سرویس جهان مشرق- در گزارش امروز به بررسی نظرات دو کارشناس ایرانیالاصل میپردازیم که هر دو تحلیلهای خود درباره توافق هستهای را در پایگاه خبری آمریکایی «بلومبرگ» منتشر کردهاند. برای آشنایی بیشتر با شرکت بلومبرگ، پایگاه خبری آن و شخص «مایکل بلومبرگ» بنیانگذار صهیونیست این شرکت میتوانید نگاهی به گزارش مشرق درباره «میلیاردرهای یهودی که انتخابات آمریکا را کنترل میکنند» بیندازید.
«لادن ناصری» در گزارش خود توضیح میدهد که چگونه «روحانی [به جای بهره بردن از برداشته شدن تحریمها] با مسئولیت خود، برای افزایش رونق [زندگی] ایرانیها تقلا میکند[1].» وی در قالب توصیف وضعیت زندگی «مرتضی» که باغبان یک خانواده ثروتمند است اشاره میکند که برجام تأثیری در وضع زندگی ایرانیها نداشته است. مرتضی ضمن توضیح اینکه چرا در دور اول به روحانی رأی داده است، میگوید در انتخابات سال آینده رأی خود را تغییر خواهد داد،چون «روحانی به قولهایی که داد عمل نکرد.»
ناصری سپس توضیح میدهد که ناامیدی در ایران نسبت به برجام در حال افزایش است، چون افزایش مشاغل و دستمزدهایی که دولت گفته بود بلافاصله پس از «روز اجرای» توافق هستهای با 1+5 اتفاق خواهد افتاد، هنوز رخ نداده است: «این [مسئله] هم برای روحانی که خود را برای رقابت بر سر دور دوم [ریاستجمهوری] آماده میکند مشکل است، و هم برای جامعه جهانیای نگرانی است که روحانی را بهترین امید برای [داشتن] ایرانی میبیند که برای تجارت، باز و در سیاست خارجی، همراهتر [با جامعه جهانی] است.»
«دولت ایران تلاش میکند در مقابل مردم زمان بخرد»
ناصری از قول «انیسه بصیری تبریزی» محقق حوزه امنیت خاورمیانه در مؤسسه خدمات متحد سلطنتی انگلیس مینویسد: «واکنش تندروها بسیار قوی است و احتمالاً بیشتر هم خواهد شد. اگر روحانی نتواند «فواید ملموسی» از موفقیت دیپلماتیک خود [به مردم ایران] نشان دهد، ممکن است برای به دست آوردن حمایتی که جهت انتخاب مجدد به آن نیاز دارد، به مشکل بربخورد.»
لادن ناصری در ادامه توضیح میدهد: «تحریمهای آمریکا به خاطر [برنامه] ساخت موشک و ارتباط ایران با گروههای تعیینشده به عنوان تروریست همچنان موجب بازدارندگی بانکهای جهانی [از برقراری رابطه با ایران] میشوند. یک چهارم از جمعیت جوانان بیکار است. قولهای سرمایهگذاری خارجی کمتر از میزان هدف هستند. و از آنجایی که هر دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری ماه نوامبر در آمریکا کمتر از اوباما به توافق پایبند خواهند بود، روابط [تهران] با واشنگتن احتمالاً در حال حاضر در بالاترین سطح خود است [و ادامه رو به افول خواهد گذاشت].»
توضیح درباره گزارش ناصری را با نکتهای به پایان میبریم که وی از نظرسنجی ایرانپل نقل کرده است: «تنها 42 درصد [از شرکتکنندگان در نظرسنجی] معتقد بودند که اقتصاد [ایران] دارد بهتر میشود، در حالی که سال گذشته این درصد 57 بود.» این آمار نشان میدهد که یک سال پس از فرجام برجام، امید ایرانیها به بهبود اقتصاد کشورشان نه تنها بیشتر نشده، بلکه کمتر هم شده است. بدون شک بخشی از دلیل این ناامیدی به همان تحریمها و سنگاندازیهایی برمیگردد که ناصری طی گزارش خود به آنها اشاره کرده است.
مشتهای آمریکایی بر سر برجام
«کامبیز فروهر» کارشناس دیگر ایرانیالاصل هم گزارشی تحت عنوان «توافق هستهای قول سرمایهگذاریهای جدید را داد. ایران هنوز منتظر است.[2]» را برای بلومبرگ نوشته و در آن توضیح میدهد که سرمایهگذاری خارجی در ایران بعد از حصول توافق هستهای، از جمله به خاطر تحریمها و جریمههای میلیارد دلاری آمریکا، بسیار کمتر از حد انتظار بوده است.
این گزارش با معرفی یک نقطه ابهام در توافق هستهای آغاز میشود: «وقتی ایران و قدرتهای جهانی سال گذشته توافق هستهای را امضا کردند، حامیان و منتقدان روی یک نکته اتفاقنظر داشتند: این توافق میلیاردها دلار سرمایه را به سوی جمهوری اسلامی روانه میکند. تنها سؤال این بود که «چهقدر.» پاسخ این سؤال تا کنون «نه خیلی» بوده و این مسئله مقامات ایرانی را خشمگین کرده است؛ این مقامات بعد از محدود کردن برنامه هستهایشان، خواستار اعطای امتیازات بیشتر از سوی آمریکاییها از جمله دسترسی [ایران] به معاملههای مبتنی بر دلار بودند.»
این در حالی است که به نوشته کامبیز فروهر منتقدان توافق در آمریکا علیه کاهش بیشتر محدودیتها و تحریمهای ایران هشدار دادهاند و چنانکه «الیزابت روزنبرگ» عضو ارشد مرکز امنیت آمریکای جدید در واشنگتن میگوید: «منتقدان فعالی [در آمریکا] هستند که دارند تلاش میکنند توافق را زمین بزنند.» از سوی دیگر، مقامات ایرانی هم از این شکایت دارند که بانکهای اروپایی و حتی آسیایی همچنان تمایلی به تعامل با ایران ندارند، چرا که از تحریمها و جریمههای آمریکا میترسند.
ایرانیها آزادند با دنیا معامله کنند، اما پولی نباید رد و بدل شود
طبق گزارش فروهر، «آدام زوبین» معاون موقت اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانهداری آمریکا ضمن تأکید بر اینکه آمریکا به اجرای برجام متعهد است، میگوید که تحریمهای غیرهستهای آمریکا علیه ایران همچنان به قوت خود باقی است: «این یعنی ما کماکان جلوی افراد آمریکایی را میگیریم که میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند، از این کشور واردات و یا به آن صادرات انجام دهند، یا به گونهای دیگر وارد معامله اقتصادی یا مالی با اکثر افراد و شرکتهای ایرانی شوند. همچنین ایران کماکان امکان دسترسی به بازارهای آمریکا را نخواهد داشت.»
از جمله محدودیتهایی که حتی بعد از توافق هستهای به خاطر تحریمهای یکجانبه آمریکا برای ایران وجود دارد، عدم دسترسی تهران به نظام مالی آمریکا از جمله هرگونه تراکنش با واحد پولی دلار است. زوبین که در دو جلسه مجزا مقابل کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان و کمیته بانکداری مجلس سنا حاضر شده بود، تمام تلاش خود را کرد تا به نمایندگان کنگره آمریکا اطمینان دهد که «دولت اوباما هنوز هم دارد ایران را به خاطر آزمایشهای موشکی، حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر مجازات میکند.»
نویسنده گزارش دوم نیز مانند «لادن ناصری» تصریح میکند که بانکهای بزرگ غیرآمریکایی پس از پرداخت 15 میلیارد دلار جریمه به خاطر نقض تحریمهای ضدایرانی اکنون دیگر از ورود به ایران هراس دارند. همین موجب میشود تا بهرغم تضمینهای آمریکا بعد از برجام، باز هم تجارت در ایران خطرناک باشد. «خوان زاراته» مدیرعامل «شبکه تمامیت مالی» و مشاور کاخ سفید در دولت جورج بوش پسر در اینباره میگوید: «تبلیغ [مقامات آمریکایی] برای فعالیت بانکی و تجاری در آن محیط [ایران] کاملاً متضاد با پیامی است که دولت آمریکا طی 15 سال گذشته در فضای بینالمللی مخابره کرده است.
تحریمهای یکجانبه آمریکا علاقهمندان به تجارت در ایران را گیج کرده است
نتیجه این تحریمهای یکجانبه آمریکا موضوعی است که لادن ناصری در گزارش دیگری به آن پرداخته است. وی طی گزارشی تحت عنوان «تحریمهای ایران، مدیرعاملها[ی شرکتهای بزرگ] را گیج کرده است[3]» مینویسد: «یک تحقیق جدید نشان میدهد بیش از نیمی از شرکتهای بینالمللی که علاقه به تجارت با ایران دارند، به خاطر ترس از زیر پا گذاشتن تحریمهای باقی مانده حتی پس از توافق هستهای این کشور با قدرتهای جهانی، [از تجارت در ایران] خودداری میکنند.»
وی سپس به نقل از شرکت حقوقی بینالمللی «کلاید اند کو»، ادامه میدهد: «58 نفر از 100 مدیر شرکتهای بینالمللی مستقر در انگلیس گفتند نمیدانند آیا با اقدامات پیشگیرانه ضروری برای حفاظت از سرمایهگذاریهایشان [در ایران] و جلوگیری از جریمه شدن آشنا هستند یا نه... حدود 30 درصد از این مدیران گفتند [حتی] مایل نیستند طرحهای خود برای ورود به ایران را با بانکهایشان در میان بگذارند.» چنانکه پیشتر هم اشاره شد، اگر شرکتی مایل به ورود به ایران باشد، اما بانکی نباشد که جرأت کند تراکنشهای مالی مربوطه را برای آن شرکت انجام دهد، عملاً هرگونه توافقی میان آن شرکت و تهران نیز بیفایده و صرفاً کاغذبازی است.
«جان ویتاکر» یکی از شرکای شرکت «کلاید اند کو» به صراحت میگوید: «وقتی یک سوم از شرکتهای مایل به ورود به ایران آنقدر در مورد تحریمها[ی یکجانبه آمریکا] نگران هستند که میترسند درباره طرحهای خود با بانکهایشان صحبت کنند، [این یعنی حتماً] یک مشکل [بزرگ در این میان] وجود دارد. [درک و رعایت] مقررات فراوان [و دستوپاگیر] موجود برای اغلب بانکها بیش از اندازه دشوار بوده است.»
در حالی که شرکتهای اروپایی از جمله ایرباس (27 میلیارد دلار)، «بللی» (شرکت ایتالیایی در زمینه انرژی، 5 میلیارد دلار) و زیمنس (2.3 میلیارد دلار) در خط مقدم ورود به بازار 80 میلیونی ایران هستند، بانکهای بزرگ اروپایی تمایلی به انجام تراکنشهای مربوط به این معاملهها ندارند، چون یا خودشان و یا همتایانشان تا کنون توسط آمریکا به خاطر نقض تحریمهای ضدایرانی مجازات شدهاند.
انداختن توپ به زمین ایران
یکی دیگر از راههای غربیها برای توجیه بیمیلی شرکتها و بانکها برای معامله با ایران، توسل به سیاست انداختن توپ به زمین کشورمان است. بر این اساس، هم ناصری و هم فروهر به اظهارات برخی مقامات آمریکایی یا مقامات سازمانهای غربی اشاره میکنند که ایران را در بینتیجه بودن برجام برای اقتصاد این کشور مقصر دانستهاند. این در حالی است که یکچهارم از مدیران در تحقیق «کلاید اند کو» منحصراً تحریمهای باقی مانده آمریکا را بزرگترین نگرانی خود توصیف کردهاند.
با این وجود، «جاش ارنست» سخنگوی کاخ سفید در این خصوص توضیح میدهد: «وقتی دائماً موشکهای بالستیکی را آزمایش میکنید که [این کارتان] تحریمهای سازمان ملل علیه برنامه موشکیتان را نقض میکند، خب [طبیعی است که] این کار شما به رؤسای شرکتها نمیگوید که [کشورتان] محیط امنی برای تجارت است.»
ارنست بدون آنکه توضیح بدهد صرف آزمایشهای موشکی ایران برای شرکتهای بینالمللی چه اهمیتی دارد (جز اینکه تحریمهای آمریکا نقض شود و این شرکتها به خاطر معامله با ایران مجازات شوند)، ادامه میدهد: «وقتی از تروریسم در سراسر دنیا حمایت میکنید، این کارتان مسلماً رؤسای شرکتها را متقاعد نخواهد کرد که ایران جای خوبی برای سرمایهگذاری است.»
«دیوید لیپتون» معاون اول رئیس صندوق بینالمللی پول نیز در مصاحبهای که در تهران انجام داد گفت ایران برای برخوردار شدن از فواید برجام در اقتصاد خود و به عنوان یکی از گامهای ضروری در جهت اتصال دوباره به اقتصاد جهانی باید مسائل موجود در نظام بانکداری خود را حل و قوانین خود در زمینه مقابله با پولشویی و تأمین بودجه تروریسم را تقویت کند.
همچنین «سوزان مالونی» تحلیلگر ارشد مسائل ایران در اندیشکده بروکینگز با نیم نگاهی به گزارشهای «کارگروه اقدام مالی» درباره ریسکهای فعالیت تجاری در ایران میگوید: «ایران برای اینکه بتواند واقعاً سرمایهگذاری[های خارجی] را جذب کند، باید اصلاحات همهجانبه اقتصادی و سیاسی را صورت دهد.» وی معتقد است «رفتارهای تحریکآمیز داخلی و منطقهای» ایران موجب میشود تا سرمایههای خارجی به سوی این کشور روانه نشود، چراکه «همانطور که ضربالمثل میگوید، سرمایه ترسو است» و ایران هم یک خانه اشباح است.
گزارشهای
این کارشناسان ایرانیالاصل تأکید دیگری بر این واقعیت است که بهره اقتصادی از
برجام برای ایران در نظام اقتصادی بینالملل که به شدت تحت تأثیر دلار و تحریمهای
یکجانبه آمریکا، اگر غیرممکن نباشد، به شدت دشوار است و چه بسا برای آنکه پای سرمایههای
خارجی به کشورمان باز شود مجبور باشیم حمایت از محور مقاومت و تقویت توان دفاعی
خود را فدا کنیم. این یعنی آمریکاییها توانستهاند به طور غیرمستقیم مسائل دیگر را نیز در برجام منعکس کنند، اتفاقی که قرار بود به هیچ قیمتی رخ ندهد.