به گزارش مشرق، دو حادثه مشابه، دو واکنش متفاوت. مدیریت رفع تکلیفی در برابر مدیریت دوراندیشانه. همین مورد میتواند تفاوت فوتبال انگلیس و بهطور کلی فوتبال کاملا حرفهای اروپا را با فوتبال ظاهرا حرفهای ولی آشفته ما آشکار کند.
بازی هفته گذشته استقلال خوزستان و پرسپولیس روی سکوها پایان خونینی داشت و چهارشنبه کمیته انضباطی در این باره حکمی به این شرح صادر کرد: محرومیت سه جلسهای و جریمه 20 میلیون تومانی تیم میزبان؛ جریمهای کلیشهای که بارها تکرار شده و نتوانسته مانع رخ دادن حوادث مشابه در شهرهای مختلف شود. طبق معمول این تیم میزبان بود که تاوان بینظمیها را داد، بدون اینکه امکان کنترل شرایط ورزشگاه به او داده شده باشد. در عوض تماشاگرانی که مسبب این شرایط بودند و اصلا مشخص نبود هوادار کدام تیم هستند، بدون نگرانی میتوانند دوباره به ورزشگاه بیایند و عصر خونین دیگری بسازند. طبعا پیدا کردن تماشاگران مقصر و اعمال محرومیتهای فردی سختتر است، پس راه آسانتر انتخاب شد. بازی بدون تماشاگر برای تیم میزبان کمک میکند غائله بخوابد و جریمه نقدی هم کمکی است برای فدراسیون که همیشه مشکل بودجه دارد.
چهارشنبه شب در لندن تماشاگران دو تیم همشهری وستهم و چلسی درگیر شدند و واکنشهای بعد از بازی نشان داد که همه به فکر راهی برای جلوگیری از تکرار اتفاقات مشابه هستند، نه محرومیت برای محرومیت.
انگلیسیها در دهه 80 میلادی تاوان سنگینی برای خشونت تماشاگران پرداختند و با برنامهای دقیق توانستند آن بحران بزرگ را پشت سر بگذارند. پرونده درگیری چهارشنبه شب هم میتواند مثل ماجرای اهواز با صدور محرومیتی برای وستهم میزبان بسته شود، ولی در فوتبال جزیره این اتفاق را یک زنگ خطر میدانند و بهدنبال راهکاری برای جلوگیری از تکرار آن هستند.
باشگاه وستهم نخستین نهادی بود که پرتاب بطری، صندلی و سکه و درگیری تماشاگران دو تیم را محکوم کرد. اسلاون بیلیچ، سرمربی وستهم به نمایندگی از باشگاه این حرکت را غیرقابل پذیرش خواند. باشگاه همچنین گفته که با دوربینهای مداربسته و با استفاده از شماره صندلیها تماشاگران خاطی را شناسایی خواهد کرد و آنها را برای ابد از حضور در ورزشگاه محروم میکند. پیشبینی میشود حدود 200 تماشاگر با چنین محرومیتی روبهرو شوند. پلیس همان شب شش تماشاگر را به خاطر این درگیریها دستگیر کرده و به آنها دیگر اجازه ورود به ورزشگاه داده نخواهد شد.
این موضوع آنقدر برای هر دو تیم اهمیت دارد که آنتونیو کونته، مربی تیم میهمان هم در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی آن را محکوم کرد. وزیر ورزش بریتانیا، خانم تریسی کراوچ هم تاکید کرده که همه افراد خاطی محروم شوند. انگلیسیها آنقدر نگران زایش دوباره هولیگانیسم در فضای فوتبال این کشور هستند که درباره این آشوبها سیاست «برخورد قاطعانه و بدون تسامح» را در نظر گرفتهاند.
سیاست فوتبال جزیره برای پایان دادن به آشوب ورزشگاهها در دهه 70 و 80، شناسایی تماشاگران خاطی و محروم کردن آنها، نصب صندلی در تمام سکوها و شمارهگذاری آنها و نظارت درون ورزشگاه با استفاده از دوربینهای مداربسته بود. آنها با امن کردن فضای ورزشگاه، توانستند تماشاگران را برای رفتن به ورزشگاه ترغیب کنند.
در فوتبال ایران مدتی است صندلیهای ورزشگاهها شمارهگذاری شده، ولی هیچ تلاشی برای فروش بلیت بر اساس این شمارهها صورت نمیگیرد و طبعا شناسایی تماشاگران خاطی بسیار دشوار است. در این فوتبال غیرحرفهای همیشه راه آسانتر انتخاب میشود، درست مثل حکمی که برای بازی اهواز صادر شده؛ محرومیتی که فقط میتواند افکار عمومی را آرام کند و کمکی به تکرار اتفاقات مشابه بعدی نخواهد کرد. در این مدل مدیریت، با این حادثه تلخ، منفعلانه برخورد میشود و قرار نیست هیچ اتاق فکری برای بررسی ریشهای اتفاقات مشابه تشکیل شود. فوتبال ایران مثل همیشه درگیر روزمرگیهاست و در بهترین حالت فقط میتواند پابهپای اتفاقات پیش برود.
بازی هفته گذشته استقلال خوزستان و پرسپولیس روی سکوها پایان خونینی داشت و چهارشنبه کمیته انضباطی در این باره حکمی به این شرح صادر کرد: محرومیت سه جلسهای و جریمه 20 میلیون تومانی تیم میزبان؛ جریمهای کلیشهای که بارها تکرار شده و نتوانسته مانع رخ دادن حوادث مشابه در شهرهای مختلف شود. طبق معمول این تیم میزبان بود که تاوان بینظمیها را داد، بدون اینکه امکان کنترل شرایط ورزشگاه به او داده شده باشد. در عوض تماشاگرانی که مسبب این شرایط بودند و اصلا مشخص نبود هوادار کدام تیم هستند، بدون نگرانی میتوانند دوباره به ورزشگاه بیایند و عصر خونین دیگری بسازند. طبعا پیدا کردن تماشاگران مقصر و اعمال محرومیتهای فردی سختتر است، پس راه آسانتر انتخاب شد. بازی بدون تماشاگر برای تیم میزبان کمک میکند غائله بخوابد و جریمه نقدی هم کمکی است برای فدراسیون که همیشه مشکل بودجه دارد.
چهارشنبه شب در لندن تماشاگران دو تیم همشهری وستهم و چلسی درگیر شدند و واکنشهای بعد از بازی نشان داد که همه به فکر راهی برای جلوگیری از تکرار اتفاقات مشابه هستند، نه محرومیت برای محرومیت.
انگلیسیها در دهه 80 میلادی تاوان سنگینی برای خشونت تماشاگران پرداختند و با برنامهای دقیق توانستند آن بحران بزرگ را پشت سر بگذارند. پرونده درگیری چهارشنبه شب هم میتواند مثل ماجرای اهواز با صدور محرومیتی برای وستهم میزبان بسته شود، ولی در فوتبال جزیره این اتفاق را یک زنگ خطر میدانند و بهدنبال راهکاری برای جلوگیری از تکرار آن هستند.
باشگاه وستهم نخستین نهادی بود که پرتاب بطری، صندلی و سکه و درگیری تماشاگران دو تیم را محکوم کرد. اسلاون بیلیچ، سرمربی وستهم به نمایندگی از باشگاه این حرکت را غیرقابل پذیرش خواند. باشگاه همچنین گفته که با دوربینهای مداربسته و با استفاده از شماره صندلیها تماشاگران خاطی را شناسایی خواهد کرد و آنها را برای ابد از حضور در ورزشگاه محروم میکند. پیشبینی میشود حدود 200 تماشاگر با چنین محرومیتی روبهرو شوند. پلیس همان شب شش تماشاگر را به خاطر این درگیریها دستگیر کرده و به آنها دیگر اجازه ورود به ورزشگاه داده نخواهد شد.
این موضوع آنقدر برای هر دو تیم اهمیت دارد که آنتونیو کونته، مربی تیم میهمان هم در کنفرانس مطبوعاتی بعد از بازی آن را محکوم کرد. وزیر ورزش بریتانیا، خانم تریسی کراوچ هم تاکید کرده که همه افراد خاطی محروم شوند. انگلیسیها آنقدر نگران زایش دوباره هولیگانیسم در فضای فوتبال این کشور هستند که درباره این آشوبها سیاست «برخورد قاطعانه و بدون تسامح» را در نظر گرفتهاند.
سیاست فوتبال جزیره برای پایان دادن به آشوب ورزشگاهها در دهه 70 و 80، شناسایی تماشاگران خاطی و محروم کردن آنها، نصب صندلی در تمام سکوها و شمارهگذاری آنها و نظارت درون ورزشگاه با استفاده از دوربینهای مداربسته بود. آنها با امن کردن فضای ورزشگاه، توانستند تماشاگران را برای رفتن به ورزشگاه ترغیب کنند.
در فوتبال ایران مدتی است صندلیهای ورزشگاهها شمارهگذاری شده، ولی هیچ تلاشی برای فروش بلیت بر اساس این شمارهها صورت نمیگیرد و طبعا شناسایی تماشاگران خاطی بسیار دشوار است. در این فوتبال غیرحرفهای همیشه راه آسانتر انتخاب میشود، درست مثل حکمی که برای بازی اهواز صادر شده؛ محرومیتی که فقط میتواند افکار عمومی را آرام کند و کمکی به تکرار اتفاقات مشابه بعدی نخواهد کرد. در این مدل مدیریت، با این حادثه تلخ، منفعلانه برخورد میشود و قرار نیست هیچ اتاق فکری برای بررسی ریشهای اتفاقات مشابه تشکیل شود. فوتبال ایران مثل همیشه درگیر روزمرگیهاست و در بهترین حالت فقط میتواند پابهپای اتفاقات پیش برود.