کارشناسان و نخبگان زیادی در مسائل مربوط به علوم رسانه، جامعهشناسی، اقتصاد، سینما و دیگر زمینهها وجود دارد که رویاهای آمریکایی را پرورش داده و آن را به جهان نشان میدهد. شکی نیست که وی از جمله افرادی است که عربیت را ننگ و عاری برای خود می دانند و عربی توصیف کردن خود را یک فحش قلمداد می کند. بسیاری از عربهای مهاجر وجود دارند که در دانشگاهها و مراکز مطالعاتی کار میکنند، بیشتر آنها رویکردهایی در تناقض با سیاستهای آمریکا در حمایت از اشغالگری صهیونیستها در فلسطین و تجهیز ارتش اسرائیل برای تخریب زیرساختهای لبنان دارند. آنها با انجام جنایتهای مختلف و تخریب عراق و ائتلاف با دیدگاههای وهابی تکفیری در عربستان و سایر جنایتهای آمریکا مخالف هستند. اما برخی از افراد نیز وجود دارند که از این اردوگاه خارج شده و تمام اقدامات آمریکا را بسیار خوب قلمداد میکنند.
دوستان سابق ولید فارس در حزب نیروهای لبنانی که به آمریکا رفته اند، به دور از نگاه ها فعالیت می کنند و امیدوارند گناهان آنها بخشیده شود. برخی از آنها در شرکتهای امنیتی در عراق مشغول کار هستند. وی البته به عنوان نظریهپرداز نحوه مدیریت ملت های عربی به فعالیتهای خود ادامه دهد. در این زمینه باید به این موضوع اشاره کرد که اگر لابی های صهیونیستی فردی را حامی و جزو عناصر خود معرفی کنند، رسانههای زیادی از میزبانی این افراد خوشحال میشوند، تنها کافی است که دولت آمریکا به این نتیجه برسد که این فرد چیزهایی را می گوید که آنها دوست دارند بدون کم و زیاد بگوید. با وجود تلاشهای گسترده ولید فارس در این عرصه ، ماشین تبلیغاتی جورج بوش رئیس جمهور سابق و میت رامنی کاندیدای دوره قبل ریاست جمهوری آمریکا از میان جمهوری خواهان توجه جدی به وی نکردند و در محافل مربوط به حزب جمهوری خواه او را به کار نگرفتند. اما غیاب عناصر ارشد حزب جمهوریخواه در کنار ترامپ قبل از انتخاب وی به عنوان ریاست جمهوری باعث شد که زمینه برای فردی مانند فارس باز شود، چرا که شخصیت های ارشد حزب جمهوری خواه نگران بودند که از حضور در کنار ترامپ اعتبار آنها خدشه دار شود.
فارس فعالیتهای سیاسی خود در لبنان را به عنوان یک سیاستمدار و نویسنده نزدیک به حزب نیروهای لبنان آغاز کرد. وی قبل از تأسیس حزب سوسیالیسم دموکراتیک مسیحی در لبنان با یکی از دوستان خود مجله موسوم به صدای مشرق را منتشر کرد. او در ادامه در پی کودتای سمیر جعجع بر ضد امین الجمیل و ایلی حبیقة از او حمایت کرد و به عنوان یکی از اعضای شورای فرماندهی حزب نیروهای لبنانی معرفی شد. وی یکی از برجستهترین نظریهپردازان جعجع در رابطه با فدرالیسم و ویژگی های مسیحیان بود. با آغاز جنگ بین ارتش و نیروهای لبنانی، فارس به همراه دانی شمعون و جبران توینی از اطاعت جعجع سرباز زد و میشل عون را تایید کرد. او در سال 1990 مدتی را به همراه میشل عون در کاخ ریاست جمهوری بعبدا گذراند.
برخی منابع میگویند که سرویسهای اطلاعاتی سوریه به دنبال وی بودند، لذا از طریق سرزمینهای اشغالی به آمریکا فرار کرد. او در آمریکا ازدواج کرده و از آن سال تاکنون به لبنان سفر نکرده است. وی در عین حال یکی از فعالان در زمینه تصویب قطعنامه 1559 سازمان ملل متحد بود. دشمنی اعلام شده و عنانگسیخته فارس با مسلمانان و حضور وی در صف شبهنظامیان مسلح برای کشتارو ربایش مسلمانان را میتوان بخشی از سوابق ولید فارس در لبنان دانست. این موضوع باعث شده بود میت رامنی به کار گیری وی را رد کند، اما ترامپ مشکلی با این موضوع نداشت، چرا که ترجیح میدهد همواره از افرادی استفاده کند که متهم به کینه توزی و نژاد پرستی هستند.
جالب اینجا است که برخی رسانههای لبنانی برای اثبات نبوغ شهروندان این کشور، این موضوع را برجسته می کنند، غافل از اینکه وی هیچ ارتباطی با لبنان ندارد. انتخاب فارس به عنوان مشاور ترامپ به اقدامات لابی صهیونیستی در آمریکا باز میگردد. لازم به یادآوری است که این مرد بخشی از زندگی خود را در سرزمینهای اشغالی سپری کرده و به عنوان یک اسرائیلی یا دست کم مزدور اسرائیلی ها برای آنها کار کرده است، بنابراین ولید فارس هرگز برای لبنانی ها یک قهرمان ملی نیست.
فارس در نگارش کتاب سعی داشت با امین جمیل وارد رقابت شود، اما مهمترین کتاب که وی نوشته است "سیاست جایگزین اسرائیل در لبنان " است که آن را به صورت یک پژوهش در پاییز سال 1996 به دولت اسرائیل تحویل داده بود. وی در این کتاب تصورات خود از مدیریت جنگ جنوب لبنان توسط رژیم صهیونیستی را مطرح کرده است، تصوراتی که هرگز در تخیل هیچ صهیونیست افراطی نیز نمیگنجد.
انتخاب ولید فارس به عنوان مشاور رسمی ترامپ در میان انبوه اخبار مربوط به مدیریت های اسرائیلی ها در داخل آمریکا یک خبر عادی است. ممکن است یک مشاور اسرائیلی دولت آمریکا اصالتی آلمانی یا ایتالیایی یا آمریکایی یا اتیوپیایی داشته باشد، اما این بار وی اصالتی لبنانی داشت. نکته مهمتر این است که وهبی قاطیشا مشاور کنونی رئیس حزب نیروهای لبنانی از تجربه فرد قبلی در این سمت عبرت گرفته و بلافاصله به آمریکا مسافرت کند و شبکه فاکس نیوز را در جریان دیدهها و شنیدههای خود بگذارد، شاید آنها بخواهند در آینده او را به عنوان وزیر خارجه احتمالی آمریکا انتخاب کنند!