به گزارش مشرق، احسان روزبهانی ناباورانه و خیلی زودتر از آنچه انتظار می رفت از المپیک کنار رفت. این ناکامی را اما قبل از مسابقات، قهرمان نامی ایرانی بوکس حرفه ای دنیا پیش بینی کرده بود. مهیار منشی پور قهرمان بوکس میان وزن دنیا در سال های 2001 تا 2009 که 9 عنوان قهرمانی جهان و اروپا از قدیمی ترین اتحادیه بوکس دنیا را دارد، در بخشی از گفت و گویش که برای حفظ روحیه ورزشکاران المپیکی مان و جلوگیری از حاشیه سازی برای تیم، تا امروز منتشر نشده بود، گفته بود با این شکل تمریناتی که از احسان دیده، او موفق نمی شود. شما می توانید بخش هایی از حرف های مهیار درباره احسان را بخوانید تا ببینید او چرا اعتقاد داشته روزبهانی در المپیک موفق نمی شود. مهیار می خواسته به احسان تمرین بدهد اما اکبر احدی و احسان او را پیچانده بودند!
*برنامه هایتان برای بوکس به کجا رسید؟
آقای ناطق را دیدم. من هیچوقت درخواست نمی کنم برای همین این دیدار هم به جایی نرسید. ایشان به من گفت ما مربی های خیلی بهتری از تو که مهیار منشی پور هستی ، داریم. من هم گفتم اگر داشتید نتیجه بهتری می گرفتید. همان بچه ها و استعدادهایی که در تکواندو و کاراته هست، در بوکس هم هست ولی آنها نتیجه می گیرند و بوکس نمی گیرد. پس حتما یک مشکلی وجود دارد.
*دوست داشتی اگر پیشنهادی باشد بیایی کار کنی؟
همه کاری را باید امتحان کرد. اگر پیشنهادی بود که هم من راضی بودم و هم آنها، می آمدم.ولی پاسخ شنیدم که مربی های شان خیلی بهترند.
*برای تیم ملی؟
بله. برای بازی های آسیایی بعدی شش ماه بیایم کار کنم و اگر راضی بودند برای المپیک آینده آماده می شدیم.
*با آقای احدی هم قرار بود کار کنید برای کمک به احسان. انگار رفیق هم هستید.
راستش الان دیگر کاری به کار هم نداریم.روز اول که آمدم ، خواستم بروم تمرین احسان را ببینم. وقتی رفتم، دیدم یک مقدار با کیسه کار کرد و شادو زد و بعد با سجاد محمدپور که وزنش 52 کیلو است یک مبارزه انجام داد. پرسیدم کل کار تمرینی تان و امکانات تان همین است؟ گفتند ما را ول کردند و کمک مان نمی کنند. هیچ کس را نداریم و ... 8 ماه قبل که در بلغارستان آنها را دیده بودم می گفتند سرمایه گذار پشتمان است و می خواهیم دو سه هفته به پاریس بیاییم. گفتم پاریس در روز 150 یورو خرج دارد. گفتند مشکلی نیست. اما اینجا داشتند گریه می کردند که پول نداریم و همه ما را ول کردند. گفتم اینطور که نمی شود. پول که داشتم دو روز به ده دوازده مربی در فرانسه زنگ زدم که یک نفر را پیدا کنند برای اینکه به ایران بیاید و با احسان تمرین کند. نمی شد به این سرعت حریف تمرینی خوب گیر آورد که تا تهران بیاید. در آخر دو جوان از همین ایران که اصلا در بوکس ابتدایی بودند، برای تمرین با احسان آمدند. من هم برایشان برنامه ریختم که همان روز تا روزی که اعزام می شوندبرآن اساس کار کنند. هم با خود احدی صحبت کردم، هم احسان، هم بدنسازش. هر سه قبول کردند. دو تمرین را انجام دادم. یک بخشی از تمرین را احسان گفت خسته ام، انجام نمی دهم. آخر تمرین هم یک باره گفتند ما فردا می رویم استخر ریکاوری کنیم. من گفتم تیم شماست هر جور صلاح می دانید. فردا شبش هم به من گفتند ظاهرا می خواهند به شمال بروند. چون به من خبر نداده بودند من طبق برنامه به امجدیه رفتم اما خبری نبود. چهار پنج بار هم زنگ زدم، جوابم را ندادند.
*از تمریناتی که دادید خوششان نیامده بود؟
نمی دانم. بالاخره باید به من می گفتند. به نظرم با آن نوع برخورداحترامم را نگه نداشتند.
*این یعنی قهرمان بوکس دنیا که یک ایرانی است خواسته به آنها کمک کند و آنها نخواستند. پولی که قرار نبود بگیرید؟
من حتی داشتم 1500 یورو می گذاشتم که یک نفر را از فرانسه بیاورم کمک شان کند. هم می خواستم از نظر قلبی کمکشان کنم هم گفته شود که مهیار کمک کرد که نشد.
*احسان را چطور دیدید؟ مدال می آورد؟
من در ورزش به معجزه ایمان ندارم. الان برای بوکسورهای تیم ملی فرانسه 4 ماه است که یک روز رهایشان نکردیم. برنامه یک ساله داشتند و این 4 ماه آخر هم که اصلا ولشان نکردیم.
*خیلی امیدوار بودید که بیایید کمک کنید. ولی لپ کلامی که آقای ناطق گفته احتمالا براساس صحبت هایش با احسان و احدی و براساس همان دو روز تمرین بوده.
نمی دانم. برایم زیاد مهم نیست. من نباید برای همکاری پیشنهاد بدهم. فدراسیون اگر خواست پیشنهاد می دهد. اگر می گویند مربی های سطح بالا و خوب دارند که خب حتما هم همینطور است، چرا چند ماه قبل یک مربی خارجی آوردند؟ این جریان خیلی مهم نیست. من فقط امروز که از ایران می روم، می گویم یک سهمیه المپیک داریم که اصلا برای او کاری نکردند و فقط یک ورزشکار آماتور را گذاشتند برای اینکه با او تمرین کند. از طرفی هم اول قبول کردند که من تمرین بدهم،اگر نمی خواستند باید با احترام می گفتند. من همه جای دنیا را دیده ام و همیشه گفته ام تایلندی ها و ایرانی ها مودب ترین ملیت هایی هستند که می شناسم، الان برعکسش را به من نشان دادند.
*برنامه هایتان برای بوکس به کجا رسید؟
آقای ناطق را دیدم. من هیچوقت درخواست نمی کنم برای همین این دیدار هم به جایی نرسید. ایشان به من گفت ما مربی های خیلی بهتری از تو که مهیار منشی پور هستی ، داریم. من هم گفتم اگر داشتید نتیجه بهتری می گرفتید. همان بچه ها و استعدادهایی که در تکواندو و کاراته هست، در بوکس هم هست ولی آنها نتیجه می گیرند و بوکس نمی گیرد. پس حتما یک مشکلی وجود دارد.
*دوست داشتی اگر پیشنهادی باشد بیایی کار کنی؟
همه کاری را باید امتحان کرد. اگر پیشنهادی بود که هم من راضی بودم و هم آنها، می آمدم.ولی پاسخ شنیدم که مربی های شان خیلی بهترند.
*برای تیم ملی؟
بله. برای بازی های آسیایی بعدی شش ماه بیایم کار کنم و اگر راضی بودند برای المپیک آینده آماده می شدیم.
*با آقای احدی هم قرار بود کار کنید برای کمک به احسان. انگار رفیق هم هستید.
راستش الان دیگر کاری به کار هم نداریم.روز اول که آمدم ، خواستم بروم تمرین احسان را ببینم. وقتی رفتم، دیدم یک مقدار با کیسه کار کرد و شادو زد و بعد با سجاد محمدپور که وزنش 52 کیلو است یک مبارزه انجام داد. پرسیدم کل کار تمرینی تان و امکانات تان همین است؟ گفتند ما را ول کردند و کمک مان نمی کنند. هیچ کس را نداریم و ... 8 ماه قبل که در بلغارستان آنها را دیده بودم می گفتند سرمایه گذار پشتمان است و می خواهیم دو سه هفته به پاریس بیاییم. گفتم پاریس در روز 150 یورو خرج دارد. گفتند مشکلی نیست. اما اینجا داشتند گریه می کردند که پول نداریم و همه ما را ول کردند. گفتم اینطور که نمی شود. پول که داشتم دو روز به ده دوازده مربی در فرانسه زنگ زدم که یک نفر را پیدا کنند برای اینکه به ایران بیاید و با احسان تمرین کند. نمی شد به این سرعت حریف تمرینی خوب گیر آورد که تا تهران بیاید. در آخر دو جوان از همین ایران که اصلا در بوکس ابتدایی بودند، برای تمرین با احسان آمدند. من هم برایشان برنامه ریختم که همان روز تا روزی که اعزام می شوندبرآن اساس کار کنند. هم با خود احدی صحبت کردم، هم احسان، هم بدنسازش. هر سه قبول کردند. دو تمرین را انجام دادم. یک بخشی از تمرین را احسان گفت خسته ام، انجام نمی دهم. آخر تمرین هم یک باره گفتند ما فردا می رویم استخر ریکاوری کنیم. من گفتم تیم شماست هر جور صلاح می دانید. فردا شبش هم به من گفتند ظاهرا می خواهند به شمال بروند. چون به من خبر نداده بودند من طبق برنامه به امجدیه رفتم اما خبری نبود. چهار پنج بار هم زنگ زدم، جوابم را ندادند.
*از تمریناتی که دادید خوششان نیامده بود؟
نمی دانم. بالاخره باید به من می گفتند. به نظرم با آن نوع برخورداحترامم را نگه نداشتند.
*این یعنی قهرمان بوکس دنیا که یک ایرانی است خواسته به آنها کمک کند و آنها نخواستند. پولی که قرار نبود بگیرید؟
من حتی داشتم 1500 یورو می گذاشتم که یک نفر را از فرانسه بیاورم کمک شان کند. هم می خواستم از نظر قلبی کمکشان کنم هم گفته شود که مهیار کمک کرد که نشد.
*احسان را چطور دیدید؟ مدال می آورد؟
من در ورزش به معجزه ایمان ندارم. الان برای بوکسورهای تیم ملی فرانسه 4 ماه است که یک روز رهایشان نکردیم. برنامه یک ساله داشتند و این 4 ماه آخر هم که اصلا ولشان نکردیم.
*خیلی امیدوار بودید که بیایید کمک کنید. ولی لپ کلامی که آقای ناطق گفته احتمالا براساس صحبت هایش با احسان و احدی و براساس همان دو روز تمرین بوده.
نمی دانم. برایم زیاد مهم نیست. من نباید برای همکاری پیشنهاد بدهم. فدراسیون اگر خواست پیشنهاد می دهد. اگر می گویند مربی های سطح بالا و خوب دارند که خب حتما هم همینطور است، چرا چند ماه قبل یک مربی خارجی آوردند؟ این جریان خیلی مهم نیست. من فقط امروز که از ایران می روم، می گویم یک سهمیه المپیک داریم که اصلا برای او کاری نکردند و فقط یک ورزشکار آماتور را گذاشتند برای اینکه با او تمرین کند. از طرفی هم اول قبول کردند که من تمرین بدهم،اگر نمی خواستند باید با احترام می گفتند. من همه جای دنیا را دیده ام و همیشه گفته ام تایلندی ها و ایرانی ها مودب ترین ملیت هایی هستند که می شناسم، الان برعکسش را به من نشان دادند.