حسینیه مشرق- میدان خراسان تهران از دیرباز و از زمانی که مرحوم طیب حاج رضایی در همین حوالی تکیه و دسته داشت به نوعی محوریت هیاتهای بزرگ و اسمی تهران را داشته است. اکنون نیز سه هیات بزرگ تهران در نزدیک این میدان با فواصل کمتر از صد متر از یکدیگر قرار دارند. هیات مکتب الزهرای محمدرضا طاهری یکی از این هیاتهاست که مراسمش را در محل حسینیه پیروان حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) برگزار میکند. روبهروی هیات مکتب الزهرا، هیات موج الحسین حسین سازور و چند متر پایینتر از آن، هیاتالرضای عبدالرضا هلالی قرار دارد. این سؤال همیشه مطرح بوده است که چرا باید این سه هیات بزرگ در یک محل و با فواصل بسیار نزدیک از یکدیگر باشند و در محلههای دیگر تا فواصل طولانی از هیاتهای بزرگ خبری نباشد؟ پاسخ این سؤال را باید در همان قدمت اینگونه مراسم در این محله قدیمی و سنتی دانست که حتی هماینک با وجود این سه هیات بزرگ و کلی هیات خانوادگی دیگر، هیات الرضای عبدالرضا هلالی در ماه محرم با کمبود فضا روبهرو میشود و باید مراسم را به سالن کشتی هفتمتیر منتقل کند. هیچ شبی هم نیست که بیرون از حسینیه پیروان حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه)، موکتهایی را برای عزاداران بیرون مانده از صحن داخلی حسینیه پهن نکرده باشند.
محمدرضا طاهری بچه مثبت مداحان
در مسیر رفتن به سمت حسینیه پیروان حضرت مهدی(عجلالله تعالی فرجه)، تیپهای گوناگون، با ظواهر گوناگونی را میبینیم و علاوه بر آنها خانوادههای بسیاری را هم میبینیم که پیاده، همراه بچهها از بلوار قیام به سمت میدان خراسان در حرکت هستند. همراه من که خودش از بچگی ساکن این محله بوده و به قول خودش با روضههای حاج محمدرضا بزرگ شده است، میگوید: مقصد بیشتر کسانی که خانوادگی یا به همراه فامیل و دوست و آشنا به هیات میآیند، هیات محمدرضا طاهری است. خلقیات نیکوی حاج محمد و تعهد بسیار در انتخاب اشعار و سبکهای مناسب شأن امام حسین (علیه السلام) و این ایام، به خانوادهها این اطمینان را داده است که با آسودگی خیال، حتی اگر خودشان هم نباشند، بچههایشان را روانه این هیات کنند. نداشتن حاشیه نیز از جنبههای مثبت این مداح مشهور و قدیمی است که به این باورکمک کرده است. به باور همراهم، حاج محمدرضا، بچه مثبت مداحان است و هیاتش هم هیات خانوادگی.
در بدو ورود با لیوانهای آب پذیرایی میشویم. پشت یکی از ستونها جایی کز میکنم، طوری که از لابلای جمعیت یک قاب مربع برای دیدن منبر برای من باز شده است. چشمم به پارچه بزرگ و سیاهی است که پشت منبر است. «حسین منی و انا من حسین» به رنگ خون در مرکزیت به تصویر کشیده شده است. وقتی چشمهای آدمی پر از اشک میشود رنگ لاجوردی حاشیهاش جان میدهد به حدیث. نام افراد بنی هاشم خانه به خانه دور حدیث نوشته شدهاند. انگار میخواهند به ما بگویند هر کس با حسین است مشمول حدیث پیامبر است.
دست بوسی مادر قبل از هر مراسم
شروع مراسم عزاداری با اقامه نماز مغرب و عشاء یکی از حرکتهای قشنگ و فرهنگساز هیات مکتب الزهراست که چندسالی است بانیان هیات بر اجرای آن اصرار دارند. مراسم با سخنرانی دکتر حشمت الله قنبری آغاز شد. آقای محمدرضا طاهری بر خلاف بسیاری از مداحان که فقط وقتی نوبت مداحیشان میرسد وارد جلسه میشوند خودش از ابتدا تا انتهای سخنرانی را گوش میدهد تا این فرهنگ را جا بیندازد که اهمیت گوش دادن به سخنرانیها کمتر از مراسم سینهزنی و گریه کردن نیست. در این هیات قسمتی از طبقه پایین حسینیه را به صورت جداگانه برای عزاداری خانمها در نظر گرفتهاند. حضور خانوادهها در هیات محمدرضا طاهری نشانه توجه این مداح متعهد به اخلاقیات است. شنیدهایم که حاج طاهری آدابی دارد برای آمدن به هیات. آدابی که با وجود مشغلههایش فراموش نمیشود. حاج محمدرضا همیشه قبل از آمدن به هیات، به دست بوسی مادر میرود و او را با خود میآورد.
تلاقی قدیم و جدید در نوحههای حاج محمدرضا
در چند سال اخیر که سبکهای مداحی تغییرات عمده کردهاند و در تمام دستگاهها و گوشههای سنتی موسیقی ایرانی، حتی بی تناسب، اجرا میشوند محمدرضا طاهری یکی از معدود مداحانی است که در عین نوآوری سبکی همچنان به سبکهای سنتی پایبند است. جالبی ماجرا این است که خود محمدرضا طاهری یکی از نخستین کسانی است که با تغییراتی، سبکهای جدید را وارد مداحی کردهاند. با این تفاوت که سبکهای جدید و نوآوری اجرایی طاهری همیشه به همراه استفاده از سبکهای سنتی و به نوعی ادامهدهنده همان قبلیهاست. توجه به مضامین و مفاهیم شعرهای خوانده شده نیز وجه غالبی در اجراهای محمدرضا طاهری است.
معضلی که در سبکهای جدید و در نزد بعضی مداحان جوان بعضاً نادیده گرفته میشود و مخاطب فقط با ریتم نوحه سینهزنی میکند و اساساً متوجه متن نوحهها نمیشود. ضمن اینکه سبک نوحههای طاهری نقطه تلاقی سلیقه آدمهای سنتی و جوانان امروزی است.
از همین رو این هیات جزو معدود هیاتهایی است که حضور همه سنین را در آن میشود دید. هم نوجوانانی را میبینید که مشخص است گروهی دوست همسن و سال هستند که این هیات را برای عزاداری انتخاب کردهاند تا پیرمردانی که چند سالی است کمتر هیاتی برای پاسخدهی به سلیقه سنتی آنها مانده است. رابطه خوب و صمیمی پدر و پسر و همچنین احترام فوق العادهای که حاج محمدرضا به مادرش دارد، انگار به برکت این ماه به مستعمین هم سرایت کرده است و فضای هیات را به شدت خانوادگی و عاطفی کرده است.
روضه پدر و شور پسر
البته ناگفته نماند که حضور نوجوانان و جوانان در هیات مکتب الزهرا، علاوه بر محبوبیت و خوشصدایی خود محمدرضا طاهری دلیل دیگری هم دارد. چندسالی است که حسین، پسر بزرگ آقای طاهری هم وارد جرگه مداحان شده است و بعد از روضه و زمینه واحد که توسط پدر، خوانده میشود با بوسیدن دست پدر میکروفن را میگیرد و با اجرای مداحی شور، شوری به مجلس میدهد. جوانان مخاطبان اصلی این قسمت از مراسم هستند و میانداری آن نیز اغلب بر عهده بعضی از دوستان خود حسین طاهری است. حسین با وجودیکه خودش حسینیه مستقلی در خیابان هفده شهریور دارد به احترام پدر، کل دهه اول محرم را در هیات پدر حضور دارد و اجرای قسمت شور عزاداری را بر عهده میگیرد.
همین اجرای شور در حضور پدر باعث شده است که مانند بعضی از مداحان جوان، هر سَبکِ سبُک و بعضاً نامتناسب با حرمت امام حسین(علیه السلام) را اجرا نکند. میگویند با وجود اصرار اطرافیان و دوستان، پدر، اجازه مداحی را در سنین نوجوانی به حسین نمیدهد. چون معتقد بود اجراهای حرفهای در آن سنین باعث خرابی گلو و صدا میشود. عمل حسین به توصیه پدر باعث شد که در وقت درستش به جمع مداحان بپیوندد و الان بابت این اتفاق، هم بسیار راضی و خوشحال است و هم سپاسگزار پدر. از مجلس که بیرون میزنی بدنت گرم از سینه زنی است و نسیمهای شب، لرزهای به تنت میاندازد. انگار میدانند که فقط چای است که عیش هیات را تکمیل میکند. عدهای چایریز امام حسین (ع) لقب گرفتهاند و لیوان به لیوان را به نیتی پر میکنند. کیسههای کفش مرتب، پر و خالی میشوند و معلوم نیست تا آخر این 10 شب، کفش چه تعداد عزادار در آنها جای میگیرند.
*صبح نو