به گزارش مشرق، طرح مطالبه شفافسازی از سوی روحانی، دولت را با چالشی جدید مواجه کرده است...
چالشی که اگرچه رئیسجمهور روحانی خودش آنرا علیه دیگران کلید زد و البته فکرش را هم نمیکرد که ماجرا به اینجا برسد اما هرچه هست حالا «بومرنگ» پرتاب شده به سمت دولت بازگشته است.
بدون هیچ اغراقی بایستی بیان کنیم که دولت در ماجرای شفافسازی و طرح قضایای معلومالحالی مثل «حسابهای قوه قضائیه» عملا در حالی به سمت دیگران سنگ پرتاب کرد که خودش در خانهای شیشهای نشسته بود اما نمیدانست!
زعمای ستاد اعتدال به روشنی میدانند فرض بر اینکه بخواهند درباره هزینههای ستاد انتخاباتی آقای روحانی در سال 92 شفافسازی کنند و از میان این شفافسازی، گفتههای بابک زنجانی مبنی بر کمک به روحانی اثبات شود یا اینکه تأملاتی باقی بماند؛ همان ذره کورسوی امید آقای روحانی به انتخابات 96 هم از بین خواهد رفت.
آنها خودشان بهتر از هرکسی متوجه بودند که نه در حسابهای قوه قضائیه هیچ خبری هست و نه دروغ املاک نجومی واقعیت دارد. بلکه اینطور تصور میکردند که این «عملیات ایذائی» میتواند توجه افکار عمومی را از «وضع موجود» منحرف کند و بواسطه آتش آن، آبی برای انتخابات 96 و البته برای شخص آقای روحانی گرم شود.
اما همانطور که عرض کردیم، بومرنگ برگشت و نسخههای عملیات روانی دهه 70 یکی پس از دیگری برای ستاد دولت نتیجه برعکس دادند.
جالب آنکه دولتیها با طرح این مقوله که «دیگران هم باید شفافسازی کنند» عملاً بر میزان معطوفشدن نگاهها به سمت خود افزودند و حالا افکار عمومی علامات تعجب بیشماری را در مقابل قضایایی مثل «حواشی حسین فریدون، برادر رئیسجمهور»، «محرمانههای قراردادهای جدید نفتی»، «ناگفتههای محرمانه برجام» و «هزینههای ستاد انتخاباتی روحانی در سال 92» قرار دادهاند و از دولت انتظار پاسخگویی صریح و شفاف را در این زمینه دارند.
کار به آنجا رسیده است که حتی یکی اصلاحطلبان ستادی به تازگی برای کاستن از حجم انتقادات از رئیسجمهور پیرامون شفافسازی در هزینههای ستاد انتخاباتی و ارتباط با بابک زنجانی گفته است: «ایشان و ستاد ایشان در اندازهای نبود که آمادگی بلعیدن چنین پولهایی را داشته باشد!»[1]
اما در این میان و از باب تحلیل و تفرّس نسبت به آینده پیش رو بایستی متوجه این مسئله بود که «ستاد دولت رئیسجمهور روحانی، قطع به یقین هرگز به شفافسازی قانعکننده دست نخواهند زد...»
* او هرگز شفافسازی نمیکند...
قضیه سادهتر از این حرفهاست... شفافسازی کار کسانی است که اولاً خودشان در فضایی کِدِر و پر از سؤال و ابهام زیست نکنند و ثانیاً انتظار شفافیت هنگامی عملی است که اصل ماجرا به دلیل سؤالات معقول طرح شده باشد نه صرفاً برای اجرای نسخههای جنگ روانی و جمع کردن رأی برای دوره دوم دولت!
حقیقت اینست که شخص آقای روحانی که سالها در مناصب نظام حضور داشته، بهتر و بیشتر از هرکس میداند که نه در حسابهای قوه قضائیه امری غیر قانونی جریان داشته و نه شخص شهردار تهران در جنجال املاک مرتکب تخلف شده است.
و بالنتیجه طرح آن توییتها و کنایهها هر هدفی داشته به جز شفافسازی اقناع کننده!
فلذا اکنون که نسخهها نتیجه بر عکس دادهاند و مطالبه شفافیت را متوجه خود دولت کردهاند، بدیهیست که دولت بر اساس آنالیز ما از رخدادهای صحنه؛ هرگز تن به شفافیت اقناع کننده نخواهد داد و مجبور است بازی را بر محمل رسانه و نظیر رفتارهایی مثل آنچه در بالا از صحبتهای یک فعال اصلاحطلب اشاره کردیم، پیش ببرد.
از طرفی دولت که در ماجرای «حقوقهای نجومی» ضربهای جبران ناپذیر را دریافت کرد و شاهد منفیتر شدن قضاوت عمومی درباره خود بود، خود بهتر از هرکسی میداند که تحمل یک «پرونده حقوقهای نجومی دیگر» را ندارد و اگر چیزی افشا شود، دولت آخرین مقاومت خود در مقابل انتقادات عمومی را نیز از دست خواهد داد.
زعمای ستاد اعتدال به روشنی آگاهند فرض بر اینکه مثلاً بخواهند درباره هزینههای ستاد انتخاباتی آقای روحانی در سال 92 شفافسازی کنند و از میان این شفافسازی، گفتههای بابک زنجانی مبنی بر کمک به روحانی اثبات شود یا اینکه تأملاتی باقی بماند؛ همان ذره کورسوی امید آقای روحانی به انتخابات 96 هم از بین خواهد رفت.
قراردادهای جدید نفتی و برجام نیز همین شمایل را دارند و پیکر نحیف شده دولت اعتدال طاقت هیچ انتقاد جدید خرد و کلانی را نه در این زمینهها و نه در هیچ موضوع دیگری ندارد.(پر واضح آنکه حالا متأسفانه حتی ماجرای ساخت یک جکوزی در ریاست جمهوری نیز میتواند تکانههای شدیدی را به دولت وارد بیاورد.[2])
خاصّه آنکه بهانه این انتقاد جدید را خودش به دست منتقدان و رسانهها بدهد...
به فرایند اشاره شده البته بایستی خصلت مشهور رئیس جمهور روحانی یعنی «عدم عذرخواهی» را نیز افزود.
*نسخههایی برای فرار از شفافسازی!/زخمهایی که هرگز درمان نمیشوند
این تحلیل که دولت هرگز به سمت شفافسازی حرکت نخواهد کرد؛ البته با این گزاره نیز مواجه است که «ثم ماذا» و در ادامه «چه اتفاقی خواهد افتاد؟!»
دولت که در ماجرای «حقوقهای نجومی» ضربهای جبران ناپذیر را دریافت کرد و شاهد منفیتر شدن قضاوت عمومی درباره خود بود، خود بهتر از هرکسی میداند که تحمل یک «پرونده حقوقهای نجومی دیگر» را ندارد و اگر چیز دیگری افشا شود، دولت آقای روحانی آخرین مقاومت خود در مقابل انتقادات عمومی را نیز از دست خواهد داد.
پاسخ من به این سؤال آشکار، «نسخههای جایگزین» است.
ستاد دولت اعتدال از آنجا که به هزار دلیل از شفافسازی اقناعی استنکاف خواهد کرد اما تلاش میکند نسخههای جایگزینی را وارد ماجرا کند تا به مقطع رهایی از مطالبه شفافسازی برسد.
نسخههایی مثل باز کردن پای دیگران به مقوله شفافسازی، بگمبگمهای جدید، آشکارسازی اطلاعات محرمانهی قدیمی و و البته چند کنایه احتمالی به قانون اساسی...
تا شاید از قِبل این رفتارها در برهوت ناشفافی و البته بیدستاوردی برجام، امیدی برای ستاد اعتدال در انتخابات کورسو بزند.
این در حالی است که پیشنهادکنندگان این نسخهها به روحانی نتوانستهاند «زخم حقوقهای نجومی» و «بیدستاوردی برجام» را برای آقای روحانی و ستاد اعتدال درمان کنند و هریک به دور از چشم آقای روحانی در حال جدا کردن راه خود از مسیر ناهموار دولت برجام هستند...
***
1_ http://www.sharghdaily.com/News/111791
http://fna.ir/GMG39X -2
* مسعود یارضوی