سرویس سیاست مشرق - درک درست از مفهوم «گفتمان» و وجه کار کردی آن در عرصه اجرا و عمل و رابطه آن با هر مطالبه کلان و به شکل موردی رابطه آن با مفهوم و مطالبه ارزشمندی به نام «اقتصاد مقاومتی» میتواند راه رسیدن به عرصههای «اقتصاد مقاومتی» را کوتاه کند و حتی آن را به ساحتی فراتر از یک ساختار دولتی سوق دهد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار هیئت دولت که به مناسبت هفته دولت انجام گرفت در خلال توصیههای ارزشمند به دولت به مقوله «گفتمان سازی» نیز پرداختند و در فرازی از شرح آن، بیان داشتند: «ما امروز در مسائل فضایی، در مسائل هستهای، در نانو، در فناوری زیستی و دیگر موارد گوناگون، پیشرفتهای زیادی داریم. پیشرفتهای مهمی داریم. این پیشرفتها ناشی از همین «گفتمان سازی» است. وقتی «گفتمان سازی» شد، آن وقت همه به این فکر خواهند افتاد، یعنی در همه یک انگیزهای به وجود میآید، ..... یک جاده وسیع و یک بزرگ راهی به وجود میآید که همه میل میکنند از این بزرگراه حرکت کنند؛ بنابراین «گفتمان سازی» خیلی مهم است. البته با تکرار کلمه «اقتصاد مقاومتی» «گفتمان سازی» نمیشود، نباید کاری کرد که این کلمه حرف را همین طور این قدر تکرار کنیم که از دهن بیفتد؛ نه، بلکه با تبیین و با توضیح و مانند اینها بیان بشود.»
بنابر، تا حدودی قول مشهور و تا حدودی نظر مشترک، «گفتمان» حاصل تلاشی کاوشگرانه است در حوزه زبان با تکیه بر نشانههای برجسته این حوزه، مانند ضمایر من، تو، او و ... و اسماء اشاره مانند این، آن، این جا، آن جا و زمانها مانند امروز، دیروز، فردا و ... و موقعیتها و حالات خاص، و کشف رابطه متن تشکیل شده از علائم و واژگانهای حاوی مفاهیم زبانی، با امور فرا متنی که در جامعه وجود دارند.
یک کاوشگر عرصه زبان (نوشتار و گفتار) با رویکرد گفتمانی، با کشف رابطه مذکور به مسایلی بسیار فراتر از آنچه که متن بیان میدارد دلالت میشود. وجود این رابطه آنچنان مهم است که برخی از اهل فن آن را دلیلی بر آن میدانند که دورههای مختلف تاریخی دارای «گفتمان»های خاص بودهاند؛ به عبارت دیگر کشف این رابطه، کلیدی است برای گشودن درهای فرو بسته ادوار گذشته تاریخ، به بیان روشن تر گفتمان کاوان «گفتمان» را نتیجه مطالعه زبان به عنوان یک پدیده اجتماعی یا رویکرد جامعه شناختی به مقوله زبان میدانند و معتقدند متن، امری اجتماعی است که در خلال روابط اجتماعی و نه خارج، و مستقل از آن شکل میگیرد و رمز گشایی آن به مثابه رونمایی از مسائل اجتماعی هر عصری است که بسیار روشنتر و وسیعتر از دادههای متن است.
بر این اساس برخی با نگاه امروزی و کاربردیتر بر این باورند که «گفتمان» دارای قابلیتهای کار کردی مهمی است از جمله اینکه میتواند ساختار جدید ایجاد کند و ساختارها را نیز از بین ببرد. برای نمونه آمریکاییها با استفاده از این قابلیت به گفتمان سازی «تروریسم»، «حقوق بشر» و ... روی آوردند تا با تکیه بر آن دست به ساختار سازی جدید در نظام بین الملل بزنند.
اگر چه ساختارهای نظامهای سیاسی به شکل کلی فارغ از هر نوع گفتمانی شکل گرفته است، اما هستند ساختارهای مهمی نیز که از دل «گفتمان»ها بیرون آمدهاند. مطالعه بخشهایی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به روشنی بر «گفتمانی» دلالت دارد که در زمان انقلاب حاکم بود و ساختارهای مهم جمهوری اسلامی و در راس آن نوع نظام سیاسی متأثر از آن شکل گرفت. با توجه به رابطه متن(گفتار و نوشتار) با مسائل جامعه که حاصل آن تکوین «گفتمان» است و نیز تأثیری که «گفتمان» بر ساختار سازی دارد، میتوان نگاهی دوباره و این بار مقتدرانه و عالمانهتر به موضوع «اقتصاد مقاومتی» و یا هر موضوع مهم دیگر انداخت تا ابتدا با تبدیل آن به «گفتمان» و سپس با استفاده از ابزار گفتمان، ساختاری جدید برای آن ایجاد کرد و فراتر از آن میتوان با استفاده از «گفتمان» ایجاد شده دست به ارزش آفرینی جدید زد؛ یعنی به موازات شکل گیری ساختار «اقتصاد مقاومتی» در بخش حاکمیتی نظام (دولت) در عرصه عمومی و ملی و مردمی نیز، رعایت هر آنچه که در مفهوم «اقتصاد مقاومتی» میگنجد یک ارزش لازم الرعایه همه عرصهای تلقی شود. «اقتصاد مقاومتی» از جمله مسائل بسیار مهمی است که نظام برای دستیابی پایدار به آن هم به ساختار سازی دولتی و هم به ارزش آفرینی عمومی و مردمی نیاز دارد. درباره زمینههای گفتمان ساختار ساز به سه نکته اشاره شده که به نظر میرسد برای بهرهگیری ارزش آفرینی از گفتمان نیز مؤثر است. این سه نکته عبارتند از:
1-نقش تحریری گفتمان در ایجاد حرکت و تغییر؛ که به میزان اثر تبلیغات و شیوههای گفتمان بستگی دارد.
2- نقش اقناعی گفتمان؛ که به انسجام منطفی و ایدئولوژیک آن مربوط است.
3- نقش احساس گفتمان؛ که از طریق برانگیختن احساسات، برای پذیرش ساختارهای جدید، زمینه سازی میکند.