به گزارش مشرق، مراسم حج سال 66، یکی از صفحات کتاب پر جنایت آلسعود است که در آن کشتار بیش از 270 نفر از شهروندان ایرانی که برای حضور در مراسم «برائت از مشرکین» شرکت کرده بودند را رقم میزند.
روز ششم ذیالحجه سال 1407 (مصادف با روز نهم مردادماه 1366 شمسی) یادآور مراسم «برائت از مشرکین» زائران ایرانی خانه خدا و کشتار حجاج مظلوم ایرانی در مکه به دست حکام آل سعود است. مکان و زمانی که خون ریختن در آن حرام است و این حرمت تا جایی اهمیت دارد که اعراب جاهلیت احترام این مکان و زمان را نگه داشتند اما این حرمت توسط عوامل سعودی شکسته شد. در این فاجعه حتی به زنان و جانبازان هم رحم نکردند، بهطوریکه نیمی از کشتهشدگان زنان بودند.
نکته دردناک آنجاست که بسیاری از آمار شهدا مربوط به روزهای پس از حادثه است که مأموران سعودی اجازه مداوای مجروحین حادثه را در بیمارستانها ندادند و برخی از مجروحین که جراحات حاد داشتند، پس از تحمل رنج و درد بسیار و در حالیکه امکان مداوای آنها بود، به شهادت رسیدند.
از بیکفایتی آل سعود در اداره حج میتوان به حوادث مختلف سه دههی اخیر بهطور مکرر اشاره کرد. از خدمات بد و برخوردهای بد با زوار و حاجیان گرفته تا مدیریت ناکارآمد که در حوادثی همچون حادثه رمی جمرات، آتشسوزی چادرهای منا، وقایع تأسفبار و جنایتکارانه کشتار حجاج مراسم برائت از مشرکین گرفته تا سقوط بالابر در خانه خدا و کشته شدن ملت مسلمان در منا بهدلیل سوء مدیریت. در این نوشتار ابتدا نگاهی خواهیم داشت به دو حادثه دردناک در مراسم حجاج ایرانی در مکه و سپس مروری بر دستنشاندگی و بیکفایتی آل سعود در اداره حرمین شریفین خواهیم داشت. **
روزهای نخستین مرداد یادآور «جمعه خونین مکه» است. روز جمعه، ششم ذیحجه سال 1407 هجری قمری مصادف با 9 نهم مرداد 1366 یادآور کشتار خونین انسانهایی است که به جرم برائت از مشرکین به شهادت رسیدند وعوامل استکبار صفحه سیاه دیگری را در تاریخ بهجا گذاشتند.
عنوان برائت از مشرکان در آیات متعدد قرآن و در سورههایی مثل نساء، انعام، یونس، حجر، قصص، روم، فصلت، توبه، بینه و احزاب آمده و این عمل ریشه در سنت ابراهیمی دارد. برابر با مفاد آیات سوره ممتحنه برای اولینبار حضرت ابراهیم بیزاری خود را از مشرکان و بتهایی که مورد پرستش قرار میدادند اعلام کرد.
در تاریخ اسلام هم زمانی که مکه از سوی مسلمانان فتح شد، برخی مشرکان پیمان عدم تعرضی را که میان آنان و رسول اکرم(ص) بسته شد نقض کردند. پس از این واقعه بود که سوره برائت نازل شد و حضرت علیبن ابیطالب(ع) به دستور پیغمبر، این آیات را در مراسم حج سال نهم هجری برای حاضران خواندند.
این شیوه اعلام برائت از عملکرد مشرکانه در سیره ائمه معصومین هم استمرار پیدا کرد. سال 58 هجری امام حسین(ع) در مراسم حج از طغیانگری معاویه گفت و از زائران خواست پیام او را به دیگران برسانند.
این عمل سال 60 هم تکرار شد. زمانی که یزیدبن معاویه بر جای پدر نشست، امام حسین(ع) با استفاده از موقعیت حج، جفاکاری این خلیفه بهناحق را برای حجاج تشریح کرد. امام سجاد(ع) هم در مواجهه با عبدالملک مروان خلیفه اموی در مراسم حج از مفاسد هیأت حاکمه گفت. این سنت اسلامی در دورههای پرفراز و نشیب تاریخ تشیع با شدت و ضعفهایی تکرار شد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) به استناد این سیره علوی طی پیامی، موقعیت خطیر جهان اسلام را متذکر شد و از حجاج بیتالله الحرام خواست در این همایش بزرگ مسائل و مشکلات جهان اسلام را بازگو کنند.
از آن پس بود که مراسم برائت از مشرکان از سوی زائران ایرانی همه ساله و پیش از شروع مراسم حج برگزار میشد. زائرانی از ایران و دیگر کشورها طی این سالها ضمن برگزاری راهپیمایی آرام و سردادن شعارهایی علیه آمریکا و اسرائیل بهعنوان مسببان اصلی تیرهروزیهای مسلمانان جهان از محل استقرار خود حرکت میکردند و آرام به محل معینی که از قبل تعیین شده بود میآمدند و بعد از سخنرانی مدعوین و قرائت بیانیه مراسم، بدون کوچکترین تنشی به محل استقرار خود برمیگشتند.
این روال تا سال 66 ادامه داشت. در عین حال اختلاف نگاه سیاسی و مذهبی موجود میان ایران و عربستان، برگزاری مراسم را با واکنشهایی مواجه کرده بود. انقلاب اسلامی با شعار برابری و مبارزه با استعمار و استبداد و مخالفت با سلطه آمریکا و نفوذ صهیونیسم در خاورمیانه به پیروزی رسیده بود. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس با وجود اینکه در دوران پهلوی همواره از این رژیم بهعنوان رقیبی سرسخت در منطقه یاد میکردند اما بعد از جایگزینی نظام جمهوری اسلامی ایران به جای نظام قبلی، بیش از گذشته احساس ترس و خطر میکردند. شعارهای انقلابی که از سوی رهبر انقلاب و کارگزاران نظام سر داده میشد، باعث ترس و دلهره زمامداران عرب منطقه و شیوخ حاکم کشورهای حاشیهای خلیجفارس شده بود. با گسترش فرهنگ و مبانی انقلاب اسلامی، نسیم دگرگونیها در منطقه وزیدن گرفت و برخی صداهای مخالف که خواهان تغییر بودند در برخی کشورهای عربی به گوش میرسید. این پدیده البته با واکنشهای تند زمامداران عرب همراه بود. از همان زمان که بحث اعلام برائت از مشرکان با استفاده از مراسم حج از سوی امام(ره) مطرح شد، سازهای مخالف نواخته شد و برخی علمای سلفی هم برای اینکه مراسم را بهلحاظ دینی کماعتبار کنند به بحث و بررسی درباره مبانی علمی و فقهی فتوای امام(ره) پرداختند.
روحانیون حجاز از همان ابتدا اعلام کردند برگزاری مراسمی با عنوان برائت از مشرکان اگر هم ریشه در سنت و سیره پیامبر داشته باشد، عملی انفرادی است و نباید بهصورت راهپیمایی و برگزاری تجمع باشد و مسلمانان نباید در ایام حج جدال کنند و ایجاد مزاحمت برای دیگر حاجیان بدعتی در دین است.
این روال با همه افت و خیزهایی که داشت هر سال، ششم ذیحجه برگزار میشد. گرچه تا آن موقع، زائران ایرانی از آزار و اذیت ماموران سعودی در امان نبودند و اخباری مبنی بر دستگیری و ایجاد مزاحمت برای زوار ایرانی به جرم سردادن شعارهای ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی در طول مراسم حج منتشر میشد، اما همه این اتفاقات ششم ذیحجه 1407 برابر با نهم مرداد 1366 رنگ و چهرهای تازه یافت. در این سال دولت عربستان سعودی تدارک تازهای برای برخورد با زائران ایرانی در نظر گرفته بود. برخورد سعودیها در ساعات مانده به برگزاری مراسم شکل جدید پیدا کرده بود و نشانهها حاکی از این بود که مراسم برائت از مشرکان امسال با سالهای گذشته فرق دارد. روز قبل از مراسم بهداریهای مکه از پذیرش بیماران ایرانی خودداری کردند. آرایش پلیس عربستان سعودی بهگونهای بود که گویی آماده برخورد با برگزارکنندگان تجمعات اعتراضی است.
برنامه راهپیمایی ساعت 16 و 30 دقیقه شروع شد. زائران ایرانی و خارجی با پلاکاردهایی که مضامین ضد آمریکایی و اسرائیلی داشت به سمت محل معین حرکت میکردند و آرام شعار میدادند. بعد از رسیدن راهپیمایان به محل مورد نظر، ابتدا پیام امام(ره) به کنگره حج خوانده شد و سپس سخنرانی نماینده امام شروع شد. ساعت 18 و 10 دقیقه که سخنرانی در حال اتمام بود، زائران به آرامی برای مراجعه به محل استقرار خود بهسوی سهراهی شعب ابوطالب در حال حرکت بودند. 18 و 40 دقیقه پایان مراسم اعلام و بیمقدمه حمله نیروهای پلیس به تجمعکنندگان شروع شد. پلیس سعودی باتون به دست، حجاج را مورد حمله قرار داد. از ساختمانهای اطراف هم سنگ و آجر به سمت حجاج پرتاب میشد. کمی بعد پلیس سعودی با گازهای سمی و خفهکننده و شلیک رگبار، زائران را مورد هدف قرار داد.
تلفات لحظه به لحظه افزایش پیدا میکرد و زائرانی که خود را به محل استقرارشان رسانده بودند هم وضع مناسبی نداشتند چون محل اقامت آنان از سوی نیروهای سعودی محاصره شده بود و این محاصره تا ساعت 11 شب ادامه داشت.
پس از حادثه ذیحجه 1407/ مرداد 1366، با توجه به عظمت واقعه و میزان تلفات مردم عادی وبیدفاع و همچنین سوابق مراسم برائت از مشرکان که به آرامی برگزار شده بود، مرتکبان حادثه خود را مجبور به توضیح دیدند و حجاج را به اخلالگری و ایجاد آشوب متهم کردند. بعد از این حادثه و بالا بودن میزان تلفات زائران که عمدتا از جانبازان و زنان بودند، دولت عربستان سعودی در واکنشی فرافکنانه حجاج ایران را متهم به اخلالگری و ایجاد آشوب کرد و در دفاع از اقدام خود مدعی شد نیروی پلیس اینبار هم مثل دفعات قبل برای حفاظت از مراسم در محل معین مستقر شده بود و ایرانیها بیمقدمه با سلاح سرد به سمت نیروهای پلیس یورش بردند و اقدام به ضرب و شتم آنان کردند. ادعای دیگر پلیس این بود که نیروها بههیچوجه برای مقابله با این اقدام حجاج ایرانی از اسلحه استفاده نکردند. مدعیاتی از این نوع بلافاصله بعد از انتشار عکسها و فیلمهای آن از سوی ناظران بیطرف، بیاعتبار عنوان شد.
در بیانیه رسمی وزارت کشور سعودی در هشتم ذیحجه، آمار تلفات این حادثه 402 کشته اعلام شد که 275 نفر آنان ایرانی و نیمی از آنان زن بودند و 649 زخمی. آمار اعلامشده البته از سوی ایران مورد تشکیک واقع شد و منابع ایرانی از کشته شدن 325 نفر با تفکیک 203 زن و 122 مرد خبر دادند.
* حجاج ایرانی را با چه وسایلی به شهادت رساندند
مزدوران آل سعود برای قتلعام و ضرب و جرح زائران خانه خدا از هر وسیله ممکن استفاده کردهاند، وسائل بهکار رفته نشاندهنده دو حقیقت است:
اولا: انسجام و هماهنگی قبلی برای مقابله با حجاج ایرانی و غیر ایرانی
ثانیا: بیانگر عمق کینه و عدوات نسبت به منادیان توحید
انواع وسائلی که از آنها استفاده شده است، بهشرح زیر میباشد:
1- سنگ
2- قطعات بزرگ و کوچک شیشه
3- لوازم مستعمل مانند کولر و اجاق گاز
4- سطلهای پر از شن و ماسه
5- آب جوش
6- قطعات بزرگ یخ
7- شلاق
8- چوبهای میخدار
9- شیشههای نوشابه
10-قطعات سنگ بتون
11- چماق
12- باطوم چوبی و الکتریکی
13-میلههای آهنی
14-کپسولهای آتشنشانی
15-گاز آشکآور
16-- گازهای سمی
17-گاز خفهکننده
18- گاز اعصاب
19-گلولههای ساچمهای و انفجاری
20- تفنگهای دوربیندار
21- مسلسل و انواع سلاحهای سبک دستی
22-نارنجک دستی
23- بمبهای آتشزا
امام خمینی(ره) در واکنش به این حادثه خونین و برای نشان دادن مظلومیت ملت ایران، آلسعود را جهت تصدی امور کعبه و حج بیلیاقت دانست و در پیامی که دهم مرداد 1366 مصادف با هفتم ذیحجه 1407 هجری قمری خطاب به نماینده خود و سرپرست حجاج ایرانی صادر کرد، اعلام کرد: «آنها به دست خود اسباب افتضاح و رسوایی خود را فراهم کردند... ما اگر میخواستیم به جهان اسلام ثابت کنیم که کعبهداران کنونی لیاقت میزبانی سربازان و مهمانان خدا را ندارند و جز تأمین آمریکا و اسرائیل و تقدیم منافع کشورشان به آنها کاری از دستشان برنمیآید، به این خوبی نمیتوانستیم بیان کنیم... و به این اندازه که کارگزاران بیاراده حاکمیت سعودی در این قساوت و بیرحمی عمل کردند، موفق نمیشدیم.»
بعد از حادثه جمعه خونین مکه روابط سیاسی ایران و عربستان دستخوش تحولاتی شد. دو کشور قطع رابطه سیاسی کردند و حتی در مراسم حج زائران ایرانی هم وقفه افتاد. مراسم برائت از مشرکان پس از توقف در سالهای 1367 تا 1369 و علیرغم تنگناها و تحریمها، از 1370 مجددا در مکه انجام شد. سال1370، ششم ذیحجه 1411، در مقابل بعثه آیتالله خامنهای و سال 1371، ششم ذیحجه 1412 در اطراف بعثه آیتالله خامنهای و از سال 1372 / 1413 به بعد و بعد از بحث و بررسی توافقات صورتگرفته سال 1370 با دولت سعودی برای برگزاری مراسم برائت، در منی و عرفات برگزار شد.
* فاجعه منا سندی دیگر بربیکفایتی وبیلیاقتی آل سعود
با وجود آنکه مراسم حج سابقهای به درازای تاریخ دیانت ابراهیمی و استمرار آن در دوران اسلام داشته و به یک امر جاری و تکراری تبدیل شده که امکان شناخت دقیق نیازها و برنامهریزی سنجیده برای فراهم کردن شرایط انجام آنرا بهخوبی مهیا ساخته است، سالها است که اخباری چون آتشسوزی در منا، انسداد در تونلهای متصلکننده منا به مکه، شیوع انواع بیماریها بین حجاج، خسارت سیل در مکه و... به گوش میرسد و مراسم سال گذشته هم با دو واقعه فاجعهبار سقوط دکل جرثقیل سنگین ساختمانی و انسداد در مسیر رمی جمرات به کشته و مجروح شدن هزاران حاجی و ناتمام ماندن حج آسیبدیدگان، یا انجام نیابتی آن برای برخی مجروحان و عزادار شدن جهان اسلام انجامید؛ فجایعی که در نوع خود بینظیر بود و یک رکورد تاریخی برای اثبات بیکفایتی آلسعود به ثبت رساند.
این وقایع تلخ و مصیبتبار در حالی به وقوع پیوست که شاهان بیکفایت سعودی لقب خادمین حرمین شریفین را یدک کشیده و به دیگر دولتها و مجامع اسلامی برای مدیریت در تراز این مراسم بزرگ سیاسی عبادی و حرمت ضیوفالرحمن اجازه ورود نمیدهند، بلکه تنها برای جبران ناتوانی و بیکفایتی خود از محدودسازی سهمیه حج کشورهای اسلامی از یکسو و تحمیل نظارتها و فشارهای امنیتی و ظالمانه به حجاج تا حد جنایت علیه حجاج بهره می گیرند.
در صدر عوامل زمینهساز این حادثه حزنانگیز، بیکفایتی و بیتدبیری مقامات مسؤول سعودی در مدیریت مراسم حج موج میزند. سعودیها علیرغم وقوع حوادث فاجعهآمیز در مراسم سالهای گذشته حج، هرگز در صدد رفع اشتباهات خود برنیامدهاند.
از سوی دیگر آل سعود همواره سعی داشته مدیریت مراسم حج را که یک حادثه مذهبی با شکوهی در جهان اسلام است بهطور انحصاری بهعهده بگیرد و همیشه مانع از مشارکت دیگر کشورهای اسلامی در این مسأله پراهمیت بوده است.
همچنین سرایت منازعه و درگیری میان جناحهای رقیب داخل خاندان سعودی تأثیر نامطلوبی بر اداره حج گذاشته است. وجود جنگ قدرت در بین جناحهای سیاسی خاندان آلسعود که کودتاهای خانوادگی و قدرتطلبی و بهکارگیری شیوههای قبیلهای و بدوی در قدرت به آن ابعاد پیچیده و مضاعفی داده است. برای نمونه اختلاف سدیری با غیر سدیریها و حذف فرزندان عبدالله و تلاش محمد بن سلمان برای رسیدن به پادشاهی از مسیر حذف و انزوای رقبا و عموزادهها موجبات گلهمندی فرزندان ملک عبدالله را فراهم آورده است.
رخ دادن حوادث پیدرپی مراسم حج سال گذشته دلیل وجود یک خلل بنیادین در حکومت عربستان سعودی است. این خلل ناشی از کارکرد ملک سلمان بن عبدالعزیز در تغییر چیدمان قدرت در داخل خاندان سعودی بوده است. سپردن قدرت و نفوذ به یک شاهزاده کمتجربه همچون محمد بن سلمان تنش و درگیری در درون خاندان را فزونی بخشیده است.
ورود آل سعود به منازعات منطقهای و مداخله در دیگر کشورها که هم ریشه در نگرش وهابی تکفیری و هم ماهیت استبدادی و وابستگی آنان و ترس از بیداری اسلامی داشته و البته، این مداخلات نهتنها امکان تمرکز آنان بر وظایف داخلی، ازجمله مراسم بزرگ حج را سلب میکند، بلکه نیاز آنان به فشار بر حجاج برای انحراف افکار عمومی را نیز مطرح میسازد. عدم رسیدگی بهموقع به حادثهدیدگان و ناتوانی در بازگشایی بهموقع مسیر، ناشی از کمبود نیروی با تجربه و امکانات و تجهیزاتی است که بخشی از آن به حمایت از نیروهای تکفیری در سوریه و عراق و بخشی برای جنگ علیه مردم مظلوم یمن و سرکوب ملت بحرین گسیل داشته شده است.
ماهیت انحصارگرا و تمامیتخواهانه حکومت آلسعود که تمرکز قدرت و مدیریت را از الزامات حفظ این انحصار دانسته و میدان مشارکت بهدیگران، حتی ملت خود را برای انجام هیچگونه مسؤولیتی نمیدهد و تنها قدرت را بین اعضای خاندان و آنهم نظارتشده توزیع کرده است. این نوع تمامیتخواهی که با ضعف و سوءمدیریت نیز همراه است امکان اداره اجتماعات گستردهای مانند حج را از آنان سلب میکند و به بروز فجایعی چون سقوط جرثقیل، یا انسداد در مسیر رمی جمرات میانجامد.
بنابراین دلایل روشنی وجود دارد که از نقش و مسؤولیت صریح و آشکار عربستان در اینزمینه پرده برمیدارد. همانگونه که حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «این قضیه فراموش نخواهد شد و ملتها بهطور جدی آنرا دنبال خواهند کرد و سعودیها نیز باید به جای فرافکنی و متهم کردن این و آن، مسؤولیت خود را بپذیرند و از امت اسلامی و خانوادههای داغدار عذرخواهی کنند.»
* نکات لازم جهت تحلیل و موضعگیری در برابر ناکارآمدی آل سعود در مراسم حج
با گذشت یکسال از فاجعه غمبار منا، ابعاد جدیدی از ناکارآمدی و برخوردهای غیرانسانی آل سعود بر امت اسلام آشکار میشود. ضمن عرض تسلیت به خانوادههای عزادار و مردم مسلمان کشورهای مختلف، چند نکته محوری را که شایسته است مورد استفاده و تأکید قرار گیرد را به استحضار میرسانیم:
1- براساس کلیدواژههای مقام معظم رهبری در خصوص حادثه منا (مسؤولیتپذیری سعودی، بیکفایتی، عذرخواهی و چارهاندیشی جهان اسلام) لازم است محتوای سخنرانیها و موضعگیریها بر اساس این کلیدواژهها طراحی شوند.
مطالبه ضرورت پذیرش مسؤولیت این حادثه توسط دولت آل سعود و عذرخواهی از جهان اسلام و کشورهایی که برخی از حجاجشان را در این حادثه از دست دادهاند و خانوادههای جانباختگان و مجروحان این حادثه نباید از دستور کار مبلغان خارج شود.
همچنین پیگیری مطالبه تشکیل کمیته حقیقتیاب برای بررسی ابعاد واقعی فاجعه و عوامل آن با حضور نمایندگان کشورهای اسلامی ازجمله تدابیری است که میتواند پشت پرده حوادث را آشکار سازد.
2- در سالگرد این فاجعه، ارائه روایت صحیح و همهجانبه از حادثه و افشای توجیههای غیرمنطقی و فرافکنیهای دولت و مقامات سعودی برای طبیعی و عادی جلوه دادن حادثه و کاستن از اهمیت و عمق فاجعه را باید با هوشمندی دنبال کرد. بخشی از قصورها و ناکارآمدیهای مسؤولان سعودی در حج سال گذشته را باید بازخوانی و بهطور خلاصه به این شرح فهرست کرد:
- سقوط جرثقیل در مسجد الحرام که منجر به کشتهشدن بیش از 110 تن از حجاج شد. این در حالی است که در اطراف مسجدالحرام بیش از 10 جرثقیل غولپیکر در حال کار هستند و بر اساس استانداردهای جهانی، اولا این جرثقیلها باید دارای حریم کاری بوده و چنانچه تعداد افراد نزدیک این دستگاهها از 300 نفر تجاوز نماید این جرثقیلها باید کار خود را متوقف نمایند درحالیکه این نکته فنی بهوهیچوجه در مسجدالحرام رعایت نشد.
- کوتاهی در امدادرسانی به مصدومان سقوط جرثقیل در مسجدالحرام بهگونهایکه نیروهای امدادی دو ساعت و نیم پس از حادثه به محل رسیدند.
- اخلال و توقف غیرمنتظره در حرکت قطارهای انتقال حجاج از عرفات به مشعر که طی آن دهها تن از حجاج دچار تنگی نفسهای شدید و اغما شدند. در اینرابطه «مجتهد» فعال رسانهای عربستانی تصریح میکند: «قطار چهار ساعت در شب تاخیر داشت و باعث شد حجاج در ایستگاه منتظر بمانند... وقتی قطار رسید با وجود اینکه واگنها پر شده و دربهای قطار بسته شده بود اما قطار حرکت نکرد.» مجتهد تأکید میکند که «قطار متوقف بوده و دربهایش برای یک ساعت باز نشد. بسته بودن درب قطار باعث شد که احساس خفگی به مسافران آن دست بدهد و برخی به حال اغماء بروند.»
- استعفا و برکناری چند تن از مسؤولان با سابقه برگزارکننده حج و بهکارگیری نیروهای ناآشنا و ناتوان برای هدایت حجاج در این مراسم عظیم بهگونهایکه در فرایند برگزاری مراسم، بیتدبیری و سردرگمی در میان مسؤولان برگزاری حج موج میزد.
- عدم تمهید لازم برای پیشگیری از حوادث محمتل در عرفات، مشعر و منا بهویژه بعد از سقوط جرثقیل در مسجدالحرام
- مسدود نمودن غیرمنتظره و بدون اطلاع قبلی برخی مسیرهای حجاج برای رمی جمرات و افزایش حجم جمعیت در مسیر منتهی به مقصد مسدودشده و عدم توجه به هشدار مرکز کنترل جمعیت مبنی بر شکلگیری گره جمعیتی در مسیر مسدود شده. مجتهد در اینباره میگوید «مقامات سعودی دستاندرکار برگزاری حج، دوساعت قبل از وقوع حادثه، ازدحام جمعیت را از طریق دوربینهای کنترل مسیر ملاحظه کردهاند و هشدارهای لازم را به نیروهای امنیتی دادهاند ولی نیروهای امنیتی به این هشدارها توجه نکردند.»
- ایجاد اخلال در مسیر حجاج آسیایی و آفریقایی (دو مسیر عربی و سعودی عادی بوده است) و عدم ارائه دلیل برای انسداد یکی از مسیرهای رمی جمرات و همچنین هدایت حجاج بهسوی مسیر متراکم از جمعیت
- بستن خروجیهای مسیر و گشودن ورودیهای مسیر و ایجاد تقابل در حرکت حجاج در مسیر مسدودشده
- تأخیر چند ساعته نیروهای امدادی بهویژه اکیپهای پزشکی برای حضور در محل
- ممانعت از ورود امدادگران گروههای پزشکی دیگر کشورها بهویژه جمهوری اسلامی ایران و عدم اجازه برای انتقال بهموقع مجروحان که مکرر از زبان تیمهای پزشکی و دستاندرکاران شنیده میشود و پایین بودن خدمات و امداد برای نجات حادثهدیدگان که باعث شد بسیاری از مجروحان بهدلیل این مانعتراشیها جان باختند.
- عدم تلاش برای احیاء مصدومان که در اثر ازدحام جمعیت و گرمازدگی بیهوش شده بودند.
- تقلیل نیروهای انتظامی عربستان در حج به کمتر از نصف و بیتفاوتی معنادار نیروهای حاضر در صحنه نسبت به حادثه
- طفره رفتن حکام سعودی از قرار دادن فیلمهای حادثه دراختیار رسانهها از بیم افشاشدن واقعیت.
-عدم همکاری با کشورهای ذیربط برای شناسایی مجروحین و جانباختگان
4- برجسته کردن سکوت و بیتفاوتی آمریکا و غرب در قبال فاجعه انسانی در منا و افشای سانسور و بایکوت خبری حادثه توسط رسانههای غربی و صهیونیستی و حمایت مستقیم آنان از جنایات آل سعود و تلاش برای تطهیر چهره آنان.
5- ارتباط حادثه منا به مسأله درگیری و صرف توان نظامی و امنیتی عربستان در سازماندهی جنگهای نیابتی و تحمیلی به نمایندگی از آمریکا و کشورهای سلطهگر غربی به ملتهای منطقه با تجهیز گروهکهای تروریستی ازجمله در کشورهای بحرین، یمن، سوریه و...
6- برجستهسازی و محکوم کردن برخوردهای نامناسب عربستان در بیاحترامی به پیکر شهدای حادثه و عدم رسیدگی مناسب به مجروحان و عدم همکاری با گروههای امدادی برای مداوای مجروحان و یافتن مفقودالاثرها و...
7- برجستهسازی دستور مقام معظم رهبری به مسؤولان برای کمک به حجاج آسیبدیده از سایر کشورها
8- پرهیز از تبدیل شدن موضوع به مسأله شیعه - سنی یا عربی - ایرانی
9- تأکید بر فلسفه گردهمآیی با شکوه حج و آثار و برکات آن برای امت اسلام.
10- تأکید بر ضرورت مدیریت صحیح در حج با مشارکت گسترده کشورهای اسلامی.
11- برجسته کردن بیکفایتی و سوءمدیریت عربستان در حادثه منا.
دقت در این وقایع و این سخنان اهداف پیدا و پنهان جنگ مذهبی را بهصورت زیر نشان میدهد:
- نابودی جمعیت مسلمانان در فتنه مذهبی درازمدت
- نابودی سرمایههای مادی کشورهای اسلامی
- مستهلک نمودن و مضمحل نمودن ارتشهای کشورهای اسلامی
- و بالاخره تجزیه کشورهای اسلامی
* پایان سخن
نکته مهم در خاتمه این است که برای محکومیت این سناریو و مقابله با آن نباید در دام طراحان این سناریو افتاد؛ به عبارت دیگر نباید محکوم نمودن این فاجعه منجر به اختلاف بین شیعه و سنی و عربستیزی شود، بلکه میبایستی نسبت به این سناریو هوشیاری لازم را داشت و آنرا یک سناریوی صهیونیستی - سعودی برای ایجاد اختلاف و جنگ مذهبی دانست.
با گذشت یک سال از فاجعه منا، هر چند خیلی از رسانههای غربی و عربی میکوشند در راستای منافع عربستان به سرعت از کنار فاجعه منا عبور کنند و آنرا در حاشیه قرار دهند اما قدر مسلم این فاجعه بهعنوان یک لکه سیاه در کارنامه مسؤولان سعودی باقی خواهد ماند و لزوم تغییر در مدیریت مناسک حج را بهمنظور پیشگیری از وقوع حوادث مشابه مورد تأکید قرار خواهد داد. در این میان از آنجا که اتخاذ هر راهکاری مستلزم بررسی دقیق و آسیبشناسانه، مشکل است از اینرو تشکیل کمیته حقیقتیاب با حضور افراد بیطرف و یا با حضور نمایندگان کشورهایی که بیشترین قربانی را در جریان این فاجعه دادهاند ضرورت و اولویت دارد. مخالفت عربستان با تشکیل این کمیته به این مفهوم خواهد بود که آنها از آشکار شدن واقعیتها در اینزمینه نگران هستند.
در پایان مناسب است به بیانات رهبر انقلاب در آغاز جلسه خارج فقه ایشان اشاره کنیم که ایشان ضمن بیان این مطلب که عربستان مسؤول این اتفاق است، به دولت عربستان توصیه کردند دست از فرافکنی بردارند و عذرخواهی کنند: «مسؤولیّت این حادثهی سنگین و این فاجعهی بزرگ بر دوش حکام عربستان است؛ باید مسؤولیتشان را قبول کنند نسبت به این قضیه، اینکه فرافکنی کنند و دائم این [و آن] را متّهم کنند و مدام خودشان از خودشان تعریف کنند، کارهایی نیست که به جایی برسد؛ این فعّالیّتهای عقیمی است. بالاخره دنیای اسلام سؤال دارد. بیش از هزار کشته از کشورهای مختلف اسلامی در یک حادثهای، شوخی است؟ از کشور ما هم خدا میداند چندصد کشته! حالا مفقودین هنوز معلوم نیست کجا هستند؛ ممکن است عدّهی بسیاری از اینها [جزو] جانباختگان باشند. چندصد کشته در یک حادثه -حادثهی حج- چیز کوچکی است؟ شوخی است؟ دنیای اسلام باید برای این فکر کند؛ و اوّلین مطلب هم همین است که سعودیها باید بپذیرند مسؤولیّت خودشان را، و به لوازم این پذیرشِ مسؤولیّت باید عمل بشود. اینکه به جای عذرخواهی از امّت اسلامی و به جای عذرخواهی از خانوادهها، شروع کنند مدام همینطور حرف زدن به این و آن و متّهم کردن و مانند اینها، راه به جایی نخواهد برد و ملّتها بهطور جدّی دنبال میکنند؛ این قضیّه فراموش نخواهد شد.»