به گزارش مشرق، سئوال این است که فلسفه عزاداری برای امام حسین(ع) چیست و شکل آن تا چه اندازه پشتوانه عقلی و نقلی دارد؟
و اما پاسخ به این سئوال:
فلسفه عزاداری
مسئله گریه و عزاداری بر حضرت سیدالشهدا(ع) از افضل قربات است و دلایل سازنده و تربیتی متعددی دارد از جمله:
1. توجه به هدف قیام امام حسین که همانا احیای ارزشهای دینی و جلوگیری از انحراف بود.
2. زنده داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی.
3. الهام بخش روح انقلابی و ستم ستیزی.
4. پیوند عمیق عاطفی بین امت و الگوهای راستین.
5. اقامه مجالس دینی در سطح وسیع و آشنا شدن تودههای مردم با معارف دینی.
6. پالایش روح وتزکیه نفس.
7. اعلام وفاداری نسبت به مظلوم و مخالفت با ظالم و...
اصل و شکل عزاداری
اما اصل عزاداری و سوگواری از خود اهل بیت(ع) شروع میشود ولی چگونگی آن تا حدود زیادی با شیوههای قومی و ملی عجین شده است و این آمیزش تا زمانی که مشتمل بر خلاف شرع نباشد اشکالی ندارد.
اما صورت عزاداری به شکل معین مثلاً در قالب سینهزنی و زنجیرزنی و... به نحوه مستقیم ریشهروایی ندارد و گویا شکل برپایی مراسم عزاداری، به خود مردم واگذار شده است تا با انطباق اصول کلی دین و راهنمایی ائمه اطهار(ع) و بزرگان دین با عرف محلی، تکریم و تجلیل شایسته از ائمه معصومین(ع) بجا آورند، و راه افتادن دستههای سینه زنی از زمان آل بویه در میان شیعیان رایج گردید. در عصر صفوی نیز دستههای سینهزنی همراه با خواندن اشعار با آهنگ یک نواخت- که در سوگ امام حسین(ع) سروده شده بود- در کوچهها و خیابان میگشتند. در این عصر برای افزایش هیجان مردم و هر چه شکوهمندتر شدن دستههای عزاداری، نواختن طبل و کوبیدن سنج معمول گردید و ادوات جنگی- که در میدان رزم کاربرد داشت- به این گونه مجالس راه یافت. شیپورزنی، علم گردانی، حرکت دادن کتل، مورد استفاده سوگواران قرار گرفت (فلسفه شهادت و عزاداری امام حسین، سید عبدالحسین شرفالدین)
عزاداری ائمه(ع)
داستان گریه و عزاداری پس از شهادت حضرت امام حسین(ع) از سوی امامان(ع) داستان دامنهداری است که در اینجا به مواردی اشاره میشود:
1. امام چهارم(ع) که خود در کربلا شاهد مصائب دردناک حسین(ع) و یاران فداکار او بود و 23 سال داشت، پس از آن واقعه سوزناک تا زمانی که در قید حیات بودند یعنی مدت 34 سال طبق برخی روایات برای پدر و عزیزان خویش گریه و سوگواری میکرد، (بحارالانوار، ج 46، ص 108 و 109).
گریههای امام سجاد(ع) در سختترین شرایط علاوهبر جنبه عاطفی، یکی از راههای مهم مبارزه و افشاگری بود.
2. امام صادق(ع) به ابوهارون مکفوف دستور میدهد مرثیه بسراید و آنگاه که وی مرثیه خود را میخواند مشاهده مینماید امام(ع) سخت گریه میکند متوجه میشود از صدای گریه امام صادق(ع) زنانی که پشت پرده حضور داشتهاند صدای خود را به گریه و شیون بلند کردند، (کاملالزیارات، این قولویه، نقل از ره توشه راهیان نور، ویژه محرم 1376)
3. امام رضا(ع) دعبل خزایی شاعر را در ایام سوگواری حضرت حسین(ع) به حضور میپذیرد به او عنوان یاری دهنده اهل بیت، خوشآمد میگوید و از وی میخواهد در روزهای غم و اندوه اهلبیت؛ یعنی عاشورا در مورد مصایب جد خویش اباعبدالله(ع) مرثیه بسراید، (بحارالانوار، ج 45، ص 257).
در مورد سینهزنی نیز برخی از منابع تاریخی نشان میدهد که وقتی بنیهاشم برای اولین بار از مدینه به کربلا آمده و با کاروان اسراء در آن مکان برخورد نمودند به رسم عزاداری زنانشان دست به سینه میزدند.
سید بن طاوس مینویسد: هنگامی که زنان و فرزندان حسین از شام برگشتند و به عراق رسیدند به راهنما گفتند: ما را از طریق کربلا ببر. وقتی به موضع قتلگاه رسیدند جابر بن عبدالله انصاری را با گروهی از بنی هاشم و مردی از آل رسولالله یافتند که برای زیارت امام حسین(علیهالسلام) وارد شده بودند. همه در یک وقت وارد شدند و با یکدیگر شروع به گریه و حزن کردند و لطمه به صورت زدند. ماتمی بپا کردند که فوقالعاده دلخراش و جگرسوز بود. زنان آن دیار نیز به ایشان پیوستند و عموماً چند روزی عزاداری کردند.
انسان به هنگام مصیبت دیدن عکسالعملهای متفاوتی را از خود نشان میدهد که یکی از آنان زدن بر سر، صورت و سینه است. این عمل از گذشتههای بسیار دور در میان سایر ملل و اقوام بشر رایج بوده است. در واقعه عاشورا نیز زنان و فرزندان بر جای مانده از سیدالشهدا (و پس از آنان سایر شیعیان) با دیدن بدنهای غرقه به خون آنان به سر و صورت و سینه خویش میزدند لذا این عمل نه تنها امری است متداول بین سایر ابناء بشر بلکه این گونه خاص به سینهزدن در عصر حاضر تبدیل به سمبلی برای عزاداری سیدالشهدا شده است.