با وجود این سابقه، ادبیات این حوزه برای گروه سنی کودک و نوجوان پس از انقلاب رشد چشمگیر داشته و مسیر جدیدتری را پیمود؛ رشدی که عمدتاً متأثر از فضای دینی حاکم بر جامعه بوده و پیروزی انقلاب و وقوع جنگ تحمیلی نیز بر آن را بیش از پیش کرد. حال بعد از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی، به نظر میرسد ادبیات دینی کودک و نوجوان امروز مسیر رشد و دوران طلایی خود را نمیگذراند و به جای اینکه رونقی بیش از پیش داشته باشد، در چنبره موضوعات مختلف، گرفتار حواشی و آسیبهای متعددی شده که از جمله این موارد میتوان به ضعف در تألیفات اشاره کرد. هرچند این سستی و کاستی عمدتاً در تمامی حوزههای ادبیات کودک و نوجوان(آثار تألیفی) دیده میشود، اما انتظار اولیه بر این است که کتابهای دینی استوارتر و یا به عبارتی، استخواندار منتشر شود.
محمود پوروهاب، از جمله نویسندگان کودک و نوجوان است که آثار متعددی در زمینه کتابهای دینی کودک و نوجوان منتشر کرده است. او معتقد است وضعیت فعلی نشر کشور به صورتی است که ناشران معمولاً کمتر به سراغ کتابهای خوب میروند. ناشران معمولاً قبول نمیکنند که کتاب تألیفی در حوزه شعر و داستان منتشر کنند. یکی از ضعفهایی که این روزها و اخیراً در ادبیات کودک و نوجوان ورود کرده، تمایل ناشران به چاپ کتابهای دینی است. این رویکرد معمولاً در میان ناشران دولتی و سازمانها بیشتر دیده میشوند.
برخی از کارهای مذهبی، به ضد مذهب تبدیل میشوند
پوروهاب ادامه میدهد: معمولاً این نهادها به نویسندگان سفارش دینینویسی میدهند و با نگاه تجاری که به این قضیه دارند، سعی دارند کار مذهبی بیشتر چاپ کنند؛ از این رو کمتر به ژانرهای دیگر میپردازد. به همین دلیل چند وقتی است که اقبال به کتابهایی که با موضوعات آزاد در حوزه کودک و نوجوان نوشته شدهاند، کمتر شده است.
وی با بیان اینکه نهادهای دولتی تلاش دارند تا با چاپ متعدد این دسته از آثار وجهه خوبی برای خود رقم بزنند، میافزاید: خروار خروار کار مذهبی دارد منتشر میشود و بیم آن میرود که این کارهای به اصطلاح مذهبی، خود عامل ضد مذهبی شوند؛ چرا که سفارشنویسی از کیفیت کار میکاهد و این نوع نگاه تجاری در نهایت به ضرر آثار دینی است که با جان و علاقه نویسنده نوشته شدهاند. گاه به دلیل شتابزدگی و مسلط نبودن نویسندگان، ضعفهای محتوایی نیز در این دسته از کارها دیده میشود.
به اعتقاد این شاعر کودک و نوجوان؛ در حال حاضر این ناشران هستند که بازار کتاب کودک و نوجوان را تحت تأثیر خود قرار دادهاند و ما در آینده نزدیک شاهد ایجاد خلأهای اساسی در عرصه ادبیات کودک و نوجوان و ژانرهای متنوع آن خواهیم بود.
از سوی دیگر، برخی دیگر از نویسندگان و شاعران بر این باورند که نوشتن درباره مسائل مذهبی در ادبیات کودک و نوجوان در سالهای اخیر، با سادهنویسی داستانهای قرآنی و زندگی ائمه اطهار(ع) یکسان پنداشته شده است. ناشران بدون توجه به نیاز ایجاد خلاقیت و نوآوری در این عرصه به منظور جذب مخاطب کودک و نوجوان، دست به انتشار کار با این تم برای رسیدن به سود بیشتر میزند. ظاهراً بازگشت سرمایه در این زمینه عموماً قطعی است و همین، مایه انگیزه برای چاپ آثار متعدد، بیتوجه به محتوا و فحوای کلام کتاب شده است.
تجارت با حذف خلاقیت
کامران شرفشاهی، از جمله شاعرانی است که در زمینه شعر نوجوان فعالیت دارد. او در این رابطه میگوید: نباید حضور در این قلمرو و سرودن برای کودکان و نوجوانان را سهل و آسان پنداشت؛ بالعکس این حوزه نیز دارای ظرایف و دقایق خاص خود است و شاعر میبایست با کلامی بسیاری ساده و روان و متناسب با گروههای سنی، مضامین و مفاهیم مورد نظر خود را ارائه کند. به این لحاظ بسیاری از شاعران از ورود به این عرصه خودداری میکنند و توانایی حضور در این عرصه را در خود نمییابند. در این میان، برخی از شاعران اعتنای چندانی به دشواریهای موجود در این عرصه ندارند و اصرار دارند که حتماً در این زمینه طبعآزمایی کنند. در آثار این شاعران واژههای ثقیل و بیان مفاهیم سنگین برای سنین کودکان و نوجوانان احساس میشود و معمولاً چنین توجیه میکنند که نباید کودکان و نوجوانان را دست کم گرفت.
شرفشاهی به ضعف محتوا در برخی از این آثار اشاره میکند و میافزاید: برخی از شاعران کودک و نوجوان زحمت مطالعه تاریخ اسلام و سیره گفتار خاندان پاک وحی را به خود نمیدهند و شعرهایشان معمولاً کلیگوییهایی است که چندان نکته آموزندهای به کودک و نوجوان منتقل نمیکند.
بازار کتاب در قرق کتابهای زرد مذهبی
او نبود «خلاقیت» را یکی از ضعفهای موجود در این دسته از آثار میداند و ادامه میدهد: موضوع خلاقیت و نوآوری مسئله بسیار مهم و حساسی است. نمیتوان توقع داشت که تمامی شاعران و نویسندگان با خلاقیت در این عرصه حضور داشته باشند؛ کما اینکه در سالهای پس از انقلاب یک جریان تجاری و سفارشنویسی نیز به راه افتاده است که اگرچه بخشی از این جریان با نیت حمایت از شاعران و نویسندگان این حوزه و خلق آثار تازه و افزونتر در این زمینه شکل گرفت، اما بخش دیگری با نیت کاسبکارانه و سوء استفاده از فضای مذهبی و اعتقادات و باورهای مردم شکل گرفت که این جریان به لحاظ سرمایهگذاریهای گسترده بخش اعظمی از بازار تولیدات کتاب و محصولات فرهنگی را اشباع کرد و با اشغال ویترینهای کتابفروشیها جا را برای دیده شدن آثار خوب و ارزنده تنگ کرد.
نبود نظارت دقیق از سوی مسئولان امر، راه را برای آثار ضعیف باز و عرصه را برای کتابهای خوب تنگ کرده است. در این آشفتهبازار انتخاب نیز برای خانوادهها دشوارتر میشود. اگر در گذشته تنها چند کتاب گزینه اصلی انتخاب بودند، امروز گزینههای متعددی پیش روی خانوادههاست که با رنگ و لعاب خاص سعی در فروش بیشتر دارند.