به گزارش مشرق، گندم به عنوان مهمترین کالاهای استراتژیک و خوراک اصلی عامه مردم ایران، همواره مورد توجه سیاستگذاران کلان نظام بوده تا جایی که مقام معظم رهبری بر توسعه در کاشت این محصول تأکید ویژه داشتند.
امروزه در دنیا کشورهایی همچون روسیه و آمریکا به عنوان بزرگترین قطبهای تولید و صادرات گندم به شمار میروند که گوشه چشمی هم برای صادرات محصولاتشان به بازار ایران دارند، اما خوشبختانه با سیاستگذاریهای انجام شده و بارشهای مناسب امسال دوباره در تولید محصول گندم به خودکفایی رسیدهایم، تا جایی خرید تضمینی گندم از مرز 11 میلیون تن عبور کردهاست.
اما این تنها یک طرف ماجراست، چرا که کاشت، داشت و برداشت محصولات کشاورزی از جمله گندم حاشیههای خاص خود را دارد که کشاورز باید به تنهایی با آن دست و پنجه نرم کند و تسویه به موقع مطالبات کشاورزان از سوی دولت میتواند در بهبود عملکرد کشاورزان مؤثر باشد.
امسال متأسفانه شاهد آن هستیم که علیرغم گذشت 2 ماه از تحویل گندم به شرکت بازرگانی دولتی هنوز مطالبات کشاورزان پرداخت نشده است، اگر چه علی قنبری مدیرعامل شرکت بازرگانی دولتی میگوید، از 14 هزار میلیارد تومان بهای گندم که به شکل خرید تضمینی از کشاورزان خریداری کردهایم 6 هزار میلیارد تومان آن پرداخت شده و به دنبال راهکاری از جمله فروش اوراق بهادار (اوراق سلف موازی) برای تسویه مطالبات کشاورزان هستیم. وی این قول را هم میدهد که تا پایان شهریور مطالبات کشاورزان تسویه شود. البته مرتضی شهیدزاده مدیرعامل بانک کشاورزی هم از ارائه راهکارهایی همچون کارت اعتباری نهاده و کاهش 3 درصدی سود تسهیلات بانکی از 18 به 15 برای کشاورزان خبر می دهد.
پای درد دل کشاورزان که مینشینیم موضوع از قول، وعده، وعید و کاغذبازی عبور میکند، چرا که کشاورز باید مطالبات کارگران و بانک را بپردازد و دسترسی به روزنامه و اینترنت ندارد که هر روز با وعده مسئولان دل خوش شود.
جلال شاهسوند اهل خدابنده زنجان که خود کشاورز نمونه کشوری در تولید محصول گندم است، در مورد پرداخت مطالبات از سوی دولت میگوید: دو ماه است که 230 تن گندم بذری و خوراکی را تحویل دادهام و تنها 20 میلیون تومان به صورت علیالحساب دریافت کردهام.
وی میافزاید: این در حالی است که باید 350 میلیون تومان به من پرداخت کنند و از این رقم باید 200 میلیون تومان آن را به بانک کشاورزی که بدهکار هستم، بپردازم.
به گفته این کشاورز نمونه میگوید، از تمام زحمات تولید محصول، نه تنها پول نمیرسد، بلکه استرس بابت پرداخت بدهی که هر روز از بانک میآورند، نصیبش شده است.
او میگوید فقط به اتحادیه شرکت تعاونی روستایی دسترسی داریم که هر بار مراجعه کردهایم، جواب درستی نگرفتهایم و سیلوها هم میگویند ما فقط نگهدارنده گندم هستیم و پرداختها به ما ربطی ندارد و در نتیجه ما ماندهایم و یک عالمه بدهی.
او از نزدیک شدن فصل کشت جدید گندم میگوید و این که اگر پول کشاورزان پرداخت نشود، کم مانده که فقط یک طناب بخریم و خودمان را دار بزنیم.
نعمت الله عدالتیان کشاورز دیگری است که او هم چند سال پیش به خاطر نمونه کشوری شدنش در بخش کشاورزی از دست آقای وزیر لوح تقدیر گرفته است، اما حالا او مانده و لوح قاب شده بر دیوار و زمینهایی که بابت نداشتن پول و تسویه طلب بانک فروخته است.
او میگوید، یک زمانی قبل از آنکه دولت به فکر بیفتد 400 هکتار از زمینهای زراعیام را بهسازی و تسطیح کردهام و نتیجه آن شد که برداشت محصول از هر هکتار 4 برابر شد، اما حالا کار به جایی رسیده است که باید به ازای 400 میلیون تومان وامی که از بانک گرفتم، باید یک میلیارد تومان با سود پس بدهم و در نتیجه مزرعهام را فروخته و پول بانک را دادهام.
این کشاورز نمونه کشوری تصریح میکند که کار به جایی رسیده که به جای کشاورزی زمینها را فروخته، پول آن را در بانک گذاشته و سود آن را در حد یک حقوق کارمندی میگیرم و گذران زندگی میکنم.
او معتقد است، کشاورزی کشور در مرحله کاشت، داشت و برداشت متولی ندارد و این کشاورز است که مانند یک بچه یتیم خود همه مسئولیت کارش را باید به عهده بگیرد و کسی نیست ببیند چقدر ریسکپذیری در این زمینه وجود دارد، چرا که برخی افراد واردات محصولات کشاورزی آن قدر زیر زبانشان مزه کرده که دیگر به فکر سرما و گرمای کشاورز نیستند.
به گزارش خبرنگار فارس، نباید فراموش کرد که اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب اسلامی سالهاست، به شکلهای مختلف بر آن تأکید دارند، با شعار محقق نمیشود و میشود به جای 4 میلیارد دلاری که صرف واردات کنجاله و سویا از کشورهای خارجی میشود، ابتدا پول کشاورزان کشور را پرداخت کرد، چرا که اگر کشاورزی با همین ندیده شدنها و بی توجهیها از بین برود و واردات که سود برخی در آن نهفته است، جای تولید را بگیرد، سالها زمان لازم است که دوباره بتوانیم بخش کشاورزی کشور را شاید با میلیاردها میلیارد تومان هزینه دوباره احیا کنیم که دیگر نوشدارو پس از مرگ سهراب خواهد بود.
به قول محمد فرخی یزدی،
تا حیات من به دست نان دهقان است و بس
جان من سر تا به پا قربان دهقان است و بس
بر سر خوان خواجه پندارد که باشد میزبان
غافل است از این که خود مهمان دهقان است و بس.