در ابتدای این نشست خیام وقار کاشانی طی سخنانی گفت: امروز در اینجا جمع شدیم تا دو خبر در ارتباط با مدیریتهای تماشاخانه باران اطلاعرسانی کنیم ابتدا پیوستن ستاره اسکندری به مدیریت تئاتر باران بوده است و دومین نکته اضافه شدن کیومرث مرادی به عنوان مدیر آموزش و بینالملل به تماشاخانه باران است.
وی در ادامه افزود: ما خودمان راضی هستیم که طی یک سال و اندی فعالیتمان توانستهایم به اهداف خود نزدیک شویم. اما قضاوت اصلی با اصحاب رسانه است. از بهمن 1393، که تئاتر باران را با جشنواره سی و چهارم تئاتر فجر افتتاح کردیم،تقریباً نزدیک به دو سال میگذرد که از آن وقت شاهد راهاندازی سالنهای خصوصی بودیم و البته این امر میتواند خوب باشد و یا نباشد. اما در پی تخصیص سالنهای خصوصی تلاش کردیم که باران تنها جایی برای اجاره دادن نباشد به همین منظور معمولاً برنامههای جامع خیلی زیادی داشتیم که حتی گاهی اجراهای ما را تحت شعاع خود قرار میداد. البته در این مدت به سمت کمپانی شدن حرکت کردیم و خودمان چند اثر نمایشی تولید کردیم. اعتقاد ما بر این است که اساس تئاتر ما بحث آموزش در بحث تئاتر آموزشی است که در این زمینه نیز فعالیت داشتیم.
وی در ادامه افزود: در اولین تولید خود نمایش «سعادت لرزان مردان تیرهروز»، را به عنوان تولید کمپانی خود مطرح کردیم که ستاره اسکندری از آن زمان به صورت غیررسمی در کنار ما بودند و با همدلی با ما همکاری میکردند.به ما پیشنهادهایی مبنی بر همکاری در تماشاخانه باران شده بود اما گاهی پیشنهادها از سوی کسانی بود که خیلی با ما همدل و همسو نبودند و زمانی که خانم اسکندری این پیشنهاد را داد با خود گفتیم چه کسی بهتر از وی که وارد بحث مدیریت تئاتر باران شود چرا که او دغدغه دارد. در واقع باید بگویم جنون خاصی را در ستاره اسکندری دیدیم که میخواهد وارد این گرداب شود. البته تعریف من از گرداب به معنی بدی نیست منظورم سختی است که در این مسیر وجود دارد.
ستاره اسکندری نیز عنوان کرد: تئاتر دولتی شرایط به خصوصی دارد چرا که گاه با دلیل و گاه بدون دلیل به خودش اجازه میداد که به اجرای نمایشها ورود پیدا کند که یک نمایش اجرا شود یا نه.بارها پیش آمده بود کارهایی را که چندین ماه تمرین کرده بودیم به آن اجازه اجرا ندادند که یادم میآید یک بار نامه نوشتیم و از تئاتر خداحافظی کردیم. اما طبق گفته زندهیاد استادم حمید سمندریان ما در تئاتر ریشه داریم. به همین منظور حالا که بزرگتر شدهام فکر میکنم عقبنشینی اولین کاری است که میتوان انجام داد به همین منظور در سال 91 با نمایشی به کارگردانی حسین پاکدل به تئاتر برگشتم که به دلیل مدیریت سلیقهای متوقف شد.
وی در ادامه افزود: این بار فکر کردم به جای عقبنشینی باید احساس مسئولیت کنیم و به حرفهای که در آن تخصص داریم یعنی تئاتر ورود پیدا کنیم. چرا که در آن زمان مرکز هنرهای نمایشی هنرمندان تئاتر را تنها گذاشت. به نظرم کسانی که در تئاتر ریشه دارند باید مسئولیت خود را در این عرصه بپذیرند.
اسکندری همچنین در ارتباط با مدیریت تماشاخانه باران گفت: مدیران باران پا را از کار و تنها اجاره سالن فراتر گذاشتند، من در واقع جسارت آنها را در ابتدا نداشتم و فکر نمیکردم که میتوان چنین کارهایی انجام داد. اما خوشحالم که این جریان راه افتاد و افرادی به عنوان تهیهکننده وارد تولید آثار نمایشی شدند. اینگونه بعد از تماشاخانه باران برخی سالنهای دیگر همه به عنوان تماشاخانه خصوصی شروع به فعالیت کردند.
این بازیگر تئاتر اضافه کرد: تماشاخانه باران فقط به پر کردن سالنش و اینکه تنها یک نمایش را به روی صحنه ببرد فکر نمیکند بلکه به زیرساختها و جریانهای تئاتر نیز میاندیشد که یکی از مهمترین این جریانها تئاتر دانشگاهی است. اتفاقی که در تئاتر بدنه میافتد خوشایند نیست. چرا که آرمانها و چرایی نمایشهایمان برای به روی صحنه بردن فراموش شده است. کارگردانها و بازیگران ما تنها به اجرا فکر میکنند بدون اینکه اجازه بدهند اندیشههایشان قوام پیدا کند البته طبیعی است که این نکته عمومیت ندارد.
بازیگر نمایش «سعادت لرزان مردان تیرهروز»، گفت: باران به دلیل فعالیتهایش در تاریخ خودش را ثبت خواهد کرد چرا که به جریانها نیز فکر میکند به چیزهایی فکر میکند که سایرین شاید از آن کمی غافل بودند علاقه من و علت حضورم کاری است که باران و سیاستگذاری که برای آن در نظر گرفته به تئاتر دانشجویی اهمیت میدهد. به نظرم جوانترها با حضور در فضای تئاترهای دانشجویی پله پله و قدم به قدم میتوانند راه بروند و به آنچه که مد نظرشان است برسند. به همین دلیل دیگر شاهد تئاترهای زودپز که نقش تئاتر را زیر سوال میبرند نخواهیم داشت امیدوارم بتوانیم این جریان را هدایت کنیم.
بر پایه این گزارش، وقار کاشانی گفت: ستاره اسکندری قبل از حضورش به عنوان مدیر به گونهای که با میل پذیرفته بودند که به تئاتر دانشگاهی کمک کنند اما خوشحالم که کیومرث مرادی در بخش مدیریت آموزش و بینالملل با ما وارد همکاری شده است.
کیومرث مرادی گفت: ما کشور مصرفکننده هستیم و مدام چیزهایی که وارد میشود نتیجه یک رفتار و تصمیم کارشناسانه نیست جهان ارتباطات وسیع شده است و اینترنت راه را برای ما باز کرده است تا بتوانیم بهتر و بیشتر از قبل گفتوگو کنیم. حالا باید بازار ارتباطات خود را عمیقتر کنیم. امکاناتی داریم در کشور خودمان که میتوانیم از آنها برای رسیدن به این منظور بهره ببریم. در طی این سالها تلاش کردم که برای نسل بعد از خودم موارد آموزشی را نهادینه کنم.
وی در ادامه افزود: ارائه یک الگوی مناسب در تئاتر برای ما بسیار مهم است الگویی که در آن بازیگر برای رسیدن به سینما و سوپراستار شدن به تئاتر نیاید. همچنین به دنبال یافتن جایی بودیم که این شکل از الگو را بتوانند استمرار دهند. جشنوارههایی درکشور ایتالیا وجود دارد که سیاستها و استراتژیهای خاص خود را دارد. این جشنواره در نزدیکی شهر روم ایتالیا قرار دارد. این فستیوال حدود 25 سال قدمت دارد و خود این کمپانی 40 سال از فعالیتش میگذرد. این نکته بسیار جذاب بود که این کمپانی با هم در حال زندگی کردن در یک جا هستند. آنها به تئاتر نیامدهاند که در آینده بخواهند سوپر استار سینما شوند. این نکته اتفاقی است که تئاتر الگو باید آن را به وجود بیاورد.
مرادی اظهار کرد:برای اولین بار در تئاتر خصوصی میخواهیم همکاری مشترکی را با کمپانی دیگری به وجود بیاوریم به همین منظور به یک برنامه دو ساله رسیدیم تا بتوانیم طی این مدت تبادلهای بیشتری در زمینههای مختلف داشته باشیم مانند تبادل دانشجو بین دو کشور. در واقع همیشه این طور نیست که از ایران بخواهند در سایر کشورها برای آموزش حضور پیدا کنند بلکه من بارها شاهد بودم که بسیاری از تئاتریهای دیگر کشورها علاقهمند بودند برای آموزش به ایران بیایند. امیدوارم در هر فصل بتوانیم گروهی از کشوری را به ایران بیاوریم و بتوانیم گفتوگویی درست بین ما آن کشورها را شکل دهیم.
کارگردان نمایش «شکلک»، در ادامه افزود: البته ما توجه داریم نمایشهایی که به روی صحنه میروند و قرار است برای اجرا به ایران بیایند مشخصههای تئاتر الگو را داشته باشند. نمایشی که از گروه پوتلج ایتالیا به ایران خواهد آمد، از تکنیکهای به روز استفاده کرده و به نوعی شاهد اولین تئاتر سهبعدی خواهیم بود. یک تکنولوژی ساده اما خوب که به تئاتر الگو نیز صدمه نزده است.
مرادی نیز در بخش دیگری از صحبتهایش با اشاره به امکانات سالنهای خصوصی در دیگر کشورها و مقایسه آن با سالنهای خصوصی تئاتر در ایران گفت: طی یک ماه و نیم گذشته که به ایران آمدم و با دیدن نمایشها در سالنهای خصوصی واقعاً شگفتزده شدم چرا که به جرأت میتوانم بگویم امکانات تئاترهای خصوصی که شاهد بودم از بسیاری از سالنهای خصوصی در کشورهای دیگر همچون فرانسه و یا ایتالیا بهتر بوده است. اشتباه از آنجا شروع میشود که ما کیفیت سالنهای خصوصی خودمان را با سالنهای دولتی و امکانات آنها مقایسه میکنیم ما باید به صورت آهسته و با برنامه به سمت استانداردها حرکت کنیم. اینجا شرایط به نوعی است که وقتی یک لامپ میسوزد مدیران سالن با خود میگویند: «وای لامپ سوخت» این به این دلیل است نحوه تهیه بودجه در بخش خصوصی با مشکلات خاص خودش مواجه است.