مشرق- همین چند لحظه پیش دستور
آغاز عملیات و حرکت به سمت هدف از پیش تعیین شده، داده شد. امروز 31 اکتبر 2014ست.
من سرجوخه جاناتان "جونو" میلر از گردان تکاورانِ دریایی(Marines) هستم. ما هم اکنون در حال سوار شدن به تانکها هستیم. من پشت
تیربار تانک در حال نظارهی موقعیّت جنگ و وضعیت نیروهای خودی هستم. فرماندهان
جنگی در حال همانگیهای نهایی با نیروهای مختلف نظامی حاضر هستند و ما پشت سر هم
پیغامهایشان برای افراد مختلف گروه را شنیده و از موقعّیت دشمن آگاه میشویم.
هلیکوپترها و نیروهای هوایی خودی پیدرپی از بالای سر ما عبور میکنند. دود عظیم
بسیار زیادی در دوردست مشخص است که نشان از اهدافی است که توسط همین نیروهای هوایی
منحدم و بمباران شدهاند. مثل اینکه باید هدایت تانک را من برعهده بگیرم، تا
راننده، تسلیحات تانک را کار بگذارد. ضد هوایی دشمن قصد انهدام نیروهای هوایی ما
را داشته و مدام به سمت آنها شلیک میکند. تانکهای دشمن به ما نزدیک شده و قصد
حمله به ما را دارند که دستور حمله به آنها داده میشود و ما موفق میشویم بدون تلفات
و فقط با صدمات اندکی آنها را نابود کنیم. ای وای، چند تانک دیگر، امّا در این دود
و خاک اصلاً دیده نمیشوند. مجبورم از دوربین حرارتی استفاده کنم.
بله بالاخره این تانکها هم منهدم شدند، امّا چند تانک خودی هم نابود شدند. راکتهای دشمن نیروهای ما را هدف گرفته و کمی جلوتر از ما را بمباران میکنند. مجبورم با دید هوایی و استفاده از پهپادهای خودی گرایِ راکتهای دشمن را به هواپیماها بدهم تا آنها این اهداف را بمبباران کنند. باز هم باید تانک را هدایت کنم. باز هم یک تانک خودی مورد اصابت موشک قرار گرفت. همرزمانم در آن تانک با عجله خودشان را به بیرون پرتاب کردند، خدای من بدنشان آتش گرفته... . چند ترکشِ موشک به تانکِ من هم اصابت کرد. هدف ما عبور از یک پایگاه نظامی و پیشروی به سمت شهر است. ما الان در حال عبور از این پایگاه هستیم، سربازان بسیاری به سمت ما تیر شلیک میکنند و بعضی هم از ترس در حال فرار هستند. بله، بالاخره، ضد هواییها را زدم، من زدم. افتخارش از آنِ من شد. حالا که نیروهای زرهی دشمن را فلج کردیم کماندوهای رنجر هم خودشان را به ما رساندند. سر رسیدند. شهر تهران از دوردست نمایان است. همهی شهردر حال سوختن است و هواپیماهای ما پیدرپی در حال بمبریزی بر مناطق نظامی آنجاست.
تهران؛ بله درست شنیدید، تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران، مورد هجوم نیروهای آمریکایی قرار گرفته و آنها با هواپیما و تانک خاکِ ایران را مورد تجاوز قرار دادهاند. این قسمتی از سناریویِ مرحلهی تهرانِ بازی میدان جنگ 3(Battlefiled 3) است که در نمایشگاه سرگرمیهای دیجیتال یا E3(Electronic Entertainment Expo) رونمایی شده است.
ترسیدن
مدتی قبل بود، حدوداً 5-4 ماه پیش بود، که اعلام شد مرحلهای از بازی میدان جنگ 3 در تهران اتفاق میافتد.
کلوزویتس میگفت جنگ ادامهی سیاست است. طبق این نظر، ریشهی هر جنگی را باید در سیاست دید، حتی اگر این جنگ، یک بازی رایانهای باشد. وقتی در بازی مورد اشاره، به مخاطب القاء میشود که آمریکا به تهران حمله کرده و آن را نابود میکند، ریشه در تمایل واقعی سازندگان آمریکایی آن در عرصهی واقعی سیاست که تهران را نابود شده ببینند. لذا سناریوی این بازی حائز اهمیت است. این دست سناریوها، زمینهساز آینده (به گفتهی بازی مثلاً 2014) هستند آمریکا در این سناریو به مخاطب خود میفهماند که آمریکا میتواند و بلکه میبایست به ایران حمله کند. در این حال بازیباز وطنی هم به این بازی میپردازد و اکثراً بی اطلاع در نقش سرباز به وطن خود حمله کرده و آن را نابود...
این سناریوها همه برای تبدیل شدن به واقعیت نوشته شدهاند. به این معنی که دشمن برای حمله به کشورهای مختلف به اشخاص و سازمانهای مختلف سفارش نوشتن سناریوهای مختلف را میدهد. این کار، زمینهی روانی لازم برای به واقعیت پیوستن آن سناریوهای خیالی را فراهم میکند تا همیشه مردم جهان مثلا آمادهی حمله به تهران باشند تا اگر روزی چنین واقعهی رخ داد یا اگر حرفی از آن زده شد، برای مردم جهان امری عادی بوده و بارها و بارها چنان امری را در عالم خیال دیده باشند.
نمونهای دیگر از این دست، یکی از کارهای تام کلنسی(TomClancy) یکی از نویسندگان مطرح در سناریو نویسی است که در حال حاضر یکی از برندهای معتبر در صنعت بازیهای ویدئویی میباشد، که وجود این نام ابتدای هر عنوانی به معنی کیفیت آن عنوان است. یکی از این عناوین تام کلنسی گوست ریکون(Tom Clancy’s Ghost Recon) است که بیشتر به پیشبینیِ آینده میپردازد. در نسخهی گوست ریکون 2: اوج حمله(Ghost Recon 2: Summit Strike) که در سال 2005 عرضه شده است درگیریهای گرجستان، که در سال 2008 اتفاق افتاد را پیش بینی کرده بود. این مسئلهی به ظاهر اتفاقی، نشان از سناریو نویسی وسیع دولت ایالات متحده برای نقشآفرینی در صحنهی بینالملل دارد. به بیان دیگر آمریکا با این کار، به خود حق میدهد تا برای بسترسازی برای این نقشآفرینی، هم مردم خود و هم مردم جهان را با این سناریونویسیها بترساند.
داستانها، فیلمها و بازیهای بسیاری را آمریکا بر علیه کشورهای روسیه، آلمان، ژاپن ساخته است امّا با اینکه این سه کشور خصوصاً ژاپن در صنعت بازیهای ویدئویی قوی هستند امّا عکسالعملی بر علیه این آثار نشان ندادند، شاید هم جرأت این کار را نداشتهاند!
این اتفاق به طور ناجوانمردانهتری چند سالیست که علیه مردم افغانستان و عراق در حال رخ دادن است. این کشورها در چنان بازیهایی، عقبمانده، فقیر و تروریست معرفی میشوند.
حق محفوظ(اعتراض)
چنانچه در آخرین شماره از بازی مدال افتخار(Medal of honor) شاهد بودیم، تنها و تنها به این دلیل که در یکی از مراحل این بازی به شکست سربازان آمریکایی و انگلیسی پرداخته میشد(که اتفاقاً این مرحله بر اساس واقعیت هم بوده است)، ابتدا خانوادهی سربازان کشته شده در افغانستان به اعتراض پرداختند، سپس وزارت خارجهی انگلیس به شرکت سازنده اعتراض کرده و با تهدید به اینکه از انتشار بازی جلوگیری خواهد شد، از الکترونیک آرتز(که اتفاقاً ناشر این بازی هم بود) خواست، این مرحله از بازی را حذف کند. سرانجام با همهی فشارها این مرحله حذف شد، امّا برای جریمه هم که شده از عرضهی بازی در بعضی فروشگاههای زنجیرهای عرضهی بازی، ممانعت به عمل آمد. این نشان از آن است، که بازی، بر خلافِ نامِ آن، چنان مهم است که مقامی مثل وزیر امور خارجهی انگلیس، در محتوای آن دخالت کرده با تهدید حرف خودش را به کرسی مینشاند و بار دیگر نبود آزادیِ بیان را به اثبات میرساند.
برای ما نیز چنان حقی محفوظ است. حال چرا ما این کار را نکنیم. اعتراض و حقِ اعتراض، حقِ محفوظی است که اگر از آن استفاده نشود، حتی اگر قدرتی مثلِ روسیه را هم در عرصهی سخت داشته باشید باید بنشینید و سناریوپرازی نرم دشمن را نظاره کنید. در همین بازیِ ندای وظیفه: جنگ افزار مدرن 2 (Call of duty: modern warfare 2) برای روسیه به عنوانِ کشوری مهاجم به امریکا سناریوپردازی شد و امریکا تا توانست در این بازی خود را مظلوم نشان داد. در یکی از مراحِل بازی، بازیباز باید در نقشِ یک رنجر در ارتش امریکا، در کوچه پس کوچههای واشنگتن و در دالانهای کاخ سفید با سربازانِ روسی به جنگِ تن به تن میپرداخت و از امریکای موردِ تهاجم قرار گرفته در مقابل روسیهی مهاجم دفاع میکرد! روسیه نه تنها هم واکنشی به بازی نشان نداد بلکه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور سابق روسیه از بازی تعریف و تمجید کرد و سازندهگان هم از خدا خواسته قرار است این اتفاق را در جنگ افزار مدرن 3 برای تمامِ جهان تکرار کنند و روسیه در این بازی آتش جنگ جهانی سوم را خواهد افروخت.
برای اینکه بلای روسیه بر سرِ ما نیاید باید دست به اعتراضی وسیع بزنیم. وسعت این اعتراض باید در سطح اعتراض به تغییر نام خلیج فارس باشد و این اعتراضِ گسترده در محیط وبلاگها، سایتهای خبری، روزنامهها و مجلاتِ بازی دنبال شود. جماعتِ بازیبازِ وطنی باید جای بحث بر روی اینکه آیا میدان جنگ 3 بهتر است یا ندای وظیفه: ابزار مدرن جنگ 3، کمی به محتوا و سناریوی این بازیها دقت کنند و به رگِ غیرتشان بر بخورد! به این بحث بیشتر پرداخته شود. شاید کمی باید از دشمن یاد بگیریم. دشمنی که به کمتر از حذفِ یک مرحله از بازی، آنهم در سطحِ وزارتِ امور خارجه رضایت نمیدهد!
در چنین وضعی، هم باید به سناریوپردازان و نویسندگانِ این بازی اعتراض کرد، هم به کمپانی EA و هم به دولتِ امریکا، که چرا به خودشان حق ساخت چنین بازی را دادهاند، باید طوری اعتراض کنیم. این اعتراض میتواند به صورتِ جدی در جوامع بینالملل مطرح گردد.
حقِ ترساندن
این بازی سناریوی کاملی برای حمله به ایران است، که در قالب یک بازی به بازیباز اجازهی حمله و تجاوز به خاک ایران را میدهد. این بازی و سناریوی آن آنقدر برای سازندگان مهم است که سفارش نوشتن یک کتاب دربارهی بازی را به تهیه کنندگی ندی مک نب و پاتریک بَچ دادهاند. از میان این دو نفر ندی مک نب یکی از رماننویسها و عضو سابق گروه SAS می باشد که در چندین عملیات نیز شرکت داشته است. امّا سوال مهم این است؟ چرا ما نباید برای چنین پروژههایی هزینه و بودجهی ملّی بگذاریم و طرح حمله به آمریکا را در قالب بازی منتشر کنیم؟ وقتی آلمان، روسیه و ژاپن از آمریکا برای این سناریوپردازی شکایت نمیکنند، ما هم نباید شکایت کنیم؟
نقشهی حملات خیالی و واقعی امریکا به کشورهای مختلف در عرصهی بازیسازی
ممکن است در نهایت کمپانی سازنده با این توجیه که این بازی بر اساسِ یک سناریوی خیالی ساخته شده، از زیر بار این اتهام فرار کند اما یک حقِ محفوظ را برای ما باقی خواهد گذاشت.
کارِ دیگری که باید صورت گیرد این است که، تا میتوانیم از این سناریوهای خیالی(!) نوشته و دست به ساخت پروژههای ساخت ملّی در حوزهی بازی فیلم، یا حتی داستان و رمان، بزنیم.
آنها در غالبِ سناریوپردازی به خود حق همه چیز را میدهند، حق حمله، حق ترساندن، حق نفوذ، حق تجاوز به خاک، امّا این چرا از سوی ما نه؟!
در پایان باید اشاره کرد که این بازی اگر با اعتراض مواجه نشود، دشمن خیال بد میکند. مطمئن باشید این بازی حداقل کارش این است که مخاطب ایرانی را بسنجد که چقدر به خاکش عِرق دارد اگر اعتراض کرد که نشان دهندهی غیرتش است که همیشه به آن معروف بوده در دنیا؛ اگر هم اعتراض نکرد بیگانه فردا روزی را برای خود متصور میشود که حمله کرده به این خاک و خواهد گفت که ساختیم بازی را و استقبال هم شد و غیرت هم گذشت دورانش...
ردیف |
نام بازی/ کشورهای مورد هجوم |
کشورِ مهاجم |
آلمان(نازیها) |
آمریکا |
ایران |
ژاپن |
روسیه |
|
01 |
|
آمریکا |
|
|
|
* |
|
|
02 |
|
آمریکا |
|
|
|
|
|
|
03 |
|
آمریکا |
|
|
|
|
|
|
04 |
|
آمریکا |
|
|
|
* | * | |
05 |
|
آمریکا |
|
|
* |
|
|
|
06 |
|
آمریکا |
* |
|
|
* |
||
07 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
* |
|
08 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
09 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
10 |
|
آمریکا |
|
|
|
|
* |
|
11 |
|
آمریکا |
* |
|
|
* |
* |
|
12 |
|
روسیه |
|
* |
|
|
* |
|
13 |
|
آمریکا |
* |
|
|
* |
||
14 |
|
روسیه |
|
* |
|
|
||
15 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
16 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
17 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
18 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
|
|
19 |
|
آمریکا |
|
|
|
|
* |
|
20 |
|
آمریکا |
* |
|
|
|
||
|
مجموع |
|
12 |
2 |
1 |
3 |
8 |
|