به گزارش مشرق، تیم ملی فوتبال ایران اردوی پرحاشیه ای را در کشور امارات پشت سر گذاشته و قرار است فردا با پایان این اردو، ملیپوشان به کشورمان بازگردند.
پرحاشیه و جنجالی؛ این کوتاه ترین و در عین حال دقیق ترین تعریفی است که از اردوی تیم ملی ایران در دبی می توان ارائه کرد. از اخراج محترمانه پرسپولیسی ها تا جدی گرفتن و رسانه ای نکردن دیدار با تیمی درجه چندم و محلی. به چه قیمتی خدا می داند؟!
به عنوان یک ایرانی اصلا دلمان نمی خواهد علیه منافع ملی واقعه نگاری کرده و مطلبی بنویسیم (حالا بماند که دو خارجی دعوای منافع ملی کشور ما را چماق کرده و هرکدام سعی می کنند تا آن را به نفع خود مصادره به مطلوب کنند) اما دودی را می بینیم که حاصل از این اختلاف به هوا بلند شده و چنان فضا را غبارآلود کرده که به واقع تشخیص سره از ناسره را حتی برای کارشناسان هم دشوار کرده چه برسد به هواداران و سینه چاکانی که جز موفقیت فوتبال (چه ملی و چه باشگاهی و اکثرا چه توامان) خواسته دیگری از فوتبال ندارند.
این اتفاقات حول و حوش تیم ملی و باشگاه ها طی چند سال اخیر همواره ادامه داشته و مشخص نیست چه زمانی قرار است از جنجال ها، جدال ها و چالش هایی که به وجود می آید درس گرفته و یک بار کار را برای همیشه یکسره کنیم.
یک بار پرسپولیس ژوزه، یک بار استقلال قلعه نویی، یک بار سپاهان کرانچار و حالا پرسپولیس برانکو؛ و این یعنی این چرخه هر ساله در حال تکرار است و قرار هم نیست از آن درس بگیریم و شاید هم درس می گیریم اما چون گوش شنوایی نیست و برخی هم دندان های مدیرانمان را شماردهاند؛ این چرخه مدام تکرار و تکرار می شود.
از فدراسیون کفاشیان به عنوان فدراسیون خنده نام برده می شود و این در حالی است که تاج اصرار دارد فدراسیون او را فدراسیون تدبیر و تعقل بنامیم اما اتفاقاتی در همین مدت کوتاه همچنان بدون توجه به تجربیات قبلی رخ می دهد که نشانی از تدبیر ندارد و انگار همچنان در بر روی همان پاشنه قبلی می چرخد!
همچنان اصرار داریم که بگوییم تیم ملی فوتبال ایران در امارات اردوی جنجالی و پرحاشیه ای را پشت سر گذاشته است. اردویی که با یک لیست باز آغاز و 6 نفر به لیست اولیه اضافه شدند و در نهایت با کسر 7 بازیکن به کار خود ادامه داد. اردویی که اخبار گلچین و سانسور شده از یک بازی درجه چندم باعث انتشار اخباری گوناگون و متفاوت و بعضا نامتعارف و دروغ از درون آن شده و با وجود تکذیب درون گروهی از سوی مسئولان، هیچگاه این اخبار به صورت رسمی تکذیب نمی شود.
اردویی که طی 5 روز و به جهت برگزاری دو دیدار دوستانه با تیمهای مطرح آفریقایی برنامهریزی می شود اما در نهایت با حضور 15 بازیکن و دو مصدوم ادامه پیدا کرده و همه خروجی اش می شود بازی با منتخب سیاه های ساکن دوبی! و چقدر قشنگ و با بهانه های رنگ وارنگ مخاطبان و هوادارانی که جز موفقیت فوتبال چیز دیگری را طلب نمی کنند با حرفها و بیانیه ها و لجبازی های دو مربی خارجی سیاه می شوند.
سالهای سال است که فریاد می زنیم مسئولان و مدیران ارشد فدراسیون فوتبال دست به کار شده و خلا بین سرمربیان تیم های ملی با باشگاه ها را با برگزاری یک جلسه هم اندیشی (مثل صدها جلسه هم اندیشی بافایده و بی فایده دیگر) پر کنید اما یا گوش شنوایی نیست و یا زوری برای متقاعد کردن طرفین. الان هم همچنان همین عقیده را داریم. تا زمانی که این مربیان رو در روی همدیگر ننشسته و بر سر تقویم و برنامه ها سنگهایشان را با هم وا نکنند آش همان آش و کاسه هم همان کاسه هست و والسلام!
در نهایت اینکه شاید فدراسیون تدبیر تاج و یارانش با تحقق این امر نمود بیشتری پیدا کرده تا در آینده برای همیشه شاهد ریشه کن شدن این جاروجنجال ها و چالشها در سطح اول فوتبال ایران باشیم.
اگر یک بار برای همیشه به دنبال پایان این دعواها هستیم باید ابتدا به دنبال نشاندن مربیان باشگاهی و ملی دور یک میز باشیم تا آنها بدور از هر مساله احساسی و حتی رسانه ای در دور همان میز جدالهایشان را انجام دهند تا در نهایت با یک کاسه شدن نظرات بتوانیم رشد و ارتقای فوتبال را دوباره از نزدیک لمس کنیم.
در این بین حداقل تجربه ثابت کرده اینکه یک عده خودخواهی و لجبازی را پیشه کرده و عده ای دیگر با فرار رو به جلو دنبال بهانه های واهی و مقصران احتمالی ناکامی خود باشند و عده سومی نیز بدون توجه به این مسایل فقط حواشی را نظاره گر باشند و در نهایت هم مدیران ارشد فدراسیون فوتبال دست روی دست بگذارند تا گذر زمان همه چیز را درست کند؛ تفکر صد در صد اشتباهی بوده و تا تعامل و همفکری در راستای منافع ملی و باشگاهی در یک راستا صورت نگیرد مطمئنا باز هم شاهد گرم شدن تنور این جدالهای رسانه ای بیش از پیش خواهیم بود.
در پایان اینکه فراموش نکنیم تیم ملی برای صعود به جام جهانی 5 فینال دیگر را پیش رو دارد و 4 تیم آسیایی برای دفاع از حیثیت فوتبال ایران و حداقل برای کم نشدن سهمیه باشگاهی در لیگ قهرمانان آسیا تا چندی دیگر کار خود را در این رقابت ها آغاز میکنند و به نظر میرسد شاید در صورتی که اختلافات به پایان نرسد پایانی تلخ در سال 2017 میلادی در انتظار فوتبال ایران خواهد بود.
پرحاشیه و جنجالی؛ این کوتاه ترین و در عین حال دقیق ترین تعریفی است که از اردوی تیم ملی ایران در دبی می توان ارائه کرد. از اخراج محترمانه پرسپولیسی ها تا جدی گرفتن و رسانه ای نکردن دیدار با تیمی درجه چندم و محلی. به چه قیمتی خدا می داند؟!
به عنوان یک ایرانی اصلا دلمان نمی خواهد علیه منافع ملی واقعه نگاری کرده و مطلبی بنویسیم (حالا بماند که دو خارجی دعوای منافع ملی کشور ما را چماق کرده و هرکدام سعی می کنند تا آن را به نفع خود مصادره به مطلوب کنند) اما دودی را می بینیم که حاصل از این اختلاف به هوا بلند شده و چنان فضا را غبارآلود کرده که به واقع تشخیص سره از ناسره را حتی برای کارشناسان هم دشوار کرده چه برسد به هواداران و سینه چاکانی که جز موفقیت فوتبال (چه ملی و چه باشگاهی و اکثرا چه توامان) خواسته دیگری از فوتبال ندارند.
این اتفاقات حول و حوش تیم ملی و باشگاه ها طی چند سال اخیر همواره ادامه داشته و مشخص نیست چه زمانی قرار است از جنجال ها، جدال ها و چالش هایی که به وجود می آید درس گرفته و یک بار کار را برای همیشه یکسره کنیم.
یک بار پرسپولیس ژوزه، یک بار استقلال قلعه نویی، یک بار سپاهان کرانچار و حالا پرسپولیس برانکو؛ و این یعنی این چرخه هر ساله در حال تکرار است و قرار هم نیست از آن درس بگیریم و شاید هم درس می گیریم اما چون گوش شنوایی نیست و برخی هم دندان های مدیرانمان را شماردهاند؛ این چرخه مدام تکرار و تکرار می شود.
از فدراسیون کفاشیان به عنوان فدراسیون خنده نام برده می شود و این در حالی است که تاج اصرار دارد فدراسیون او را فدراسیون تدبیر و تعقل بنامیم اما اتفاقاتی در همین مدت کوتاه همچنان بدون توجه به تجربیات قبلی رخ می دهد که نشانی از تدبیر ندارد و انگار همچنان در بر روی همان پاشنه قبلی می چرخد!
همچنان اصرار داریم که بگوییم تیم ملی فوتبال ایران در امارات اردوی جنجالی و پرحاشیه ای را پشت سر گذاشته است. اردویی که با یک لیست باز آغاز و 6 نفر به لیست اولیه اضافه شدند و در نهایت با کسر 7 بازیکن به کار خود ادامه داد. اردویی که اخبار گلچین و سانسور شده از یک بازی درجه چندم باعث انتشار اخباری گوناگون و متفاوت و بعضا نامتعارف و دروغ از درون آن شده و با وجود تکذیب درون گروهی از سوی مسئولان، هیچگاه این اخبار به صورت رسمی تکذیب نمی شود.
اردویی که طی 5 روز و به جهت برگزاری دو دیدار دوستانه با تیمهای مطرح آفریقایی برنامهریزی می شود اما در نهایت با حضور 15 بازیکن و دو مصدوم ادامه پیدا کرده و همه خروجی اش می شود بازی با منتخب سیاه های ساکن دوبی! و چقدر قشنگ و با بهانه های رنگ وارنگ مخاطبان و هوادارانی که جز موفقیت فوتبال چیز دیگری را طلب نمی کنند با حرفها و بیانیه ها و لجبازی های دو مربی خارجی سیاه می شوند.
سالهای سال است که فریاد می زنیم مسئولان و مدیران ارشد فدراسیون فوتبال دست به کار شده و خلا بین سرمربیان تیم های ملی با باشگاه ها را با برگزاری یک جلسه هم اندیشی (مثل صدها جلسه هم اندیشی بافایده و بی فایده دیگر) پر کنید اما یا گوش شنوایی نیست و یا زوری برای متقاعد کردن طرفین. الان هم همچنان همین عقیده را داریم. تا زمانی که این مربیان رو در روی همدیگر ننشسته و بر سر تقویم و برنامه ها سنگهایشان را با هم وا نکنند آش همان آش و کاسه هم همان کاسه هست و والسلام!
در نهایت اینکه شاید فدراسیون تدبیر تاج و یارانش با تحقق این امر نمود بیشتری پیدا کرده تا در آینده برای همیشه شاهد ریشه کن شدن این جاروجنجال ها و چالشها در سطح اول فوتبال ایران باشیم.
اگر یک بار برای همیشه به دنبال پایان این دعواها هستیم باید ابتدا به دنبال نشاندن مربیان باشگاهی و ملی دور یک میز باشیم تا آنها بدور از هر مساله احساسی و حتی رسانه ای در دور همان میز جدالهایشان را انجام دهند تا در نهایت با یک کاسه شدن نظرات بتوانیم رشد و ارتقای فوتبال را دوباره از نزدیک لمس کنیم.
در این بین حداقل تجربه ثابت کرده اینکه یک عده خودخواهی و لجبازی را پیشه کرده و عده ای دیگر با فرار رو به جلو دنبال بهانه های واهی و مقصران احتمالی ناکامی خود باشند و عده سومی نیز بدون توجه به این مسایل فقط حواشی را نظاره گر باشند و در نهایت هم مدیران ارشد فدراسیون فوتبال دست روی دست بگذارند تا گذر زمان همه چیز را درست کند؛ تفکر صد در صد اشتباهی بوده و تا تعامل و همفکری در راستای منافع ملی و باشگاهی در یک راستا صورت نگیرد مطمئنا باز هم شاهد گرم شدن تنور این جدالهای رسانه ای بیش از پیش خواهیم بود.
در پایان اینکه فراموش نکنیم تیم ملی برای صعود به جام جهانی 5 فینال دیگر را پیش رو دارد و 4 تیم آسیایی برای دفاع از حیثیت فوتبال ایران و حداقل برای کم نشدن سهمیه باشگاهی در لیگ قهرمانان آسیا تا چندی دیگر کار خود را در این رقابت ها آغاز میکنند و به نظر میرسد شاید در صورتی که اختلافات به پایان نرسد پایانی تلخ در سال 2017 میلادی در انتظار فوتبال ایران خواهد بود.