به گزارش مشرق، پس از اعلام نظر اولیه مراجع عظام در مورد محصولات دستکاری شده ژنتیک (تراریخته) عدهای تلاش کردند که نظر مراجع عظام نسبت به موضوع تغییر کند؛ اما علمای بزرگوار ضمن هشدار درباره جریانهای پشت پرده این محصولات، بر لزوم برخورد علمی، فنی و بیطرفانه با موضوع، تأکید کرد. در این گزارش اسنادی را بررسی خواهیم کرد که نشان میدهد بسیاری از افرادی که در جریان اجرایی صدور مجوز «تجاریسازی» این محصولات، مسئولیت دارند، علاوه بر اینکه به فعالیتهای تجاری در این عرصه مشغولند ارتباطات نزدیکی با صهیونیستها دارند.
پس از روشنگریهای علمای بزرگوار قم، جریان مدافع «تجارت» محصولات تراریخته تلاش کردند ضمن وارونه نشان دادن واقعیت، فتاوایی متناقض بگیرند؛ که البته با هوشیاری مراجع عظام بینتیجه ماند. برای مثال در روزهای اخیر مجدداً فتوایی از حضرت آیت الله مکارم شیرازی در این زمینه منتشر شد. در بخش «استفتاء» دروغهای زیادی مندرج است که در جای خود قابل بررسی است. از جمله تنقیه این محصولات و تأکید مراجع بینالمللی و داخلی بر سلامت آنها، تأکید استفتاء کنندگان بر کشت داخلی (برنج و پنبه) به جای واردات (روغن)!!، و بحثهای خودکفایی و غیره. اما نهایتاً هوشیاری تأکید حضرت آیت الله مکارم شیرازی بر بهکارگیری «دانشمندان بیطرف و مورد اعتماد»، این شیطنتها را نقش بر آب کرد. در بخشی از این فتوا آمده است:
این مسئله، مسئله مهم و سرنوشت سازی است. لازم است گروهی از دانشمندان مورد اعتماد و بیطرف انتخاب شوند و این مسئله را مورد بررسی قرار دهند که آیا محصولات تراریخته ضرری برای مصرف کنندگان دارد یا خیر؛ تا حکم شرعی آن روشن شود.
* تاجران و دانشآموخته راکفلر، مورد اعتماد آقای حجتیاند؟!
تأکید معظم له بر تعیین «دانشمندان مورد اعتماد و بیطرف» برای بررسی این «مسئله سرنوشتساز» نشان از عمق دید ایشان است. از سوی دیگر سیاست «یک بام و دو هوا»ی وزیر جهادکشاورزی درباره تراریختهها و سیاست «نه تأیید و نه رد» سبب شکلگیری جریانهای ارزیاب در وزارت جهادکشاورزی شده که بهشدت زیر سؤال هستند؛ استفاده از «تاجرانی که خود ذینفع هستند» و همچنین حضور افراد مؤثری از این جریان که ذیل «بنیاد صهیونیستی راکفلر» درس خوانده و ارتباطات تأمل برانگیزی با صهیونیستهای بینالمللی دارند، در«کمیته صدور مجوز محصولات تراریخته» وزارت جهاد کشاورزی بسیار جای تأمل است.
محمدرضا اسکندری ــ وزیر اسبق جهادکشاورزی ــ این جریان را بهخوبی میشناسد. او در زمینه روند صدور مجوز و ارتباط محققان دولتی با شرکتهای خصوصی گفت: «در کمال تعجب افرادی که قصد تولید و انبوهسازی محصولات تراریخته را دارند، با بودجه پژوهشی کشور، شرکت دانشبنیان تأسیس کردهاند و خودشان نیز عضو کمیته نظارت بر تراریخته و مجوز واردات محصولات تراریختهاند. اما هیچ فردی از مخالفان تراریخته را نمیبینیم که در کمیته صدور مجوز واردات حضور داشته باشد».
وزیر اسبق جهادکشاورزی در زمینه ارتباط راکفلر با تولید تراریختهها تصریح کرد:«بزرگترین کارتل تولید محصولات تراریخته دنیا (راکفلر) یک کارتل اقتصادی صهیونیستی است».
* چه کسانی در این کمیته حضور دارند؟
اگرچه محمود حجتی، و معاونان او بارها تصریح کردهاند که درمورد تراریخته کار خاصی انجام ندادهاند، اما درحقیقت کمیتهای در این زمینه تشکیل شده و کار صدور مجوز را به نفع مطامع افراد خاص پیگیری میکند. برخی از افراد عضو این کمیته سوابق خاصی در ارتباط با «صهیونیستهای مارکدار بینالمللی» دارند و برخی نیز صاحب شرکتهای تجاری در زمینه تراریخته هستند. برای نمونه به سوابق دو نفر از اعضاء این کمیته اشاره میکنیم.
این مسئله، مسئله مهم و سرنوشت سازی است. لازم است گروهی از دانشمندان مورد اعتماد و بیطرف انتخاب شوند و این مسئله را مورد بررسی قرار دهند که آیا محصولات تراریخته ضرری برای مصرف کنندگان دارد یا خیر؛ تا حکم شرعی آن روشن شود.
تصویر استفتاء و جواب حضرت آیت الله مکارم
* تاجران و دانشآموخته راکفلر، مورد اعتماد آقای حجتیاند؟!
تأکید معظم له بر تعیین «دانشمندان مورد اعتماد و بیطرف» برای بررسی این «مسئله سرنوشتساز» نشان از عمق دید ایشان است. از سوی دیگر سیاست «یک بام و دو هوا»ی وزیر جهادکشاورزی درباره تراریختهها و سیاست «نه تأیید و نه رد» سبب شکلگیری جریانهای ارزیاب در وزارت جهادکشاورزی شده که بهشدت زیر سؤال هستند؛ استفاده از «تاجرانی که خود ذینفع هستند» و همچنین حضور افراد مؤثری از این جریان که ذیل «بنیاد صهیونیستی راکفلر» درس خوانده و ارتباطات تأمل برانگیزی با صهیونیستهای بینالمللی دارند، در«کمیته صدور مجوز محصولات تراریخته» وزارت جهاد کشاورزی بسیار جای تأمل است.
وزیر اسبق جهادکشاورزی در زمینه ارتباط راکفلر با تولید تراریختهها تصریح کرد:«بزرگترین کارتل تولید محصولات تراریخته دنیا (راکفلر) یک کارتل اقتصادی صهیونیستی است».
* چه کسانی در این کمیته حضور دارند؟
اگرچه محمود حجتی، و معاونان او بارها تصریح کردهاند که درمورد تراریخته کار خاصی انجام ندادهاند، اما درحقیقت کمیتهای در این زمینه تشکیل شده و کار صدور مجوز را به نفع مطامع افراد خاص پیگیری میکند. برخی از افراد عضو این کمیته سوابق خاصی در ارتباط با «صهیونیستهای مارکدار بینالمللی» دارند و برخی نیز صاحب شرکتهای تجاری در زمینه تراریخته هستند. برای نمونه به سوابق دو نفر از اعضاء این کمیته اشاره میکنیم.
نفر اول) بهزاد قرهیاضی
او به عنوان رئیس مرجع ملی ایمنی زیستی در این کمیته حضور دارد. سوابق ارتباطات او با راکفلر پیش از این به تفصیل رسانهای شد.{برای مثال اینجا را ببینید} اما بخشی از علامت سؤالهای این «تاجر دانش آموخته راکفلر» را بررسی میکنیم.
پیش از این از تلاش برای نفوذ جریانهای بینالمللی منتسب به صهیونیستها در برخی مراکز تصمیمساز عرصه زیستفناوری خبر داده شده بود. این تصمیمسازان بر بسیاری از گلوگاههای تصمیمگیر کشور نفوذ دارند. طی پژوهشی در این رابطه اسناد قابل توجهی بهدست آورده است. انتشار بخشی از این اسناد در گروی ملاحظات امنیت ملی است؛ لکن برخی موارد بهزودی منتشر خواهد شد. پروژه خاص جریان وابسته به این کمپانیهای چندملیتی در ایران، شامل «ورود بیمحابا و بدون سنجش ریسک محصولات دستکاری ژنتیک به سفره مردم ایران» است، برای نمونه اسناد اهدای سه مدال - از سه مدال - طلای کشاورزی ایران به سه صهیونیست منتشر شد.
قرهیاضی نیز حدود سه دهه قبل با حمایت عیسی کلانتری، وزیر کشاورزی وقت، برای آموزش بیوتکنولوژی به «فیلیپین» و به مؤسسهای متعلق به بنیاد راکفلر، فرستاده شد. سپس دانشنامه دکترای خود را آشکارا با تأمین مالی این بنیاد تدوین کرد. سپس با دریافت سازواره ژنی نوعی برنج از این بنیاد ــ که مقاومت گیاه به آفت را افزایش میدهد ــ و ورود آن به انواع بومی، مدعی تولید برنج تراریخته جدید در ایران شد!! (این سازواره ژنی توسط بنیاد راکفلر ثبت پتنت شده و درصورت رهاسازی و مصرف عمومی این محصول و همچنین پیوستن ایران به WTO کشور ایران ناچار به پرداخت غرامتی تأسفبارتر از «کرسنت» خواهد بود).
قرهیاضی جوان پس از بازگشت به ایران با معاضدت سیاسی عیسی کلانتری و محمدباقر نوبخت مدارج ترقی سیاسی را یکی پس از دیگری طی کرد. ارتباط او با کلانتری طی سه دهه گذشته آنچنان نزدیک است که برخی کلانتری را «دایی» قرهیاضی میدانند! با روی کار آمدن دولت نهم و در دوران وزارت محمدرضا اسکندری، این جریان و وابستگان به او به محاق رفته و بایکوت شدند؛ امری که البته در دولت دهم تکرار نشد. در این مدت قرهیاضی در مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و ذیل محمدباقر نوبخت مشغول به فعالیت بود. قرهیاضی طی این سالها سودای نمایندگی مجلس و همچنین وزارت را هم در سر میپروراند. او مسئول کارگروه کشاورزی ستاد میرحسین موسوی بود. مقرر شده بود درصورت پیروزی میرحسین در انتخابات، وزیر جهاد کشاورزی شود؛ که تقدیر طور دیگری رقم خورد.
قرهیاضی از سال گذشته تاکنون با حکم وزیر جهاد کشاورزی، عضو «کمیته صدور مجوز برای رهاسازی محصولات تراریخته» نیز هست. همچنین وی با حکم محمدباقر نوبخت، مسئول تدوین بودجه «پژوهشی» کل کشور در سازمان مدیریت و برنامهریزی، است و بودجه مراکز مختلف «پژوهشی» کشور به تصمیمات جریان منتسب به او وابسته است، ضمن اینکه بخش دانش و فناوری برنامه ششم را او تدوین کرده است.
واکنش نوبخت به حکم مراجع؛ تنها چند ساعت پس از اعلام نظر ایشان
این بیحرمتی سبب شد نوبخت از مجلس تذکر بگیرد؛ چرا باید نوبخت برای «دانشآموخته راکفلر» تا این اندازه هزینه کند؟
پیش از این بخش کوچکی از انبوه اسناد ارتباط قرهیاضی با نهادها و افراد در بنیاد راکفلر منتشر شد که هرگز تکذیب نشد. بخش اعظم این اسناد توسط مراجع ذیصلاح در دست بررسی است و بخشهایی بهزودی رسانهای خواهد شد. تصویر پایان نامه او و تشکرش از بنیاد راکفلر را ببینید.
* آیا موضوع فقط یک دانشنامه است؟
اما موضوع ارتباط قرهیاضی و جریان مورد نظر با بنیاد راکفلر به حمایت مالی از یک دانشنامه ساده ختم نمیشود؛ ذیلاً خواهید دید که قرهیاضی را میتوان «دانشآموخته راکفلر در زمینه دستکاری ژنتیکی» دانست. وی به فیلیپین فرستاده شد و در سالهای ابتدایی دهه 70 شمسی در «مؤسسه بینالمللی تحقیقات برنج» (IRRI) در «لوسبانوس فیلیپین» فنون دستکاری ژنتیک را آموزش دید. تصویر زیر در CV او بهاذعان خودش قابل رؤیت است.
جالب است بدانید این مؤسسه بینالمللی، حدود نیم قرن پیش توسط بنیاد راکفلر و با مشارکت بنیاد فورد، برای آموزش نخبگان علمی کشورها و صدور فناوریهای خاص از جمله دستکاری ژنتیک به آن کشورها تأسیس شده است.
مراجعه به صفحه روزشمار «ایری» بهروشنی مالکیت بنیاد راکفلر بر این مؤسسه را نشان میدهد. در این تاریخچه، درباره تأسیس این مؤسسه میخوانیم:
«نمایندگان بنیادهای راکفلر و فورد در مورد امکانسنجی ایجاد IRRI و محل احتمالی آن در دانشگاه کالج فیلیپین کشاورزی، و قابلیت توسعه و تبدیل شدن آن به دانشگاه فیلیپین در لوسبانوس بحث کردند».
این تاریخچه در تاریخ 15 نوامبر 2013 به حواشی بازدید «برجستهترین فرد خانواده راکفلر» از این مؤسسه میپردازد. در این تاریخچه میخوانیم:
«دیوید راکفلر جونیور، ملوان آمریکایی، خیّر، و شرکتکننده فعال مسائل غیرانتفاعی و زیستمحیطی، از مؤسسه بازدید کرد. او عضو برجسته نسل چهارم راکفلرها موسوم به «عموزاده»هاست. ایری بهعنوان یکی از موفقیتهای بزرگ بنیاد راکفلر درنظر گرفته میشود».
دیوید جونیور راکفلر که از «ایری» بهعنوان یکی از بزرگترین افتخارات راکفلر نام میبرد
*فعالیتهای تجاری قره یاضی
قرهیاضی از سالها پیش تاکنون به فعالیتهای گسترده تجاری نیز مشغول است. در این زمینه پیش از این تصویر شرکتهای متعدد قرهیاضی نیز منتشر شد؛ حتی دیدیم که یکی از «شرکتهای تجاری قرهیاضی و شرکا»با «آدرس قانونی پژوهشگاه ژنتیک!!» به فعالیتهای تجاری پرداخته است. تعدادی از شرکتهای متعدد قرهیاضی از این قرار است:
الف) شرکت زیستفناوران پردیس
ب) شرکت زیستسامانه غرب آسیا
ج) شرکت زیستگوهر نامدار پژواک
د) شرکت زیستفناور گستران رازی
ه) شرکت زیستپژوهان نانو پارس
تصویر اختصاص بودجه پژوهشی به تعدادی شرکت خاص با اعضای تکراری
همچنین قره یاضی ارتباطات بینالمللی گسترده ای با شبکه دانش آموختگان راکفلر دارد. برای نمونه عکس او با یوسف ظفر، همکار پاکستانی راکفلرها در بحت تراریخته در زیر آمده است.
نفر دوم) نیراعظم خوش خلق سیما
وی مسئول پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی است. گذشته از برخی فعالیتهای تجاری او که در اسناد بالا نیز منعکس است، از تمامی سوابق او تنها به این نکته اشاره می کنیم که او سال 93 از یکی از بارزترین صهیونیستهای امریکایی برای حضور در ایران دعوت کرد و پذیرای او شد. «کنث. مک. ک» عضو شرایعالی امنیتی ملی امریکا، رفیق 50 ساله هنری کیسینجر (صهیونیست بزرگ امریکایی) و یکی از مقامات دارای حکم از بنیاد راکفلر است. طرفه اینکه خود «کنث» از این دعوت و سفر ابراز شگفتی میکند. اسناد مرتبط با این سفر در دست بررسی است و بخش مختصری از آن به زودی رسانهای خواهد شد.
کارنامه وزارت جهادکشاورزی در دوره محمود حجتی در بسیاری از عرصهها قابل دفاع و شایسته تقدیر است؛ از جمله خودکفایی دوباره گندم در دوره ایشان و توجه ویژه به سیاستهای اقتصاد مقاومتی از بارزترین و درخشانترین نقاط قوت دوران وزارت ایشان محسوب میشود. اما برخورد دوگانه و مماشات با بحث محصولات تراریخته سبب شکلگیری و نفوذ جریانهای وابسته به صهیونیستهای بارز بینالمللی در این وزارتخانه شده است. به نظر میرسد اعلام نظر قطعی وزیر جهادکشاورزی و برائت او از این جریان بتواند نقاط مبهم بسیاری را آشکار کند. اما بیم آن میرود که وی نیز مانند محمدباقر نوبخت تحت تأثیر این جریانات، از آبروی سیاسی خود مایه بگذارد، و افشای اسناد مرتبط با این جریان، روند جاری یکی از بهترین وزارتخانههای دولت یازدهم را دچار اختلال نماید.