به گزارش مشرق، متن یادداشت محمدکاظم انبارلویی با عنوان "لجن درمانی سیاسی"به شرح ذیل می باشد:
لجن درمانی در پزشکی یک پایه و اساس علمی دارد. روشی منحصر به فرد است که در درمان برخی بیماریها از لجن غنی از مواد معدنی و گل با مالیدن به بدن از آن استفاده میشود. برخی فکر کردهاند با وام گرفتن از این نوع درمان می توانند برخی بیماریهای سیاسی خود را درمان کنند.
لذا همین مفهوم را وارونه کرده و وارد سیاست کردهاند. یکی از اصول لجن درمانی سیاسی میگوید: اگر رقیب یک نقطه ضعف کلیدی در تو پیدا کرد که نتوانستی پاسخ بدهی، باید بروی در سوابق رقیب جستجو کنی، همان نقطه ضعف را شناسایی و افشا نمایی و این لجن را به سر و صورت او بپاشی!
از دیگر اصول لجن درمانی سیاسی این است که وقتی ذهن جامعه روی یک نکته کلیدی و انتقادی متمرکز شد، باید شهر را شلوغ کرده تا راهی برای برون رفت از این تمرکز پیدا کنی. مهم نیست از چه خبری یا واقعهای استفاده میکنی، مهم این است که اوضاع، شلوغ و پلوغ شود به طوری که دعوا اگر جلوی دکان شما بود و شما هم طرف دعوا بودی کم کم کنار بکشی و دیگران را درگیر کنی! بعد مصلحانه یا بیطرفانه بیایی و بگویی آقایان، خانمها! قدری بروید آن طرفتر دعوا کنید.
ماجرای فیشهای نجومی رونمایی از یک جرم مشهود بود. فقط یک راه برای برونرفت از آن وجود داشت و آن اینکه متهمین یا بهتر بگوییم مجرمان این پدیده بگویند این فیشها دروغ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی است.
اما چون جرم مشهود بود راه گریزی برای آن پیدا نکردند. لذا این لجن را با لجن دیگری خواستند پنهان کنند. لذا پدیده «املاک نجومی» در شهرداری تهران به عنوان پاتک خبری «فیشهای نجومی» زینتبخش صفحات اول روزنامههای دوم خردادی و زنجیرهای با آتش تهیه بیبیسی، رادیو آمریکا و... شد.
خبرهایی جسته و گریخته از اردوگاه اصلاحات میرسید که اصولگرایان در انتخابات آینده فقط یک نامزد دارند که شانس بیشتری در رایآوری دارد و آن قالیباف است. از آن زمان قالیباف «سیبل» قرار گرفت و هر چه تیر تهمت و دروغ و افترا بود به سمت او شلیک شد. بحث «املاک نجومی» از میان این راهبرد سربرآورد و این در حالی است که هنوز معلوم نیست آقای قالیباف در انتخابات آینده شرکت میکند یا نه!
سهشنبه گذشته آقای قالیباف پس از مصاحبه و روشنگری و واقع نمایی قصه املاک نجومی توسط دادستان تهران و دادستان کل کشور به شورای شهر رفت تا مظلومیت خود را در قصه «املاک نجومی» فریاد بزند.
پس از 70 روز جنجال و لجنپراکنی معلوم شد که؛
1- تخلفی در اندازه 2350 میلیارد تومان دروغ بوده است.
2- هیچ یک از اعضای شورای شهر ملکی نگرفتهاند.
3- از میان همه ادعاها 36 تخلف بوده که شهردار در ابتدای شروع کار خود دستور لغو معامله داده است.
4- غوغاسالاران با دستکاری در گزارش ابتدایی سازمان بازرسی که در مرحله سوال و پرسش بوده، بنایی را ساختند که امروز همه آن فرو ریخته است.
به طوری که آقای احمد مسجدجامعی، عضو اصلاح طلب شورای شهر شهادت داد و اعتراف کرد؛ «بر ساحت سلامت خانم معصومهآباد گردی نمینشیند. تقریبا همه فهمیدیم ماجرا از چه قرار است. بنابراین باید در این مسئله کوتاه بیاییم»!
کسانی که پروژه «لجن درمانی سیاسی» را در مورد شهرداری تهران و قالیباف دنبال میکردند «دروغ نجومی» را بهترین راه برای سرپوش گذاشتن روی «فیشهای نجومی» در قالب «املاک نجومی» دنبال میکردند. امروز این دروغ رسوا، خود را نشان داده و متاسفانه کسانی میخواهند پست و مرتبت سیاسی و اجتماعی خود را با هزینه عظیم «دروغ نجومی» حفظ کنند. لذا «لجن درمانی سیاسی» را به عنوان یک گزینه روی میز رقابت دارند.
خانم معصومه آباد، عضو شورای شهر که مجسمه تقوا، سیاستورزی، مقاومت و سلحشوری است و زندانها و شکنجهگاههای رژیم بعث در ایام اسارت، تصویری پاک از یک زن ایرانی به ملت ایران و جهانیان عرضه داشت، قربانی «دروغ نجومی» و پروژه «لجن درمانی سیاسی» حضرات دوم خردادی و اصلاحطلبان تشنه قدرت شد.
او با آنکه میتوانست با سوابق بینظیر انقلابی خود از امتیازات ویژهای به طور قانونی برخوردار باشد اما پاک ماند و از امتیازی ولو مشروع استفاده نکرد. بیگناهی او و دیگر اعضای اصولگرای شورای شهر اثبات شد و خدا خود به حکم «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» (سوره حج، آیه 38) از مومنین دفاع میکند.
هر چه به انتخابات نزدیک میشویم از این سنخ مسائل در رسانههای «تفریقی» زیاد میشود. رسانههایی که رسالت آنها «جمعی» نیست و «تفریقی» است. آنها ماموریت دارند به هر بهانهای جمعی را از انقلاب کم و «تفریق» کنند. مسئله فساد، انحراف در حوزه مسائل اقتصادی و اجتماعی قابل انکار نیست. سبک و طریق برخورد با آن هم مشخص است.
اما طریقی که برخی برگزیدهاند اصلا معطوف به مبارزه با فساد نیست بلکه آنها نظام را هدف قرار دادهاند تا با لجن پراکنی، هر روز چهره آن را کریهتر نشان دهند.
نهادهای قضائی و نظارتی هر قدر کوتاهی کنند در برخورد با مفاسد فرصت عرض اندام به نامحرمان و مخالفان میدهند تا چهره منور و پاک نظام را مشوه نشان دهند.
موضوع رقابت در انتخاب آینده باید ارزیابی کارآمدی در حوزه سوگند ریاست جمهوری در حفظ و حیثیت نظام و عمل به وعدههایی باشد که در ایام انتخابات مطرح کرده است. نباید در کارکرد یا عملکرد منتخب ملت دستکاری و خدمات را برجسته و صدمات را پنهان نمود.
همچنین کسانی که مدعی حضور در رقابتها هستند باید کارنامه خود را شفاف در معرض دید همگان به ویژه در حوزه کارآمدی قرار دهند. نفی دیگری، اثبات خود نیست.
نظام، چهره منوری دارد. کارهای زیادی صورت گرفته است. یک ملت شجاع، فداکار و باهوش پای همه چیز نظام ایستاده و از هیچ هزینهای برای صیانت از انقلاب دریغ ندارد.
کوچه کوچه، خیابان خیابان، محله به محله به نام شهدا ثبت است. شهدا، جانبازان و ایثارگران ناظر اعمال ما هستند. آنها اجازه نمیدهند هر قول و فعل دروغی برای لجن مال کردن حیثیت انقلاب چون گردی بر ساحت نظام اسلامی بنشیند. ملت ایران این رویکرد را برنمیتابد و به وقت خود واکنش نشان خواهد داد.
لجن درمانی در پزشکی یک پایه و اساس علمی دارد. روشی منحصر به فرد است که در درمان برخی بیماریها از لجن غنی از مواد معدنی و گل با مالیدن به بدن از آن استفاده میشود. برخی فکر کردهاند با وام گرفتن از این نوع درمان می توانند برخی بیماریهای سیاسی خود را درمان کنند.
لذا همین مفهوم را وارونه کرده و وارد سیاست کردهاند. یکی از اصول لجن درمانی سیاسی میگوید: اگر رقیب یک نقطه ضعف کلیدی در تو پیدا کرد که نتوانستی پاسخ بدهی، باید بروی در سوابق رقیب جستجو کنی، همان نقطه ضعف را شناسایی و افشا نمایی و این لجن را به سر و صورت او بپاشی!
از دیگر اصول لجن درمانی سیاسی این است که وقتی ذهن جامعه روی یک نکته کلیدی و انتقادی متمرکز شد، باید شهر را شلوغ کرده تا راهی برای برون رفت از این تمرکز پیدا کنی. مهم نیست از چه خبری یا واقعهای استفاده میکنی، مهم این است که اوضاع، شلوغ و پلوغ شود به طوری که دعوا اگر جلوی دکان شما بود و شما هم طرف دعوا بودی کم کم کنار بکشی و دیگران را درگیر کنی! بعد مصلحانه یا بیطرفانه بیایی و بگویی آقایان، خانمها! قدری بروید آن طرفتر دعوا کنید.
ماجرای فیشهای نجومی رونمایی از یک جرم مشهود بود. فقط یک راه برای برونرفت از آن وجود داشت و آن اینکه متهمین یا بهتر بگوییم مجرمان این پدیده بگویند این فیشها دروغ، نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی است.
اما چون جرم مشهود بود راه گریزی برای آن پیدا نکردند. لذا این لجن را با لجن دیگری خواستند پنهان کنند. لذا پدیده «املاک نجومی» در شهرداری تهران به عنوان پاتک خبری «فیشهای نجومی» زینتبخش صفحات اول روزنامههای دوم خردادی و زنجیرهای با آتش تهیه بیبیسی، رادیو آمریکا و... شد.
خبرهایی جسته و گریخته از اردوگاه اصلاحات میرسید که اصولگرایان در انتخابات آینده فقط یک نامزد دارند که شانس بیشتری در رایآوری دارد و آن قالیباف است. از آن زمان قالیباف «سیبل» قرار گرفت و هر چه تیر تهمت و دروغ و افترا بود به سمت او شلیک شد. بحث «املاک نجومی» از میان این راهبرد سربرآورد و این در حالی است که هنوز معلوم نیست آقای قالیباف در انتخابات آینده شرکت میکند یا نه!
سهشنبه گذشته آقای قالیباف پس از مصاحبه و روشنگری و واقع نمایی قصه املاک نجومی توسط دادستان تهران و دادستان کل کشور به شورای شهر رفت تا مظلومیت خود را در قصه «املاک نجومی» فریاد بزند.
پس از 70 روز جنجال و لجنپراکنی معلوم شد که؛
1- تخلفی در اندازه 2350 میلیارد تومان دروغ بوده است.
2- هیچ یک از اعضای شورای شهر ملکی نگرفتهاند.
3- از میان همه ادعاها 36 تخلف بوده که شهردار در ابتدای شروع کار خود دستور لغو معامله داده است.
4- غوغاسالاران با دستکاری در گزارش ابتدایی سازمان بازرسی که در مرحله سوال و پرسش بوده، بنایی را ساختند که امروز همه آن فرو ریخته است.
به طوری که آقای احمد مسجدجامعی، عضو اصلاح طلب شورای شهر شهادت داد و اعتراف کرد؛ «بر ساحت سلامت خانم معصومهآباد گردی نمینشیند. تقریبا همه فهمیدیم ماجرا از چه قرار است. بنابراین باید در این مسئله کوتاه بیاییم»!
کسانی که پروژه «لجن درمانی سیاسی» را در مورد شهرداری تهران و قالیباف دنبال میکردند «دروغ نجومی» را بهترین راه برای سرپوش گذاشتن روی «فیشهای نجومی» در قالب «املاک نجومی» دنبال میکردند. امروز این دروغ رسوا، خود را نشان داده و متاسفانه کسانی میخواهند پست و مرتبت سیاسی و اجتماعی خود را با هزینه عظیم «دروغ نجومی» حفظ کنند. لذا «لجن درمانی سیاسی» را به عنوان یک گزینه روی میز رقابت دارند.
خانم معصومه آباد، عضو شورای شهر که مجسمه تقوا، سیاستورزی، مقاومت و سلحشوری است و زندانها و شکنجهگاههای رژیم بعث در ایام اسارت، تصویری پاک از یک زن ایرانی به ملت ایران و جهانیان عرضه داشت، قربانی «دروغ نجومی» و پروژه «لجن درمانی سیاسی» حضرات دوم خردادی و اصلاحطلبان تشنه قدرت شد.
او با آنکه میتوانست با سوابق بینظیر انقلابی خود از امتیازات ویژهای به طور قانونی برخوردار باشد اما پاک ماند و از امتیازی ولو مشروع استفاده نکرد. بیگناهی او و دیگر اعضای اصولگرای شورای شهر اثبات شد و خدا خود به حکم «ان الله یدافع عن الذین آمنوا» (سوره حج، آیه 38) از مومنین دفاع میکند.
هر چه به انتخابات نزدیک میشویم از این سنخ مسائل در رسانههای «تفریقی» زیاد میشود. رسانههایی که رسالت آنها «جمعی» نیست و «تفریقی» است. آنها ماموریت دارند به هر بهانهای جمعی را از انقلاب کم و «تفریق» کنند. مسئله فساد، انحراف در حوزه مسائل اقتصادی و اجتماعی قابل انکار نیست. سبک و طریق برخورد با آن هم مشخص است.
اما طریقی که برخی برگزیدهاند اصلا معطوف به مبارزه با فساد نیست بلکه آنها نظام را هدف قرار دادهاند تا با لجن پراکنی، هر روز چهره آن را کریهتر نشان دهند.
نهادهای قضائی و نظارتی هر قدر کوتاهی کنند در برخورد با مفاسد فرصت عرض اندام به نامحرمان و مخالفان میدهند تا چهره منور و پاک نظام را مشوه نشان دهند.
موضوع رقابت در انتخاب آینده باید ارزیابی کارآمدی در حوزه سوگند ریاست جمهوری در حفظ و حیثیت نظام و عمل به وعدههایی باشد که در ایام انتخابات مطرح کرده است. نباید در کارکرد یا عملکرد منتخب ملت دستکاری و خدمات را برجسته و صدمات را پنهان نمود.
همچنین کسانی که مدعی حضور در رقابتها هستند باید کارنامه خود را شفاف در معرض دید همگان به ویژه در حوزه کارآمدی قرار دهند. نفی دیگری، اثبات خود نیست.
نظام، چهره منوری دارد. کارهای زیادی صورت گرفته است. یک ملت شجاع، فداکار و باهوش پای همه چیز نظام ایستاده و از هیچ هزینهای برای صیانت از انقلاب دریغ ندارد.
کوچه کوچه، خیابان خیابان، محله به محله به نام شهدا ثبت است. شهدا، جانبازان و ایثارگران ناظر اعمال ما هستند. آنها اجازه نمیدهند هر قول و فعل دروغی برای لجن مال کردن حیثیت انقلاب چون گردی بر ساحت نظام اسلامی بنشیند. ملت ایران این رویکرد را برنمیتابد و به وقت خود واکنش نشان خواهد داد.