سرویس جنگ نرم مشرق- حدود یک ماه پیش تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که ادعا میشد نشان میدهند در برخی فروشگاههای شمال شهر تهران، قورباغههای کُرهای (نه کَرهای) در بستهبندیهای شکیل (و اگر برایتان مهم است بدانید، 400 گرمی) در معرض فروش قرار گرفته است. البته این «خبر» یک جایش میلنگید و آن اینکه صرفنظر از علاقه مفرط به واردات محصولات خارجی، اشرافیگری تا حد جنون، و احتمالاً ذائقه مشتریان، چه دلیلی دارد قورباغههای خوراکی را از کره وارد کنیم، در حالی که خودمان به لطف پارهای از منفعتطلبیها ظاهراً ید طولایی در پرورش قورباغه داریم، آن هم از نوع صادراتی. اگرچه صادرات قورباغه هم «ارزنده» (در معنای «ارزآور») است، اما این کارهایمان مصداق بارز نماز خواندن پشت به قبله است. اگر میخواهید با یکی از روشهای درست ارزآوری بیشتر آشنا شوید که در این مدت از آن غافل بودهایم، حتماً این گزارش را تا انتها دنبال کنید.
ارزآوری با قورباغه به چه قیمتی
پیشتر گزارشهایی درباره پرورش قورباغه در ایران برای صادرات به کشورهای دیگر نوشته و در آنها توضیح داده شده که از نظر شرعی (و از آنجایی که ایران کشوری با اکثریت مسلمان و شیعه است) فروش حیوانات حرامگوشت حتی به افرادی که مسلمان نیستند و اعتقادی به حلال و حرام این مسائل هم ندارند، جایز نیست[1]؛ یعنی حرام است؛ مگر آنکه مطلقاً برای مصارفی غیر از مصرف خوراکی باشد.
چندین نکته در اینباره وجود دارد که باعث میشود تأسف بخوریم. اولاً اینکه چرا یک کشور اسلامی و شیعه باید اقدام به صادرات حیوانی به کشورهای دیگر کند که اسلام خوردن گوشتش را حرام دانسته است. البته کلید این صادرات، قبل از انقلاب اسلامی زده شد، زمانی که قورباغههای طبیعی در کشور از محل زیستشان جمعآوری و صادر میشدند. با این حال، صادرات قورباغه پس از انقلاب اسلامی، متوقف شده بود، که متأسفانه الآن چند سالی است دوباره رونق پیدا کرده و حتی اتحادیهای هم برای این کار راهاندازی شده است.
صادرات حیوانات حرامگوشت از ایران به کشورهای دیگر بدون شک هیچ توجیهی نمیتواند داشته باشد، مگر به بهانههایی مانند ارزآوری و درآمدزایی و رشد اقتصادی که هیچکدام توضیح موجهی نیستند. اگر هم تصور میکنید این قورباغهها ممکن است برای مصارف دیگری غیر از خوراکی صادر شوند، عبارت «قورباغه گوشتی» میتواند به رفع این ابهام کمک کند.
دوماً اینکه احکام اسلام، نه تنها خوردن گوشت برخی حیوانات را ممنوع کرده، بلکه تجارت آنها را هم حرام دانسته است و این اوج تعریف «حقوق بشر» در دنیایی است که این عبارت در آن همه معنایی میدهد جز «حقوق بشر». حرام بودن فروش این حیوانات برای مصارف خوراکی به کشورهای دیگری که خوردن قورباغه در آنها مرسوم است، یعنی شما اجازه ندارید با علم به اینکه خوردن گوشت یک حیوان، حرام (و بنابراین مضر) است، از ناآگاهی انسانهای دیگر استفاده و کسب درآمد کنید، به خصوص اگر آن انسانها مسلمان نباشند و ندانند که خوردن گوشت آن حیوان ضرر دارد. جای تأسف اینجاست که به جای عمل به دستورات دینمان و رعایت «حقوق بشر» واقعی، برای کسب درآمد مرتکب کار حرام میشویم و از طرف دیگر نگرانیم که چرا جامعه بینالملل ما را ناقض حقوق بشر میداند.
واردات حیوانات حرامگوشت یا صادرات آنها؛ مسئله اصلاً این نیست!
نتیجه، اینکه صادرات حیوانات حرامگوشتی مانند قورباغه از ایران، حتی اگر به طور غیررسمی انجام بگیرد، حتی اگر آوازه قورباغههای ایرانی مانند «رانا» به گوش اروپا و آمریکا رسیده باشد، و حتی اگر تصویر جمهوری اسلامی به عنوان پرچمدار جهان تشیع را خدشهدار نکند (که میکند)، باز هم کار حرامی است (دست کم به فتوای بعضی مراجع) و موجب ترویج حرام از سوی یک کشور اسلامی میشود. بنابراین شکی نیست که باید جلوی این کار گرفته شود.
اما برگردیم به موضوع تصاویر منتشرشده از قورباغههای کُرهای (نه کَرهای) در تهران. «سیروس بلندنظر» کارشناس فرآوردههای گوشتی اداره کل نظارت بر فرآوردههای غذایی سازمان غذا و دارو این خبر را تکذیب کرد و آن را «از اساس، شایعه» دانست. این در حالی است که مشرق پیشتر توضیح داده که مردم نباید نگران باشند، چون حتی اگر قورباغه هم در فروشگاههای شمال تهران فروخته نشود، حداقل صدف و خرچنگ و هشتپا که هست. اگر باز هم فکر میکنید ممکن است این کنسروها را برای اقلیتها در نظر گرفته باشند، پس نگاهی به این گزارش مشرق هم بیندازید.
همه اینها را گفتیم، اما منظور از نوشتن این گزارش، پرداختن به موضوع صادرات و واردات حیوانات حرامگوشت نیست. تا اینجا گفتیم راهی که میرویم اشتباه است و به ناکجاآباد میرسد، اما الآن باید راه درست را هم نشان دهیم. در ادامه این گزارش گریزی به موضوع «دیپلماسی آشپزخانهای[2]» یا «دیپلماسی شکمی» به عنوان بخشی از دیپلماسی عمومی و دیپلماسی فرهنگی میزنیم و بعد به طور خاص بررسی میکنیم که کشورمان در زمینه «صنعت حلال» که اخیراً رونق فوقالعادهای هم گرفته چه اندازه فعال یا تنبل بوده است.
«دیپلماسی شکمی» برای نفوذ در قلب ملتها
دیپلماسی آشپزخانهای موضوع گستردهای است که در جای خود جای بررسی دارد (گزارش مشرق را از اینجا بخوانید). این نوع از دیپلماسی زیرمجموعه دیپلماسی عمومی دستهبندی میشود و کشورهای آمریکا، فرانسه، ایتالیا و جنوب شرقی آسیا بسیار به آن توجه دارند. دیپلماسی آشپزخانهای تا جایی مؤثر است که برندهایی مانند مکدونالد[3]، کوکاکولا، پپسی، کیافسی، و نستله را به ابزاری برای پیشبرد منافع کشورها تبدیل کرده و همانطور که توجه کردهاید، وقتی صحبت از نفوذ آمریکا در کشوری میشود، اینکه مکدونالد در آن کشور تأسیس شده یا برای خودش موضوعیت دارد.
به عنوان مثالی عینی، یکی از حاشیههایی که بعد از به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای به وجود آمد و کاملاً هم قابلپیشبینی بود، این بود که آیا مکدونالد قرار است در ایران شعبه تأسیس کند یا نه. این موضوع از آن جهت اهمیت داشت که مکدونالد نه تنها یکی از ابزارهای قوی آمریکا برای نفوذ دیپلماتیک، اقتصادی و حتی سیاسی در کشورهاست، بلکه ورود آن به یک کشور میتواند تغییرات کاملاً بارز اجتماعی با خود به همراه داشته باشد[4].
چنانکه «پل راکوور» مبدع عبارت «دیپلماسی شکمی[5]» میگوید قلب و مغز مردم دنیا را میتوان با استفاده از «اشتها»ی آنها تصرف کرد. به همین منظور، کشورها برای دستیابی به چهرهای موجه در بین مردم جهان، غذاهای فرهنگ خود را در دسترس این مردم قرار میدهند و ضمن نفوذ در ذهن (به صورت اقناعی به واسطه مغذی بودن غذا) و قلب (به صورت ارضایی به واسطه طبخ عالی آن) مردم جهان، آنان را به سمت فرهنگ خود جذب میکنند.
مسلمان و غیرمسلمان به دنبال کسب سهم در بازار حلال
یکی از مثبتترین تحولات در فضای دیپلماسی بینالمللی به سود مسلمانان که مانند آن را شاید دهها سال بود مشاهده نکرده بودیم، پیدایش و توسعه «صنعت حلال» با سرعتی نجومی بود؛ سرعتی که حتی هنوز اجازه نداده تا ارزیابی دقیقی از حجم این صنعت در تمام دنیا صورت گیرد. ارقامی که وجود دارد اگرچه دقیق نیستند، اما بسیار قابلتوجه هستند.
اتاق بازرگانی دوبی ارزش بازار غذاهای حلال در سال 2013 را حدود 1.1 تریلیون دلار ارزیابی کرد[6]. این یعنی در این سال 16.6 درصد از بازار غذا و نوشیدنی دنیا را بازار حلال به خود اختصاص داده است. این سازمان همچنین تخمین زده که بازار غذای حلال هر سال 6.9 درصد رشد خواهد داشت و سال 2018 به رقم 1.6 تریلیون دلار خواهد رسید. برخی گزارشهای دیگر نیز ارزش بازار حلال در سال 2022 را معادل 2.6 تریلیون دلار تخمین زدهاند[7].
اکنون نوبت به سؤالی میرسد که برای پاسخ به آن این گزارش را تهیه کردیم. سهم ایران از بازار حلال چهقدر است؟ «محمدرضا کرباسی» مدیرکل مرکز تحقیقات و اطلاع رسانی اتاق اسلامی همین یک هفته پیش [از نگارش این گزارش] یعنی 10 شهریورماه درباره آخرین وضعیت تولید و صادرات غذای حلال در کشور، گفت: «سهم ایران در صادرات غذای حلال بسیار ناچیز و کمتر از 5 درصد است[8].» وی توضیح داد: «حجم کل تولید در داخل کشور ما در سال 2014-2013 حدود 97 میلیارد دلار بود که مربوط به مجموع تولید و مصرف بوده است. [در همین سال] 5 میلیارد دلار صادرات مواد غذایی از ایران انجام شد که بخش عمدهای از آن مربوط به کالاهای حلال بود [و البته صرفاً به کشورهای اسلامی صورت گرفت].»
در همین راستا چهار روز بعد، «وحید مرندی مقدم» معاون نظارت بر اجرای استانداردهای سازمان ملی استاندارد نیز اظهارات جالبی داشت که حقیقتاً تکاندهنده بود. وی گفت که اگر ایران بتواند پنج درصد از ارزش بازار تجارت حلال در جهان را در اختیار بگیرد، دیگر نیازی به صادرات نفت نخواهد داشت[9]. آرمان رسیدن به سهمی حتی به اندازه 5 درصد از بازار حلال، اگرچه نویدبخش بینیازی ایران به صادرات نفت و رها شدن از این وابستگی کابوسمانند است، اما هنوز محقق نشده است.
مرندی مقدم با اشاره به اینکه ظرفیت گردش مالی تجارت حلال در کشورهای اسلامی 2,500 میلیارد دلار است، به این واقعیت هم اشاره کرد که «سودآوری این بازار به حدی است که حتی کشورهای غیراسلامی نیز تلاش میکنند، سهمی در این بازار داشته باشند.» چنانکه مشرق پیشتر مفصلاً درباره ظرفیت ایران برای حضور در بازار غذای حلال توضیح داده (گزارش مشرق را از اینجا بخوانید) کشورهایی مانند تایلند، انگلیس و آمریکا با آنکه کشورهای رسماً مسلمانی نیستند، اما برای کسب سهم و درآمد از بازار حلال در این حوزه وارد شدهاند. حتی شرکت صهیونیستی نستله نیز اخیراً فروش فرآوردههای گوشتی حلال را در فرانسه و برخی کشورهای دیگر شروع کرده است.
ظرفیت گستردهای که تا کنون به آن توجه نکردهایم
خوشبختانه کرباسی خبر میدهد که «در سند چشمانداز [افق 1404] ترسیم شده است که در قالب شورای سیاستگذاری غذاهای حلال، افزایش تولید و صادرات مورد توجه قرار گیرد.» وی با بیان اینکه در دنیا 80 میلیارد دلار کسری غذای حلال داریم، توضیح میدهد: «با توجه به پیشبینیهای انجام گرفته در افق 1404 سالانه یک میلیارد دلار از کسری موجود غذای حلال در کشورهای اسلامی و غیراسلامی باید از طریق ایران تأمین شود» و میگوید اگر برآورد ما دقیق باشد میتوانیم امیدوارم باشیم که تا 1404 حجم صادرات ما به کشورهای اسلامی و غیراسلامی به 10 میلیارد دلار افزایش یابد.»
«صدیقه جعفر» مدیرعامل «باشگاه غذاخوری حلال[10]» که به دنبال معرفی خدمات و رستورانهای حلال به مسلمانان در کشورهای غیراسلامی است، درباره کمبودهای بازار حلال میگوید: «[حوزه محصولات حلال دارای] فرصتهای وسیع و بازار به شدت مغفولماندهای است. اکثر بازیگران در اینباره متوجه این فضا نیستند و به همین دلیل است که ما تلاش میکنیم این جای خالی را پر کنیم.» بخشی از این بازار هدف در کشورهای اروپایی است که به گفته کرباسی تمایل زیادی به استفاده از تولیدات با برچسب حلال دارند چون «از [مزیت] جنبههای بهداشتی مواد غذایی و کنترلهای دین اسلام نسبت به سایر مذاهب آگاه شدهاند و میدانند [محصولات حلال] از نظر سلامتی مزیتهای بالاتری دارد.»
بازار محصولات غذایی حلال در اروپا دارای ارزشی معادل با 100 میلیارد دلار تخمین زده شده است. در این میان کشورهای فرانسه، انگلیس و آلمان از بازارهای کلیدی غذاهای حلال در اروپا به شمار میآیند. جالب است بدانید در اروپا محصولات حلال 15 تا 30 درصد گرانتر از سایر محصولات مشابه به فروش میرسند، اما این قیمت بیشتر هم موجب نشده تا این محصولات مشتریان خود را از دست بدهند.
با توجه به همه این فرصتها چنانکه توضیح داده شد، متأسفانه کشور ما در این بازار سهم قابلتوجهی ندارد و همانطور که کرباسی میگوید: «با توجه به آمارهای موجود میزان واردات و صادرات ما چندان زیاد نیست، اما اگر برنامهریزی منسجمی داشته باشیم میتوانیم رتبه خود را بهبود ببخشیم؛ اما اکنون سایر کشورهای اسلامی از ما جلوتر هستند.» البته این موضوع از آنجایی است که ایران اولاً دیرتر از سایر کشورها در این مقوله فعال شده است، و دوماً «بازاریابی ما اصولی و صحیح نبوده است.»
مگر کشوری جز ایران هم میتواند در «صنعت حلال» سرمایهگذاری کند؟
از آنجایی که محصولات غذایی در ایران طبیعتاً حلال هستند، به نظر میرسد کشورمان باید در میان کشورهایی باشد که بیشترین سهم را از بازار حلال در اختیار دارند. با این حال، اینگونه نیست، اما خبر خوش، اینکه به نظر میرسد در این زمینه کارهایی دارد صورت میگیرد و نهادهایی مانند «شورای راهبردی و سیاستگذاری محصولات حلال» اخیراً برای دستیابی به سهم کشورمان از بازار حلال تأسیس شده است.
البته راه درازی هنوز در پیش است و به گفته کرباسی سفارتها و رایزنهای بازرگانی کشورمان در خارج از کشور از کشور باید در این زمینه فعال شوند و همایشها و نمایشگاههایی باید برای معرفی تولیدات ایران به کشورهای خارجی برگزار گردد. خوشبختانه به نظر میرسد با توجه به آنکه به قول کرباسی «برای استاندارد کردن تولیدات و هماهنگی برای صادرات تولید و محصولات حلال با برند حلال به کشورهای اروپایی باید اقداماتی را انجام دهیم ... [و] برای اینکه ما بتوانیم در بازار جهانی حضور داشته باشیم، باید استانداردها را منطبق با غذای حلال سازمان همکاریهای اسلامی ایجاد کنیم، این موضوع با همکاری سازمان استاندارد شکل گرفته است.»
همه شواهد نشان میدهد کشورمان باید بیش از پیش در بازار محصولات حلال حضور داشته باشد. نکتهای که در انتهای این گزارش باید گذرا به آن اشاره کنیم این است که وقتی صحبت از بازار حلال میشود، صرفاً منظورمان غذای حلال نیست. محصولات مصرفی مانند داروی حلال، پوشاک حلال، مواد بهداشتی حلال و مواد آرایشی حلال تنها بخشی از بازار حلال هستند. بخش دیگری که چه بسا گستردهتر از محصولات مصرفی است، شامل خدمات حلال مانند بانکداری اسلامی و گردشگری اسلامی میشود که گسترش آنها در کشورهای دیگر میتواند ارزآوری فوقالعادهای را برای کشورمان به دنبال داشته باشد.
در این میان، مبحث گردشگری حلال یکی از ابتداییترین راههای درآمدزایی برای کشور به شمار میرود، چرا که ایران به عنوان یک کشور اسلامی، تقریباً همه امکانات لازم برای توسعه گردشگری اسلامی را دارد و تنها چیزی که لازم است برنامهریزی و مدیریت مناسب برای بهره بردن از این فرصتِ حاضر و آماده است. گردشگری حلال[11] و فرصت ارزآوری آن برای کشورمان موضوعی است که به یک گزارش مجزا نیازمند است.
مشرق در نظر دارد تا در آینده نزدیک علاوه بر موضوع گردشگری حلال، به مبحث گستردهتر بازار حلال به طور کلی بپردازد و پیگیریهایی را انجام دهد که امیدواریم روند دستیابی کشورمان به سهم شایستهاش از بازار حلال را تسریع کند. با توجه به اهمیت این موضوع و همراستا بودن آن با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که رهبر معظم انقلاب نیز به آن تأکید زیادی دارند، منتظر گزارشها و مصاحبههای بعدی مشرق در این رابطه باشید.
[5] Gastrodiplomacy