آیت حق؛
آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس، فقیه، عارف و معلم اخلاق بزرگی بود.
او در سال 1298 متولد شد و محضر بزرگانی چون آیات عظام امام خمینی؛ شاه آبادی، بروجردی؛ خوانساری و حجت را درک و از محضرشان فیض برد. پس از فوت مرحوم شیح محمدحسین زاهد معروف به زاهد نفت فروش؛ مردم تهران به قم رفتند تا برای حل مشکلات دینی و رسیدگی به امور شرعی فرد دیگری در مسجد امین الدوله، به جای آن مرحوم معرفی شود.
با توصیه و تأکید امام خمینی، ایشان از طرف آیت الله بروجردی به تهران آمدند و تا آخر عمر انجام وظیفه کردند. محضر درس اخلاق آن بزرگوار، برجسته بود و شاگردان و طلاب و دانشجویان زیادی در آن محضر تربیت شدند و حتی به فیض شهادت رسیدند.
آن مرحوم در سال 1386 دار فانی را وداع گفته و پیکر مطهرشان در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.
آیت الله میرزا عبدالکریم حق شناس، فقیه، عارف و معلم اخلاق بزرگی بود.
او در سال 1298 متولد شد و محضر بزرگانی چون آیات عظام امام خمینی؛ شاه آبادی، بروجردی؛ خوانساری و حجت را درک و از محضرشان فیض برد. پس از فوت مرحوم شیح محمدحسین زاهد معروف به زاهد نفت فروش؛ مردم تهران به قم رفتند تا برای حل مشکلات دینی و رسیدگی به امور شرعی فرد دیگری در مسجد امین الدوله، به جای آن مرحوم معرفی شود.
با توصیه و تأکید امام خمینی، ایشان از طرف آیت الله بروجردی به تهران آمدند و تا آخر عمر انجام وظیفه کردند. محضر درس اخلاق آن بزرگوار، برجسته بود و شاگردان و طلاب و دانشجویان زیادی در آن محضر تربیت شدند و حتی به فیض شهادت رسیدند.
آن مرحوم در سال 1386 دار فانی را وداع گفته و پیکر مطهرشان در جوار حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) به خاک سپرده شد.
***پی نوشت***
.
در طول دوران دانشجویی؛ به همراه برخی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر؛ از محضر درس اخلاق ایشان در مسجد امین الدوله استفاده میکردیم. مسجد امین الدوله در خیابان مولوی، نزدیک بازارچه سیداسماعیل است. هنوز به آن محله رفتوآمد دارم.
وقتی معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه امیرکبیر شدم با اصرار از ایشان خواستم که در مسجد دانشگاه، کلاس اخلاق برگزار کنند. ایشان هم با بزرگواری پذیرفتند و چند جلسه به دانشگاه آمدند که به شدت مورد استقبال قرار گرفت.
ولی بعد از آن به من فرمودند که فلانی من در اینجا نمیتوانم درس بدهم و اشاراتی به احوالات روحی خود کردند. منظورشان این بود که در همان محله قدیمی و در همان مسجد امین الدوله بهتر میتوانند خدمت کنند . شاید آن را نافعتر و پربرکتتر میدانستند.
از اینکه دل من را میشکستند نگران بودند. لذا با بزرگواری و محبت فراوان سعی میکردند جبران کنند.
امروز بهتر حرف ایشان را میفهمم . چون به نظر میرسد برخی بزرگان، وظیفه اصلی خود را در ارشاد و هدایت خلقالله و از طریق همان تریبونهای سنتی و به صورت سینه به سینه فراموش کردهاند. به همین دلیل برکت نفس اهل دل در هدایت مردم کیمیا شده است.
روحانیت انقلابی امروز، نباید وظیفه اصلی و ذاتی خود را فراموش کند.
.
در طول دوران دانشجویی؛ به همراه برخی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر؛ از محضر درس اخلاق ایشان در مسجد امین الدوله استفاده میکردیم. مسجد امین الدوله در خیابان مولوی، نزدیک بازارچه سیداسماعیل است. هنوز به آن محله رفتوآمد دارم.
وقتی معاون فرهنگی جهاد دانشگاهی دانشگاه امیرکبیر شدم با اصرار از ایشان خواستم که در مسجد دانشگاه، کلاس اخلاق برگزار کنند. ایشان هم با بزرگواری پذیرفتند و چند جلسه به دانشگاه آمدند که به شدت مورد استقبال قرار گرفت.
ولی بعد از آن به من فرمودند که فلانی من در اینجا نمیتوانم درس بدهم و اشاراتی به احوالات روحی خود کردند. منظورشان این بود که در همان محله قدیمی و در همان مسجد امین الدوله بهتر میتوانند خدمت کنند . شاید آن را نافعتر و پربرکتتر میدانستند.
از اینکه دل من را میشکستند نگران بودند. لذا با بزرگواری و محبت فراوان سعی میکردند جبران کنند.
امروز بهتر حرف ایشان را میفهمم . چون به نظر میرسد برخی بزرگان، وظیفه اصلی خود را در ارشاد و هدایت خلقالله و از طریق همان تریبونهای سنتی و به صورت سینه به سینه فراموش کردهاند. به همین دلیل برکت نفس اهل دل در هدایت مردم کیمیا شده است.
روحانیت انقلابی امروز، نباید وظیفه اصلی و ذاتی خود را فراموش کند.