به گزارش مشرق، شاید آن زمان که در روز قدس فتنهگران حاضر در راهپیمایی شعار جدید «نه غزه نهلبنان جانم فدای ایران» را سر دادند، به عمق تبعاتی که این شعار برای جناح سیاسیشان خواهد داشت فکر نمیکردند. به همین خاطر بود که در آن ایام که تنور فتنه همچنان داغ بود، از سوی چهرههای اصلاحطلب و حامی فتنه اعتراضی به این شعار نشد. اما چهارسال بعد وقتی دولت تدبیر روی کارآمد و خیلی از همان جماعت حامی وفعال فتنه به مصدر امور مدیریتی و اجرایی بازگشتند، به نوعی درصدد برائت از ساختارشکنیهای خود و جناح متبوعشان در سال 88 برآمدند.
شاید به همین خاطر سیدهادی خامنهای که بخش مهمی از شهرتش مدیون استکبارستیزی و اسرائیلستیزی دهه شصت است؛ هرچندوقت یکبار گریزی به این شعار میزند. مواضعی که به خاطر ابزاری بودنشان با هم تناقض نیز دارند.
هادی خامنهای اخیرا در سخنانی با اشاره به اینکه فلسفه وجود دشمنی به نام اسرائیل «ایجاد مزاحمت دائمی برای جهان اسلام است و پروتکلهایی که در مورد آن امضا شده نیز دقیقا با این مساله انطباق دارد» گفته: باید این محاسبه را داشته باشیم که وقتی اسرائیل را برای تجاوز به سوریه، غزه و لبنان راحت بگذاریم یقینا یک روز نیز نوبت ما خواهد شد و گرفتار آنها خواهیم شد.بنابراین هر دولتی که سر کار باشد موظف است از فلسطین دفاع و حمایت کند، آن هم با پول همین کشور و نباید بگویم که پول این کشور برای مخارج و نیازهای همین کشور لازمتر است و صحبتهایی از این قبیل مطرح کنیم که چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است.»
او در ادامه میگوید«باید در نظر داشت که این کمکها در جهت به کمک به خودمان است؛ کمک به غزه کمک به خودمان و آینده ما است. متاسفانه بعضیها به اسم اصلاحطلب و غیراصلاحطلب سخنانی گفتهاند که این حرفها نادرست است، زیراباید فکر کرد و بعد سخن بر زبان آورد.»
تناقضگویی برای فرار از عذرخواهی
این سخنان هادیخامنهای و پذیرش سردادن این شعار توسط اصلاحطلبان و فتنهگران در حالی است که او پیش از این اساسا منکر سردادن این شعار توسط فتنهگران بود.
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام تیرماه سال گذشته در سخنرانی شبقدرش گفته بود «عدهای نادان و مغرض در طی سالهای گذشته شایعهای درآوردند که یکی از جریانهای وابسته به اصلاحات شعار "نه غزه نه لبنان" را مطرح کرده است. بنده رسما اعلام می کنم این یک دروغ شاخدار است. هیچ کس از وابستگان به اصلاحات و کسانی که به امام و به انقلاب ایمان دارند، هرگز چنین اعتقادی نداشتهاند.»
این عضو مجمع روحانیون دوهفته بعد در جلسه انتخاباتی اصلاح طلبان کرمانشاه مجددا سردادن شعار نهغزه نه لبنان توسط فتنهگران را منکر شده و آن را ساختهی صدا و سیما دانست و گفت: « بعد از ماجرای انتخابات 88 در صدا و سیما فیلمی نشان داده شد که عده ای به عکس امام(ره) توهین کرده و شعار "نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران" سر می دهند که بطور قاطع مدعی هستیم این فیلم ساختگی بوده است. متاسفانه رسانه ملی ما هیچگاه نماینده افکار و اندیشه عموم مردم ما نیست و هیچگاه تخصص در این رسانه حرف اول را نمی زند.
وی گفت: ما اصلاح طلبان به خیلی از روندهای موجود اعتراض داریم، اما باید اعتدال را رعایت کنیم. باید رفتار ما بگونه ای باشد که خیلی از دروغ ها که به اصلاح طلبان نسبت داده می شود به ما نچسبد.»
او برای فرار از این مطالبه که چرا همان موقع توسط چهرههای اصلاحطلب از این شعار اعلام برائت نشد نیز گفته بود «در جلسه ای که این مباحث را مطرح کردم یکی از حاضرین به من گفت این دلایل خوبی است اما چرا شما سال 88 آن زمانی که در صدا و سیما آن مسائل 88 و آن شعارهای نه غزه نه لبنان مطرح بود آنها را تکذیب نکردید؟ گفتم اولا که ما بیکار نیستیم که شما مدام شایع درست کنید و ما بیاییم بگیم مال ما نبوده و شما هی دروغ بگویید و ما هی پاسخ دهیم که مال ما نیست.»
این سخنان هادی خامنهای در حالی بود که محتشمیپور دیگر عضو مجمع روحانیون- رئیس کمیتهی به اصطلاح صیانت از آراء موسوی در سال 88- چهارسال قبل با تایید سردادن این شعار توسط فتنهگران گفته بود: « این شعار، شعار جوانهای ما نیست، همان جوانی که این شعار را می دهد، اگر امر دائر شود به حاکمیت مردم فلسطین یا اسرائیل، طرف مردم فلسطین را می گیرد و به هیچ وجه حاضر نیست که ظالم را تایید و مظلوم را رد کند. نه، چنین چیزی اصلا وجود ندارد. اما بحث اینجاست که وقتی در یک کشور کسانی شعار فلسطین را می دهند که بیشترین ظلم را در حق جوانهای خودشان می کنند، این یک عکس العمل طبیعی از یک مظلوم است که کتک می خورد و زندان می افتد، کمترین عکس العملش است. می گوید آقا جان! تویی که داری شعار مظلومیت فلسطین را می دهد، چرا نسبت به مردم خودت ظلم می کنی؟ البته که معتقدم چنین شعاری را کسی قبول ندارد، یک مجموعه ی مشخصی در یک روز مشخص این شعار واکنشی را داده اند، آن هم در واکنش به آن کسانی که آمده اند و گفته اند این مردم خس و خاشاک هستند، یا در واکنش به کسانی که این برخوردها را با مردم تایید می کنند ولا همین جوان در حالت عادی طرف فلسطین را می گیرد.»
همچنین مهدی خزعلی از عناصر بدنام حامی فتنه نیز در یادداشتی در آذرماه 88 خطاب به موسوی از طرح این شعار و عدم مرزبندی موسوی با آن انتقاد کرده و نوشته بود «آقای
موسوی؛ به کجا می روید؟ شما که فرزند خمینی کبیر (قدس سره) می باشید، شما
که در کنار شهید مظلوم آیت الله بهشتی رشد کردید، خاستگاه شما حزب جمهوری
اسلامی است، آیا اجازه دارید اسلامیت نظام را حذف کنید؟ مگر انقلاب ما یک
انقلاب ایدئولوژیک نبود؟ چرا باید برای جذب آرای بیشتر هر شعاری را پذیرفت؟»
حقیقت آن است که شعار انحرافی و ساختارشکنانه «نه غزه نه لبنان» تنها مشتی از خروارها اشتباه فتنهگران -از جمله دروغ و تهمت تقلب و تداوم اردوکشی خیابانی در هشت ماه بعد- در سال 88 بود که هیچوقت حاضر به عذرخواهی از آن نشدند. اعتراف به اشتباه و عذرخواهی از نتایج به بارامده یناشی از آن، تنها راهی است که بارها از جانب نظام و حتی شخص رهبرمعظم انقلاب پیش روی آنها قرار داده شده است. طی سه سال گذشته تلاش زیادی از سوی این جریان برای به فراموشی سپردن مقصران فتنهی88 و بازگشت بیهزینهی آنان به عرصه سیاسی صورت گرفت که با هشدارهای مکرر رهبرانقلاب درباره «خطقرمز» بودن فتنه تا مدتی متوقف میشود. تا زمانی که فعالین و حامیان فتنه 88 صادقانه به اشتباهاتشان اعتراف نکنند و بکوشند از واقعیت فرار کنند، همین تناقضها اتفاق خواهد افتاد که روزی اشتباهاتشان را دروغ و سناریوی شاخدار صدا و سیما معرفی کرده و فردا با شرمندگی آن را بپذیرند.