سرویس جهان مشرق - دولت ازبکستان رسما درگذشت «اسلام کریموف»، رییس جمهور این کشور را تایید کرد. آقای کریموف از 1989 رهبری این کشور را به عهده داشت. او در برههای حساس و تاریخی، هدایت ازبکستان از یک کشور سوسیالیستی عضو اتحاد شووری به یک جمهوری «ملی گرای سکولار» به عهده داشت.
کریموف از مخالفان سرسخت افراط گرایی اسلامی در این پرجمعیت ترین کشور آسیای میانه (حدود 30 میلیون نفر) بود که عمده جمعیت آن را مسلمانان تشکیل میدهند. بین تاشکند و مسکو در کارزار ضد افراط گرایی هماهنگی کامل وجود داشت.
کریموف هفته گذشته به علت سکته قلبی راهی بیمارستان شد و چند روزی شایعه مرگ او در رسانههای می چرخید.
صبح روز جمعه، دولت ازبکستان اعلام کرد که حال رییس جمهور وخیم و بحرانی شده است. اطلاعیه دیگر دولت در ساعات پایانی جمعه مرگ رییس جمهور 83 ساله را تایید کرد.
از روز پنجشنبه برخی گزارشها حکایت از بسیج کارگران شهرداری تاشکند برای نظافت و آماده سازی سمرقند برای مراسم تشییع رییس جمهور این کشور داشت.
از جمعه شب، همه پروازهای برنامهریزی شده از/به سمرقند لغو شده است تا فرودگاه برای حضور هیاتهای سیاسی داخلی و خارجی آماده شود. سمرقند دومین شهر بزرگ ازبکستان و زادگاه رییس جمهور درگذشته این کشور است.
آقای کریموف، متولد 1938، دوران کودکی را عمدتا در یتیمخانهای در شهر سمرقند گذراند. او از موسسه پلی تکنیک آسیای مرکزی در تاشکند مدرک مهندسی مکانیک گرفت و کار دولتی خود را به عنوان کارمند وزارت منابع آبی جمهوری سوسیالیستی ازبک شروع کرد. او همچنین مدرک ارشد خود را در اقتصاد از دانشگاه دولتی تاشکند گرفت.
کریموف که از نوجوانی وارد حزب کمونیست شده بود، همه سلسله مراتب حزبی را طی کرد تا این که در اواخر دهه 1980 به عضویت شورای مرکزی و اداره سیاسی (پولیت بورو) حزب کمونیست جمهوری سوسیالیستی ازبک رسید. او در 1990 اولین رییس جمهور جمهوری ازبکستان مستقل شد. منصبی که به مدت 25 سال در دست او ماند.
مرگ یکی از مقتدرترین و پایدارترین رهبران جمهوری های سابق اتحاد شوروی سرخط بسیاری از رسانه های دنیا را به خود اختصاص داده است و بسیاری از رهبران جهان به آن واکنش نشان داده اند.
دکتر حسن روحانی، رییس جمهور در پیامی به کفیل ریاست جمهوری ازبکستان مرگ رییس جمهور این کشور را به دولت و مردم ازبکستان تسلیت گفت.
ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه گفت که از ازبکستان یک «رهبر حقیقی» را از دست داد، کسی که «نامش با هر رویداد مهمی که در تاریخ پسااستقلال این کشور رخ داده، گره خورده است.» پوتین مرگ کریموف را «فقدانی بزرگ» خواند.
«دمیتری مدودیف»، نخست وزیر روسیه به نمایندگی از مسکو در تشییع جنازه آقای کریموف شرکت خواهد کرد.
«میخایل گورباچف»، آخرین رهبر اتحاد شوروی در واکنش به مرگ کریموف گفت: «من کسی بودم که باعث ارتقاء کریموف به رهبری جمهوری شوروی ازبکستان شدم. او انسانی قابل، با شخصیتی استوار بود. حال به عهده مردم ازبکستان است که راه خود را انتخاب کنند. همه ما علاقهمند به استمرار روابط خوب همسایگی و تعامل با جانشین او هستیم."
27 سال حکومت کریموف و شخصیت اقتدارگرای او ازبکستان را، علی رغم همجواری با افغانستان و تهدیدات بالقوه ناشی از این همجواری، به یکی از باثباتترین کشورهای آسیای مرکزی تبدیل کرده بود. ازبکستان نقش فعالی در مبارزه با افراط گرایی جهادی از جانب القاعده و طالبان در آسیای مرکزی در دهه 1990 داشت.
تمرکز اسلام کریموف در دوران زمامداری عمدتا بر مسایل داخلی بود و هیچ گاه به طور کامل در اردوی قدرتهای جهانی آمریکا، روسیه و چین قرار نگرفت. به احتمال قوی این موضع نسبتا بی طرفانه در سیاست خارجی در نبود کریموف دستخوش تغییر خواهد شد.
البته کریموف بعد از 11 سپتامبر 2001، از تهاجم آمریکا به افغانستان حمایت کرد و پایگاه هوایی «قارشی-خناباد» را در اختیار نیروهای ائتلاف قرار داد. این همکاری در 2005، در پی محکومیت سرکوب خیزش اندیجان از سوی آمریکا، پایان یافت.
ماجرای «اندیجان» به چالش برانگیزترین عملکرد دوران زمامداری کریموف تبدیل شد. در سال 2005 یک خیزش مردمی در این شهر علیه دولت انجام گرفت که با سرکوب شدید و سنگین پلیس و سرویس امنیتی ازبکستان مواجه شد. طبق آمار رسمی 187 نفر در این سرکوب کشته شدند. منابع غیررسمی از مرگ حدود 1500 نفر در جریان سرکوب این خیزش خبر دادند.
آقای کریموف در مواجهه با اعتراضات بین المللی گسترده به شدت و سرکوب دولت در اندیجان، مدعی شد که این شورش توسط یک گروه اسلام گرا صورت گرفت که قصد سرنگونی دولت را داشت. برخی ناظران و تحلیل گران مسایل آسیای مرکزی معتقدند که خیزش اندیجان نتیجه جدال طوایف رقیب ازبک بر سر قدرت بود و نشان داد که دولت کریموف قادر به برقراری موازنه منافع سیاسی این طوایف نشده بود.
دختر کوچک تر کریموف لولا کریمووا
اما به هر روی، تهدید تروریزم و تفکرات افراطی وهابی همواره در ازبکستان وجود داشته و پررنگ نیز بوده است. در دهه 1990، شاخه های القاعده موسوم به حزب التحریر و جنبش اسلامی ازبکستان مهم ترین چالش امنیتی دولت ازبکستان محسوب می شدند.
جدای از مساله اندیجان، دولت کریموف همواره از سوی سازمان های حقوق بشری بین المللی به نقض سیستماتیک حقوق بشر، محدودیت آزادی رسانه ها و تضعیف مخالفان سیاسی متهم بوده است. برخی از منابع از وجود شکنجه سیستماتیک در دستگاه پلیس و امنیت این کشور علیه مخالفان سیاسی خبر داده اند. به علاوه انتخابات ریاست جمهوری ازبکستان همواره از سوی کشورهای غربی به غیرآزاد بودن و غیرمنصفانه بودن متهم بود.
البته باید این را هم در نظر داشت که همین سیاست مشت آهنین کریموف یکی از دلایل ثبات در این کشور نسبتا وسیع و پرجمعیت منطقه بود و این که ازبکستان هیچ گاه به طور جدی به پایگاه گروه های افراطی و تروریستی تبدیل نشد، نتیجه عدم مماشات دولت کریموف با این گروه هاست و البته هیچ گاه انقلاب رنگی فرصت بروز در این کشور نیافت.
از آن جا که سیاست ازبکستان تاکنون عمدتا سیاست پشت پرده بوده، حدس قطعی درباره جانشین اسلام کریموف بسیار دشوار است. از رییس تشکیلات امنیتی، «رستم عنایتف»، نخست وزیر «شوکت میرزایف»، و معاون او «رستم عظیموف» و البته دختر کوچک تر کریموف، خانم «لولا کریمووا تیلیائِوا» به عنوان جدی ترین گزینه های جانشینی نام می برند.
طبق قانون اساسی، «نعمت الله یولداشف»، رییس مجلس علیای پارلمان ازبکستان، باید به صورت موقت جای کریموف را پرکند و ظرف 3 ماه باید انتخابات ریاست جمهوری برگزار شود. اما تحلیل گران چندان بختی برای یولداشف قایل نیستند. همتای او در ترکمنستان در زمان درگذشت سفرمراد نیازف بلافاصله توسط هواداران قربان قلی بردی محمدف دستگیر و کلا از صحنه سیاست ترکمنستان کنار رفت.
اسلام کریموف از نسل رهبران آسیای مرکزی بود که کار سیاسی را از حزب
کمونیست شروع کردند در اواخر عمر اتحاد، به بالاترین مقام سیاسی جمهوری های مختلف
رسیده بودند و بعد از استقلال رییس جمهور شدند و معمولا تا پایان عمر هم در قدرت
باقی ماندند. «حیدر علی اف» در آذربایجان، «نورسلطان نظربایف» در قزاقستان و
«سفرمراد نیازف» در ترکمنستان همتایان کریموف بودند.
هر کسی که جایگزین کریموف شود، کار بسیار شاقی را در سیاست داخلی و خارجی پیش رو خواهد داشت. پر کردن جای سیاستمداری کهنه کار و مقتدر، که علاوه بر تجربه دارای خصوصیات شخصیتی اقتدارگرا هم بود، در سیاست داخلی ازبکستان کار دشواری است. مضاف بر این که در سیاست خارجی هم، حفظ توازن میان منافع قدرت های بزرگ خارجی که همگی خواهان اعمال نفوذ و تاثیرگذاری بر این کشور سرشار از منابع معدنی و دارای موقعیت جغرافیایی راهبردی هستند، ماموریت بسیار سنگینی به نظر می رسد. از این رو بسیاری از کارشناسان بر این عقیده اند که سیاست بی طرفی که تاکنون بر سیاست خارجی این کشور حاکم بود، دچار تغییر خواهد شد و موازنه به سود یکی از قدرت های جهانی تغییر خواه کرد.
چالش دیگر پیش رو، حل و فصل تنش ها با همسایگان این کشور، تاجیکستان و قرقیزستان بر سر استفاده از منابع مشترک، به ویژه آب است.
" دو سه راه پیش روی ازبکستان است. اولین و محتمل ترین راه این است که یکی از مقامات قدرتمند کنونی به ریاست جمهوری برسد تا به مرور تبدیل به نسخه جدیدی از خود کریموف شود. دختر کریموف، گلنارا، نیز می تواند رییس جمهور شود. گرچه او چندان در میان الیت حاکم محبوب نیست، با این حال می تواند خود را به عنوان رهبر جدید که ادامه دهنده خط سیاسی پدرش است، جا بیاندازد. ما چنین تحولی را در ترکمنستان داشتیم، وقتی بعد از مرگ سفرمراد نیازف، بلافاصله بردی محدف جای او را گرفت و هیچ فاجعه ای(بر سر جانشینی) رخ نداد."
او سناریوی دیگر را در دست گرفتن قدرت توسط گلنارا یا یکی از چهره های الیت سیاسی حاکم به طور موقت و برای یکی دوسال می داند:
" بدترین سناریو، افتادن کشور به ورطه خیزش های عمومی است که می تواند منجر به اسلامیزه شدن کشور از نوع افراطی آن شود."