سرویس سیاست مشرق - نبود معیار سیاسی کار آمد، تضمین کننده و فصل الخطاب در فتنه 88 نزد سران فتنه، آنها را به ورطه سقوط کشاند و وجاهت و امتیاز سیاسی برخی از چهرههای شاخص را کاهش داد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر جمعی از ائمه جماعت استان تهران با رجوع چندباره بسیار تأمل برانگیز به مسائل فتنه 88 و اشاره به نکته ناگفتهای درباره خبط بزرگ یکی از سران فتنه که تنها به وی محدود نمیشده است، فرمودند: «در ایام فتنه در سال 88 اول کار، بنده یکی از این سران فتنه را خواستم و به او گفتم که آقاجان، این کاری که شما شروع کردهاید و دارید میکنید، دست بیگانگان خواهد افتاد و دشمن از این استفاده خواهد کرد؛ شما حالا به ظاهر درون نظام هستید، با نظام هستید و به قول خودتان دارید یک اعتراض مدنی-من باب مثال یک اعتراض به انتخابات- میکنید اما این کاری که دارید میکنید مورد استفاده دشمنان اصل نظام قرار خواهد گرفت؛ گوش نکرد، یعنی نفهمیدند که چه داریم میگوییم؛ حالا البته این نگاه خوشبینانه بنده است که میگویم نفهمیدند، بعضی هم ممکن است جور دیگر فکر کنند. وارد شدند و بعد دیدید از درونش چه در آمد، گفتند: "انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است." خب، حالا عذر بیاوریم که اینها یک مشت جوان بودند، یک چرندی، یک حرف بیربطی گفتند؛ نه، این جوری نیست. اگر چنانچه در زیر عبای بنده کسی حرفی بزند که من با آن مخالفم، خب بایستی او را از زیر عبایم بیرون کنم؛ بایستی اعلام کنم که مخالفم و الا به حساب من گذاشته خواهد شد؛ همه وزن و وزانتی که صاحب عبا دارد، پشتوانه آن حرف خواهد شد. حرف، اینها است،ببینید! نگاه به مسائل جاری، این جوری باید باشد؛ بصیرت سیاسی که ما میگوییم یعنی این. بفهمیم که چه کسی دارد ما را به کجا میبرد، به کجا دعوت میکند، به کجا میکشاند...»
فرد و یا گروهی که قصد دارد در سطح کلان و تعیین کننده به
کار سیاسی روی آورد، برای کاهش لغزشهای سیاسی و مصون ماندن از خطاهای راهبردی نسبت
به نظام الزاماً باید برای خود معیاری با ویژگیهای ذکر شده در بالا فراهم آورد در
غیر این صورت در مواقعی امواج سهمگین حوادث سبب میشود اوهام و قصورات باطل جای آن
معیار نجات بخش را بگیرد و افراد و گروهها را به کام خود کشد و علیل و نابود کند؛
دقیقاً آن چیزی که بر سر سران فتنه آمد؛ نبود معیار پیش گفته در نزد سران فتنه و
دیگران که فتنه به نسبت دامانشان را آلوده ساخت، زمینه را برای حاکمیت توهم و اسیر
شدن در فضاسازیهای هدفمند آماده ساخت. آنچنان که سران فتنه هنوز هم در اسارت آن به
سر میبرند و حاضر نیستند خود را نجات دهند.
نبود معیار یاد شده و حضور جمعیت بیخبر
از همه جا در 25 خرداد 1388 در خیابان آزادی در حمایت از سران فتنه، آنچنان توهم
سران فتنه را غلیظ کرد و شهوت ریاست را در آنها شعلهور ساخت و آنها را به برج عاج
برد که ریزش بیش از نود درصدی این جمعیت در سی خرداد و پس از بیانات رهبر معظم
انقلاب در نماز جمعه 29/03/1388 که از حقیقت امر آگاه شده بودند، نتوانست سران
فتنه را از برج عاج پایین کشد و آنها که در نبود معیار تفهیم کننده و هدایتگر از
برج عاج تخیلی، مسائل و حوادث پیرامونی فتنه را مشاهده و تحلیل میکردند و با
اخبار و تحلیلهای هدفمند افراد خاص بر توهم آنها افزوده میشد، با دیدن دستان
آشکار دشمن و مزدوران و عوامل بازی خورده آن که به همه ارکان نظام حمله کرده
بودند؛ به جای بیدار و هوشیار شدن با تجاهل نسبت به این هتاکیها و اقدامات
براندازانه، برای دشمن بیشتر فرصت سازی میکردند و این همه در حالی بود که یک
موضعگیری حساب شده و منصفانه آنها میتوانست در کوتاهترین زمان صحنه را به نفع
نظام و انقلاب دگرگون کند. در غیاب معیار باطل کننده سحر دشمن، مصالح نظام و
انقلاب هم در محاق قرار گرفتند و به جای طرح پرسش « این حوادث نظام و انقلاب را به
کجا میبرد؟»
این پرسش ذهن سران فتنه را اشغال کرده بود که با چه ابزار و حمایتهایی میتوان فشار تقلب دروغین در انتخابات و ابطال انتخابات را بر نظام بیشتر و تحمیل کنند. چنانچه سران فتنه از معیاری که مسئله آن حفظ و صیانت نظام و انقلاب بود برخوردار بودند، حتی اگر حق با آنها هم بود برای حفظ نظام و انقلاب میتوانستند از حق خود بگذرند و حق خواص خود را با حفظ نظام و انقلاب دنبال کنند. ندانستن معیار، با هستی و دنیا و آخرت سران فتنه و کسانی که با گفتن و نگفتن و نشستن و برخاستن و دیدن و چشم بستن و شنیدن و سکوت کردن و ... آنها را یاری کردند، بازی کرد و این از درسهای هم فتنه است که اگر خوب فرا گرفته نشود. هر آن ممکن است به انحای دیگر به نظام آسیب زند و قربانیان دیگری بگیرد.
رضا گرمابدری