به گزارش مشرق، دونالد ترامپ، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا احساس خود به مسئله احتمال وجود تقلب در انتخابات آمریکا را با گفتن واژه «غمانگیز» بیان کرد. وی اخیرا مسئله تقلب در انتخابات را به طور علنی مطرح کرده و همواره آن را تکرار میکند. مسئلهای که پیش از این در انتخابات آمریکا بیسابقه بوده است.
وی حتی نسبت به موضع خود درباره پذیرش نتایج انتخابات در صورت شکست خود و پیروزی هیلاری کلینتون، ابراز تردید کرده است. وی در یکی از آخرین پستهای منتشرشده خود در توئیتر از بابت بروز تقلب در انتخابات ابراز اطمینان کرده است. اتهامی که در دورههای قبل نیز مطرح شده بود، اما این نخستین بار است که یک نامزد انتخابات به این صورت علنی و آشکار از مسئله تقلب در ایالات متحده سخن میگوید.
از سوی دیگر در پی پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات درونحزبی دموکراتها تردیدهای بسیاری مبنی بر پیروزی سندرز و تقلب دموکراتها در این زمینه به سود هیلاری کلینتون مطرح شد. همه این مسائل باعث شده است انتخابات این دوره آمریکا به یکی از جنجالیترین انتخابات این کشور در سه دهه اخیر تبدیل شود، کمااینکه حملات لفظی نامزدها علیه یکدیگر نیز در این دوره به اوج خود رسیده است.
در همین زمینه خبرگزاری فارس، گفتوگویی با «جیمز فترز»، استاد علوم سیاسی و نظریهپرداز علوم سیاسی آمریکا انجام داده که به شرح زیر است:
1) دلیل ظهور پدیدههایی مانند ترامپ و سندرز در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چیست؟
به طور کلی مردم آمریکا از اینکه توسط طبقه حاکمه کشور از جمله رسانهها مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند خسته و کلافه شدهاند، افرادی که سرمایهها و پولهای مالیاتدهندگان را صرف جنگهای مختلف در خاورمیانه (به واسطه حمله به کشورهایی که هرگز به ما حمله نکردهاند) میکنند و کنگره ما را بر اساس منافع کشورهای خارجی اداره میکنند (نهادی که به واسطه تمایلات لابی قدرتمند آیپک اداره میشود).
برنی سندرز و دونالد ترامپ نماینده جنبشهای پوپولیستتی راستگرا و چپگرا هستند، چرا که مخالفت خود را با جنگهای بیپایان در خاورمیانه و توافقنامههای به اصطلاح «تجارت آزاد» اعلام کردهاند، توافقنامههایی مانند توافق تجارت آزاد آمریکای شمالی(نفتا) و شراکت ترنس-پاسیفیک(TPP).
هیلاری کلینتون به عنوان یک فرد اهل باندبازی، جنگطلب و حامی ایده جهانیسازی، نمونهای از بدترین افراد در میان سیاستمداران آمریکا محسوب میشود، فردی که منافع والاستریت و مجتمع نظامی صنعتی را ورای منافع مردم آمریکا قلمداد میکند، همانطور که باراک اوباما این کار را انجام داد و وی قرار است سیاستهای اوباما را توسعه دهد.
در واقع اوباما با ایستادن در کنار عربستان سعودی و علیه مردم آمریکا به دلیل مخالفت با لایحهای که قرار بود اجازه طرح شکایت از عربستان سعودی به دلیل دخالت این کشور در حادثه 11 سپتامبر را به مردم آمریکا بدهد، چهره واقعی خود را نشان داد. لغو قانون مزبور یک اقدام استثنایی و نشانه وفاداری به کشوری بود که در حمله به ایالات متحده همکاری و مشارکت داشت.
2) چرا تاکنون فرد مستقلی موفق به پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نشده و یا در آینده نیز ممکن نیست که این اتفاق رخ دهد؟
به دلیل اینکه دو حزب از شرایط مستثنی بودن خود در این زمینه سود میبرند و افکار عمومی آمریکا نیز درباره ایجاد فرصت برای فراهم کردن شرایط رقابت میان چند حزب هنوز بیداری لازم را به دست نیاورده است. حتی برخی از مردم آمریکا نسبت به ایجاد یک نظام پارلمانی اعلام رضایت کرده و آن را ترجیح میدهند، نظامی که در آن دولت در صورت از دست دادن اعتماد عموم مردم و یا نمایندگان آنان، تغییر کند.
اما این وضعیت قرار نیست در ایالات متحدهای رخ دهد که دولت آن تبدیل به حکومت اغنیا برای ثروتمندان شده است، توسط ثروتمندان اداره میشود و متعلق به ثروتمندان است، و یا به عبارت صحیحتر به حکومت شرکتهای بزرگ تبدیل شده است، توسط آنان اداره میشود و متعلق به آنان است. نفتا باعث نابودی صنایع و موسسات مولد اقتصاد شده است، وضعیتی که وجود TTP و ترکیب این دو با یکدیگر به تقویت آن کمک کرده است.
اوباما، هیلاری کلینتون، همکار وی در روند مبارزات انتخاباتی یعنی تیم کین، و حتی ساختار مالی و سازمانی کشور نیز همگی خواهان تداوم TTP هستند. چرا که این پیمان گام نهایی برای اجرای نظم نوین جهانی خواهد بود، طرحی که هنوز به طور کامل افکار عمومی آمریکا به آن آشنا نیست، اما دونالد ترامپ تهدید کرده که در اینباره بیشتر افشاگری خواهد کرد، این یکی از مهمترین دلایل محبوبیت وی در میان مردم است.
3) ترامپ درباره احتمال دستکاری در نتایج انتخابات ابراز نگرانی کرده است. اساساً احتمال وقوع تقلب در انتخابات آمریکا وجود دارد؟
سرقت آرای انتخابات نهتنها امکانپذیر است، بلکه اخیرا این مسئله از طریق کارشکنی کمیته ملی حزب دموکرات در کمپین مبارزاتی سندرز آشکار شد. دانشگاه استانفورد اکنون فاش کرده است که دو مورد بررسی انجامشده نشان میدهد اگر آرا درونحزبی به طور صحیح شمارش شده بود، اکنون برنی نامزد دموکراتها در انتخابات آمریکا بود.
ویکیلیکس این رسوایی را فاش کرده است، مسئلهای که منجر به استعفای دبی واسرمن شولتز، رئیس کمیته ملی حزب دموکرات و جانشینی دونا برازیل به جای وی شد. اما حتی دونا برازیل هم قرار است بخشی از سیستم تقلبی باشد که باعث میشود در صلاحیت هیلاری برای برعهده گرفتن مسئولیت فرماندهی کل قوا، تردیدهایی ایجاد شود.
در واقع به نظر میرسد هیلاری پیش از آغاز برگزاری مناظره اول انتخاباتی توسط لستر هولت در جریان سوالاتی که قرار بود در مناظره مطرح شود، قرار گرفته بود، نشانههایی وجود دارد که هیلاری صورت خود را خارانده و سپس لستر حملات خود علیه ترامپ را آغاز کرده و سپس به سوی هیلاری بازگشته است، بدون اینکه از وی سوالی چالشی بپرسد، به طوری که هیلاری از آمادگی کاملی برای پاسخ به سوال بعدی داشت.
در مناظره سوم نیز مانند مناظره اول هیلاری از جایگاهی استفاده میکرد که (همانطور که ما اکنون میدانیم) مجهز به یک مینیاتوکیو( سیستم تله پرامپتر یا به اصطلاح اتوکیو که جهت نمایش متن به مجریان خبر و برنامه به کار میرود و نیاز آنها به مشاهده برگههای چاپ شده را برطرف کرده و بدینترتیب مجری قادر خواهد بود در حالیکه کاملاً به دوربین نگاه میکند، متن خود را از تله پرامپتر بخواند) بوده است تا رهنمودهای لازم را برای پاسخدهی به وی ارائه دهد. به نظر میرسد تقلبی که توسط کمپین هیلاری صورت گرفته است، گستردهترین تقلب در تاریخ ایالات متحده است.
4) آیا مکانیسم واضح و روشنی برای نظارت بر روند انتخابات آمریکا و صحت نتایج آن وجود دارد؟
مشکل اصلی کمپینهای مبارزاتی اخیر در انتخابات مسئله استفاده از دستگاههای رایگیری الکترونیکی است، که احتمال استفاده و یا عدم استفاده از برگههای کاغذی در کنار آن نیز وجود دارد. در صورت استفاده از برگههای کاغذی، رای را به طور اصولی میتوان بازبینی کرد، اما وقتی هیچ برگه وجود نداشته باشد (یعنی رایگیری به اصطلاح تاچ اسکرین) دیگر امکان انجام این کار فراهم نیست.
حتی زمانی که برگه رایگیری هم وجود داشته باشد، باز هم بازبینی آرا زمانی صورت میگیرد که تفاوت میان آرا بسیار ناچیز و کم باشد، یعنی کمتر از یک درصد. بنابراین اگر شما قرار است در انتخابات حضور مییابید، حاشیه امنی برای پیروزی خود به میزان بالاتر از یک درصد ایجاد کنید، زیرا دیگر نمیتوان آن را بازشماری و در این میان اهمیتی ندارد که در حوزهها و زمینههای دیگر چقدر امکان تضمین صحت این مسئله وجود دارد.
بو هریس این رویه را «رایگیری با جعبه سیاه» مینامد. در اصل برنامههای موجود در این دستگاهها احتمالا باید یک ابزار اولیه باشد، زیرا قرار است این برنامه صرفا برای دریافت یک شماره مانند n و اضافه کردن شمارههای بیشتر به آن، ایجاد یک شماره مانند n+1 مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود شرکتهایی که مدعی اختصاصی بودن برنامههای کامپیوتری خود هستند، هرگز اجازه بازرسی از دستگاههای خود را به بازرسان عمومی نخواهند داد.
راهحل واضح برای این امر بازگشت به رایگیری کاغذی و شمارش دستی آرا است، اما تاکنون تلاشی برای استفاده از این شیوه ساده و بازیابی اعتماد مردم صورت نگرفته است. ظاهرا هر دو حزب تلاش میکنند شرایط را به همین صورت حفظ کنند، به همین دلیل است که برای مثال اگر در ویسکانسین پنج مورد تقلب صورت بگیرد، اما افکار عمومی نتایج انتخابات را بدون اعتراض میپذیرند.
5) آیا شما نمونهای از سوءظن و تردید درباره صحت نتایج انتخابات در دورههای گذشته سراغ دارید؟
با
وجود اینکه در تاریخ آغاز تقلب انتخاباتی و سرقت آرای انتخاباتی مربوط به
سال 2000 (که به طور مستند توسط ریچارد کارنین، باب فیتراکیس، براد فریدمن و
دیگران اثبات شده است) و در پی آغاز استفاده از دستگاههای رایگیری
الکترونیکی است، اما به نظر میرسد انتخابات این دوره مثال بارزتری درباره
شکست دموکراسی توسط فناوری و کنترل سرنوشت یک ملت بزرگ توسط آن محسوب
میشود.