سرویس فرهنگ و هنر مشرق - دولت یازدهم، با اتکاء به دو گزاره تدبیر و امید وارد کارزار سیاست شد. به صورت خیلی منطقی دیپلماسی فرهنگی دولت باید مبتنی بر شعارهای انتخاباتیاش باشد. اظهارات رئیس سازمان سینمایی، حجت الله ایوبی، مبتنی بر جستجوی سینمای امید، در سال 1392، موید اجرایی شدن، شعارهای انتخاباتی دولت یازدهم در عرصه فرهنگ و هنر بود.
قضاوت در مورد اینکه سینمای کنونی تا چه اندازه منطبق با «پارادیم سینمای امید» است، به هیچ وجه مورد قضاوت نیست. اما «پارادیم تدبیر» در سیاستهای کلان فرهنگی سر فصل مهمی دیگری است که معرفی «فیلم فروشنده» به آکادمی اسکار، آنرا به چالش خواهد کشید.
قضاوت در مورد اینکه سینمای کنونی تا چه اندازه منطبق با «پارادیم سینمای امید» است، به هیچ وجه مورد قضاوت نیست. اما «پارادیم تدبیر» در سیاستهای کلان فرهنگی سر فصل مهمی دیگری است که معرفی «فیلم فروشنده» به آکادمی اسکار، آنرا به چالش خواهد کشید.
دولت مدعی است که در عرصه سیاست خارجی با توجه به «پارادایم تدبیر»، با شگرد مذاکره و خلق گفتمانهای تازه، مطالبات کلان سیاسی و حق طلبانه کلان را در عرصه بین الملل پیش میبرد.
با فرض در نظر گرفتن «تدبیر» در حوزه سینما، با توجه به ساخته شدن فیلمی همچون ایستاده در غبار، معرفی فروشنده به آکادمی اسکار در تعارضی عجیب با پارادیم «تدبیر» است.
مثال «رون آراد» استدلال بسیار خوبی برای طرح مسئله ایستاده در غبار است. رژیم اشغالگر سالهاست دست به تبلیغات بسیار گسترده ای برای آزادی خلبان گمشده اش در سطوح مختلف بین المللی، میزند. میلیون ها دلار خرج کرده تا این خلبان گمشده اشان را پیدا کنند و با ترفندهای سیاسی اقدامات مختلفی را انجام دادهاند.
در شرایطی که برای برخی مقام های سیاسی زنده بودن حاج احمد متوسلیان اثبات شده است و در سالی که موضوع پیگیری آزادی وی از اسارت رژیم صهیونیستی بر سر زبانها افتاده است، معرفی ایستاده در غبار به آکادمی اسکار، کاملا منطبق بر «تدبیر» در عرصه بین الملل میتوانست باشد.
متاسفانه مدیریت معیوب، مرعوب و پوسیدهای که سالها در بدنه بنیاد سینمایی فارابی رخنه کرده است و موجب تخریب چهره حقیقی دولت شد. جناب آقای وزیر ارشاد و حجت الله ایوبی بارها اظهار نظر کردهاند که فیلم ایستاده در غبار برای معرفی به اسکار مد نظرشان است، اما کمیته مک کارتیسمگونه بنیاد فارابی، فیلم فروشنده را به اسکار معرفی میکند.
اصغر فرهادی فیلمسازی که یکبار در سالهای گذشته موفق شده مجسمه طلایی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را بدست آورد. در خوشبینانهترین حالت ممکن، کسب مجدد این مجسمه طلایی قطعا آورده تازهای محسوب نمی شود. ضمن اینکه طی سی و سه سال اخیر آکادمی اسکار، جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان دوبار به یک کارگردان اعطا نشده است.
اصغر فرهادی فیلمسازی که یکبار در سالهای گذشته موفق شده مجسمه طلایی بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان را بدست آورد. در خوشبینانهترین حالت ممکن، کسب مجدد این مجسمه طلایی قطعا آورده تازهای محسوب نمی شود. ضمن اینکه طی سی و سه سال اخیر آکادمی اسکار، جایزه بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان دوبار به یک کارگردان اعطا نشده است.
اما نکته مهم این است که اگر فیلم ایستاده در غبار به عنوان نماینده ایران به اسکار معرفی میشد حتی اگر در میان 5 فیلم برگزیده آکادمی قرار نمیگرفت بازهم دستاوردی بزرگ برای سینمای ایران به شمار میرفت.
با توجه به سیاست های کلان دولت و شگردهای دیپلماتیک دولت «حسن روحانی» در عرصه بین الملل که برای رفع بحرانهای بین الملی از گفتمان مذاکره و مباحثه بهره میبرد، معرفی فیلم ایستاده در غبار، منطبق بر پارادیم تدبیر، آورده عظیم بین المللی برای دستگاه فرهنگی دولت یازدهم به ارمغان میآورد.حتی اگر فیلم «ایستاده در غبار» میان پنج فیلم برگزیده آکادمی قرار نمی گرفت اما میتوانست موضوع استراتژیک اسارت احمد متوسلیان را به عنوان یک دغدغه مهم کلان سیاسی را به اعضای آکادمی اسکار در قالب بسته ای فرهنگی ارائه کند.
اغلب کشورهایی که فیلمهایشان را به آکادمی اسکار معرفی می کنند گزاره تجلی هویت ملی در متن اثر سینمایی برایشان از درجه اهمیت فراوانی برخوردار است. با در نظر گرفتن همین گزاره باید دست به یک قیاس بزرگ فرهنگی بزنیم که چه میزان در فیلم فروشنده هویت ملی ما متجلی است و چه میزان در فیلم ایستاده در غبار؟
توقع حداقلی مردم این سرزمین این است که دغدغه هایشان با ابزار فرهنگی در سطوح کلان بین الملل مطرح شود. سر فصل مضحک «هنر برای هنر»، جوایز آکادمیها و جشنوارههای فرنگی برای مردم چه اهمیتی دارد؟! چرا در این برهه حساس مدال آوری ورزشی را با کسب جوایز فرهنگی مقایسه می کنیم و فرصت طرح تبلیغاتی موضوع متوسلیان را نادیده گرفتیم.
با در نظر گرفتن این مختصات، انتظار می رفت که معرفی فیلم ایستاده در غبار به صورت غیر مستقیم تبدیل به گفتمانی از جانب دولت یازدهم با یک آکادمی بزرگ فرهنگی شود.
هفت روز دیگر فرصت باقیست که ایران اشتباه بزرگ خود را در معرفی فیلم به آکادمی اسکار با در نظر گرفتن رویکرد تدبیر، جبران کند و از معرفی فیلم فروشنده به آکادمی اسکار پرهیز کند و امید می رود تدبیری خاص، اشتباه انتخاب فروشنده به آکادمی اسکار را جبران کند!
هفت روز دیگر فرصت باقیست که ایران اشتباه بزرگ خود را در معرفی فیلم به آکادمی اسکار با در نظر گرفتن رویکرد تدبیر، جبران کند و از معرفی فیلم فروشنده به آکادمی اسکار پرهیز کند و امید می رود تدبیری خاص، اشتباه انتخاب فروشنده به آکادمی اسکار را جبران کند!
محمد پارسا