اما امسال و یک شب پیش از اعلام اسامی فیلمهای راهیافته به بخش سودای سیمرغ، اخباری مبنی بر کنار گذاشته شدن چند اثر به دلیل ممیزیهای بسیار شد. یکی از این فیلمها «کاناپه» به کارگردانی کیانوش عیاری بود که میگفتند دلایل زیادی برای کنار گذاشتن فیلم از جشنواره وجود داشته است.
پس از اعلام اسامی حاضر در بخش سودای سیمرغ و حضور نداشتن فیلم عیاری در میان آثار، رسانهها به دنبال یافتن دلیل اصلی این موضوع برآمدند که همان شب محمد حیدری دبیر جشنواره با حضور در برنامه سینمایی هفت اعلام کرد که درباره فیلم کیانوش عیاری تنها فیلمی بوده که به دلیل محتوا نیاز به تصمیمگیری مراجع بالاتر داشته است.
در همین راستا کیانوش عیاری هم در مصاحبهای با سایت سینماسینما اظهار کرد: با اشاره به اینکه به نظرش انتخاب نشدن فیلم «کاناپه» از سوی هیات انتخاب جشنواره فجر کاملا طبیعی و قابل پیش بینی بوده گفته است: «من از ابتدا میدانستم که این فیلم برای بخش جایزه انتخاب نخواهد شد، زیرا بازیگران خانم ما در این فیلم روسری به سر ندارند، در «کاناپه» شش بازیگر خانم ایفای نقش کردهاند که همه آنها موهایشان را با نمره چهار کوتاه کردند. تمام سکانسهای فیلم این خانمها با کلاه گیس هستند و پوشش خاصی ندارند.»
عیاری همچنین میگوید: «از ابتدا برای من روشن بود و میدانستم که دوستان این فیلم را کنار میگذارند. یعنی به شخصه این موضوع را میدانستم، و با این علم فیلم را ساختم. هیچ اعتراضی ندارم بلکه منتظرم آنها به من اعتراض کنند که چرا این بازیگران خانم را بدون روسری جلوی دوربین فرستادی!»
این کارگردان که فیلم توقیف شده «خانه پدری» را نیز در کارنامه دارد، میگوید زحماتی که برای این فیلم اصل برایش مهم نیست و او یک تصمیم عجیب و غافلگیرکننده گرفته که پای آن خواهد ایستاد: «دیگر هیچ فیلم سینمایی نمیسازم که خانمها در آن روسری به سر داشته باشند چه در خلوت خودشان چه در مقابل محارم این کار را نخواهم کرد.»
این صحبتها باعث اظهارنظرهای مختلفی در رسانهها شد و از منتقدین تا کارگردانهای دیگر در این باره به بحث پرداختند؛ مهرزاد دانش منتقد سینما در یادداشتی که در خبرآنلاین منتشر شده، نکات مختلفی را مورد بررسی قرار داده و در ابتدا از اینکه فیلمی به خاطر کلاهگیس نتوانسته در جشنواهر حضور داشته باشد، انتقاد کرده است: «موضوع اصلی عدم راهیابی این فیلم به بخش مسابقه (و اصلا کل جشنواره)، به استفاده بازیگران فیلم از کلاه گیس معطوف است و این نشان میدهد که دیگر ماجرا ربطی به هیات انتخاب ندارد و فراتر از آن، تصمیم به خروج فیلم از دایره جشنواره گرفته شده است. طبق اظهارات اخیر دبیر محترم جشنواره، کاناپه عیاری قطعا باید از سوی مراجع بالاتر مورد بررسی قرار گیرد. خب چرا؟ به خاطر کلاه گیس؟»
او در ادامه نیز به فتواهایی که در ارتباط با کلاهگیس وجود دارد، نوشته و گفته «عموم ایشان فتوا بر حرمت استفاده از آن نزد نامحرمان به قصد تلذذ دادهاند. تبعیت از این موضوع قاعدتا برای مقلدان مراجع به لحاظ شرعی واجب است. ولی در خصوص بحث سینما (به عنوان یکی از موضوعات مستحدثه) هم همین روال جاری است؟ اتفاقا پیش از این از برخی آقایان مراجع درباره کاربرد سینمایی این موضوع هم استفتا به عمل آمده بود که اغلب قریب به اتفاقشان، استفاده سینمایی آن را در صورتی که مناسبات غیراخلاقی در میان نباشد، با درنظر گرفتن شرایطی و یا حتی بعضا (آیت الله سیستانی) به صورت مطلق، بلااشکال دانستهاند.»
فتواهای رسمی در ارتباط با کلاهگیس چه میگویند؟
البته در سایتهای مختلف که فتواهای مربوط به استفاده از کلاهگیس در آنها اشاره شده، این نکات را میبینیم:
- در استفتایی از مقام معظم رهبری در بخش استفتائات پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری اینطور آمده است که «اگر زنی کلاهگیس گذاشته باشد و مرد به موی مصنوعی او نگاه کند، چه حکمی دارد؟» پاسخ آمده است: «اشکال دارد.»
- نمایندگی دفتر آیت الله وحید خراسانی از مراجع عظام تقلید در پاسخ به استفتاء در رابطه با استفاده از کلاه گیس به جای حجاب اعلام کرد که جایز نیست.
- در استفتا این پرسش که آیا استفاده از کلاه گیس توسط هنرپیشههای زن نیاز به پوشش سر را برطرف میکند؟ یعنی میتوان از کلاه گیس بدون هیچ نوع پوششی اعم از روسری و مقنعه به صرف اینکه مو مصنوعی است، استفاده کرد؟ از دفتر آیت الله مکارم شیرازی، در پاسخ به این سؤال آمده است: استفاده از کلاه گیس جایز است ولی این کار در برابر نامحرم جایز نیست.
در همه این استفتائات، استفاده از کلاهگیس در مقابل چشمان نامحرم جایز دانسته نشده است و مگفتهاند که حتی کلاهگیس هم باید پوشانده شود.
چرا در یوسف پیامبر کلاهگیس مشکلساز نبود؟
مهرزاد دانش در یادداشتش به نکته دیگری نیز اشاره میکند، اینکه در سریالهای دیگری هم استفاده از کلاهگیس بوده و چطور در آن موارد، مشکل ایجاد نشده است، مینویسد: «پیش از این استفاده از کلاه گیس در برخی فیلمها و سریالها جاری بود و هنوز هم در پخش دوبارهشان از تلویزیون این نماها با کمال آسودگی و اطمینان نمایش داده میشود. بارزترین مثال آن، سریال یوسف پیامبر ساخته مرحوم فرج الله سلحشور است که تقریبا همه بانوان بازیگر آن، کلاه گیس داشتهاند. چگونه است که این موضوع برای آقای سلحشور بلاایراد بوده است و حالا برای عیاری ایراد به حساب میآید؟ آن خدابیامرز خودی بود و این عزیز ناخودی؟ او شهروند درجه یک بود و این یک، از نوع دوم؟ اگر کلاه گیس حرام است، حرام است؛ و اگر نه، که نه. دیگر با تغییر نام کارگردان قرار نیست حلال حرام شود و برعکس.» اما این موضوع را در سوالی که از دفتر رهبری در همین زمینه پرسیدهاند، میتوان بررسی کرد:« اگر زنی کلاه گیس بگذارد، گناهی نکرده است؛ ولی باید آن را از مردهای نامحرم بپوشاند، مانند موهای اصلی که دیگر زنان آن را می پوشانند. درست است که کلاه گیس موهای خودش نیست؛ ولی هر کس به آن نگاه کند، آنها را موی زن می داند، مخصوصاً اگر مصنوعی بودن قابل تشخیص نباشد. حرمت آن نه از جهت کلاه گیس است بلکه چون ترویج فساد است باید آنها را بپوشاند.» استفاده از کلاهگیس جایز نیست، اما اگر مشخص باشد که کلاهگیس است، اشکالی ندارد و در مجموعه «یوسف پیامبر» به کارگردانی فرجالله سلحشور اصلا از کلاهگیس استفاده نشده بود و همه چیزی که در تصویر میدیدیم، کامواهایی بودند که تفاوتشان با مو کاملا مشخص بود.
آقای عیاری چرا میخواهید قرارداد چند دههای میان فیلمساز و تماشاگر را تغییر دهید؟
حسین معززینیا هم دیگر منتقد سینماست که در اینباره یادداشتی را صفحه فیسبوک خودش منتشر کرده است و نوشته، او با بیان اینکه کیانوش عیاری را یکی از بهترین فیلمسازان تاریخ سینمای ایران میداند، مینویسد: «عیاری در ماجراهای اخیر دچار اشتباه شده است، اول اینکه مسئله روسری سر کردن بازیگران زن سینمای ایران در حضور محارمشان گرچه عملی است عجیب و نامأنوس و «غیرواقعی» اما حالا دیگر بعد از چهل سال، به عادتی پذیرفتنی در سینمای ایران تبدیل شده و تماشاگر ایرانی موقع تماشای فیلمها با تعجب نمیگوید ای بابا، این خانم چرا از توی خیابان آمد داخل خانه، اما هنوز روسری سرش است. این دیگر شبیه یک جور قرارداد بین فیلمساز و تماشاگر شده و نمیشود گفت چنین سکانسهایی واقعگرایانه نیست، باورپذیر نیست و باعث میشود تماشاگر از فیلم فاصله بگیرد. دوم اینکه حالا فرض کنیم آقای عیاری ما را قانع کرد که نخیر، چنین سکانسهایی هنوز باورپذیر نیست و به ساختمان فیلم لطمه میزند و من آزار میبینم. بسیارخب. قبول. اما آیا شرایط فرهنگی اجتماعی سیاسی ایران امروز نشانههایی دارد که تصور کنیم میشود ناگهان حجاب از سر بازیگر زن برداریم و بگوییم با گلاهگیس در خانه بچرخد و در میان مدیران هم کسی هست که پای ما بایستد و پشتیبانی کند از چنین تصمیمی؟»
در این میان افرادی مانند پرویز شهبازی هم از حجاب اجباری که در فیلمها و در خانه و مقابل محارم برای شخصیتهای اول دارند، ابراز نارضایتی کرده و در یادداشتی که به سینما داده، گفته است: «شاید این فرصتی باشد تا راه حلی برای روسری های غیرضروری در فیلم های ایرانی پیدا شود.»
ردپای موی مصنوعی در سینمای ایران
استفاده از موی مصنوعی در فیلمها و سریالها از مواردی است که راحتی کار را برای کارگردانها به ارمغان آورده است، البته استفاده بیشتر این ابزار در آثار تاریخی است که اگر زنان بازیگر بنا به ضرورت و تشخیص کارگردان بخشی از موهایشان نمایش داده میشُد، از موی مصنوعی استفاده میکردند، در این حالت بخشی از موی مصنوعی از زیر پوشش اصلی سر پیدا بود که این مورد مشابه آن را میتوان در سریال «امیرکبیر» دید. البته استفاده از کلاههایی که دوختهای مشخصی داشتند برای استفاده زنان در آثار تاریخی بخشی از این مشکلات را حل کرد. در این میان استفاده از موهای مصنوعی محدود به این نوع از آثار نشده و به نظر میرسد کلاهگیس این شرایط را برای بازیگران زن و کارگردانها به وجود آورده که برخی مرزهای محدودیت را جابهجا کنند. با اینکه این مسئله تاکنون به جد مورد بررسی قرار نگرفته بود، اما به نظر می رسد با پیش رفتن ماجرا استفاده از کلاهگیس به قدری عادی شود که در همه تولیدات هنری برای زنان استفاده شود.