سرویس سیاست مشرق - متاسفانه چندی است که در حوزههای راهبردی از سوی مسئولانی که در پستهای کلیدی فعالیت میکنند مواضع غیراصولی و حاکی از بیسوادی ایراد میشود که بعضا این موارد بسیار خطرناک است و عمل به این سخنان آینده کشور را با مخاطرات بزرگی همراه میسازد. در ادامه به چند نمونه از این موارد میپردازیم که اخیرا اتفاق افتاده است.
نظریه کاهش هزینه نظامی برای پیشرفت و ماجرای واقعی ژاپن و آلمان
هاشمی رفسنجانی در دیدار با معلمان و مدیران آموزش و پرورش پیشرفت اقتصادی کشورهایی مانند ژاپن و آلمان را به دلیل محرومیت این کشورها در حوزه نظامی و سرازیر شدن هزینه این حوزه به بخش صنعت، تولید و اقتصاد دانش بنیان قلمداد کرد و بیان داشت که این راه در کشورمان نیز باز شده است و معلمان بایستی وارد این فضا شوند. این درحالی است که اگر هماکنون به کشورهای مورد مثال هاشمی نگاهی بیندازیم متوجه میشویم که آلمان و ژاپن جزو 10 کشور اول جهان در سرمایهگذاری در بخش نظامی هستند و این موضوع نشان میدهد که این دو کشور برخلاف تجربهای که هاشمی از آن سخن می گویند در حال توسعه بخش نظامی هستند. از سوی دیگر وضعیت کشورمان در منطقه استراتژیک خاورمیانه و چهارراه جهانی و اهداف سیاسی کشورهای غربی برای بهم زدن امنیت کشورهای این منطقه جهت رسیدن به اهدافشان حکم میکند که ایران از عامل بازدارنده قدرت نظامی استفاده لازم را ببرد. البته هاشمی از تجربه تلخی که ایران در جنگ جهانی دوم و اشغال شدن توسط روسیه و انگلیس داشته که وضعیت بد اقتصادی و بهداشتی را برای مردم ایران بهوجود آورد سخن به میان نیاورده است. ضمن اینکه حوزه نظامی یکی از پایههای پیشرفت در یک کشور است و بازدارندگی و فضای امنی که این حوزه در مقابل تهدیدات دشمن ایجاد میکند سبب اطمینان بخشی به سرمایه گذار میشود.
بیاطلاعی از FATF و انتقاد از کارشناسان منتقد!
مسعود پزشکیان نائب رئیس اول مجلس شورای اسلامی از یک سو نسبت به مفاد FATF اظهار بیاطلاعی کرده و از سوی دیگر به کارشناسان منتقد این مسئله حمله میکند. پزشکیان ضمن بیان اینکه به دلیل تخصصی بودن موضوع، از FATF سر درنمی آورد و خبری از این توافق ندارد، در عین حال تاکید کرده است: «اگر میخواهیم با دنیا معامله کنیم یا باید قواعد بینالمللی دنیا را بپذیریم یا اینکه رابطهای با کشورهای جهان نداشته باشیم. وی همچنین تصریح کرده بود که سپاه بانک دارد و برود با بانکهای خودش کار کند.»[1]
اما وی اخیرا در سخنانی دیگر در تبریز درباره اظهار بیاطلاعی از قراردادی که از آن دفاع میکند، میگوید: «اینها دنبال کسی هستند که همه چیز را بداند و برای همه چیز نسخه بدهد که مطلقا چنین کسی وجود ندارد.» و ادامه میدهد: « صداوسیما دوتا بچه را گذاشته درباره سیاست و اقتصاد کشور نظر بدهند. هرکس از جایش بلند شد نمیشود به او گفت کارشناس. کسی که در عمرش یک معاهده امضا نکرده است چگونه میگوید من کارشناس هستم؟»[2] نائب رئیس مجلس دهم همچنین میافزاید اگر FATF مشکل دارد شواری عالی امنیت ملی آنرا اعلام کند. البته پزشکیان درحالی از دیگران انتقاد میکند که در مجلس نهم که لایحه مبارزه با پولشویی را تصویب کرده، نماینده بوده است اما توان تشخیص و تمییز بین این لایحه و FATF را ندارد!
جمله کلیدی پزشکیان درباره پذیرش FATF این است که « یکی از دلایلی هم که بانکهای ایران نتوانستند طبق برجام با بانکهای خارجی وصل شوند، این است که بانکهای خارجی میگویند در بانکهای شما به راحتی پولشویی انجام میشود که البته حرف درستی است.» این در شرایطی است که منتقدان به FATF به همین موضوع اشاره میکنند وآنرا مصداق برجام داخلی و خودتحریمی میدانند. درواقع FATF از ملحقات برجامی است که طرف غربی با بدعهدی نسبت به آن رفتار کرده و در راستای عدم تعهد خود نیز بهانههایی مانند پولشویی در ایران را مطرح میکند که امتیازات دیگری بگیرد تا دستش برای تحریمهای بیشتر علیه ایران بازتر شود.
نقش واقعی فرانسه در برجام
در راستای مواضع حاکی از بیاطلاعی مسئولان اینچنینی، علی مطهری نیز در سخنانی جالب توجه به فرانسه نقشی خارج از واقع در شکلگیری برجام میدهد و بیان میدارد:« از آنجا که کشور فرانسه به عنوان یکی از عناصر موثر در برجام بوده است، باید سعی کند از تأثیرش در اتحادیه اروپا و ۱+۵ استفاده کند تا توافقنامه برجام بهتر اجرا شود.»[3]
این درحالی است که فرانسه یکی از کشورهایی بود که در حین مذاکرات ژنو کارشکنی کرد و در برههای از زمان نیز سبب شد تا مذاکرات به نتیجه نرسیده و به بن بست بخورد و چندین ماه حصول به توافق به عقب بیفتد. بعد از مدتی کارشناسان بینالمللی اعلام کردند که نزدیکی فرانسه به عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی باعث شد تا فرانسه نسبت به شکل گیری برجام کارشکنی کند و منافع چندی از این کارشکنی عاید فرانسویها شد. البته این کشور بعد از توافق از اولین کشورهایی بود که در ایران و پای میز شام برجام حاضر شد تا خودروسازی در حال افول خود را با کمک بازار ایران نجات بخشد. اینکه نائب دوم رئیس مجلس بدون توجه به حوادث پیش آمده نقش کشوری مانند فرانسه را فراتر از توان و حتی اراده این کشور بالا میبرد از یکسو نه کمک به ادامه روند برجام است و نه از کارشکنیهای آینده این کشور جلوگیری میکند بلکه بیشتر به مثابه تحمیق خود و ترسیم شکلی غیرواقعی از طرف مقابل است که همین تصور بوده است که بیشترین ضربه را به ما در برجام زد. در همین راستا مسئولان دولتی در برهه از زمان آمریکا راکدخدا نامیدند و بعد از کارشکنیهای کاخ سفید بیان داشتند که به برجام خوشبین و به آمریکاییها بدبین هستند. این درحالی است که برجام را بایستی آمریکاییها اجرا کنند و نمیتوان به معاهدهای خوشبین بود که فردی بدعهد قرار است آنرا اجرا کند.
به نظر میرسد در انتها بایستی تذکراتی نسبت به سخنان خارج از اصول و قاعده سیاسیونی داد که سعی دارند با سخنان متفاوت برای خود وجهه سیاسی خاص دست و پا کنند اما به درستی به عمق سخنان و انحرافاتی که بعضا در این موارد آشکار است توجهی نمیکنند. تجربه تلخ برجام نمونه خوبی در این زمینه است که با سخنان شاذ و بعضا حاکی از بیسوادی و خطای محاسباتی مسئولان نمیتوان در جهان بینالملل عرض اندام کرد و تمامی ضربههایی که کشورمان در این چند سال خورده است مرهون همین کج اندیشی و سادهاندیشی است که متاسفانه هنوز میان برخی از مسئولین تداوم دارد.