به گزارش مشرق، زمان حضورش در استقلال کم بود؛ آنقدر که انگار در ترافیک شهر تهران از شرق به غرب رفته و برگشته است. مسیر کوتاه بود و پر هیاهو؛ فقط سه روز عنوان سرپرست باشگاه استقلال را یدک کشید و هیاهو ترافیکی از حاشیهها خستهاش کرد، رضا حسنیخو، مدیر کل حراست وزارت ورزشوجوانان که پس از جام جهانی 2014 برزیل و در کش و قوس ماندن و رفتن کارلوس کیروش چهره شد، نماینده محمود گودرزی در مذاکرات فدراسیون فوتبال با سرمربی پرتغالی تیم ملی که قرار بود در جلسات حضور داشته باشد تا تمایل وزارتخانه را برای ماندن کیروش نشان بدهد.
حسنیخو در ماجرای کیروش به شهرتی که لازم بود، رسید. او در رسانهها نیز نقش پررنگی داشت، اما اینکه چه ویژگیهایی در مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان بود که به استقلال آمد، سؤالی است که باید از تصمیمگیران در وزارتخانه پرسید، وزارتخانهای که متولی استقلال و پرسپولیس است و محمود گودرزی نیز بهعنوان رئیس مجمع نقشی اساسی در تصمیمگیریهای این دو باشگاه داشت. حالا باید از مسئولان وزارت ورزش سؤال کرد که بر چه اساسی به این نتیجه رسیدند تا رضا حسنیخو را بهعنوان سرپرست یا مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب کنند و این فرد بر چه اساسی این سمت بسیار مهم را قبول کرد؟ حسنیخو که حضور در رأس باشگاه استقلال را قبول کرده بود، چرا در ادامه اعلام کرد که نمیتواند؟ از ابتدا مشخص بود که این انتخاب، انتخاب خوبی برای استقلال نیست، اما چرا عمر مدیریتی حسنیخو استقلال فقط 72 ساعت بود؟ او نتوانست دوام زیادی بیاورد و خودش متوجه شد که در ترافیک حاشیههای استقلال انتخاب خوبی نبوده است.
مسئله دیگر در انتخاب حسنیخو موضوع سمتی بود که برای او مطرح شد. ابتدا اعلام کردند که حسنیخو مدیرعامل باشگاه استقلال شده است و پس از آن بحث سرپرستیاش به میان آمد. بازهم گفته شد که او مدیرعامل است! گویا مسئولان وزارتخانه در انتخاب عنوان هم دچار سردرگمی شده بودند، انتخابی که اشتباه بود، اطلاعرسانیاش اشتباه بود و کار اشتباه پیشرفت تا نهایت کار به اینجا برسد، استعفا بعد از سه روز. در ابتدای فصل ایجاد چنین تغییراتی برای استقلال هیچ منفعتی نداشت و مشخص نیست بهرام افشارزاده که تا همین چند ماه پیش مشکلی نداشت، چگونه به یکباره از تمام سِمتهایی که از سَمت وزارتخانه گرفته بود، عزل شد. افشارزاده جای خود را در معاونت وزارتی محمود گودرزی به محمدرضا گرشاسبی داد و این بار یکی دیگر از مدیران وزارتخانه جای او را در رأس باشگاه استقلال گرفت که خیلی زود هم از این کار پشیمان شد.
اینجا در رفتن بهرام افشارزاده بحث بازنشستگی او به میان آمده است، اما اگر بحث بازنشستگی افشارزاده بود و او به این دلیل استعفا یا کنارهگیری کرد و در این بین وزارتخانه در رعایت قانون تأکید داشت، چرا رعایت قانون دو سال و نیم پیش مطرح نشد، دو سال و نیم پیش که افشارزاده بهعنوان یک بازنشسته سرپرست باشگاه استقلال شد، همان زمانی که علیاکبر طاهری به عنوان سرپرست باشگاه رقیب انتخاب شد، او که خود یک بازنشسته است؟! وزارت ورزش در حالی برای این دو باشگاه سرپرست انتخاب کرد که قانون تجارت و در ثبت شرکت این دو باشگاه آمده که استقلال و پرسپولیس نمیتوانند سرپرست داشته باشند.
با این شرایط چرا وزارتخانه که اکنون بهدنبال اجرای قانون است، آن زمان که این انتخابها را انجام داد دنبال قانون نبود؟ چرا آن زمان وزارت ورزش از قانون فرار کرد و حالا با انتخابی نادرست شرایط را برای استقلال بدتر کرد؟ وزارت ورزش با فشار آوردن به افشارزاده برای کنارهگیری از سرپرستی باشگاه استقلال، حسنیخو را که تخصصش چیز دیگری است در رأس این باشگاه بزرگ پایتخت گذاشت، فردی که پس از ماجرای ماندن و رفتن کیروش وارد بحث فنی فوتبال شد، او که قبول کرد سرپرست یا مدیرعامل باشگاه استقلال باشد و پس از 72 ساعت به این نتیجه رسید که بزرگان دیگری هستند که بخواهند این سمت را قبول کنند. حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا آن زمان که حسنیخو قبول کرد سرپرست این باشگاه شود، بزرگان نبودند؟
استقلال در ترافیک این حواشی و انتخابهای نادرست در میانه راه مانده است. وزارت ورزش هم نمیداند این خودرویی را که اکنون راهبری ندارد، به سمت شرق هدایت کند یا غرب، اما استقلال در شرایط بدی قرار داد و ممکن است این ترافیک حاشیهها دودی غلیظ ایجاد کند و راههای تنفسی آبیها را دچار مشکل کند. ای کاش پس از این همه اشتباه و فرار از قانون، این بار که وزارت ورزش میخواهد قانون را رعایت کند انتخاب درستی داشته باشد تا فردی که قبول کرده سرپرستی باشگاهی بزرگ را به عهده بگیرد، 72 ساعته از زیر بار این فشار شانه خالی نکند.
حسنیخو در ماجرای کیروش به شهرتی که لازم بود، رسید. او در رسانهها نیز نقش پررنگی داشت، اما اینکه چه ویژگیهایی در مدیرکل حراست وزارت ورزش و جوانان بود که به استقلال آمد، سؤالی است که باید از تصمیمگیران در وزارتخانه پرسید، وزارتخانهای که متولی استقلال و پرسپولیس است و محمود گودرزی نیز بهعنوان رئیس مجمع نقشی اساسی در تصمیمگیریهای این دو باشگاه داشت. حالا باید از مسئولان وزارت ورزش سؤال کرد که بر چه اساسی به این نتیجه رسیدند تا رضا حسنیخو را بهعنوان سرپرست یا مدیرعامل باشگاه استقلال انتخاب کنند و این فرد بر چه اساسی این سمت بسیار مهم را قبول کرد؟ حسنیخو که حضور در رأس باشگاه استقلال را قبول کرده بود، چرا در ادامه اعلام کرد که نمیتواند؟ از ابتدا مشخص بود که این انتخاب، انتخاب خوبی برای استقلال نیست، اما چرا عمر مدیریتی حسنیخو استقلال فقط 72 ساعت بود؟ او نتوانست دوام زیادی بیاورد و خودش متوجه شد که در ترافیک حاشیههای استقلال انتخاب خوبی نبوده است.
مسئله دیگر در انتخاب حسنیخو موضوع سمتی بود که برای او مطرح شد. ابتدا اعلام کردند که حسنیخو مدیرعامل باشگاه استقلال شده است و پس از آن بحث سرپرستیاش به میان آمد. بازهم گفته شد که او مدیرعامل است! گویا مسئولان وزارتخانه در انتخاب عنوان هم دچار سردرگمی شده بودند، انتخابی که اشتباه بود، اطلاعرسانیاش اشتباه بود و کار اشتباه پیشرفت تا نهایت کار به اینجا برسد، استعفا بعد از سه روز. در ابتدای فصل ایجاد چنین تغییراتی برای استقلال هیچ منفعتی نداشت و مشخص نیست بهرام افشارزاده که تا همین چند ماه پیش مشکلی نداشت، چگونه به یکباره از تمام سِمتهایی که از سَمت وزارتخانه گرفته بود، عزل شد. افشارزاده جای خود را در معاونت وزارتی محمود گودرزی به محمدرضا گرشاسبی داد و این بار یکی دیگر از مدیران وزارتخانه جای او را در رأس باشگاه استقلال گرفت که خیلی زود هم از این کار پشیمان شد.
اینجا در رفتن بهرام افشارزاده بحث بازنشستگی او به میان آمده است، اما اگر بحث بازنشستگی افشارزاده بود و او به این دلیل استعفا یا کنارهگیری کرد و در این بین وزارتخانه در رعایت قانون تأکید داشت، چرا رعایت قانون دو سال و نیم پیش مطرح نشد، دو سال و نیم پیش که افشارزاده بهعنوان یک بازنشسته سرپرست باشگاه استقلال شد، همان زمانی که علیاکبر طاهری به عنوان سرپرست باشگاه رقیب انتخاب شد، او که خود یک بازنشسته است؟! وزارت ورزش در حالی برای این دو باشگاه سرپرست انتخاب کرد که قانون تجارت و در ثبت شرکت این دو باشگاه آمده که استقلال و پرسپولیس نمیتوانند سرپرست داشته باشند.
با این شرایط چرا وزارتخانه که اکنون بهدنبال اجرای قانون است، آن زمان که این انتخابها را انجام داد دنبال قانون نبود؟ چرا آن زمان وزارت ورزش از قانون فرار کرد و حالا با انتخابی نادرست شرایط را برای استقلال بدتر کرد؟ وزارت ورزش با فشار آوردن به افشارزاده برای کنارهگیری از سرپرستی باشگاه استقلال، حسنیخو را که تخصصش چیز دیگری است در رأس این باشگاه بزرگ پایتخت گذاشت، فردی که پس از ماجرای ماندن و رفتن کیروش وارد بحث فنی فوتبال شد، او که قبول کرد سرپرست یا مدیرعامل باشگاه استقلال باشد و پس از 72 ساعت به این نتیجه رسید که بزرگان دیگری هستند که بخواهند این سمت را قبول کنند. حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا آن زمان که حسنیخو قبول کرد سرپرست این باشگاه شود، بزرگان نبودند؟
استقلال در ترافیک این حواشی و انتخابهای نادرست در میانه راه مانده است. وزارت ورزش هم نمیداند این خودرویی را که اکنون راهبری ندارد، به سمت شرق هدایت کند یا غرب، اما استقلال در شرایط بدی قرار داد و ممکن است این ترافیک حاشیهها دودی غلیظ ایجاد کند و راههای تنفسی آبیها را دچار مشکل کند. ای کاش پس از این همه اشتباه و فرار از قانون، این بار که وزارت ورزش میخواهد قانون را رعایت کند انتخاب درستی داشته باشد تا فردی که قبول کرده سرپرستی باشگاهی بزرگ را به عهده بگیرد، 72 ساعته از زیر بار این فشار شانه خالی نکند.