به گزارش مشرق، پس از تلاشهای اولیه در سال 1963 و ناکامیهای پیدرپی، در 13 اکتبر 1999 و در نشست هلسینکی موضوع عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا تصویب شد. در این نشست شرایطی برای عضویت ترکیه تعیین شد. سرانجام در 17 دسامبر 2004 رهبران 25 کشور اروپایی بر سر گفتوگو با این کشور در سوم اکتبر 2005 به توافق رسیدند. در سال 2005 میان اتحادیه اروپا و ترکیه سندی 35 بندی امضا شد که در آن وظایف و تکالیفی برعهده آنکارا گذاشته شده بود و بر اساس آن ترکیه میبایست تا قبل از پیوستن به اتحادیه همه مفاد آن را اجرا کند.
از میان این شروط، حق اتحادیه اروپا براى پایان دادن یکجـانبه بـه ادامه مذاکرات مهترین شرط بود. بـراساس بـند دوم چارچوب مذاکرات که مبتنى بر مذاکرات اکتـبر 2005 شـوراى اروپا بود، مـواد مـورد مـذاکره ممکن است مورد بـازبینى مجدد اتحادیه قرار گیرد و پذیرش پاسخ ترکیه لزوماً به معناى پذیرش نهایى تلقى نمىشود.
از بحران کردستان، دخـالت نظامیان در سیاست، سطح نسبتاً پایینتر اقتصادى ترکیه در مقابل کشورهای صنعتیتر اروپایی و امکان تشدید و بازگشت مشکلات اقتصادی، مسئله حقوق بشر، اختلافهاى ترکیه با یونـان و ارمـنستان به عنوان موانع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا یاد میشود.
این موانع پس از کودتای ناکام 25 تیر 1395 با اتخاذ تصمیمهای خودسرانه رجب طیب اردوغان در سرکوب جنبش گولن، دستگیری صلاح الدین دمیرتاش و 11 نفر از نمایندگان حزب دموکراتیک خلقها، بازداشت شهروندان کرد استانهای شرقی چون دیاربکر، بازداشت روزنامهنگاران روزنامه جمهوریت، تلاش برای بازگشت مجدد مجازات اعدام برای برخورد با کودتاگران، اختلافها بر سر سفر بدون ویزای شهروندان ترک به منطقه شنگن و در نهایت طرح حزب عدالت و توسعه برای اصلاح قانون اساسی، افزایش اختیارات رئیس جمهور و تحکیم سلطه اردوغان تا سال 2029، کار را به جایی رساند که وزیر امور خارجه لوکزانبورک اقدامهای اردوغان را با اقدامهای هیتلر و آلمان نازی مقایسه کرد.
همچنین سخنگوی دولت آلمان در کنفرانس خبری خود از سرکوب مخالفان و رسانهها در ترکیه به شدت انتقاد کرد. البته این اتهامات با واکنش تند اردوغان مواجه شد و او اتحادیه اروپا را به عدم صداقت و حمایت از تروریسم پ.ک.ک و کودتاگران وابسته به جنبش فتح الله گولن متهم کرد.
با تداوم تنشها بین طرفین، رجب طیب اردغان در حاشیه سفر خود به ازبکستان و پاکستان در هواپیما و در میان خبرنگاران اعلام کرد که ترکیه در صورت ناامیدی و تداوم کارشکنیهای اتحادیه اروپا، پیوستن به سازمان همکاریهای شانگهای را در دستور کار قرار خواهد داد.
سازمان همکاریهای شانگهای، سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال 2001 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیین کننده در سازمان شانگهای را دو کشور چین و روسیه بر عهده دارند.
به نظر میرسد که رسیدن به آرزوی اروپایی شدن برای ترکها پس از رای قاطع ماه نوامبر 2016 پارلمان اروپا در توقف مذاکرات برای پیوستن به این اتحادیه، بیش از گذشته برای آنکارا دست نیافتنیتر شده است. اگر در سال 2005 برخی از تحلیلگران سال 2020 را به عنوان سال احتمالی عضویت نهایی ترکیه در اتحادیه اروپا در نظر میگرفتند، اما در شرایط پس از کودتای ناکام 15 جولای 2016 باید اذعان کرد که این رویا در افقی بلندمدت بر باد رفته است.
این رأی نشان داد که اگرچه اروپا و غرب الگوی اسلام لیبرال، سکولار، محافظه کارانه و صوفیانه حزب عدالت و توسعه و ترکیه که گروهی آن را اسلام مشروب و قمار نامیدهاند را به عنوان الگویی مطلوب از اسلام و مدل دموکراسی مدنظر خود در برابر مدلی همچون جمهوری اسلامی ایران برای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا میدانند، اما حاضر به ریسک بر روی منافع و هویت خود به عنوان کلوپی مسیحی نیستند.
اعلام عدم آماده بودن سازمان همکاریهای شانگهای از سوی دبیرکل آن برای گسترش سریع اعضا، درست همزمان با مطرح شدن نظر رجب طیب اردوغان در خصوص احتمال پیوستن به این سازمان به عنوان یکی از گزینههای روی میز آنکارا به جای پیوستن به اتحادیه اروپا، خود نشان دهنده حساسیت بعضی از اعضای اثرگذار سازمان با عضویت ترکیه در این سازمان که دارای محوریت شرقی است، داشت.
علیرغم منافع اقتصادی مشترک، ترکیه با روسیه و چین به عنوان دو عضو اصلی این مجموعه دارای اختلافهایی است. در نگاه این کشورها سیاستهای ترکیه تحت مدیریت اردوغان رفتاری پرنوسان را بروز داده که همیشه سعی داشته تا از کارت روسیه، چین، سازمان همکاریهای شانگهای، اسرائیل، ایران، بحران در خاورمیانه و حتی روابط با آمریکا برای تحقق رویای پیوستن به اتحادیه اروپا بهره برداری کند.
باید توجه داشت که در صورت پیوستن آنکارا به سازمان همکاریهای شانگهای و ناامیدی از پیوستن به اتحادیه اروپا، به نوعی نشان دهنده عمق حقارت و شکست برای ترکیه خواهد بود. سازمان همکاریهای شانگهای جای اتحادیه اروپا را نمیتواند برای ترکیه پر کند.
پیش بینیها حاکی از آن است که به علت وابستگی دو طرف به یکدیگر، اگرچه شاید اروپایی شدن را برای ترکیه بیش از گذشته باید در افقهایی دوردستتر و حتی غیرممکن در نظر گرفت، اما به نظر میرسد که در میانمدت شاهد کاهش اختلافها بین بروکسل و آنکارا، همچنین بازگشایی مجدد در روند مذاکرات عضویت در اتحادیه اروپا خواهیم بود.
در خصوص تهدید رئیس جمهور ترکیه در خصوص باز کردن مرزها بر روی مهاجران و پناهجویان نیز باید گفت که این سخنان را نباید چندان جدی گرفت. چرا که باز کردن مرزهای ترکیه بر روی آوارگان و پناهجویان بدون شک برای این کشور خطرهای امنیتی و اقتصادی بالایی را به دنبال خواهد داشت. به طور قطع در این رویداد، ترکیه بیشتر از اروپا بازنده خواهد بود.
از میان این شروط، حق اتحادیه اروپا براى پایان دادن یکجـانبه بـه ادامه مذاکرات مهترین شرط بود. بـراساس بـند دوم چارچوب مذاکرات که مبتنى بر مذاکرات اکتـبر 2005 شـوراى اروپا بود، مـواد مـورد مـذاکره ممکن است مورد بـازبینى مجدد اتحادیه قرار گیرد و پذیرش پاسخ ترکیه لزوماً به معناى پذیرش نهایى تلقى نمىشود.
از بحران کردستان، دخـالت نظامیان در سیاست، سطح نسبتاً پایینتر اقتصادى ترکیه در مقابل کشورهای صنعتیتر اروپایی و امکان تشدید و بازگشت مشکلات اقتصادی، مسئله حقوق بشر، اختلافهاى ترکیه با یونـان و ارمـنستان به عنوان موانع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا یاد میشود.
این موانع پس از کودتای ناکام 25 تیر 1395 با اتخاذ تصمیمهای خودسرانه رجب طیب اردوغان در سرکوب جنبش گولن، دستگیری صلاح الدین دمیرتاش و 11 نفر از نمایندگان حزب دموکراتیک خلقها، بازداشت شهروندان کرد استانهای شرقی چون دیاربکر، بازداشت روزنامهنگاران روزنامه جمهوریت، تلاش برای بازگشت مجدد مجازات اعدام برای برخورد با کودتاگران، اختلافها بر سر سفر بدون ویزای شهروندان ترک به منطقه شنگن و در نهایت طرح حزب عدالت و توسعه برای اصلاح قانون اساسی، افزایش اختیارات رئیس جمهور و تحکیم سلطه اردوغان تا سال 2029، کار را به جایی رساند که وزیر امور خارجه لوکزانبورک اقدامهای اردوغان را با اقدامهای هیتلر و آلمان نازی مقایسه کرد.
همچنین سخنگوی دولت آلمان در کنفرانس خبری خود از سرکوب مخالفان و رسانهها در ترکیه به شدت انتقاد کرد. البته این اتهامات با واکنش تند اردوغان مواجه شد و او اتحادیه اروپا را به عدم صداقت و حمایت از تروریسم پ.ک.ک و کودتاگران وابسته به جنبش فتح الله گولن متهم کرد.
با تداوم تنشها بین طرفین، رجب طیب اردغان در حاشیه سفر خود به ازبکستان و پاکستان در هواپیما و در میان خبرنگاران اعلام کرد که ترکیه در صورت ناامیدی و تداوم کارشکنیهای اتحادیه اروپا، پیوستن به سازمان همکاریهای شانگهای را در دستور کار قرار خواهد داد.
سازمان همکاریهای شانگهای، سازمانی میاندولتی است که برای همکاریهای چندجانبه امنیتی، اقتصادی و فرهنگی تشکیل شدهاست. این سازمان در سال 2001 توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان پایهگذاری شد. نقش اصلی و تعیین کننده در سازمان شانگهای را دو کشور چین و روسیه بر عهده دارند.
به نظر میرسد که رسیدن به آرزوی اروپایی شدن برای ترکها پس از رای قاطع ماه نوامبر 2016 پارلمان اروپا در توقف مذاکرات برای پیوستن به این اتحادیه، بیش از گذشته برای آنکارا دست نیافتنیتر شده است. اگر در سال 2005 برخی از تحلیلگران سال 2020 را به عنوان سال احتمالی عضویت نهایی ترکیه در اتحادیه اروپا در نظر میگرفتند، اما در شرایط پس از کودتای ناکام 15 جولای 2016 باید اذعان کرد که این رویا در افقی بلندمدت بر باد رفته است.
این رأی نشان داد که اگرچه اروپا و غرب الگوی اسلام لیبرال، سکولار، محافظه کارانه و صوفیانه حزب عدالت و توسعه و ترکیه که گروهی آن را اسلام مشروب و قمار نامیدهاند را به عنوان الگویی مطلوب از اسلام و مدل دموکراسی مدنظر خود در برابر مدلی همچون جمهوری اسلامی ایران برای منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا میدانند، اما حاضر به ریسک بر روی منافع و هویت خود به عنوان کلوپی مسیحی نیستند.
اعلام عدم آماده بودن سازمان همکاریهای شانگهای از سوی دبیرکل آن برای گسترش سریع اعضا، درست همزمان با مطرح شدن نظر رجب طیب اردوغان در خصوص احتمال پیوستن به این سازمان به عنوان یکی از گزینههای روی میز آنکارا به جای پیوستن به اتحادیه اروپا، خود نشان دهنده حساسیت بعضی از اعضای اثرگذار سازمان با عضویت ترکیه در این سازمان که دارای محوریت شرقی است، داشت.
علیرغم منافع اقتصادی مشترک، ترکیه با روسیه و چین به عنوان دو عضو اصلی این مجموعه دارای اختلافهایی است. در نگاه این کشورها سیاستهای ترکیه تحت مدیریت اردوغان رفتاری پرنوسان را بروز داده که همیشه سعی داشته تا از کارت روسیه، چین، سازمان همکاریهای شانگهای، اسرائیل، ایران، بحران در خاورمیانه و حتی روابط با آمریکا برای تحقق رویای پیوستن به اتحادیه اروپا بهره برداری کند.
باید توجه داشت که در صورت پیوستن آنکارا به سازمان همکاریهای شانگهای و ناامیدی از پیوستن به اتحادیه اروپا، به نوعی نشان دهنده عمق حقارت و شکست برای ترکیه خواهد بود. سازمان همکاریهای شانگهای جای اتحادیه اروپا را نمیتواند برای ترکیه پر کند.
پیش بینیها حاکی از آن است که به علت وابستگی دو طرف به یکدیگر، اگرچه شاید اروپایی شدن را برای ترکیه بیش از گذشته باید در افقهایی دوردستتر و حتی غیرممکن در نظر گرفت، اما به نظر میرسد که در میانمدت شاهد کاهش اختلافها بین بروکسل و آنکارا، همچنین بازگشایی مجدد در روند مذاکرات عضویت در اتحادیه اروپا خواهیم بود.
در خصوص تهدید رئیس جمهور ترکیه در خصوص باز کردن مرزها بر روی مهاجران و پناهجویان نیز باید گفت که این سخنان را نباید چندان جدی گرفت. چرا که باز کردن مرزهای ترکیه بر روی آوارگان و پناهجویان بدون شک برای این کشور خطرهای امنیتی و اقتصادی بالایی را به دنبال خواهد داشت. به طور قطع در این رویداد، ترکیه بیشتر از اروپا بازنده خواهد بود.