حمید گروگان، نویسنده، در این مراسم با اشاره به برخی از کاستیهای موجود در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان گفت: متأسفانه در جامعه ما در رابطه با مسائل مختلف اخلاقی ضد و نقیضهایی دیده میشود، به عنوان نمونه من نویسنده تلاش دارم که در کتابم با داستانی پدیده زشت اسراف را به مخاطب کودک و نوجوان آموزش دهم، اما رسانهها و اطرافیان کودک رفتاری دارند که برخلاف گفتههای کتاب است. نتیجه این روند، به خطر افتادن ذهن کودک در گام نخست است.
وی ادامه داد: وقتی تبلیغات در رسانهها و رفتار اطرافیان را بررسی میکنیم، میبینیم که کودک امروز با ضد و نقیضها و تعدد آرا مواجه است و امکان دارد به همین دلیل ذهنش مشوش شود.
به گفته این نویسنده؛ یکی از اولویتهای برنامههای فرهنگی این است که نوع زندگیمان را از یک غربال مشخص که همان پیامهای قرآنی است، برداشت کنیم.
سرشار: به دوره جاهلیت قبل از انقلاب بازگشتهایم/ برتری ترجمه بر تألیف در سالهای گذشته
محمدرضا سرشار، نویسنده کودک و نوجوان، نیز در ادامه این مراسم گفت: هر نظام عقیدتی باید روی نسل آیندهاش سرمایهگذاری کند. هنر و ادبیات یکی از این زمینههای مهم سرمایهگذاری است. زمانی که امام در سال 42 فرمودند که سربازان من هماکنون در گهوارهها هستند، تنها بودند، اما میبینیم که در 15 سال بعد، انقلابی به همراهی همین سربازها رخ میدهد که بزرگترین انقلاب قرن است.
وی به جلسهای که با رهبر معظم انقلاب در دهه 70 پیرامون ادبیات کودک و نوجوان شکل گرفت، اشاره کرد و افزود: از این جلسه، جملهای تاریخی به یاد دارم. ایشان خطاب به نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان فرمودند که اگر به اهمیت کاری که انجام میدهید، واقف بودید، حتی از خواب شبتان هم میزدید.
سرشار یادآور شد: در سال 67 مقایسهای بین ادبیات کودک و نوجوان در قبل و بعد از انقلاب انجام دادم که در آن مشخص شد که قبل از انقلاب در هر سال 154 عنوان کتاب جدید در این حوزه داشتیم، اما این میزان در 10 سال پس از انقلاب(66-57) به سالی 265 عنوان رسید که رشدی 70 درصدی را نشان میدهد. همچنین شمارگان کتاب کودک و نوجوان در 10 سال قبل از انقلاب، به صورت متوسط 1300 تا سه هزار نسخه بود که این میزان در هفت سال بعد از انقلاب، به حداقل 5 هزار نسخه رسید. البته گاه در مواردی 20 هزار نسخه نیز داشتیم. همچنین قبل از انقلاب به ندرت کتابی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به چاپهای مجدد میرسید، اما این روند پس از انقلاب تغییر کرد.
وی با بیان اینکه پیش از انقلاب تمرکز بر روی ادبیات ترجمهای از ادبیات کودک و نوجوان بود، یادآور شد: این رویه پس از انقلاب تغییر کرد و به نوعی زیر و رو شد. آمار نشان میدهد که پیش از انقلاب ما تنها 26 درصد تألیف داشتیم و 74 درصد در حوزه ترجمه بود. البته در سالهایی مانند دهه 40، 90 درصد کارهای منتشر شده، در حوزه ادبیات ترجمه بود. بعد از انقلاب(در 10 سال نخست) میزان تألیف رشد محسوسی داشت به طوری که با 68 درصد تألیف و 32 درصد ترجمه مواجه شدیم.
به گفته سرشار؛ متأسفانه امروز باید بگوییم که با کاهش میزان تألیف مواجه هستیم، به طوری که تنها 37 درصد آثار در حوزه تألیف هستند و مابقی یعنی 74 درصد به صورت ترجمه منتشر میشود؛ یعنی به دوره جاهلیت قبل از انقلاب بازگشتهایم و این نگرانکننده است. به عنوان نمونه، حجم عظیم کتابهای علمی برای کودکان و نوجوانان به صورت ترجمه منتشر میشود و ما در این زمینه با کاستی همراهیم.
این نویسنده پیشکسوت حوزه ادبیات کودک و نوجوان یادآور شد: ما در کشور مراکز متعددی برای حوزه ادبیات کودک و نوجوان داریم که هیچکدام به دلیل بدنههایی که همراه این مراکز هستند و کمتوجهی مسئولان، در جهت آرمان انقلاب کار نمیکنند. ما به مرکزی نیاز داریم تا خارج از سیاستهای جناحها و رفت و آمد دولتها، با یک مبانی به رصد انقلاب بپردازد و این نیازها را به نویسندگان منتقل کند تا در این زمینهها آثار متعددی منتشر شود و حوزه ادبیات کودک از حوزه دل به خواهی خارج شود.
پرویز: گنجهای پنهان را زیر خاک گذاشتهایم
محسن پرویز، سخنگوی انجمن قلم و از نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان، در ادامه این مراسم بر حمایت از ناشرانی که میل به انتشار آثار تألیفی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان دارند، تأکید کرد و گفت: در این بخش نیاز به اصلاح نگاه داریم. حمایتها باید به گونهای باشد که ناشران آثار خوب و متعهد را منتشر و به این قسمت بیشتر توجه کنند.
وی ادامه داد: لازمه کتابخوان کردن کودک، توجه به ادبیات کودک و نوجوان است. نشر یک زنجیره متصل به هم است که از تولید آغاز میشود و به توزیع و رسیدن اثر به دست مخاطب خاتمه مییابد. شکل چاپ کتاب و چگونگی انتشار آن در روند کتابخوان کردن کودکان و نوجوانان اهمیت دارد که متأسفانه ما کمتر به این وجه توجه میکنیم و همین موضوع سبب شده تا کودکان از کتاب فاصله بگیرند.
پرویز بر حمایت از نویسندگان متعهد و آثارشان تأکید کرد و یادآور شد: متأسفانه گاه آنقدر به کتابی بیتوجهی میشود تا بزرگی به آن توجه کند و ما بعد به سمت آن کتاب برویم. ما گنجهای پنهان را زیر خاک گذاشتهایم؛ در حالی که اگر به این آثار توجه کنیم، مایه رغبت نویسندگان برای ادامه کار میشود.
وی در ادامه به ضرورت ترجمه ادبیات کودک و نوجوان ایرانی اشاره کرد و افزود: فضای کلان ادبیات کودک و نوجوان، فضای سالمی است؛ چون پایهریزی آن بعد از انقلاب به درستی انجام شده است. این فضای سالم کاملاً ترجمهپذیر است و اگر این کار صورت بگیرد، مطمئناً با استقبال مواجه خواهد شد.