رمضانزاده در واکنش به اظهارات تفتیان و با اشاره به گذشته این ورزشکار و زحماتی که برایش کشیده است گفت: من قبل از المپیک به تفتیان گفتم که با این تمرینات به جایی نمیرسد. تفتیان بعد از ثبت رکورد 10.04 در تمرین میگفت که دیگر اوسین بولت را هم قبول ندارد. او بعد از مسابقات مادرید هیچکسی را قبول نداشت و خدا را بنده نبود. همان موقع به او گفتم این کار را انجام ندهد و خودش را نابود نکند.
وی افزود: در اردوی ترکیه متوجه شدم که این ورزشکار فکر میکند به جایی رسیده است و دیگر کسی را قبول ندارد. همان جا اعلام کردم دیگر حاضر نیستم با او کار کنم.
رمضانزاده در ادامه در انتقاد از رئیس فدراسیون دوومیدانی عنوان کرد: چرا رئیس فدراسیون بعد از مسابقاتی که تفتیان اُفت رکورد داشت، سوال نکرد که چرا او در مجارستان 10.21 ثانیه دویده است؟ نباید از مربی سوال کنند چرا او اُفت کرده است؟ ورزشکار باید برود در کشورهای دیگر هر کاری خواست بکند و بعد بگوید من مربی خارجی میخواهم؟ چرا کسی آن موقع پیگیری نکرد؟
مربی پیشین دونده المپیکی کشورمان تصریح کرد: من با علم روز او را از 13 سالگی تربیت کردم. میانگین قد اعضای خانواده او کم است و من با تمریناتم توانستم او را اینچنین پرورش بدهم. درست نیست با یک مربی سازنده اینگونه برخورد کنند. تفتیان فکر کرده کیست که در مورد مربی ایرانی صحبت میکند؟ من، تفتیان را از 13 سالگی بزرگ کردم. او کیست که میگوید مربی ایرانی در سطحش نیست؟
رمضانزاده گفت: تفتیان به همراه برادرش نزدیک المپیک دنبال ماشین 50 میلیونی بود. من بارها به او گفتم این کار را انجام ندهد و خودش را خراب نکند. در شهر تربت حیدریه برای خود تیم درست کرده بود و شب میرفت و صبح نمیتوانست تمرین کند. از دکتر نوروزی سوال کنید که 40 عدد آمپول زده بود و نمیتوانست راه بود. من اصلاً ناراحت نیستم که او میخواهد با مربی خارجی کند، فقط ناراحتم که او گفته مربی ایرانی در سطح من نیستند. او اصلاً سطحی ندارد که این حرف را میزند. اگر توانست با مربی خارجی به نتیجه برسد و 10.4 را تکرار کند، من دیگر مربیگری نمیکنم.
رمضانزاده در پایان این گفتوگو احساساتی شد، گریست و نتوانست صحبت کند. دختر این مربی در ادامه با انتقاد شدید از صحبتهای تفتیان گفت: پدر من غذا خوردن را به تفتیان آموخت. پدرم از وقت و زندگی ما گذشت و از گلوی ما زد و به او آموزش داد. او حق نداشت اینگونه با پدرم برخورد کند. کسی که اصالت نداشته باشد، قدردان نیست. او باید دست پدرم را ببوسد. پدرم تمام لحظات زندگی خود را وقف او کرد. اگر تفتیان به جایی رسیده، حق ندارد زحمات پدر مرا زیر سوال ببرد.