به گزارش مشرق، وبگاه شبکه خبری آمریکایی «بلومبرگ» در تحلیلی به قلم «الی لیک» پیرامون خبر حضور بمبافکنهای روسی در ایران برای عملیات در سوریه نوشت: سالها «جان کری» وزیر خارجه آمریکا تلاش کرد تا با کمک روسیه نبرد داخلی سوریه را خاتمه دهد. او ساعتهای زیادی را صرف دیدار با «سرگئی لاوروف» همتای روس خود نمود اما هیچ دستاوردی نداشت، بلکه شاهد اعلام روسیه مبنی بر این بودیم که این کشور ماموریت علیه اهداف سوریه را از داخل ایران آغاز کرده است.
اقدامی که آخرین دور از تحقیر شدن جان کری بود زیرا به محض برجام، ایران و روسیه دسیسه برای حفظ «بشار اسد» رییس جمهور سوریه را آغاز کردند و در این بین روسها مواضع شورشیان تحت حمایت آمریکا در سوریه را بمباران کردند و در ماه ژوئن نیز هواپیماهای روس پایگاه نیروهای ویژه آمریکا و انگلیس در نزدیکی مرزهای سوریه را بمباران کردند.
بلومبرگ نوشت: اعلام خبر بمباران مواضع مخالفان دولت سوریه از داخل ایران بدترین نیشی بود که کری دریافت کرد. در حالی که او امیدوار به همکاری با ایران بود اما حال ایرانیها قادر نیستند همکاریهای خود را با روسها در امور منطقهای قطع نمایند و در عین حال این کشور افراد دو ملیتی آمریکایی را دستگیر کرده، موشک آزمایش میکند و متحدان آمریکا را تهدید مینماید.
نویسنده این یادداشت در ادامه با اشاره به اینکه البته عملیات هواپیماهای روس از ایران چندان نیز جای تعجبی نداشته است، نوشت: اینک این رویداد فرصتی را برای وزیر خارجه آمریکا برای پیشبرد منافع آمریکا ایجاد نموده و لازمهاش این است که کری با واقعیتهای دشوار درباره ایران مواجه گردد.
او باید فکر اینکه «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه و «حسن روحانی» رییس جمهور ایران میانهرو هستند و باید در برابر تندروهای این کشور قدرت گیرند را کنار گذارد. در عوض، بهتر است که او بمب افکنهای روس در ایران را به عنوان فرصتی برای ضربه زدن به شرکای قدیمی مذاکره کننده خود و به جان هم انداختن آنها علیه هم استفاده نماید.
در ادامه این مطلب با اشاره به منع قانونی استفاده قوای بیگانه از پایگاههای ایران و سخنان «علی شمخانی» دبیر شورای عالی امنیت ملی که گفته بود، ایران و روسیه توافقنامهای برای استفاده از تاسیسات خود به طور مشترک و نه توافق برای استفاده یکجانبه و کامل از پایگاه نظامی در خاک ایران امضا کردهاند، آمده است: کری باید از عدم علاقه ایرانیها در زمینه حضور دائمی یک کشور خارجی در پایگاههای نظامیشان بهرهبرداری کند. او میتواند از یک سو در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به ایرانیها به خاطر پایان دادن به ترس مفرط از امپریالیسم و مشاهده ارزش یک قدرت بزرگ نظامی سخاوتمند خارجی تبریک گوید و از سوی دیگر وزارت خارجه آمریکا میتواند مواردی را به زبان فارسی در زمینه توافقات قرن 19 گلستان و ترکمنچای که در آن روسها ایرانیها را تحقیر کردند، فراهم آورد.
بر این اساس، این دیپلماسی عمومی باید با یک ساز و کار از درز اطلاعات نادرست در مورد دیپلماسی فعلی آمریکا با روسیه همراه باشد. همچنین از آنجایی که حکومت ایران از جمله حکومتهای سینه چاک تئوریهای توطئه و خیانت است، دیپلماتهای آمریکا باید سعی نمایند به باور ایرانیان برسانند که روسیه در هر برههای میتواند توافق جداگانه با واشنگتن عقد نماید که البته بعید نیز نیست زیرا روسها اینک در امور سوریه با اسرائیل توافقنامهای جانبی دارند.
در خاتمه این یادداشت نویسنده عنوان میدارد: بهترین خبر در این زمینه این است که در واقع ضرورتی ندارد جان کری بسیاری از رفتار ظاهری خود را تغییر دهد. او هنوز میتواند تلاش کند تا با روسیه در امور سوریه یک توافق سیاسی نماید که البته احتمالش ضعیف است. این حیلهگری میتواند تا حدودی ائتلاف رو به رشد ایران-روسیه را تخریب نماید و شاید حتی رژیم ایران را درونگراتر کرده تا از تماس با دیگران منصرف کند.