سرویس سیاست مشرق – زمان سخنرانی رئیس جمهور در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد نزدیک است؛ اجلاس سالانه مجمع عمومی مطابق هر سال از تاریخ ٢٥ سپتامبر (چهارم مهر) آغاز به کار میکند و سران کشورهای عضو از اول اکتبر سخنرانیهای خود را آغاز میکنند. حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان که سابقه حضور در سه دوره این اجلاس را دارد نیز بعد از سفر به ونزوئلا و تحویل ریاست دورهای جنبش غیرمتعهدها، به نیویورک سفر کرد.
سفرهای نیویورکی روحانی و تیم دیپلماسی کشورمان به اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل همواره با حاشیههای بعضا مهمتر از متن همراه بوده است.
تماس تلفنی دو رئیس جمهور
اولین سال حضور روحانی در نیویورک به عنوان رئیسجمهور با تماس تلفنی 15 دقیقهای با باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا همراه شد. رسانهها گزارش دادند که در آخرین لحظات حضور روحانی در نیویورک زمینه تماس تلفنی اوباما با وی بهوجود آمده و برای اولین بار بعد از مدتها روسای جمهور دو کشور به طور مستقیم با یکدیگر رایزنی کردهاند.
در این راستا آسوشیتدپرس گزارش داد که طرفین درباره رسیدن به راه حل مسئله هستهای ایران سخن گفتند و اوباما نیز اظهار امیدواری کرد روابط مستقیم ادامه یابد و اگر در موضوع هستهای پیشرفت حاصل شود در مسائل دیگر از جمله سوریه به نحو مثبتی این موضوع تاثیر خواهد گذاشت.
همین مسئله سبب انتقاد کارشناسان حوزه بینالملل از جمله صادق خرازی سفیر اسبق ایران در فرانسه و سازمان ملل شد و وی ضمن انتقاد شدید از مشاورانی که زمینه این تماس تلفنی را مهیا ساختهاند با یادآوری دوستی چندین ساله خود با روحانی خطاب به رئیسجمهور گفت: « اگر نتوانند حاشیه خود را تطهیر کنند نتیجهاش این میشود که افرادی که نه دارای سابقه سیاسی و نه قدرت ذهنی و فهم مسائل بینالملل هستند مسیر انحرافی را به ایشان تحمیل کنند و نتیجه این میشود که بحث سیاست خارجی عزتگریز و عزتستیز در ذهنها متبادر شود.»
فاجعه منا و عملکرد دولت در نیویورک
حادثه مهم دیگری که در حین سفر روحانی به نیویورک در سال گذشته اتفاق افتاد، فاجعه منا بود. بنابر اطلاعاتی که صفحه توئیتر روحانی ارائه داد فاجعه منا زمانی حادث شد که رئیس جمهور تازه به فرودگاه نیویورک رسیده بود.
در این پست توئیتری رئیسجمهور
آمده بود: «تازه در نیویورک فرود آمدم تا در مجمع عمومی ملل متحد شرکت کنم. قلبم
با خانوادهها و قربانیان حادثه منا است. دولت آماده کمک است.»[1]
در این رابطه، کارشکنی
سعودیها در پاسخگویی به مقامات ایرانی و عدم صدور ویزا برای وزیر ارشاد برای حضور
در عربستان و وضعیت اسفبار زائران ایرانی در زمان بحران، انتقادات زیادی را به
دولت وارد کرد. اما رئیسجمهور و تیم دیپلمات همراهش همچون محمدجواد ظریف وزیرخارجه
کشورمان اعتقاد داشتند که از نیویورک بهتر میتوانند موضوع را در حوزه دیپلماسی حل
کنند اما دولت در نیویورک هم کاری از پیش نبرد و در این راستا وزیرخارجه عربستان
از دیدار با وزیرخارجه کشورمان امتناع کرد و کار به رایزنی ظریف با امیر کویت و
عکس معروفی که ظریف جلوی پای وی زانو زده است، کشید.
با بالا گرفتن انتقادات نسبت به عملکرد منفعلانه دولت در فاجعه منا، معاون ارتباطات و اطلاعرسانی دفتر رئیسجمهور اعلام کرد که قرار است حسن روحانی سفر خود را «نیمهکاره» رها کند و به کشور بازگردد، این در حالی است که رئیسجمهور روز پنجشنبه عید قربان سفر همان سال خود را به نیویورک آغاز کرد و بنا بر اطلاعاتی که خبرگزاری دولتی ایرنا در مورد سفر روحانی ارائه کرد، قرار بود این سفر به مدت «پنج روز» انجام بگیرد که روز دوشنبه یعنی همان روز بازگشت روحانی، این مدت زمان کامل میشد. بااینحال با تمام تیترهای جانبدارانهای که روزنامههای اصلاحطلب حامی دولت زدند و مطرح کردند که «سفر روحانی نیمهکاره رها شد»، این مسئله نتوانست افکار عمومی داغدار ایران را راضی نگاه دارد.[2]
«دیپلماسی یهویی یا دیپلماسی اتفاقی» که اتفاقی نبود
موضوع رابطه با آمریکا یکی از مواردی است که برخی از جریانات سیاسی قصد دارند با سادهسازی، بسیاری از موارد فیمابین را نادیده گرفته و بهاصطلاح سند ایجاد رابطه با آمریکا را به نام خود ثبت کنند.
ماجرای دیپلماسی اتفاقی از چند هفته پیش از سفر روحانی به نیویورک در سال گذشته آغاز شد. برخی از رسانههای اصلاحطلب و همچنین رسانههای آمریکایی به طور کاملا برنامهریزی شده بیان داشتند که احتمال دارد اوباما و روحانی در صحن سازمان ملل با یکدیگر برخورد داشته باشند و به زعم آنان این موضوع منجر به دیپلماسی اتفاقی و حرکت بزرگ تاریخی در جهت ایجاد رابطه میان دو کشور میشود.
بعدها ماجرا به گونهای رقم خورد که محمدجواد ظریف در دام دیپلماسی اتفاقی افتاد و دیدار سرپایی با اوباما در سازمان ملل داشت. برهم زدن قواعد و بهاصطلاح سیاست «راه بنداز جا بنداز» در ایجاد رابطه با آمریکا بهطور هیجانزده و وصل کردن آن به حوادث اتفاقی مورد توجه این سناریو چینی بود که البته بعدها به طور مختلف از جمله در زمانی که وزرای خارجه ایران و آمریکا به نشانه دوستی کنار پرچم یکدیگر ایستادند آنهم به صورت عمدی انجام شد که این خودشیرینی دیپلماتیک هم برای کشورمان سودی نداشت؛ و امروز در چهارمین سال حضور روحانی در نیویورک میبینم که مشکلات ایران و امریکا بهویژه در پسابرجام و عمل طرف غربی به تعهداتش پابرجاست و همه این موارد آب در هاون کوفتن بود.
برنامهریزی برای چهارمین حضور روحانی در نیویورک
رسانههای اصلاحطلب اما در خصوص حضور رئیسجمهور در نیویورک با همه کارشکنیها و بدعهدیهای غرب و آمریکا با ذوق و شوق سخن میگویند. در این راستا برنامه آخرین سال حضور دولت در نیویورک را پیگیری برجام و گلایه به طرف مقابل در خصوص بدعهدی عنوان کردهاند.
در همین راستا روزنامه اصلاحطلب شرق نوشت: « اجرای برجام و چندوچون آن مهمترین محور هیئت ایرانی به نیویورک خواهد بود و حتما ملاقاتهای دوجانبهای که معمولا در حاشیه این اجلاس برگزار میشود، فرصت خوبی برای مقامات ایرانی است تا با گوشزدکردن اختلافات موجود، خواستار پایبندی بیشتر ١+٥ به این توافق تاریخی شوند.
از صحبتها و اظهارات مقامات مسئول اینطور برمیآید که پیگیریهای برجامی در حاشیه سفر به نیویورک در اولویت دولت و دستگاه دیپلماسی کشورمان است؛ جهانگیری با تأکید بر اینکه دولت، وزارت امور خارجه و سایر بخشها به »بدعهدیهای برجامی» واقف هستند، از تلاش آنها برای پیگیری این موضوع گفت و افزود: «مهمترین کمک برجام این بود که فرصتی ایجاد کند تا بتوانیم از این فرصت برای حل مشکلات مهم و پیشرفت اقتصادی کشور استفاده کنیم و ما هم در حال بهرهبرداری از این فرصت هستیم.»[3]
همچنین روزنامه زنجیرهای آرمان نیز سخنرانی ۹۵ روحانی در سازمان ملل را مهمتر از ۳ سال قبل خواند و نوشت: « با گذشت یکسال از امضای توافق برجام میان ایران و قدرتهای جهانی که با بدعهدی آنان و به ویژه آمریکا مواجه شده، تریبون سازمان ملل فرصت مناسبی است برای اعلام التزام و پایبندی ایران به برجام و عهدشکنی طرفهای دیگر توافق.»[4]
اینکه رسانههای اصلاحطلب برای بازارگرمی سفر روحانی به نیویورک را مهم تلقی میکنند اما به طور غیرمستقیم بیان میکنند که دستاورد سه سال گذشته چیزی جز دستاوردهای تقریبا هیچ برجام و بدعهدی طرف مقابل نبوده، موضوع بسیار مهمی است. حال دولت در چهارمین حضور خود در نیویورک بایستی به دنبال بدعهدی طرف مقابل برود این درحالی است که در سه سال گذشته به طرق مختلف از جمله گفتگوی تلفنی و دیپلماسی اتفاقی سعی داشته موضوع تحریمها را با طرف غربی وبهویژه آمریکایی حل و فصل کنند اما برآیند همه این موار چیزی جر دبه آمریکایی نبوده است.
چهارمین سفر روحانی به نیویورک به نوعی میتواند نتیجه سه سال تلاش دولت در این عرصه باشد که آنچه میبینم و از طرف رسانههای حامی دولت مطرح می شود رسیدن به بدعهدی و بیاعتمادی طرف مقابل و تلاش در سربهراه کردن غربیهاست که باید دید دولت در سر به راه کردن آمریکا چقدر موفق میشود.