جواز گذر از پل، با ولایت
بر اساس آموزههای روایی یکی از شاخصها و مؤلفههای عبور از پل صراط داشتن محبت و دوستی اهل بیت پیامبر اکرم(ص) است. روایات فراوانی در متون شیعی بر این موضوع تأکید دارد. کما اینکه علامه مجلسی در جلد هشتم کتاب بحار خود در حدیثی از امام صادق (ع) اطاعت اهل بیت علیهمالسلام را عامل ثبات قدم بر پل صراط معرفی میکند: «وَ هُوَ الطَّرِیقُ إِلَى مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِی الدُّنْیَا وَ صِرَاطٌ فِی الْآخِرَةِ فَأَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِی فِی الدُّنْیَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمَفْرُوضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِی الدُّنْیَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِی هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِی الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ فِی الدُّنْیَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِی الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِی نَارِ جَهَنَّمَ؛ و آن راهی است بسوی معرفت خدای بزرگ، و آن دو نوع است: پلی در دنیا و پلی در آخرت، پل دنیا اطاعت از امام واجب الاطاعه است و پل آخرت، پلی که بر روی جهنم است. کسی که در دنیا امام خود را نشناسد؛ قدمش بر روی پل صراط لغزیده و در آتش میافتد».
در حدیث دیگری از همان منبع پیامبر اکرم(ص) به وصی برحق خود امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «یَا عَلِیُّ إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ أَقْعُدُ أَنَا وَ أَنْتَ وَ جَبْرَئِیلُ عَلَى الصِّرَاطِ فَلَمْ یَجُزْ أَحَدٌ إِلَّا مَنْ کَانَ مَعَهُ کِتَابٌ فِیهِ بَرَاةٌ بِوَلَایَتِکَ؛ یا علی روز قیامت تو و جبرییل بر روی پل صراط می نشینید و کسی اجازه گذر ندارد مگر با ولایت تو».
بیتردید ولایت امیرالمؤمنین و سایر ائمه (ع)، شیعه بودن خشک و خالی نیست و طبعاً باید بدنبال اظهار ولایت، محبت و معرفت هم باشد. خداوند میفرماید: «قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ[ال عمران/31] ای پیامبر بگو: اگر خدا را دوست دارید از من پیروی کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهانتان را بر شما ببخشاید».
ولایت اهلبیت هم با تأسی از آن بزرگواران و در پیش گرفتن راه و روش آنان ــ که انجام واجبات و ترک محرمات باشد ــ بدست میآید.
حقالناس بر گردنمان نباشد
یکی از موانع سخت موجود در پل صراط حقالناس است. در کتاب بحار الانوار از امام صادق (ع) در تفسیر آیه 14 سوره مبارکه «فجر» مبنی بر «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ» نقل شده است: « قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا یَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ؛ کسی که حق مردم بر گردن داشته باشد؛ نمیتواند از پل عبور کند».
مصادیق حقالناس:
مصادیق حقالناس زیادند از غیبت و تهمت و استهزاء دیگران گرفته تا گمراه کردن دیگران (مردم را به دین و دیانت بدبین کردن، معتاد نمودن دیگران و تباه کردن زندگی آنها و ...)
البته کسی که بخاطر حق الناس، اجازه ورود به پل صراط را ندارد؛ کسی که خوبیهایی نداشته تا به صاحب حق بدهد و خود را خلاص کند، در نتیجه از بدیهای طرف مقابل به او میدهند و گرفتار میشود. پیامبر اسلام در این باره میفرماید: «و قَد سَرَّته حَسَناتُهُ فَیَجییٌ الرَّجُلُ فیقولُ: یا رَبِّ ظَلَمَنی هذا فَیُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَیُجعَلُ فی حَسَناتِ الّذی سَألَهُ، فما یَزالُ کذلکَ حتّى ما یَبقى لَهُ حَسَنةٌ، ، فلا یَزالُ یُستَوفى مِنهُ حتّى یَدخُلَ النارَ؛ در قیامت بندهای که کار خوب بسیار دارد، در حالی که خوشحال است وارد محشر میشود. ناگهان شخصی از راه میرسد و میگوید: خداوندا! این شخص (در دنیا) به من ظلم کرده است. پس از کارهای نیک او گرفته میشود و به آن مظلوم داده میشود تا جایی که کار خوب و حسنهای برای بدهکار باقی نمیماند، ولی هنوز طلبکار راضی نشده و حقش را طلب میکند، آنگاه از گناهان طلبکار برداشته به بدهکار میدهند، پس حسنه ای برای او نمی ماند و باید وارد آتش شود»
پل صراط، پلی ست که بر روی جهنم است و همه باید از روی آن رد شوند. انسانهای صالح به سلامت میگذرند و انسانهای گناهکار سقوط میکنند. باید با پیروی آگاهانه از سیره اهل بیت علیهمالسلام و انجام واجبات و ترک محرمات، و صبر و استقامت در این راه، مسیر سعادت ابدی خود را فراهم کنیم.