- خارج کردن بیش از 12 هزار سانتریفیوژ را از چرخه غنیسازی
- توقف تحقیق و توسعه برای غنیسازی در فردو
- بیرون آوردن قلب رآکتور اراک و پر کردن آن با بتن به طوریکه هرگز قابل بازگشت نباشد.
- خارج کردن 9700 کیلوگرم اورانیوم غنی شده، زیر 5 درصد
- و...
2. این در حالیست که تمام این امتیازات را قبل از شروع مذاکرات هستهای دولت یازدهم، در اختیار داشتیم . در واقع تلخ ترین نکته در برجام این است که دولت محترم، بیآن که تضمین محکم و غیرقابل تغییری از حریف بگیرد، بسیاری از تعهدات خود را به صورت کاملا یکجانبه و غیر قابل بازگشت اجرا کرد، که این اقدامات شتابزده و برخاسته از اعتماد بیعلت به کدخدا خسارات فراوانی را بر ملت ایران تحمیل کرد.
3. اینکه در طول این سه سال مرتب از سوی دولت گفته میشد اگر آمریکا به تعهداتش عمل نکند، ما نیز امتیازات داده شده را پس میگیریم، بیشتر شبیه یک طنز تلخ تاریخی بود. زیرا اولا آمریکا نه تنها به بسیاری از تعهداتش عمل نکرده بلکه عملا برجام را نقض کرده است و دولت در این مدت تنها به دنبال توجیه این مساله بود؛ و ثانیا بسیاری از آنچه که از دست دادهایم قابل بازگشت نیست و یا اینکه بازگشت آن با هزینههای سنگین و صرف وقت چندین ساله همراه است .
4. دولت یازدهم که حتی آب خوردن مردم را به برجام گره میزد سعی داشت با وعده رفع مشکلات توجیه منطقی برای این توافق پیدا کند، یکی از وعده های برجامی دولت این بود که در شهریور امسال مشکلات مراودات بانکی برای بازگشت پول نفت به کشور برداشته شود که متاسفانه اینگونه نشد. گرچه دولت سعی دارد برجام را همچنان آفتاب تابان معرفی کند اما شکست برجام از دید رسانه های دنیا پوشیده نماند، علاوه بر اعتراف رسانه های غربی بر بی نتیجه بودن برجام ، پایگاه خبری اماراتی گالف نیوز اخیرا نوشته: «روحانی آینده سیاسی خود را بر منافع احتمالی اقتصادی حاصل از برجام پایه ریزی کرده بود اما این برنامه ریزی با خودداری رژیم بانکداری بین المللی در تعامل با ایران از بین رفت.. »
5. دولت محترم طی سه سال گذشته تقریبا تمام تمرکز خود را به مذاکرات هستهای اختصاص داده بود، این مساله سبب کم توجهی به بخش های دیگر به خصوص بخش های اقتصادی شد که نتیجه آن تعطیلی بسیاری از کارخانجات صنعتی، رکود سنگین، سختی معیشت، گرانی و تورم سرسامآور، افزایش 3 برابری نقدینگی از 460 هزار میلیارد تومان - آغاز به کار دولت محترم - به هزار و یکصدهزار میلیارد تومان، توقف تولید و... بود. این خسارتهای سنگین را هم باید به سایر پیآمدهای خسارتآفرین برجام افزود.
6. دولت در سیاست خارجی نه تنها موفقیت قابل اعتنایی نداشته است بلکه دستگاه وزارت خارجه با برخوردهای منفعلانه و مسامحه گرانه تنها به از بین رفتن عزت ملی کمک کردند. ویزا ندادن به سفیر ایران در سازمان ملل، توهین کشور 800 هزار نفری جیبوتی به ملت ایران، اخراج دانشجویان ایرانی از نروژ، تجاوز به نوجوانان ما در فرودگاه جده، برخورد مسوولان عربستانی در فاجعه منا و ... تنها بخشی از این موارد است.
7. یکی از نکات مهم در قضیه برجام حمایت تمام قد هاشمی رفسنجانی از این توافق و سکوت قابل تامل وی در برابر نقض برجام توسط آمریکا است. وی چندی پیش طی سخنانی ضمن حمایت از برجام و با این ادعا که اگر دستاوردهای آن منتشر شود مخالفان شرمنده خواهند شد به منتقدین حمله کرد، حال هاشمی رفسنجانی و کسانی که مدافع برجام هستند، برای اعلام حمایت قاطع خود از این مذاکرات و نتایج آن، فهرست کنند تا ببینند چه اتفاقاتی افتاده است، البته اگر آنها با نگاه انصاف به زیانهای وارده به کشور نگاه کنند شرمنده خود و خانواده ملت ایران خواهند شد.
سخن آخر
تصور این که بعد از بینتیجه بودن برجام و سه سال مذاکره فشرده و پرهزینه، اکنون به «نقطه آغاز» بازگشتهایم، تصوری خطا و به دور از واقعیت است. چرا که با اجرای یکطرفه تعهدات شاید صدها گام به عقب نیز برداشتهایم. فارق از خسارت هایی که برجام بر ملت ایران و نظام اسلامی تحمیل کرد حال باید از رییس جمهور محترم پرسید مگر نه این که قرار بود اگر هر یک از طرفین توافق هستهای تعهدات خود را زیر پا بگذارند، طرف مقابل نیز اقدامات انجام شده را بازپس گیرد و از ادامه همکاری خودداری ورزد؟
آیا از نظر ایشان تمدید 10 ساله تحریمهای ایران نقض برجام نیست؟ اگر اینگونه بوده است - که هست - آیا اکنون وقت آن نرسیده که طبق قولی که رییس جمهور داده بودند ضمن توقف اجرای تعهدات اقدامات انجام شده را که قرار بود بازگشتپذیر باشند، به حالت اولیه بازگرداند! واقعیت اینست که امروز بجای چسباندن برچسب شرمندگی به مردم کسانی باید احساس شرمندگی کنند که توصیههای رهبری را توجه نکردند و در برجام دستشان خالی است..