در این یادداشت ادعا میشود که همکاریهای ایران-روسیه نمیتواند بلندمدت باشد ولی ایران و آمریکا میتوانند به تعاملات سازندهای در حوزههای مختلف نظامی، سیاسی و امنیتی دست یابند که البته شرایط و ملزوماتی دارد؛ از جمله اینکه دو کشور بدبینی نسبت به یکدیگر را کنار بگذارند.
این یادداشت که همزمان با بدعهدیهای روزافزون ایالات متحده درباره توافق اخیر هستهای - موسوم به برجام - در یکی از مهمترین مراکز تصمیمساز آمریکا نگاشته و منتشر شده، به نوعی بازتابدهنده حسادت طرف غربی به روسیه است که علیرغم سابقه دشمنی چندصدساله با ایران، با واگذاری امتیازات معقول و متوازن، توانسته با جمهوری اسلامی به این سطح از مشارکت و همکاری - که به گفته دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان «راهبردی» است - دست یابد.
نویسنده آشکارا با بیان سوابق همکاریهای کشورش با ایران، آرزوی دستیابی به سطح روابط راهبردی میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی را در سر میپروراند؛ اما اشارهای به دشمنیهای ظالمانه دولتمردان کشورش با ایران اسلامی - که تا امروز نیز به شدیدترین وجه ادامه دارد - نمینماید.
متن این مقاله را در ادامه میخوانید:
استفاده ناگهانی روسها از یک پایگاه هوایی ایران که این هفته خاتمه یافت، نشانگر این مسئله است که درست همانند پیوند و ارتباط میان زوجین در یک ازدواج مصلحتی، ارتباط این دو متحد هم چندان مستحکم نیست. این رخداد همچنین یادآور همکاری نظامی نسبتاً کوتاه ایران و آمریکا، و یک نقطه اوج در روابط آنها و چراغ و بستری برای آینده است.
یکی از عناوین خبری نگرانکننده واشنگتنپست در تاریخ 16 آگوست به اقدام روسیه برای افزایش نفوذ در خاورمیانه از طریق استفاده از پایگاه هوایی شهید نوژه در نزدیکی همدان، جهت حمله به مواضع شورشیان در سوریه اختصاص یافته بود. پس از آنکه همان روز روسیه اعلام کرد هواپیماهای این کشور پایگاه مذکور را ترک کردهاند، علی شمخانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران گفت «همکاری تهران-مسکو در نبرد علیه تروریسم در سوریه، یک همکاری راهبردی است».
اما شش روز بعد، ایران اقدام بازدارندهای انجام داد که نشان میدهد همکاری میان دو کشور صرفاً یک همکاری تاکتیکی است. پس از آنکه حسین دهقان، وزیر دفاع ایران در تاریخ 22 اگوست به وضوح از روسها انتقاد کرد و اقدام آنها در رسانهای کردن این مسئله را «خودنمایی و بیمعرفتی» خواند، ایران اعلام کرد که این عملیات دیگر به پایان رسیده است.
معلوم نیست که چرا روسیه به صورت پیشدستانه این بیانیه را صادر نموده است. همکاری بر سر پایگاه هوایی ایران در میان مهرههای سیاسی کلیدی و مهم این کشور، اصلاً مسئلهای پوشیده و مخفی نبوده، و احتمالاً بحث پیرامون این مسئله به صورت متناوب پیش از صدور بیانیه روسها آغاز شده است. با این حال، مردم ایران درباره این مسئله چیزی نمیدانستند.
وقتی خبر استفاده روسها از پایگاه نوژه رسانهای و میان مردم منتشر شد، ذهنیت و تأثیری منفی میان مردم ایجاد کرد، چرا که شهروندان ایرانی هم نسبت به تجاوز خارجی و همچنین نسبت به سابقه روسیه در اشغال سرزمینهای ایران در منطقه قفقاز پس از جنگهای اوایل قرن نوزدهم نگران بوده و خاطره خوبی ندارند. برخی از نمایندگان مجلس ایران نیز به اشتباه مدعی شدند که استفاده از پایگاه هوایی توسط روسها ناقض قانون اساسی کنونی ایران است، چرا که مطابق با آن، استقرار نیروهای نظامی بیگانه در خاک ایران ممنوع است. در واقع، هواپیماهای روسی در پایگاه نوژه مستقر نشده بودند، بلکه در این پایگاه فقط سوختگیری میکردند. این پایگاه قادر است بمبافکنهای دوربرد روسیه را در خود جای دهد، چرا که هواپیماهای مذکور نیازمند باند پرواز طولانیتری در مقایسه با آنچه هستند که روسها در پایگاه هوایی لاذقیه در خاک سوریه در اختیار دارند.
باید در عوض ارائه مجوز استفاده از پایگاه هوایی، روسها به ایران وعده چیزی را داده باشند، اما انتقاد شدید و رسانهای دهقان از روسها نشان میدهد آنچه به ایران وعده داده شده در نظر ایران کافی نبوده است. مسئله اصلی در این ماجرا در آینده مشخص خواهد شد. با این حال، واکنشها و موضعگیری در ایران نسبت به این مسئله همچنان ادامه دارد. روز 23 اگوست، شمخانی گفت که ایران خواستار و آغازگر عملیات بوده و در نبرد با تکفیریها، «ایران، روسیه قدرتمند را به کارزا وارد نموده است».
این نخستین باری نیست که ایران برای مدت زمان محدود، مجوز استفاده خارجی از پایگاههای هوایی خود را میدهد. اغلب ایرانیان نمیدانند که در جریان مداخله نظامی آمریکا و حمله این کشور به افغانستان در سال 2001، ایران به صورت مخفیانه پیشنهاد دسترسی اضطراری به چندین پایگاه خود در نزدیکی مرز افغانستان را به هواپیماهای ترابری آمریکا داده است. اگرچه با عقبنشینی طالبان این پیشنهاد هرگز بررسی و عملی نشد، اما همکاری عملی میان ایران و نیروهای آمریکایی به روشهای دیگر صورت گرفت. به گفته کنث پولاک، ایران امکان جستجو و نجات خلبانان سقوط کرده آمریکایی را فراهم نموده و همچنین مجوز پیادهسازی کمکهای بشردوستانه در بندر چابهار، جهت انتقال به افغانستان را به آمریکا داده است. همچنین ایران در همکاری اطلاعاتی با آمریکا مشارکت داشته است.
ماههای بعدی در سال 2001، نقطه اوج روابط ایران و آمریکا پس از دوران شاه بوده است، مسئلهای که خیلی سریع با توقف کشتی کارینآ، حامی تسلیحات ایران در مسیر انتقال به فلسطین، و همچنین پس از سخنرانی وضعیت کشور آمریکا در تاریخ 29 ژانویه توسط جرج دبیلو بوش، رئیسجمهور آمریکا و اشاره به ایران با عبارت معروف «محور شرارت» به پایان خود رسید.
علیرغم نامتعارف بودن، اما همکاری علیه طالبان نشانگر این است که در صورت وجود هدف و زمینه مشترک میان ایران و آمریکا، این دو کشور باز هم میتوانند همکاری داشته باشند. تنها در صورتی که ایران و روسیه از اسد دفاع نکنند و به مواضع مبارزان سوری تحت حمایت آمریکا حمله نکنند، داعش میتواند انگیزهای مشترک و نیرویی اتحادبخش برای دو کشور باشد. استراتژی و رویکرد ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس و یکی از مقامات کلیدی ایران در نبرد با داعش نیز در تضاد با همکاری ایران و واشنگتن است. در آمریکا، او به دلیل تشکیل گروههای شبهنظامی شیعه در عراق و هدف قرار دادن نیروهای آمریکایی، وجهه و شهرت بدی دارد. گویا آمریکاییها فراموش کردهاند که همین شخص در نبرد و عملیات علیه طالبان نقش بسیار مؤثری ایفا کرده است.
بعلاوه، ایران و کشورهای غربی با چالشهای مشترکی از انواع متفاوت مواجه میباشند، چالشهایی نظیر قاچاق دارو و تغییرات آب و هوایی. اگر بیاعتمادیهای دو طرفه نبود، زمینههای مشترک بسیاری برای همکاری میان دو کشور در جبهههای مختلف وجود داشت.