آنچه در ادامه میآید ماحصل گفتگو با حجت الاسلام آقایی است.
*********
* مدل مطلوب ایفای نقش حاکمیت در ارتباط با اداره مساجد از نظر مقام معظم رهبری چگونه است؟
مقام معظم رهبری در مورد مساجد، بر این باور هستند که نمایندگان ایشان در مراکز استانها، با تشکیل مراکز رسیدگی به امور مساجد، در امر مدیریت " بر " مسجد ایفای نقش کرده و از مدیریت " در " مسجد با محوریت امام جماعت و حضور پررنگ مردم، به لحاظ معنوی و محتوایی، پشتیبانی و حمایت نمایند.
* تاکنون در چند استان مراکز رسیدگی به امور مساجد فعال شدهاند و وضعیت در استان تهران به چه شکل است؟
تاکنون در 11 استان، همچون: قم، قزوین، اصفهان، خوزستان، خراسان رضوی، خراسان شمالی، آذربایجان شرقی، سمنان، البرز و ... این مراکز شکل گرفته که از نظر سابقه و گستردگی عملیات، مثل هم نیستند و در برخی استانهای دیگر هم به تدریج تلاشهایی برای راهاندازی مراکز صورت گرفته است. البته ما در این زمینه سعی کردهایم تجربههای خود را در زمینه اداره امور مساجد، بسته به میل و مطالبه هر یک از این مراکز، در اختیار قرار دهیم.
در تهران که مقام معظم رهبری (دامت برکاته) امام جمعه هستند، این مرکز با حکم مستقیم معظمله تأسیس شده و با توجه به اینکه برخورداری از برخی امکانات و دسترسیها در تهران وجود دارد، تلاش کردهایم علاوه بر انجام مأموریتها و وظیفههای مترتب در ارتباط با مساجد استان، برای پیگیری مطالبات مساجد از دولت، نهادها و دستگاهها، ایفای نقش در سیاستگذاریهای کلان، اصلاح رویکرد نسبت به مسجد در حوزههای قانونگذاری و ارکان مسئول در تولید و تدوین اسناد بالادستی و بهویژه در عرصه فرهنگسازی و جریانسازی بهواسطه رسانهها، اقدامات جدی انجام دهیم تا خلأ وجود یک محور متمرکز مسجدی، برای نقشآفرینی در سطح ملی، تا حدودی جبران شود و بهعنوان نمونه میتوان به رایزنیهای مفصل مرکز در ارتباط با معافیت مساجد از پرداخت هزینههای سنگین انشعابات آب و برق و گاز مصرفی، با دولت و مجلس وقت اشاره کرد.
* یعنی مساجد از پرداخت هزینههای آب و برق و گاز مصرفی خود معافیت دارند؟
هرچند وزارتخانههای مربوطه و شرکتهای مجری قانون برای اعمال معافیتهای مساجد، مسیر پر فراز و نشیبی را طی کردهاند و گاهی هم تحت تأثیر اعمال سلایق، در اجرای مصوبه مجلس با مشکلات و تأخیرهایی مواجه بودهایم. لیکن در نهایت میتوان گفت که صرفنظر از برخی مصادیق قابل بررسی، اجمالاً این قانون برای انشعابات متعلق به اصل مسجد و نه رقبات مسجد، در حال اجراست.
* بر اساس صحبتهایی که داشتهاید منظور این است که مقام معظم رهبری به دنبال این هستند تا اداره مسجد مردمی شود؟
بله، نگاه ایشان این است که مساجد به صورت مردمی اداره شوند، بهعنوان نمونه، در مجلس گذشته طرحی تصویب شد که معاونت امور مساجد در سازمان اوقاف داشته باشیم که شورای نگهبان این طرح را رد و اعلام کرد که با منویات مقام معظم رهبری همخوانی ندارد.
در حقیقت، ضمن حفظ جایگاه هدایتی و نظارتی بر مساجد که سهم حاکمیت و از شئون ولیفقیه محسوب میشود و عمده مأموریت مراکز رسیدگی به امور مساجد، معطوف به این مأموریت مهم تلاش میکنند، هرگونه مداخله غیر ضروری در امور داخلی مساجد که موجب کاهش انگیزه مردم برای نقشآفرینی جدی در مساجد میشود و حتی دخالت دستگاهها در مسجد سازی بهگونهای که میان مردم و دولت و نظام موجب تواکل گردد و انگیزه متنی مؤمنین را برای قبول مسئولیت در این عرصه کمرنگ نماید، از نظر رهبر فرزانه انقلاب، غیرقابلقبول است.
* در حال حاضر هزینه ساخت مساجد از کجا تأمین میشود؟
عمدتاً مردمی است.
* یعنی کاملاً از طرف مردم تأمین میشود؟ بودجه خاصی ندارد؟
در تهران یا برخی کلانشهرها، دستگاههایی مثل شهرداری ورود پیدا کردهاند و مساجدی را ساختهاند اما در شهرستانها اینگونه نیست، در مساجد بین راهی نیز برخی دستگاهها بر اساس احکام قانون برنامه توسعه، کارهای محدودی انجام دادهاند و بالاخره اینکه قرارگاه سازندگی قرب کوثر، وابسته به سپاه نیز در برخی مناطق محروم اقدام به ساخت مسجد و خانه عالم نمودهاند، یا در شهرکهای نظامی وابسته به سپاه، وزارت دفاع و ارتش، مسجد سازی کردهاند، لیکن بنیه اصلی ساخت، فعالسازی و نگهداری مساجد در کشور، کماکان مردمی است.
لازم به ذکر است که در شهرها و شهرکهای جدید که شرکتهای عمران و تعاونیها ورود پیدا کردهاند و مسکن مهر هم از همین دست محسوب میشود، متولیان و مجریان، وظایف قانونی و شرعی برای ایجاد زیرساختهای مورد نیاز مردم در زمینههای مختلف داشتهاند و پیش از استقرار مردم لازم بوده در همین راستا مساجدی در شأن مؤمنین احداث نمایند که معالأسف در بسیاری از موارد از انجام وظایف خود شانه خالی کردهاند و یا اینکه برای رفع تکلیف به حداقلها اکتفا کردهاند و با مساجد 200 تا 300 متری وانمود کردهاند که نیاز هزاران نفر را میخواهند تأمین کنند که البته این فرض محال هرگز محقق نشده و سلامت معنوی مردم در این اماکن مسکونی در معرض مخاطره قرار دارد.
* این گزاره که مساجد به سمت تجملگرایی پیش رفته است را تأیید مینمایید؟
متأسفانه گرفتار آسیبهایی در حوزه ساختوساز هستیم که یکی از آنها تجملگرایی است؛ اما نکته مهمتر این است که پس از گذشت 4 دهه از انقلاب، فاقد سبک معماری مسجدی، مختص جمهوری اسلامی هستیم، یعنی الگوی معماری دقیقی برای احداث مساجد نداریم.
مساجد قدیمی از نظر دوره تاریخی معماری، قابلیت دستهبندی دارند، هرچند سالهای بعد از انقلاب، شاید آنقدر زیاد نباشد که سبک مشخصی را ایجاد کند اما نیاز است، افرادی که در حوزه هنر اسلامی با رویکرد انقلابی کار میکنند، به این عرصه وارد شوند.
البته مراکز رسیدگی به امور مساجد، در حوزه سختافزاری و معماری مساجد مأموریت مستقیم ندارند، لیکن به دلیل آسیبهای کارکردی که بعضاً ناشی از اشکالات کالبدی مساجد است، با حوزههای تخصصی و دستگاههای مسئول در این رابطه رایزنیهای مفصلی داشتهایم و در مواردی، ارتباط مشاورهای و تعریف شده برقرار کردهایم.
یکی از ریشههای اصلی این آسیب هم نباید از نظر دور بماند و آن اصرار خیرین یا دستگاههای برخوردار از اعتبارات، برای احداث مسجد، مطابق سلیقه و تشخیص خودشان و استنکاف از پذیرش نظرات حوزههای تخصصی در این رابطه است و نمونه چنین مساجدی را میتوان در سطح شهر تهران نیز مشاهده کرد.
معالأسف باید اذعان کرد که از محل صرفهجویی در هزینههای غیر ضروری برخی از مساجد احداث شده یا در دست احداث، میتوان بخشی از نیاز مناطق محروم و غیر برخوردار به مساجد ساده و کم هزینه را تأمین نمود.
* در راستای فرهنگسازی برای جلوگیری از این رویه غلط چه اقداماتی را انجام دادهاید؟
اخیراً با مصوبه شورای شهر تهران، شورای توسعه مساجد تهران، با عضویت فعال این مرکز تشکیل شده و کمیته معماری مساجد برای بررسی و اصلاح طرحهای معماری و صدور مجوز فعال شده است. حتی یک گام جدیتر هم در حال عملیاتی شدن است، به این مضمون که صدور پروانه ساخت برای مساجد در دستور کار قرار گرقته است که این امر مستلزم رعایت اصول فنی – مهندسی و مقاومسازی و ضوابط معماری و شهرسازی است.
لیکن با عنایت به اینکه اساساً ساختوساز مساجد از رونق زیادی برخوردار نیست و شهرداریها در شهرستانهای استان از قدرت شهرداری تهران برخوردار نیستند، این کار حداقل در استان تهران یک عزم جمعی میخواهد، ضمن اینکه از نظر تعداد مسجد، این استان، کم برخوردارترین استان است و علت آن رشد سریع جمعیت و عدم توجه نهادهای متولی و مردم به مسجد سازی است.
* فکر میکنید مساجد در تهران نسبت به جاهای دیگر چقدر کمتر است؟
ما در استان تهران، 3368 باب مسجد داریم که از این تعداد 2987 مسجد قابلیت فعالیت دارند و 381 مسجد به دلایل مختلف، از جمله کوچک بودن، یا استقرار در مناطق روستایی کم جمعیت و فاقد خانه عالم و ... امکان اقامه نماز جماعت در آنها وجود ندارد.
ما از مساجدی که قابلیت اقامه نماز جماعت در آنها وجود دارد، در 2550 مسجد امام جماعت مستقر داریم و در تلاش هستیم در 200 مسجد دیگر نیز امام جماعت دائمی مستقر نماییم، در تعدادی از باقیمانده مساجد، فعالیت امام جماعت به صورت مناسبتی و فصلی صورت میپذیرد.
* یعنی این همه ما عالم تربیت میکنیم، احساس نمیکنند با روحیه جهادی بروند در سنگر محراب؟
حداقل باید یک خانه داشته باشند، طلبههایی هستند که حتی حاضرند بدون حقالقدم این رسالت را انجام دهند، اما نیازمند یک خانه 50 متری برای استقرار خانواده خود هستند. ما با کمبود خانه عالم در مناطق محروم و روستاهای استان روبرو هستیم در حالی که طبق برنامههای توسعه کشور، باید این خانهها ساخته میشد، اما هیچ بودجهای در ادوار دولتهای گذشته و فعلی به این امر اختصاص داده نشد.
* تعمدی در کار بود؟
حتماً برای دولتها اولویت نبوده است، بر اساس سرشماری سال 90 به ازای هر 4 هزار و 213 نفر در تهران یک مسجد وجود دارد، به این ترتیب 35 درصد شهروندان تهرانی دارای دسترسی مناسب و 65 درصد فاقد دسترسی مناسب به مسجد هستند.
ما برای اینکه تکلیف خود را بدانیم با دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در دو سال گذشته یک طرح آمایش را اجرا کردیم که بر اساس شاخص تعریف شده که فاصله 500 متر برای هر دو مسجد است با کمبود هزار مسجد در 374 محله تهران روبهرو هستیم، این مربوط به مسافت است، حالا اگر جمعیت را در نظر بگیریم و بگوییم در یک شهرک و در یک بلوک ساختمانی 300 نفر داریم و آن را ضرب در 10 کنیم میشود 3 هزار نفر در حالی که اگر تراکم بافت مسکونی و انبوهسازی در تهران مورد توجه قرار گیرد سرانه را بر اساس شاخص جمعیت و نه مسافت بخواهیم در نظر بگیریم و بهبود ببخشیم به 2 هزار مسجد محلهای احتیاج داریم.
لذا بهنظر میرسد با عنایت به تشخیص رهبر فرزانه انقلاب که اشاره شد، باید مردم را مجدد در زمینه عمران و آبادانی و احداث مساجد فعال نماییم و به همین جهت، صداوسیما میتواند به ما کمک کند و مجمع خیرین مسجد ساز هم مدتی است که فعال شده و مرکز ما هم در حال همکاری است.
* در قدیم اگر در مساجد مراسم ختم برگزار میشد، همه روی زمین مینشستند؛ اما حالا یک مقدار حالت سالن اجتماعات و کلیسا را تداعی میکند.
اگر بخواهیم وارد این فضاها بشویم بحث مفصلی میشود.
* خب چرا در این زمینه فرهنگسازی مناسبی صورت نگرفته؟
در این زمینه خرد جمعی و رسانهها باید کمک کنند.
* سالها پیش رویکرد این بود که در کنار مسجد یک کتابخانه هم ساخته میشد، چه اتفاقی افتاد که مساجد از ساخت کتابخانه به سمت تجاریسازی رفتند؟
بهترین و پاکیزهترین منبع درآمد برای مساجد، کمک خیرین و مردم است و در روستاها و شهرستانها هنوز هم تا حد زیادی مبنا تغییر نکرده است. بیشتر در تهران و کلانشهرها با این مشکل مواجه هستیم، از طرفی مساجد ما مردمی هستند، ائمه جماعت هم بهصورت رسمی و نهادی مورد حمایت مالی قرار نمیگیرند و گاهی در مظلومیت مطلق به انجام رسالت دینی خود مشغول هستند و همچنین سایر کارگزاران مسجد و برنامههای فرهنگی که به اعتبار نیاز دارد، از واقعیتهایی است که با آنها روبرو هستیم. لذا هنگامی که پشتیبانی لازم از سوی مردم و مسئولان صورت نمیپذیرد، مساجد به ناچار به سمت ایجاد منابع درآمدی پایدار سوق داده میشوند و متأسفانه گاهی مشاهده میشود که به افراط مبتلا میشوند و فضای درآمدزایی مسجد غلبه پیدا میکند که خوشبختانه عمومیت ندارد.
* موضوع دیگری که در اذهان ممکن است در مورد آن بیانصافی شود این است که میگویند فلان فرد تاجر است و برای اینکه معاف از مالیات شود مسجدی میسازد و از کنار آن مسجد امتیازات دیگری را میگیرد. این چقدر درست است؟
در برخی برنامههای توسعه کشور چنین پیشبینیهایی شده و وزارت اقتصاد مکلف به تهیه آییننامه اجرایی بوده است، لیکن در این مرکز، سابقه مسجدی به عنوان نمونه که از محل معافیت مالیاتی یک فرد حقیقی احداث شده باشد، تاکنون ثبت نشده است.
* با توجه به اینکه مسجد در تهران کم است، چرا این احساس نیاز ایجاد نشده است، چرا به سمتی نرفتیم که به شکل ضربالاجل احداث مساجد را بیشتر کنیم؟
سرعت مسجد سازی در کشور مطلوب نیست و ما یک جور تواکل بین مردم و حاکمیت میبینیم، مردم میگویند دولت دارد مدرسه میسازد، مسجد هم بسازد، از طرفی دولتیها هم بدون اهتمام به سهم خود برای تسهیلگری در امر مسجد سازی، از این منظر وارد میشوند که مساجد مردمی هستند و باید خودشان بسازند و اداره کنند.
* اگر یک نهضت مردمی در ساخت مسجد وجود داشت فکر میکنید تا الآن چند مسجد ساخته میشد؟
اگر عزم ملی و نهضت خیرین که در مدرسهسازی شکل گرفت، در مسجد سازی هم قابل نسخه سازی بود، قطعاً چشمانداز روشنتری پیش روی ما برای تأمین کمبود مساجد قرار میگرفت.
* یکی از آسیبهایی که مقام معظم رهبری هم به آن اشاره داشتند، نگاه حاشیهای برخی ائمه جماعات به مساجد است و در برخی نقاط دیده شده فرد با لباس شخصی میآید بعد لباس روحانیت میپوشد نماز را میخواند و دوباره با لباس شخصی به کار خودش میرسد، شما این نگاه را میپسندید؟
در بخش آسیبها، ما پس از احصای کامل، تقسیمبندی داریم، در حوزه محتوایی و نرمافزاری آسیبهایی داریم، در حوزه نیروی انسانی یکسری ایرادات دیگر و فهرستی هم آسیبهای حاکمیتی و دستگاهی است که از جمله در دستگاهها، موازیکاریها زیاد است که چون ممکن است به برخی نهادها بر بخورد خیلی ورود نمیکنم.
* اگر بر بخورد مهم نیست، خدمتی به مساجد است.
مثلاً در برنامه ششم توسعه، هیچ ظرفیت و حکمی برای مسجد دیده نشده و ما با یک کار کارشناسی و با هماهنگی دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی وارد شدیم در احکام برنامهای و بستهای را به صورت جامع پیشنهاد دادیم اما کلاً در دولت حذف شد، البته در مجلس کمیسیون فرهنگی با نگاه مثبت وارد شده است و در احکام دائمی برنامه تدابیری داشتهاند که هنوز نهایی نشده است.
نه تنها دولت، حوزه علمیه هم نگاه حاشیهای به مسجد دارد و برای امامت مسجد، اهتمامی برای برگزاری دورههای تخصصی ندارد.
* یکی از آسیبها این است که فرد 10 سال به حوزه میآید اما معمم نمیشود.
این ایرادش به حوزه و بحث گزینشها برمیگردد. شاید هم دقیق بوده اما در بحث پایش نیرو اقدامات خوبی صورت نگرفته، فرد بیانگیزه شده و کسی هم نبوده به او انگیزه مجددی بدهد، این ایراد وارد است که چرا یک طلبه بعد از 10 سال انگیزه ملبس شدن ندارد.
ممکن است البته استثناء هم باشد، مثلاً فرد بخواهد ملبس به کشورهای خارجی برای تبلیغ برود، آنجا نمیپذیرند. اینها قابل پذیرش است اما وسیعتر که نگاه میکنیم، میبینیم موضوع کم انگیزگی مطرح است و فرد گمان میکند ملبس شدن، دست و پایش را میبندد. این محدودیت که به عقیده من شیرین است، برای این افراد تلخ جلوه میکند.
* متأسفانه از لحاظ اشراف محتوایی، برخی از ائمه جماعت ضعیف هستند و من به عنوان کسی که به مسجد میروم، توقع دارم حدیثی که قبلاً نشنیدم گفته شود، یا نکته اخلاقی آموزنده گفته شود، همان 10 دقیقه صحبت جذاب، من را یا فرزندم را به سمت مسجد جذب میکند اما متأسفانه گاهی دیده شده یا صحبتی نمیشود و یا استدلال محکمی در برابر سؤالات و شبهات نمازگزاران ارائه نمیشود.
ما مشکلات زیادی داریم که یکی از آنها امکان گزینش مناسب است، ما بلافاصله داوطلب امامت جماعت را اعزام نمیکنیم، مراحلی دارد که باید طی شود. مثلاً نمازگزاران یک مسجد یا مردم یک روستا فردی را معرفی میکنند، ما ورود پیدا میکنیم و توانسنجی میکنیم. مهمترین شاخصی که مدنظر ما است، قرائت امام جماعت است. چون اگر نماز غلط خوانده شود، همه با اقتدا به امام دچار مشکل میشوند، در مرحله بعد روی مسائل علمی و تحصیلی بررسی میکنیم، در این رابطه مقرر شده کسی که به عنوان امام جماعت منصوب میشود، باید معمم دائم باشد و پایه 8 حوزوی را خوانده باشد، این یک انتخاب نسبتاً معقول برای نقطه آغاز است.
یکی دیگر از کارهایی که انجام میدهیم، تهیه بانک اطلاعات از طلاب بومی تهران و شهرستانهای استان است، متعاقب این امر، برای افراد داوطلب دورههای آشنایی با کارکرد مسجد گذاشته میشود، باید انگیزهسازی کنیم، سختیها و شیرینیهای کار و مهارتهای لازم برای ایفای این مسئولیت سخت و حساس را به گزینههای امامت منتقل نماییم. البته باید برخی از خلأهای موجود را بپذیریم و آنها را برطرف کنیم.
یکی دیگر از مشکلات، برخی مقاومتها در بدنه کارگزاران سنتی مساجد است، قریب به 14 هزار نفر اعضای هیئت امنا که طیف سنی متنوعی را شامل میشوند و تحصیلاتشان از کم سواد تا دکترا است، در مساجد با سلایق متنوع مشغول فعالیت هستند. ارزیابی و سازماندهی و هماهنگی این افراد که بدون شک اغلب آنها هم آدمهای خوبی هستند، خیلی سخت است، بسیاری از مساجد هم پایگاه بسیج دارند که همه اعضا جوان و انگیزه فعالیت دارند، خب اینجا ما یه نهادی به نام سپاه داریم، یه نهادی به نام ارشاد که کانونهای فرهنگی – هنری را تحت پوشش دارند و هیئات مذهبی، یعنی با هزاران نیروی فعال به عنوان ظرفیتی ارزشمند در مساجد مواجه هستم که همه مؤمن هستند و بدون چشمداشت و توقع تلاش میکنند و در عین حال، ممکن است تفاوتهایی هم به لحاظ دیدگاهی و عملکردی با هم داشته باشند. اداره مسجد از این جهت واقعاً سخت است و اینکه چه کسی امام جماعت میشود از اهمیت بالایی برخوردار است.
* اینکه بحث حضور مجتهدین مثل ادوار قبل در مساجد مطرح شده، فکر میکنید تا چه اندازه قابلیت تحقق دارد؟
البته تهران از این جهت از برخوردارترین شهرها است. منتها باز هم مقایسه غلط است که میگوییم قدیم اینگونه بوده، کسی که به مسجد میآید باید امام متمرکز آنجا باشد، باید حتماً سه وعده نماز را بخواند، باید مسجد را تبدیل به مدرسه تربیتی کند و اگر نمیتواند برود.
قبول دارم که تعدادی از روحانیهای فاضل و باسواد ما دیگر در شأن خودشان نمیبینند که امام جماعت باشند و این خوب نیست، در حالی که قدیم در برخی شهرهای کوچک چندین مجتهد بود، یعنی همانطور که شرط قضاوت اجتهاد بود شرط امامت هم اجتهاد بود، من الآن به یک استاد دانشگاه و نه یک مجتهد بگویم 10 دقیقه وقت بگذار، میگوید: نمیتوانم، باید امام جماعت بودن افتخار باشد، چنانکه رهبر معظم انقلاب، خود را در دیدار اخیر با ائمه جماعات استان تهران، همکار ایشان خواندند و به سابقه امامت خود در مسجد افتخار کردند.
* چرا این نگاه حاکم شده؟
این به دلیل همان نگاه حاشیهای است که حاکم شده، من خیلی چیزها را نمیتوانم بگویم، ما الآن مشکل نماز صبح داریم. نماز صبح در استان تهران تنها در 1300 مسجد اقامه میشود. آن هم از مجموع 570 مسجد در سال 1390، پس از تلاش و پیگیری زیاد حاصل شده است.
اگر ائمه جمعه و علمای بزرگ و معنون، منظمترین مسجدها را داشته باشند، این مشکلات کاهش خواهد یافت، یک بخشی مربوط به الگوسازی است.
گاهی هم نکته این است که مسجد وقتی برای ما تبدیل به محل کار شد، دیگر نباید توقعی بیشتر از این داشت، خود مسجد و فضای مسجد تربیتکننده است اما بعضاً من امام جماعت، خودم این را باور ندارم. بخشی از مشکلات ما فرهنگی است و باید رسانهها به ما کمک کنند.
* بحث سکولاریزه کردن مساجد که مطرح شده بود، چیست؟
یک جاهایی سکوت عین فتنه است؛ اما برخی بر اساس برداشت اشتباه معتقدند که صحبت از مسائلی همچون ارزشهای انقلاب، سوریه، داعش، فتنه 88 و اصحاب فتنه و دفاع مقدس و موضوعات فراوانی از این دست، سیاسیبازی است و میگویند ما را وارد سیاست نکنید.
من معتقدم سکوت خیلی از خواص در فتنه 88 خودش فتنه بود، برای همین ساکتین فتنه یک جوری در شعلهور شدن آتش فتنه شریک هستند، اگر کسی اینطور دیدگاهی داشته باشد، مسجدش هم همینطور اداره میشود و باید پاسخگو باشد. ائمه جماعات ما باید بینش سیاسی داشته باشند و با عقلانیت و منطق بصیرتافزایی کنند. در این عرصه باید زیاد کار کنیم.
* ائمه جماعاتی با این تفکر تا چه حد تهدید محسوب میشوند؟
ما در برخی مصادیق دغدغه داریم؛ اما تهدید فراگیر مشاهده نشده است.
* در مقابل این موضوع چه اقداماتی انجام میدهید؟
اقدامات ما متمرکز بر بصیرتافزایی سیاسی و تعمیق اندیشه انقلابی است، کارهایی به صورت برگزاری دورههای آموزشی تحلیل سیاسی انجام میدهیم، استاد میفرستیم، جزوات و بولتنهایی تهیه میکنیم، شوراهای محله و منطقه داریم و بحث تبادل اخبار و ارائه تحلیلهای سیاسی صورت میگیرد.
یک بخش هم دورههای تخصصی است، ما باید ائمه جماعاتی داشته باشیم که مربی این کار باشند و هادیان سیاسی باشند که این کار را هم دنبال کردهایم، بخش دیگر هم طراحی برنامه به مناسبتهای مهم است و بالاخره در بخش الگوسازی، به عنوان نمونه، مساجدی را که در هفته دفاع مقدس، دهه مبارکه فجر یا 9 دی و سایر مناسبتهای مهم انقلابی فعال بودهاند تشویق میکنیم.
* صحبت آخر؟
ضعف استفاده از ابزار و زبان هنر دینی دغدغهای جدی است، اما با همه این نکاتی که مرور کردیم، مساجد هنوز جذابیتی غیرقابلجایگزینی و کارکرد مؤثری دارند و راز ماندگاری مساجد در مردمی بودن آنها است؛ و در مقایسه با نهادهایی که با اعتبارات هنگفت مدیریت فرهنگی میکنند، مساجد در مجموع موفقتر هستند، همچنین معتقدم ائمه جماعات، مظلومترین قشر جامعه هستند، چه کسی در این مقطع زمانی حاضر است با ماهی چند صد هزار تومان زندگی کند؟ لذا معتقدم به استثنای تعداد محدودی، بخش قابل توجهی از امام جماعتهای ما، محرومترین و کم برخوردارترین اقشار مردم هستند.