یک بضاعتی دارد که طبق آن بضاعت باید کارم را انجام دهم. من کارم را انجام دادم و مطمئن باشید با همین بضاعت هم موفق میشویم به جام جهانی برویم و به اهدافمان برسیم اما اینکه بخواهم مشکلات را رسانهای کنم کار درستی نبود چون اعتقاد دارم اگر با جایی قرارداد امضا کردم دیگر آنجا مثل خانوادهام میماند و دلیلی ندارد مشکلات بیرون از این خانواده مطرح شود. اینکه بخواهم مشکلات را رسانهای کنم اصلاً جزء کاراکترم نبود.
* پس به نوعی از شخصیت شما سوء استفاده شد؟
چه سوء استفادهای؟ همه اعمال آدمها و کار و زندگیشان مشخص است و تاریخ همه چیز را به خوبی نشان میدهد. من راه و روش خودم را میروم و فکر میکنم راه درستی است اما انتقاد شما را هم میپذیرم که کسی که در عرصه تیم ملی کار میکند باید ارتباط بهتری با رسانهها در جهت کمک کردن به تیم ملی داشته باشد. البته من همیشه در فضای آرام میتوانم کار کنم چون در چنین فضایی بازدهی من صد برابر میشود. بنابراین احساس کردم شاید در این فضا موفقتر باشم البته من هم در این مدت دستاوردهایی برای فوتبال ایران در رده سنی نوجوانان داشتم، ما هم پیروزیهایی داشتیم و اگر نگاه مثبت گرایانهای وجود داشت حتماً اتفاقات بهتری میافتاد اما اینطور نبود و فقط با نگاه منفی به عملکرد ما نگاه میشد. امیدوارم از این پس یک تعامل در جهت رشد این تیم وجود داشته باشد چون این بچهها قابلیت رفتن به جام جهانی را دارند.
* اتّکاء به نتایج دیدارهای غیر رسمی برای ارزیابی عملکرد تیم ملی نوجوانان هم جالب بود.
بازیهای دوستانه و تورنومنتهای غیر رسمی واقعاً نمیتواند ملاک ارزیابی خوبی باشد. به طور مثال همین اسلواکی در دیداری دوستانه در حالی که آلمان نمایش انتقادآمیزی داشت حریفش را 3 بر صفر شکست داد. این اتفاق افتاد چون تفکر آلمانها جای دیگر است و دیدید که در بازی رسمی آلمان با همین نتیجه اسلواکی را شکست داد، ما هم باید ببینیم چه میخواهیم. اگر بگویند رشد و توسعه نداشتیم که به صورت مستند ثابت میکنیم اینطور نبوده است و اگر به نتیجه اکتفا کنند ما در 17 بازی با تیمهای آسیایی 12 پیروزی داشتیم که آمار خوبی است.
* در جلسهای که با تاج داشتید او خیلی راحت برکناری شما را پذیرفت؟
تاج دلسوزانه به صحبتهایم گوش داد و صحبتهای خوبی را با مسئولان فدراسیون انجام دادیم که در نهایت آنها گفتند کمیته فنی باید تصمیم بگیرد.
* آیا مبلغ قراردادتان را کامل دریافت کردید؟
ما فقط حدود 30 درصد را گرفتیم هرچند که در این مدت هیچ صحبتی هم در رابطه با پول انجام ندادیم.
* گویا از 16 تیمی که راهی مرحله نهایی قهرمانی آسیا شده است فقط کادر فنی ایران دستخوش تغییر و تحولات شد.
درست است و این در حالی است که ما جزء 3 تیم برتر در انتخابی بودیم اما آنالیزورها گفته بودند بد بازی کردیم! اگر نگاهها مثبت نباشد این اتفاقات هم طبیعی است. ما ژاپن را بردم اما گفتند مهم نیست با این حال یک نگاه مثبت گرایانه به خطیب وجود دارد و اصلاً هم مهم نبود که او به تیم ملی پشت کرده و ما را ترک کرد و دوباره برگشت. اگر نگاه مثبت گرایانه باشد همه چیز درست پیش میرود اما نگاه منفی گرایانه این اوضاع را هم به وجود میآورد. الان هم که میبینید معینی گفته علیدوستی انتخاب من نبوده است و نمیدانم چه کاری کردهایم که حالا انتخاب ما را به گردن نمیگیرند! البته حضور خطیب در همه تیمها از جمله تیم بانوان هم جالب است. در این بین اگر نتیجهای به دست میآمد میگفتیم حداقل این حضور با نتیجه همراه است اما نتیجهای هم حاصل نشده است.
* کمیته فنی چه نقشی در فوتبال کشور دارد و اصلاً ماهیت آنها چیست؟ اینطور القاء میشود که مردان در سایه برای فوتبال ایران تصمیم میگیرند.
این موضوع را از خود دوستان در کمیته فنی بپرسید. من جلسه مثبتی را با تاج، کفاشیان و اسدی داشتم و دیدگاه آنها خوب و همراه با احترام بود. حالا چه اتفاقی افتاده دیگر خدا میداند و اینکه چرا ما برکنار شدیم، باید خود مسئولان کمیته فنی پاسخگو باشند.
* اگر حرفی باقی مانده است ...
من یک سال و نیم سرمربی تیم ملی نوجوانان بودم و امیدوار بودم در روزهای پایانی سرمربیگریام بتوانم اثر خوبی از خودم به یادگار بگذارم اما این اجازه به من داده نشد. امیدوارم طی این چند سالی که در فدراسیون فوتبال به کمیته فنی و جوانان و اعضای آن فرصت داده شد که طی آن عملکرد تیمهای پایه فوتبال ایران نیز به نمایش درآمد امیدوار بودم که فقط یک چهارم این فرصت را به من میدادند.