به گزارش مشرق، استان گلستان یکی از استانهای خاص کشورمان است که نیمی از ساکنان آن را شهرنشینان و نیم دیگر آن را روستایینشینها شامل میشوند.
بیش از ۶۰۰ هزار هکتار این استان شمالی کشورمان را زمینهای آبی و دیم شامل میشود و نزدیک ۱۸ درصد از سطح این استان را جنگلها پوشاندهاند؛ جنگلهایی بکر و وحشی. یکی از موضوعاتی هم که ستاددیه گلستان از گذشته تا به امروز درگیر رسیدگی به آن بوده همین پروندههای تشکیل شده بر حسب مشکلات ایجاد شده از قرابت زمینهای زراعی با جنگلهای طبیعی استان است.
آمد و رفت حیوانات وحشی همچون گراز به این مناطق سکونتی هم همواره بیحاشیه نبوده و گاه این حواشی به قدری پررنگ ظاهر میشوند که به دنبال آن فردی رواهی قبرستان و فرد دیگری روانه زندان میشود.
خیلی از خانوادههای ترکمن، فارس و ترک ساکن در این مناطق به دلیل نگهبانی از محصولات زراعی خود با خریداری یک اسلحه شکاری و اغلب حتی با دریافت مجوز نسبت به حفاظت از این حصارهای زراعی خود میکنند اما به دلیل اینکه کار نگهبانی تنها محصور به دارنده مجوز شکار نمیشود برای همین منظور با در اختیار قرار دادن این وسیله در دستان افراد بیتجربه و ناآشنا به استفاده شاهد اتفاقاتی هستیم که نتیجه آن به گرفتن جان یک انسان تمام میشود.
در پروندهای محمود 32 ساله متهم به قتل غیرعمد ۲۴ ماه است در زندان محبوس شده است.
این فرد به دلیل بدهی ۱۹۰ میلیون تومانی ناشی از عجز در پرداخت دیه در زندان است که البته از این مبلغ 76 میلیون تومان را ستاد دیه در قالب وامهای بدون بهره به وی تسهیلات اعطا کرده است.
این فرد که کارگر فصلی به حساب میآید در سال 93 (فروردین ماه) در حین شکار خوک در جنگلهای توشن، طی یک محاسبه غلط و در یک نشانه گیری نادرست با تیرخروجی تفنگ شکاری (ساچمهزنی) خود مسبب مجروحیت شدید رفیق و همراه خودش از ناحیه کمر شده و در ادامه حین انتقال او به بیمارستان به دلیل نوع جراحت حاصل شده و همچنین خونریزی شدید موجب مرگ ناخواسته او میشود.
محمود به اتفاق هادی دوست قدیمی خود به جهت توفیق در شکار خوک از یکدیگر جدا شده و هر یک طبق نقشهای که ترسیم میکنند بر خلاف جهت یکدیگر به دنبال یک راس خوک فاصله میگیرند.
با پارس سگ همراه و با گریختن خوک از محدوده تعیین شده آنها محمود در حین دویدن سعی در شلیک به خوک را میکند که در یک بدشانسی متوجه تغییر موقعیت دوست صمیمیاش نشده و با شلیک اولین گلوله به سمت حیوان تیر درست در گردن هادی که در پشت بوتهای کمین کرده بود می نشیندو مرتکب قتل میشود.
هرچند همان موقع محمود از آن چه کرده مطلع نبوده و مسیری بلند را به همراه خوک میدود اما در بازگشت به موقعیت اول خودشان با چهره خونین و وضعیت بد هادی مواجه میشود و با وجود این که بالافاصله تصمیم به انتقال او به بیمارستان میکند اما در میانه راه با چشمان اشکبار شاهد مرگ همیار سالهای دور خود میشود.
وی با مشاهده این وضعیت و ترسی که به دلیل اثبات غیرعمد بودن این ماجرا به جانش افتاده بود تصمیم میگیرد به همان جنگل بازگشته و در همان محلی که خون زیادی هم از هادی بر روی زمین ریخته بود همانجا دوستش را به خاک بسپارد که همین تصمیم را هم عملی میکند اما حسب شواهد زیادی که بدرقه هادی در این سفر شکاری را مسجل میکرد در ادامه با طرح شکایت و انجام تحقیقات انتظامی موضوع مشخص و به دنبال اثبات غیرعمد بودن اتفاق و همکاری و گواه نزدیکان مقتول و دیگر دوستان و آشنایان در رابطه بیاندازه صمیمی این دو نفر هرچند محمود از قصاص رهایی مییابد اما به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیه نفس روانه زندان میشود.
بر اساس گزارش مامورین انتظامی و صورتجلسه بازسازی صحنه و عکسهای تهیه شده از محل وقوع حادثه، منطقهای که مجنیعلیه جانش را بر اثر شلیک آن گلوله از دست میدهد دارای یک پوشش گیاهی انبوه میباشد که امکان دید لازم در آن شرایط برای مرتکب واقعه محدود کرده بود و جدای از این موضوع و اظهارات موید غیرعمد بودن اقوام نزدیک شخص مقتول فاصله ده متر مربعی فرد تیرانداز و مورد سوژه عدم نیت مجرمانه را در زمان کوتاهی به اثبات میرساند.