* جاننثاری در عملیات کربلای 5
در این بخش تلاش ما بر این است تا با معرفی چهرههایی از جامعه زنان انقلابی که در عرصههای دفاع مقدس با حضور، فعالیت، حمایت و صبر و ایثار خود تجلی بارزی از نقش و تأثیر زن مسلمان در کنار مجاهدتها و حماسهآفرینی مردان غیور میهن اسلامی بودهاند، تکریم و تقدیری باشد از همت و مقاومت و شعور ایشان در میدان جهاد و دفاع؛ مشروح گفتوگو با یکی از همین شیرزنان را در ادامه بخوانید.
لطفاً خودتان را معرفی کنید و بفرمایید زندگی مشترکتان را از چه سالی شروع کردید؟
نیره اسماعیلی هستم؛ همسر جانباز حسینعلی دماوندی، ساکن شهرستان بهشهر که در سال 1360 با هم ازدواج کردیم.
در چه سالی آقای دماوندی مجروح شدند؟
او از همان ابتدای ازدواج در جبهه حضور داشت تا این که در سال 1365 در عملیات کربلای 5 به درجه جانبازی نایل آمدند.
* همه آرمانهای او را قبول کردم
از اینکه ایشان از همان ابتدای ازدواج به جبهه رفتند، آیا ممانعتی از طرف شما صورت نگرفت؟
من وقتی داشتم با او ازدواج میکردم، همه آرمانهای او را قبول کردم، به او و آرمانهایش اعتقاد داشتم، آن وقتها حضور در جبهه برای یک فرد انقلابی و مذهبی یک امر واجب بو.
درصد جانبازی ایشان چقدر است؟
حاج آقا جانباز قطع نخاعی است، جانباز 70 درصدی.
* باید گذشت داشته باشیم
با مشکلات چگونه برخورد میکنید؟
مشکلات زیادی پیش روی یک جانباز و خانواده او قرار دارد، نخستین کاری که از ما در این مواقع سر میزند توکل به خداست و دوم این که باید گذشت داشته باشیم.
مردم چه برخوردی با شما دارند؟
برخورد افراد متفاوت است و آن برمیگردد به سطح بینش و معرفت افراد و از طرفی نیز کارکرد متولیان فرهنگی در جامعه که مثلاً تا چه اندازه ما توانستهایم شأن و منزلت ایثارگران را در جامعه جا بیاندازیم.
* هدیه را پس نمیگیرند
نظر فرزندانتان نسبت به پدرشان چیست؟
خُب این طبیعی است، بین همه پدران و فرزندان ارتباط عاطفی برقرار است، فرزندانم به جانبازی پدرشان افتخار میکنند، مثلاً دخترم وقتی گاهی میگوییم خدا انشاءالله شفا دهد، او میگوید: «مگر میشود آدم چیزی را به کسی هدیه بدهد ولی دوباره پس بگیرد؟»
* بیشتر مواقع بالای سر او قرآن میخوانیم
خُب جانبازی با درد اعضا و جسم همراه است، اعضای خانواده وقتی درد به سراغ حاج آقا میآید، چه کار میکنند؟
همه متوسل به ائمه میشویم، بیشتر مواقع بالای سر او قرآن میخوانیم، سوره یس و حمد را با هم قرائت میکنیم.
* با ولایت باشیم
از اینکه همسر یک جانباز هستید، چه احساسی دارید؟
از اینکه شریک زندگی و مشقات یک جانبازم خوشحالم.
حرف آخر شما؟
با ولایت باشیم تا در صف سربازان امام زمان (عج) قرار بگیریم.
* باید ارزشهای دفاع مقدس را با زمان تطبیق دهیم
در ادامه در گفتوگویی کوتاه با محمد نوروزی استاد روانشناسی نگاه وی به مقوله دفاع مقدس را جویا شدیم.
نگاه جنابعالی بهعنوان روانشناس به ارزشهای دفاع مقدس چگونه است؟
در تحقیقاتی که انجام دادهام به این نتیجه رسیدهام که هنوز این ارزشها (فرهنگ دفاع مقدس) به شکل خیلی بارز اجتماعی نشده است.
ما باید ارزشهایی را که در دفاع مقدس بهدست آوردیم با زمان تطبیق دهیم؛ این ارزشها مربوط به اقشار خاصی نیست، بلکه مربوط به همه است و باید همه اقشار جامعه در حفظ و اشاعه ارزشهای دفاع مقدس دخیل باشند، بهویژه جوانها که بار اصلی دفاع را در کشور بر دوش داشتند، چطور توانستند آنگونه ایثارگری کنند، قطعاً خواهند توانست آن را نگهداری هم بکنند.
* عدم ارزشگذاری و تجلیل شایسته از رزمندگان
از دلایل عدم موفقیت ما در اجتماعی کردن این ارزشها بگویید؟
یکی از دلایل عدم موفقیت این است که ما اجازه ندادیم دیگران ما را نقد کنند یا ما دیگران را به نقد بکشانیم، نکته بعدی مشکل آموزش است که در این امر یکبُعدی عمل کردیم، شاید بحث مهم دیگری که مطرح میشود عدم ارزشگذاری و تجلیل شایسته از رزمندگان باشد که این را باید بهصورت فرهنگ اجتماعی نهادینه میکردیم.
همانگونه که در کشورهایی مثل ژاپن، ویتنام و دیگر کشورها که جنگ اتفاق افتاده انجام گرفته است.
* شکاف بین اقشار مختلف
پیشنهاد جنابعالی برای اجتماعی کردن این فرهنگ (دفاع مقدس) چیست؟
نخستین پیشنهاد، به مشارکت طلبیدن اقشار و گروههای مختلف جامعه است، مدتی است که شکافی بین اقشار مختلف ایجاد شده است، باید با انجام یک کار تحقیقی این شکاف را پیدا کنیم، ما نباید انتظار داشته باشیم جوانهایی که مهارت زندگی کردن را به آنها یاد ندادهایم و اطلاعات روز را به او منتقل نکردهایم به آرمانهای ما وفادار باشند.
ما باید به جوانان اندیشیدن را بیاموزیم، یعنی کاری کنیم خودشان به فکر فرو بروند، همان مثال چینی معروف: به بچهها ماهیگیری بیاموزیم، هر روز ماهی دادن یعنی محتاج کردن آنان، از ُبعد روان شناسی درک همدلانه، با زبان خودشان صحبت کنیم.
* با تفکر بسیاری از مسائل حل میشود
راجع به مهارتهای زندگی بیشتر توضیح دهید.
این بحث کاملاً تخصصی است، یعنی این که بیاییم نظریهپردازی کنیم فایدهای ندارد، باید علمی قدم برداریم، با روش علمی به پیش برویم، همانگونه که اسلام نیز تأکید فراوانی بر علم و آموزش دارد و ارزش تفکر را از سالها عبادت بیشتر میداند، چرا؟ بهخاطر این که با تفکر بسیاری از مسائل حل میشود.