وی در پاسخ به این سؤال که «یعنی فرهنگ اولویت دولتها
نیست؟ دولتها نفوذ فرهنگی را نپذیرفتهاند؟» میگوید: بله اولویتشان
نبوده است. یک دولت روی کار میآید و اعلام میکند محور کار من سازندگی و
اقتصاد است؛ دولت بعدی روی کار میآید و میگوید محور کار من فضای باز
سیاسی است. یک دولت دیگر میآید میگوید من در حوزه عدالت میخواهم کارهایی
را انجام دهم. برای دولت بعدی مسئله دیپلماسی و روابط بینالملل اولویت
است.
در منظر رهبر معظم انقلاب، فرهنگ جزو اولویتهای اول و دوم بوده،
در حالی که برای دولتهای مستقر، فرهنگ اولویتهای آخر بوده است. یعنی
فرهنگ در نگاه دولتها مهجور است. ما در شورای عالی انقلاب فرهنگی این
اشکالات را میبینیم.
خبرنگار میپرسد: «شاید سیاست دولتها بر این بوده
که جلسات شورای عالی انقلاب فرهنگی را به سمت موضوعات کم اهمیتتر منحرف
کنند، یا به اشکال مختلف این شورا را در حاشیه نگاه دارند» و مخبر میگوید:
این را نمیتوانم نفی کنم. اگر نفی کنم خلاف واقع گفتهام. در مقاطع مختلف
چنین مسیرهایی هم بوده است. بگذارید اینگونه بگویم، همه در لسان و قول
قبول دارند شورای عالی انقلاب فرهنگی محور تحولات علمی و فرهنگی کشور باید
باشد، اما در عمل ممکن است افراد یا بخشهایی در جا بزنند، یا باور قبلی
نداشته باشند یا از مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی تفسیر دیگری بکنند.
...
ممکن است تلاش شود شورای عالی انقلاب فرهنگی ابزار اجرایی شود. هیچگاه
شورای عالی انقلاب فرهنگی وظیفه اجرا نداشته است. ممکن است تلاش شود این
شورا تبدیل به نهادی شود که چهار تا سیاست بنویسد و تمهیداتی برای طراحی و
اجرای آن وجود نداشته باشد. چنین چیزی نه نظر امام راحل بوده و نه نظر
رهبری انقلاب است.