سرویس فرهنگ و هنر مشرق - نام «جنگیر» آنقدر برای تماشاگران سینما و تلویزیون جذابیت دارد که بتوان براساس آن، مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی زیادی تولید کرد. به همین دلیل است که شبکه فاکس، یک مجموعه تلویزیونی ترسناک را آماده پخش کرده است.
خالق مجموعه جان اسلیتر است که تا به حال، چند فیلمنامه مهم برای فیلمهای سینمایی نوشته است. فصل اول جنگیر در حالی روی آنتن میرود که پیشتولید فصل دوم آن هم آغاز شده است. برای تولید فصل اول، رقمی حدود نه میلیون دلار خرج شده است. کل صحنههای جنگیر در شیکاگو فیلمبرداری شده و به ضرورت داستان آن، اکثر لوکیشنهای مجموعه فضاهای داخلی و بسته هستند.
طول زمانی هر اپیزود هم بین 45 تا 60 دقیقه است. فیلمنامه اقتباسی مجموعه با نگاهی به نوول پرسروصدا و پرخواننده ویلیام پیتر بلاتی به همین نام نوشته شده و ارتباطی به نسخه سینمایی آن ندارد. صنعت سینما سال 1973 فیلمی سینمایی براساس این داستان تهیه کرد. ویلیام فرید کین کارگردان و الن برستین، مکس فون سیدو و لیندا بلر بازیگران اصلی آن بودند. این فیلم که حالا یکی از شاهکارهای کلاسیک تاریخ سینما لقب گرفته، با هزینه تولید 12 میلیون دلاری خود موفق به فروش جهانی (هم آمریکا و هم بقیه کشورهای دنیا) 403 میلیون دلاری شد. سهم آمریکای شمالی از این رقم، چیزی حدود 232 میلیون دلار بوده است.
دو نقش اصلی مجموعه تلویزیونی جنگیر را جنیا دیویس، بازیگر سرشناس و 60 ساله سینما و آلفونسو هررا بازی میکنند. دیویس در داستان مجموعه مادر تنها و بختبرگشتهای به نام آنجلا رانس است که متوجه میشود روحی خبیث در وجود دخترش کیسی (هانا کاسولکا) لانه کرده است. او پس از تلاشهای ناکام زیادی که میکند، به یک کشیش جوان به نام پدر تامس اورتگا متوسل میشود. هررا نقش این کشیش لاتینیتبار را در مجموعه به عهده دارد.
بن رانیلز هم در نقش پدر مارکوس کین، نقش مهمی در ماجراهای داستان دارد. جان اسلیتر فیلمنامه اپیزود اول مجموعه را (که در صنعت تلویزیون از آن به عنوان اپیزود آزمایشی اسم میبرند) ژانویه 2016 نوشت و بلافاصله آن را جلوی دوربین برد. در زمان تولید از آن به عنوان «یک تریلر روانکاوانه» اسم برده شد که دو آدم کاملا متفاوت (منظور دو کشیش داستان است) را وارد زندگی خانوادهای میکند که درگیر ارواح و اشباح شیطانی هستند. به گفته سازندگان مجموعه، کاراکترهای محوری داستان در طول ماجرا با یک شیطان واقعی روبهرو میشوند.
نمایش اپیزود آزمایشی جنگیر با استقبال گرم و موافق هر دو گروه تماشاگران و منتقدان تلویزیونی همراه شد. این استقبال، شبکه فوکس را مطمئن کرد که تولید فصل دوم مجموعه هم کاری درست است. منتقد راتن تومیتوز امتیازی 75 درصدی (از صددرصد) به مجموعه داد و نوشت: «البته این مجموعه نمیتواند به مواد منبع کلاسیک خود نزدیک شود، اما هنوز میتواند تماشاگرانش را بترساند و جلوههای ویژه قابل ذکر و والایی دارد.»
این در حالی است که رسانههای گروهی مینویسند در ابتدا قرار بود پروژه جنگیر، تولید نسخه جدید سینمایی باشد که به احیای داستان نسخه اصلی (محصول سال 1973) میپردازد، اما زمانی که بحث تولید آن جدی شد و کار به جلو رفت، اسلیتر احساس کرد یک مجموعه دنبالهدار تلویزیونی جواب بهتری میدهد تا یک فیلم سینمایی. تهیهکنندگان جنگیر از ابتدای بحث ساخت آن، قصد داشتند نقش کاراکتر مادر داستان را به جینا دیویس بدهند. این در حالی بود که آخرین کار مهم تلویزیونی این بازیگر به یک دهه قبل برمیگشت. به همین دلیل، منتقدان تلویزیونی شک داشتند او همکاری با این پروژه را قبول کند. خود دیویس میگوید: «یک دهه قبل نقش مدیر پرقدرت یک شرکت تجاری را در مجموعه پربیننده «مدیرمسئول» بازی کردم. با وجود استقبال بالای تماشاگران از آن، مسئولان شبکه ABC ادامه تولید و پخش آن را لغو کردند. این مساله بشدت مرا رنجاند و دوران سختی را از سرگذراندم. چرا باید فقط یک فصل از آن تولید شود؟ آن مجموعه را خیلی دوست داشتم. مطرحترین مجموعه تلویزیونی زمان خود بود. تجربه باشکوهی بود و بعد از آن، تصمیم گرفتم از تلویزیون دور بمانم. پیشنهادات زیادی را رد کردم. دلم نمیخواست دیگر به تلویزیون برگردم.»
دیویس دلیل قبول بازی در جنگیر تلویزیونی را، علاقهاش به ژانر ترس و وحشت میداند و اضافه میکند: «همیشه یکی از بزرگترین طرفداران فیلمها و مجموعههای ترسناک بودهام و میخواستم بازیگر آنها باشم. مطمئن باشید اگر داستان و فیلمنامههای خوب دیگری هم پیدا کنم، در آینده مرا در تعداد بیشتری فیلم و مجموعه در این ژانر خواهید دید. در سینما دو فیلم ترسناک «مگس» و «بیتل جویس» را در سالهای 1986 و 1988 بازی کردم، اما خیلی خوب میدانم که جنگیر یک مجموعه ترسناک معمولی نیست و تفاوتهای زیادی با کارهای مشابه دارد. برای تمام دوستداران ژانر ترس و وحشت، این فیلم و مجموعه معنی دیگری میدهد. به باور من، نسخه سینمایی آن ترسناکترین فیلمی است که تا به حال در تاریخ سینما تولید شده و میتوان گفت اولین فیلم ترسناک واقعی دنیای سینماست. وقتی مدیر برنامهام گفت مجموعه تلویزیونی جنگیر در دست تولید است و تو را برای بازی در آن انتخاب کردهاند، شگفتزده و خوشحال شدم. به خیلیها زنگ زدم و گفتم دارم در جنگیر بازی میکنم و واکنش همه آنها، توام با تحسین و شگفتی بود.»
این بازیگر هم مثل بقیه دستاندرکاران مجموعه تاکید میکند تماشاگران آن متوجه این نکته باشند که جنگیر نسخه احیا و دوبارهسازی فیلم سال 1973 نیست. به گفته او: «نسخه سینمایی قابل احترام است و همه روی این موضوع اتفاق نظر دارند. داستان مجموعه ما در همان دنیایی اتفاق میافتد که چهل سال قبل در داستان فیلم سینمایی آن رخ داد، اما داستان ما حال و هوایی امروزی و معاصر و چرخشهای متفاوتی را در دل خود دارد.»
جان اسلیتر قصد نداشت یک جنگیر تازه را برای رسانه تلویزیون خلق و تولید کند. با وجود موفقیت بالای مجموعه در بین تماشاگران و تولید فصل دوم آن، او صادقانه در اینباره حرف میزند که ساخت چنین مجموعهای در آخرین بخش فهرست کارهای در حال انجامش قرار داشته است!
با این حال، او در گفتوگویی با ورایتی، میگوید نسبت به موفقیت انتقادی آن خوشبین و امیدوار بوده است: «با این نیت کار تولید را شروع نکردیم که به احیای آن فیلم موفق کلاسیک بپردازیم. از خودم پرسیدم چگونه میتوان نسخه اورجینال را دوبارهسازی کرد؟ این نسخه کامل و بیعیب و نقص است و هیچ جایی برای کار دوباره نمیگذارد. با بسیاری از طرفداران فیلم صحبت کردم، همه آنها عقیده داشتند فکر دوبارهسازی آن، کاری احمقانه است. فکر نمیکنم کسی حاضر به انجام چنین کاری شود. نگاه ما به کتاب بلانتی، نگاهی متفاوت است. کاملا مشخص است که تو در مقام فیلمساز نمیتوانی همان قصه را دوباره تعریف کنی، بنابراین ما افسانه آن اتفاقی را که چهل سال قبل رخ داده بود، مورد استفاده قرار دادیم. باید زبان داستان را به امروز برگردانده و حال و هوای معاصر به آن میدادیم. گرچه محور و موضوع داستان یکی است، اما میتوان کاراکترهایی با روحیات و خلق و خوی امروزی به آن داد. به این ترتیب، داستان مجموعه ما بهصورت دنبالهای غیرمستقیم بر نسخه فیلم سینمایی سال 1973 در آمد. با این کار، ما هم هواداران قدیمی را با خود نگه داشته و همراه کردیم و هم هواداران تازهای برایش فراهم و پیدا کردیم.»
نسخه تازه تلویزیونی جنگیر برعکس نسخه سینمایی، دو کشیش را در داستان خود دارد؛ پدر توماس جوان و پدر مارکوس میانسال. با آن که پذیرش یک داستان فراطبیعی و جنگیری چندان ساده نیست و شاید کمتر کسی آن را باور کند، اما سازندگان مجموعه آن را در یک دنیای واقعی و معمولی به تصویر میکشند. فضاسازی کاملا رئالیستی است و در آن، هیچ اثری از حضور چیزهای غیرواقعی و تخیلی نیست. اسلیتر به این نکته اشاره میکند که تماشاگران تلویزیونی این نوع داستانهای ترسناک را خیلی دوست دارند و به همان اندازه، برنامهسازان قاب کوچک نسبت به تولید این نوع مجموعهها بیتفاوت و خنثی هستند. در حالی که بخش اعظم برنامههای تلویزیونی به ژانر اکشن پلیسی و کمدی خانوادگی اختصاص دارد، کمتر تهیهکننده و برنامهسازی سراغ ژانر ترس و وحشت میرود.
اسلیتر میگوید: «اولینبار فیلم جنگیر را 13 سالگی دیدم، عاشق و طرفدار فیلمهای ژانر وحشت بودم. درباره فیلم چیزهای زیادی شنیده بودم و پدر و مادرم مرا از دیدن آن منع میکردند. میتوانم بگویم ترسناکترین چیزی بود که به عمرم دیده بودم. سه شب از ترس خوابم نبرد! تولید فیلم و مجموعه در ژانر وحشت کار سادهای نیست. تماشاگران در هر دو رسانه عاقل و باهوش هستند و به راحتی گول نمیخورند. باید کاری قوی و قابل دفاع ارائه کنی تا رضایت خاطر آنها فراهم شود.
شاید به همین دلیل است که تهیهکنندگان تلویزیونی ترجیح میدهند به جای ساخت مجموعههای ترسناک، سراغ ژانرهای مطمئنی مثل اکشن یا کمدی بروند. به گزارش قاب کوچک، نگارش فیلمنامه مجموعههای ترسناک هم کار دشواری است و وقت زیادی میبرد. اگر کارگردان و تهیهکننده این مجموعهها عاشق کارشان نباشند و فقط بخواهند انجاموظیفه کنند، تولید کارهای ترسناک امکانپذیر نیست. پشت صحنه مجموعه ما هم مثل خود داستان، ترسناک و هولآور بود! مشکلات کار به قدری زیاد بود که بعضی وقتها میگفتیم قید ادامه کار را بزنیم و رهایش کنیم.»