به گزارش مشرق، متن یادداشت عباس سلیمی نمین با عنوان "رشد نژادپرستی بحران ساز در انگلیس "به شرح ذیل می باشد:
غلبه تمایلات نژادپرستانه بر نظرخواهی عمومی در انگلیس پیرامون چگونگی تداوم ارتباط این کشور با اتحادیه اروپا، حتی دامن زنندگان به این تمایلات را نگران ساخته است؛ لذا دو راه حل را به صورت همزمان پی گرفته اند تا بتوانند از این افتضاح سیاسی بیرون آیند.
یکی ایجاد زمینه ای برای نادیده گرفتن خواست اکثریت ملت که در صندوق های رأی تجلی یافت- و دیگر تجدید همه پرسی.
هرچند دموکراسی انگلیسی راه را برای نادیده گرفتن رأی اکثریت باز گذاشته است اما عضویت بدون پشتوانه رأی مردم موقعیت انگلیس را در اتحادیه اروپا بسیار ضعیف تر از گذشته خواهد ساخت.
این وضعیت که برخی عدم همراهی های لندن با سایر کشورهای اروپایی به ویژه در زمینه پول واحد، ناراحتی اتحادیه اروپا از عملکردش را بسیار جدی ساخته شرایط را برای انزوای بیشتر عضو خود برتر بین فراهم کرده است.
بنابراین تنها راه، تجدید رجوع به آرای عمومی است تا لندن با قدرت به اتحادیه اروپا بازگردد؛ بر همین اساس به منظور فراهم کردن زمینه های اجتماعی اقداماتی همچون جمع آوری امضا در دستور کار قرار گرفته است، اما این واقعیت بر هیچ صاحب نظری پوشیده نیست که رفع و رجوع آثار این قبیل گرایش های نژادپرستانه رو به گسترش، بی اعتباری جدی ای را برای انگلیس رقم خواهد زد.
در سال های اخیر غرور و تکبر کاذب طبقات متوسط و سنین متوسط در این جزیره جدا افتاده از سایر کشورهای اروپایی این گونه تقویت می شد که چرا باید آنها به قوانینی تن در دهند که در بروکسل (پارلمان اروپا) تصویب می شود.
همچنین به صراحت ابراز می شد در اتحادیه اروپا بازندگان جنگ جهانی دوم برای ما به عنوان قدرت پیروز در جنگ تعیین تکلیف می کنند لذا چنین وضعیتی قابل قبول نیست و از این قبیل بحث های تحریک کننده احساسات ناسیونالیستی .
اکنون حاصل این تلاش ها یک تراژدی سیاسی برای انگلیس رقم زده است؛ به عبارت دیگر در پناه یک نابسامانی و بی اعتباری حزبی برای دو حزب عمده (کارگر و محافظه کار) که قدرت اجرایی همواره بین این دو دست به دست می شد، حزبی به شدت رشد یافته که شعار های فاشیستی و نژادپرستانه بسیار آشکار تر دارد.
آیا قبل از برگزاری نظر خواهی عمومی ارزیابی دقیقی از میزان نفوذ حزب یوکیپ (به سرکردگی فرد نژادپرستی چون نایجل فراژ) در میان طبقات متوسط و سنین متوسط انگلیس وجود داشت؟ استعفاها بیان گر نوعی غافلگیری و مواجهه با شرایط سخت است.
این وضعیت می تواند دگرگون شدن موازنه های جمعیتی و معادله برتری طلبی انگلیسی ها بر اسکاتلند، ایرلندشمالی و ... را در پی داشته باشد.
کما این که در رفراندوم اخیر 68 درصد آرای اسکاتلندی ها و 71 درصد آرای ایرلندی های شمالی به باقی ماندن در اتحادیه اروپا بود.
این بدان معنی است که هرچه نژادپرستی در لندن تقویت شود گریز از مرکز در میان کشورهای متضرر از اتحاد با شرایط نابرابر(یونایتد کینگ دام) شدت خواهد یافت. پیام آرای به صندوق ها ریخته شده در اسکاتلند و ایرلند شمالی اتکا به اتحادیه اروپا برای رهایی از هژمونی انگلیسی هاست؛ به عبارت دیگر آن ها قوانین اروپای واحد را سرپناهی در برابر متحد زیاده خواه خود می بینند.
نباید فراموش کرد که انگلیس بحران اقتصادی گذشته خود را با پیوستن به اتحادیه اروپا و استفاده از مزیت های فراوان آن چون تجارت آزاد و مشارکت در پروژه های صنعتی مشترک بزرگ همچون ایرباس با تعطیل ساختن خط تولید زیان ده کنکورد و سرپا نگه داشتن صنعت هواپیما سازی و ... پشت سر گذاشت.
اکنون همه کارشناسان اقتصادی معتقدند رشد گرایش های نژادپرستانه در انگلیس علاوه بر ایجاد بحران های سیاسی جدی در این مجموعه، با بسته شدن راه تجارت آزاد و فعالیت های مشترک صنعتی شرایط سخت اقتصادی به این کشور را باز خواهد گرداند.
اکنون این پرسش مطرح است که استعفای نخست وزیر (دیوید کامرون)، دبیرکل حزب محافظه کار (باریس جانسون) و هو شدن نایجل فراژ در پارلمان اروپا و جلوگیری از ادامه نطق وی، می تواند موقعیت انگلیس را به شرایط عادی بازگرداند؟
غلبه تمایلات نژادپرستانه بر نظرخواهی عمومی در انگلیس پیرامون چگونگی تداوم ارتباط این کشور با اتحادیه اروپا، حتی دامن زنندگان به این تمایلات را نگران ساخته است؛ لذا دو راه حل را به صورت همزمان پی گرفته اند تا بتوانند از این افتضاح سیاسی بیرون آیند.
یکی ایجاد زمینه ای برای نادیده گرفتن خواست اکثریت ملت که در صندوق های رأی تجلی یافت- و دیگر تجدید همه پرسی.
هرچند دموکراسی انگلیسی راه را برای نادیده گرفتن رأی اکثریت باز گذاشته است اما عضویت بدون پشتوانه رأی مردم موقعیت انگلیس را در اتحادیه اروپا بسیار ضعیف تر از گذشته خواهد ساخت.
این وضعیت که برخی عدم همراهی های لندن با سایر کشورهای اروپایی به ویژه در زمینه پول واحد، ناراحتی اتحادیه اروپا از عملکردش را بسیار جدی ساخته شرایط را برای انزوای بیشتر عضو خود برتر بین فراهم کرده است.
بنابراین تنها راه، تجدید رجوع به آرای عمومی است تا لندن با قدرت به اتحادیه اروپا بازگردد؛ بر همین اساس به منظور فراهم کردن زمینه های اجتماعی اقداماتی همچون جمع آوری امضا در دستور کار قرار گرفته است، اما این واقعیت بر هیچ صاحب نظری پوشیده نیست که رفع و رجوع آثار این قبیل گرایش های نژادپرستانه رو به گسترش، بی اعتباری جدی ای را برای انگلیس رقم خواهد زد.
در سال های اخیر غرور و تکبر کاذب طبقات متوسط و سنین متوسط در این جزیره جدا افتاده از سایر کشورهای اروپایی این گونه تقویت می شد که چرا باید آنها به قوانینی تن در دهند که در بروکسل (پارلمان اروپا) تصویب می شود.
همچنین به صراحت ابراز می شد در اتحادیه اروپا بازندگان جنگ جهانی دوم برای ما به عنوان قدرت پیروز در جنگ تعیین تکلیف می کنند لذا چنین وضعیتی قابل قبول نیست و از این قبیل بحث های تحریک کننده احساسات ناسیونالیستی .
اکنون حاصل این تلاش ها یک تراژدی سیاسی برای انگلیس رقم زده است؛ به عبارت دیگر در پناه یک نابسامانی و بی اعتباری حزبی برای دو حزب عمده (کارگر و محافظه کار) که قدرت اجرایی همواره بین این دو دست به دست می شد، حزبی به شدت رشد یافته که شعار های فاشیستی و نژادپرستانه بسیار آشکار تر دارد.
آیا قبل از برگزاری نظر خواهی عمومی ارزیابی دقیقی از میزان نفوذ حزب یوکیپ (به سرکردگی فرد نژادپرستی چون نایجل فراژ) در میان طبقات متوسط و سنین متوسط انگلیس وجود داشت؟ استعفاها بیان گر نوعی غافلگیری و مواجهه با شرایط سخت است.
این وضعیت می تواند دگرگون شدن موازنه های جمعیتی و معادله برتری طلبی انگلیسی ها بر اسکاتلند، ایرلندشمالی و ... را در پی داشته باشد.
کما این که در رفراندوم اخیر 68 درصد آرای اسکاتلندی ها و 71 درصد آرای ایرلندی های شمالی به باقی ماندن در اتحادیه اروپا بود.
این بدان معنی است که هرچه نژادپرستی در لندن تقویت شود گریز از مرکز در میان کشورهای متضرر از اتحاد با شرایط نابرابر(یونایتد کینگ دام) شدت خواهد یافت. پیام آرای به صندوق ها ریخته شده در اسکاتلند و ایرلند شمالی اتکا به اتحادیه اروپا برای رهایی از هژمونی انگلیسی هاست؛ به عبارت دیگر آن ها قوانین اروپای واحد را سرپناهی در برابر متحد زیاده خواه خود می بینند.
نباید فراموش کرد که انگلیس بحران اقتصادی گذشته خود را با پیوستن به اتحادیه اروپا و استفاده از مزیت های فراوان آن چون تجارت آزاد و مشارکت در پروژه های صنعتی مشترک بزرگ همچون ایرباس با تعطیل ساختن خط تولید زیان ده کنکورد و سرپا نگه داشتن صنعت هواپیما سازی و ... پشت سر گذاشت.
اکنون همه کارشناسان اقتصادی معتقدند رشد گرایش های نژادپرستانه در انگلیس علاوه بر ایجاد بحران های سیاسی جدی در این مجموعه، با بسته شدن راه تجارت آزاد و فعالیت های مشترک صنعتی شرایط سخت اقتصادی به این کشور را باز خواهد گرداند.
اکنون این پرسش مطرح است که استعفای نخست وزیر (دیوید کامرون)، دبیرکل حزب محافظه کار (باریس جانسون) و هو شدن نایجل فراژ در پارلمان اروپا و جلوگیری از ادامه نطق وی، می تواند موقعیت انگلیس را به شرایط عادی بازگرداند؟