گروه جهاد و مقاومت مشرق - منطقه دشت آزادگان از مهمترین محورهای حمله ارتش بعثی عراق به خوزستان بود.دشمن نیروهایش را دو قسمت کرد گروهی در جنوب و مسیر طلاییه، جفیر، اهواز و گروهی در شمال در مسیر چزابه، سوسنگرد و اهواز. هدف بلند صدام سقوط نظام جمهوری اسلامی بود، اما برای رسیدن به آن باید به اهواز میرسید و خوزستان را از ایران جدا میکرد. بحثی که در این منطقه قابل طرح است عملیات طریقالقدس و درگیریهای پس از آن در منطقه چزابه است که مقطع مهمی از جنگ ما را شکل می دهد. بررسیهای بسیار گسترده و عمیقی که بر پایه عکسهای گرفته شده توسط هواپیماهای اکتشافی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، با استفاده از تجارب، آموزش ها و محاسبات علمی، از بالاترین تا پایینترین رده، از سوی فرماندهان جنگ صورت گرفت موجب پیروزی نیروهای ما در این عملیات شد. عملیات طریقالقدس در هشت آذرماه 1360 به منظور آزادسازی شهر بستان و تأمین امنیت تنگه چزابه در محور بستان - سوسنگرد با موفقیت به اجرا درآمد . در این عملیات جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با عملیات پشتیبانی هوایی از نیروهای رزمنده و همچنین برقراری پوشش هوایی در این عملیات بسیار مهم، نقش بسزایی داشتند.
شناسایی های کارساز
پاتک های مکرر
اهمیت آزاد سازی بستان
جاده ای میان رمل ها
بالاخره طرح عملیات تصویب شد و جهاد سازندگی طی 21 شبانه روز کار کرد تا توانست جادهای به طول 15 کیلومتر میان رملها بسازند. در محور جنوبی منطقه عملیات از رودخانه نیسان تا رودخانه کرخه، عراق خط دفاعیاش محکم بود و روزنهای برای نفوذ در پشت دشمن نداشت. پس براساس طرح عملیات نیروهای این محور مستقیم به عراقیها حمله میکردند. البته بخشی از نیروهای محور شمالی کرخه دومین و سومین خط دفاعی عراق را دور میزدند و وقتی عملیات شروع میشد گروهی به عمق خط دفاعی عراق حمله میکردند.
نبرد هوایی با تانک های دشمن
خورشید نیمه آذر سال 60 که طلوع کرد، منطقه آرام شده بود و صدام شکستی تلخ را قبول کرده بود.ارتش عراق، چزابه و بستان را از دست داده بود و نیروهایش در جنوب دو بخش شده بودند.عراق به این پی برد اگر چزابه را بگیرد در موضع فعال قرار میگیرد و ایرانیها را به موضع انفعال و دفاع از شهر بستان میکشاند . بنابراین هفدهم بهمن همان سال مجدداً به چزابه حمله کرد. نیروهای مکانیزه در منطقه فراوان بود . فرماندهان جنگ با تشکیل کارگروهی مشغول طراحی عملیاتی برای حل این مشکل شدند این عملیات در اول اسفند سال 60 اجرا شد، عملیاتی که نامش مولای متقیان(ع) بود که در آن جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به طور متمادی و حضور هواپیمای سوخترسان به پشتیبانی از رزمندگان اسلام روی زمین پرداخته و برای همیشه مشکل چزابه را حل کردند. با زحماتی که در طرحریزیها و بعد در اجرای عملیات کشیده شد، عملیات طریقالقدس به تمام اهدافش دست پیدا کرد، نیروی دشمن در منطقه اشغالی منهدم شد و ما در این منطقه به مرز رسیدیم و شهر بستان و روستاهای بسیاری در دشت آزادگان آزادشدند و خطوط بههم پیوسته دشمن هم از دهلران تا خرمشهر شکافته شد.
شناسایی های کارساز
در عملیات طریقالقدس نیروهای دشمن در جنوب و شمال منطقه اشغالی دو تکه شدند و ارتباط شان که پیش از آن با جادهای که خود ارتش عراق ساخته بود قطع شد. این جاده که تعاون نام داشت و عراقیها ساخته بودند از منطقه دشت آزادگان میگذشت. با آزادی منطقه، دشمن مجبور بود از پشت هور و از مسیر العماره به بصره و از آنجا به نیروهایش در خرمشهر وصل شود. موفقیت عملیات طریقالقدس زمینه خوبی برای اجرای عملیات فتحالمبین و بیتالمقدس فراهم کرد، هم از نظر روحی هم از نظر مناسب شدن منطقه عملیاتی. از ویژگیهای عملیات طریقالقدس عملیات شناسایی دقیق و حساب شده توسط هواپیماهای اکتشافی نهاجا، حضور هواپیماهای تانکر سوخترسان 707 در منطقه نبرد برای پشتیبانی جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و طرحریزی دقیق عملیات بود.
عکسهای هوایی گرفته شده توسط هواپیماهای اکتشافی نهاجا آنقدر کارساز بود که باعث شد حمله به مقر و سنگر عصا شکل دشمن بدرستی انجام شود. فرماندهان با استفاده از عکسهای شناسایی به طرحریزی عملیات پرداختند. عملیات طریقالقدس در شرایطی آغاز شد که اسناد عراق که بعدها کشف شد، نشان از آمادگی کامل و آگاهی دقیق آنها از زمان و منطقه عملیات داشت. باران وسیعی که چند ساعت پیش از عملیات بارید در ذهن بسیاری از فرماندهان یکی از امدادهای غیبی در جنگ بود. باران زمینهای رملی شمال کرخه و جاده میان رمل را سفت کرد و سرعت انتقال نیروها در عملیات چند برابر شد. ظرافت امداد غیبی و تلاش رزمندگان و فرماندهان جنگ با هم جمع شد. آن قدر این عملیات با حساب و دقیق انجام شد که توپخانه دشمن همان شب اول سالم دست رزمندهها افتاد.
در عملیات آزادسازی تنگه چزابه دلیرمردان نیروی هوایی با بمباران پی در پی سنگین ضربات مهلکی به نیروهای عراق وارد کردند که پیامد آن آزادی عمل نیروهای رزمنده سطحی برای تسلط کامل بر تنگه استراتژیک چزابه بود و در نتیجه خط حایل مستحکمی بین سپاههای سوم و چهارم عراق مستقر در دو جبهه شمالی و جنوبی خوزستان ایجاد شد. ازاین پس دشمن برای تدارک نیروهایش در بخش شمالی خوزستان اجباراً به ساخت جاده و عبور از حاشیه غربی هورالهویزه و هورالعظیم مبادرت ورزید، که این خود در قطع پشتیبانی مطلوب نیروهای عراقی مستقر در ارتفاعات اللهاکبر، دهلران، ابوغریب، عین خوش، سایتهای چهار و پنج، چنانه، زبیدات، دشت عباس تأثیر بسزایی داشت بدین ترتیب زمینه مساعد برای پیروزی رزمندگان اسلام در عملیات فتحالمبین فراهم شد.
در عملیات طریق القدس فرماندهان ماهها برای طراحی عملیات وقت گذاشته بودند و نیروهایشان را آماده کرده بودند.مثل بقیه عملیات برای شناسایی، گردان شناسایی تاکتیکی هواپیمای آر اف- 4 پیشتاز این عملیات بود و عکسهای بسیار دقیقی طی چند مرحله به ثبت رساند البته حضور این هواپیما به همراه هواپیمای تانکر سوخترسان 707بود که نتیجه این عکسبرداری و پی بردن به مواضع و سنگربندی دشمن در محدوده سابله را فراهم آورد. همچنین این عکسها باعث شد تمام پستی بلندیهای منطقه شناسایی شده و نیروهای جهادی با دل و جان تلاشکنند تا در دل رملها جاده بزنند که بعدها به نام جاده پیروزی معروف شد، زیرا باعث شد تانکها و نفربرها راحت از منطقه رملی بگذرند. در این عملیات جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش به پشتیبانی از رزمندگان اسلام پرداختند و در آسمان منطقه نبرد مشغول گشتزنی و حراست از آنان شدند. عبور از رملها رمز غافلگیری و پیروزی در عملیات طریقالقدس شد. رزمندگان شهر بستان و تنگه چزابه را آزاد کردند و نیروهای عراقی در زمینهای اشغالی دو تکه شدند و زمینه برای پیروزیهای بعدی فراهم شد.
عملیات طریقالقدس در آذر 1360 با پرواز جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. در این عملیات چزابه، بستان و دهلاویه آزاد شد. سقوط توپخانه دشمن در شب اول عملیات نقش مهمی در پیروزی عملیات داشت.نیروهای عراقی که نمیخواستند شکست را قبول کنند روز سوم عملیات در چزابه پاتک شدیدی زدند که چزابه را بگیرند و بستان را دوباره اشغال کنند که نتوانستند. آنها دستبردار نبودند شب چهارم تانکهایشان را از محور جنوبی پل سابله فرستادند تا ازپل بگذرند و بستان را بگیرند، نبرد در آسمان و زمین بسیار زیاد بود ولی در نهایت با حضور جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تانکهای عراقی از بین رفتند و نیروهای عراقی عقبنشینی کردند و رزمندگان اسلام در این عملیات به اهدافشان رسیدند.
70 روستا و پنج پاسگاه مرزی(650 کیلومتر مربع) را آزاد کردند و چزابه را پس گرفتند. پل سابله که توسط عراقیها در 27 مهر 59 اشغال شده بود در 13 آذر 60 در عملیات طریقالقدس آزاد شد. در عملیات طریقالقدس محور دهلاویه -سابله از محورهای اصلی عملیات در جنوب کرخه بود. نیروهای تیپ کربلای سپاه و لشکر 16 زرهی قزوین از موانع دشمن گذشتند و تا سابله پیش رفتند.عراقیها که در این محور هشیار بودند به شدت مقاومت کردند و نگذاشتند نیروهای ایران به آنجا برسند. اما وقتی نیروهای محور شمال کرخه ، شهر بستان را آزاد کردند، دشمن فشارش را از پل سابله برداشت. نیروهای ایرانی، انسجام نیروهای دشمن را از بین بردند و آنها را به دو بخش تقسیم کردند.
عراق با از دست دادن موقعیت استراتژیک برنامهریزی کرد تا آن را پس بگیرد. بنابراین در هفدهم بهمن سال 1360 بار دیگر با نیروی بسیار به چزابه حمله کرد. اگر چزابه سقوط میکرد تمام برنامههای ایران برای عملیات بعدی به هم میخورد. این حمله با حضور جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و مقاومت مردان چزابه خنثی شد و بار دیگر چزابه پابرجا ماند. چزابه برای ایرانیها ماند اما در تیررس عراقیها بود و هر لحظه ممکن بود دوباره هجوم عراقیها چزابه را ناامن کند.
اول اسفند سال 60 رزمندگان اسلام با پشتیبانی هواپیماهای شکاری نهاجا در محدوده تپههای نبعه توانستند نیروهای عراقی را تا مرز عقب برانند وعراق برای همیشه از چزابه عقب نشست و منطقه امن شد.در این عملیات ابتدا هواپیماهای اکتشافی آراف-4 نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران به همراه هواپیمای تانکر سوخترسان 707 راهی منطقه برای عکسبرداری شدند، این هواپیمای اکتشافی بعد از گرفتن سوخت مشغول عکسبرداری از منطقه شده و بعد از گرفتن عکس برای گرفتن سوخت به هواپیمای تانکر سوخترسان پیوست. آنچه در عکس مشاهده شد، در محور شمالی رودخانه کرخه، از حوالی روستای جابر حمدان تا دامنه میشداغ، دشمن خاکریزی به ارتفاع و عرض سه متر ساخته بود که در عکس به شکل عصا دیده میشد.
خاکریزی که ابتدا حدود شش کیلومتر شمالی جنوبی پیش میرفت، بعد به غرب میپیچید و دو و نیم کیلومتر ادامه داشت و شکلی عصایی رامیساخت.عراقیها با کیسههای شنی الوار و ورقههای فلزی برای نیروهایشان روی خاکریز سنگر ساخته بودند. آنها هر 100 متر هم یک سکوی آتش ساخته بودند و جلوی خاکریز هم یک میدان مین با عمق 200 متر وجود داشت همچنین خاکریز 15 کیلومتری درخط اول عراقیها وجود داشت که از جنوب کرخه در محدوده نهر عبید تا رودخانه نیسان را پوشش میداد این خاکریز بسیار مستحکمتر از خاکریز عصاشکل در شمال کرخه بود و به نوعی امتداد همان خاکریز در جنوب کرخه بود. در این عملیات که این عکس کلید راهگشای فرماندهان بود رزمندگان خاکریز عصا شکل را دور زدند و تا عمق خاک دشمن نفوذ کردند و مقابل خطهای دوم و سوم دفاعی عراق آماده حمله شدند. وقتی رزمندهها به خط اول عراقیها در محدوده خاکریز حمله کردند عراقیها متوجه شدند به خطهای دوم و سوم در پشت سرشان هم حمله شده است که در نهایت در نهم آذر 1360 در این عملیات این خاکریز عصا شکل و همچنین خاکریز پایین کرخه آزاد شد.
منطقه عملیات طریقالقدس نقطه میانی محورهای پیشروی و استقرار نیروهای ارتش عراق در خوزستان بود. اگر ایران چزابه و بستان را آزاد میکرد ارتباط نیروهای محور شمالی و جنوبی عراق قطع میشد. هدف از طراحی عملیات طریقالقدس همین بود. از آنجا که آن منطقه محور ارتباطی عراقیها در محورهای جنوبی و شمالی بود اگر آزاد میشد ارتباط این دو محور عراقیها با هم قطع میشد و قطع این ارتباط زمینه را برای عملیات بعدی آماده میکرد. در ضمن تهدید اهواز از مسیر بستان سوسنگرد که نزدیکترین راه دشمن به اهواز بود از بین میرفت.
سرانجام با بررسی عکسهای گرفته شده توسط هواپیماهای اکتشافی نهاجا، منطقهای را در شمال غربی اهواز، که از شمال به تپههای اللهاکبر و ارتفاعات میشداغ میرسید از جنوب به شمال هویزه و نهر نیسان، برای عملیات انتخاب کردند. هورالهویزه و تنگه چزابه در شرق آن منطقه بودند و کرخه منطقه را به دو قسمت شمالی جنوبی تقسیم میکرد. عکسهای شناسایی دقیق پیش از عملیات طریقالقدس و مقاومت جانانه رزمندگان اسلام کلید مهم پیروزی بود.
عراق نیروها و موانع بسیاری در منطقه چیده و راههای نفوذی را بسته بود و از جادههای ارتباطی و پل های کرخه شدید محافظت میکرد.
هواپیماهای اکتشافی نهاجا به کمک هواپیماهای سوخت رسان 707، مأموریتهای مستمر را برای شناسایی و عکسبرداری از وضعیت منطقه و چگونگی استقرار ارتش عراق در جنوب کرخه و محور شمالی، که زمینش رملی بود، انجام دادند و نقش مهمی در شیوه فرماندهی عملیات داشتند. زمین منطقه شمالی عملیات رملی بود. حرکت کردن میان رملها هم برای نیروهای پیاده سخت بود هم برای نیروهای مکانیزه و خودروها. عراق فرض حمله از رمل را جدی نمیدانست. عکسهای هوایی که توسط هواپیماهای اکتشافی نهاجا صورت گرفت، به طراحان نظامی ایران اجازه داد به طرح عبور از این رملها، برای حمله غافلگیرانه جدی بیندیشند.
ارتش جمهوری اسلامی ایران علاوه بر جنگنده بمبافکن شکاریها به همراه هواپیمای تانکر سوخترسان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و هوانیروز، تیپ یک و دو زرهی لشکر 16 زرهی قزوین، تیپ دو و سه زرهی لشکر 92 زرهی اهواز و تیپ یک پیاده لشکر 77 خراسان و همچنین توپخانه لشکر 92 و 16 زرهی درعملیات شرکت کردند. از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تیپهای عاشورا، کربلا، امام حسین(ع)و امام سجاد(ع) بودند.
با شروع عملیات ابتدا هواپیماهای شکاری بمبافکن نیروی هوایی ارتش عقبه دشمن را مورد هجوم خود قرار دادند و در ارتفاع بالا به همراه هواپیمای سوخترسان مشغول گشتزنی شدند تا در صورت ورود هواپیماهای متخاصم جوابی دندان شکن به آنها بدهند. رزمندگان بسیاری از بخشهای منطقه عملیاتی را تصرف کردند گروهی از رزمندگان هم سریع خودشان را به توپخانه دشمن رساندند. نیروهای ارتش عراق خیلی تلاش کردند تا توپخانهشان سقوط نکند اما خیلی زود رزمندگان 19 قبضه توپ 152 میلیمتری را سالم از عراقیها گرفتند. در نتیجه دشمن در همان ساعات اولیه عملیات از آتش توپخانه محروم شد. نفربرهای ایرانی ازجاده خودشان را به خط مقدم رساندند و عراقیها که هرگز احتمال نمیدادند نیروهای پیاده ایرانی از رملها بگذرند و بیشتر منتظر هلی برد نیروی زمینی ایران بودند حالا تانکهای ایرانی را مقابلشان میدیدند. مقر 26 زرهی عراق دست رزمندگان افتاد و تانکهایشان به غنیمت نیروهای ایرانی درآمد.
در محور جنوبی کار سختتر بود چرا که دشمن هشیارشده بود و موانع و نیروهایش هم بیشتر بودند. جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در محور جنوبی دشمن را مورد هجوم خود قرار داد و رزمندگان اسلام از دهلاویه گذشتند و پل سابله را گرفتند پل الوان روی رود نیسان نیز گرفته شد با دستور قرارگاه نیروهای محور شمالی که در محور خودشان هم درگیر بودند از پل ابو چلاچ گذشتند و رفتند سمت بستان. آنها شهر بستان را گرفتند و قدری از فشار روی محور جنوبی را کم کردند.
روزنامه ایران نوشت: صبح روز اول عملیات، رزمندگان شهر بستان را آزاد و خبرش را به تهران مخابره کردند اما هنوز منطقه تثبیت نشده بود و تا غروب درگیریها ادامه داشت. روز دوم عملیات عراقیها چندبار پاتک کردند، اما با حملات هواپیماهای فانتوم نیروی هوایی ارتش، منطقه تثبیت شد. در روز دوم دشمن خودش را پیدا کرد و از محور جنوب نیروهایش را بسرعت تقویت کرد. 50 درصد عملیات انجام شده بود و کار اصلی را انجام داده بودیم، شهر بستان و چزابه برای ما خیلی اهمیت داشت که تصرف شده بود ولی اگر محور پایین را نمیگرفتیم، این خطر بود که محور بالا هم از دست برود. در نهایت پس از سه روز درگیری سخت و نفسگیر، رزمندگان در چزابه پیروز شدند. اما عراقیها دستبردار نبودند، لذا شب سیزدهم آذر تانکهای عراقی تیپ ابن ولید که از قویترین تیپ هایشان بود به طرف سابله حرکت کردند که شاید شهر بستان را بگیرند. کماندوهای عراق از سابله گذشتند با رزمندهها درگیر شدند، تانکهای عراقی نیز از پل سابله گذشتند. در این هنگام با دستور فرماندهان جنگنده بمبافکنهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران غرشکنان جلوی حرکت آنها را گرفتند. خدمه تانکهای عراقی که از پل عبور کرده بودند تا متوجه حمله شدند پیاده شده و فرار کردند. رزمندگان اسلام نیز تا لب آب عراقیها را تعقیب کردند و بعضی از آنها را اسیر گرفتند. تانکهایی را که از پل گذشته بودند به جای امن بردند و بالاخره پاتک عراقیها خنثی شد.