***
فهرست برخی کسانی که درباره فاجعه پلاسکو قضاوت کردند
«سانتر عادل فردوسیپور» از روی خرابههای «پلاسکو» برای جریان خاص
آقای «عادل فردوسیپور» مجری و کارشناس خوب برنامه مشهور 90، دوشنبه شب گذشته، یک اپیزود 45 دقیقهای از برنامه خود را به فاجعه پلاسکو اختصاص داد و با دعوت از یک داور فوتبال کشورمان که گفته شد عضوی از خانواده آتشنشانی است، به تحلیل و بررسی فاجعه آتشسوزی در ساختمان پلاسکو پرداخت.
فردوسیپور در لابهلای صحبتهای مهمان برنامه نیز وارد ماجرا شد و درباره حادثه پلاسکو اینطور گفت:
«ایکاش خیلی بهتر مدیریت میشد این قضیه...
آن اخطارها و ابلاغهایی که داده شد؛ در واقع با اینهمه اخطاری که داده شده بود (اما) با همان شرایط ادامه دادند.
تا کی؟! یک چنین اتفاقاتی رخ بدهد؟
و حالا که چنین اتفاق ناراحت کنندهای افتاده آیا ما درس میگیریم که پلاسکوی دیگری را در سرتاسر ایران نداشته باشیم.
آیا این اشتباهات باعث میشود که یک تلنگر به ما زده شود؟!»
وی همچنین در ادامه اظهار کرد:
«حالا من یک سؤال دارم. یک چنین اتفاقی در اشل خیلی کوچکتر اگر در هر جای دنیا رخ میداد یک عالمه آدم اخراج میشدند و یک عالمه آدم استعفا میکردند.
من نمیدانم چرا هیچوقت چنین اتفاقی (در ایران) رخ نمیدهد؟!
چرا هیچکس استعفا نمیدهد؟ چنین اتفاقی به این عظمت که همه را متأثر کرده (رخ داد) ولی نه کسی اخراج شد، نه کسی استعفا کرد.
فقط امیدوارم درس بگیریم که پلاسکوی بعدی در کار نباشد. در خیابان جمهوری هم این اتفاق افتاد. آیا واقعاً درس گرفتیم از این قضیه...»
*برنامه نود یکی از برنامههای خوب تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است که توانسته به یمن نگاه کارشناسی و انتقادی خود به فوتبال، موجب ارتقای مباحث کارشناسی، انتقادی و حتی ارتقای خود ورزش جذاب فوتبال در ایران شود.
با این حال اما مجری_کارشناس برنامه نود درباره یک مبحث تخصصی که شعوب مختلف «قانونی، قضایی، مدیریتی و ایمنی» دارد؛ صحبتهایی را مطرح کرد که در افکار عمومی به مثابه قضاوت درباره علت وقوع فاجعه و تکرار صحبتهای اصلاحطلبان مبنی بر متهم کردن مدیریت شهری تهران در این حادثه تلقی شد.
خاصه آنکه گزارههای استفاده شده در صحبتهای مجری برنامه تماماً کنایههایی بود که طی روزهای اخیر در رسانههای اصلاحطلب و پیرامون فاجعه پلاسکو اظهار شد. ضمن اینکه برنامه نود تاکنون بارها اثبات کرده است که از ابراز علاقه به شخصیتها و راهبردهای جریان سیاسی خاص اِبایی ندارد.
در اشاره به صحبتها و سؤالات آقای فردوسیپور درباره حادثه دردناک پلاسکو بیان نکات زیر ضروری به نظر میرسد:
یکم: فردوسی پور آرزو کرده است که ایکاش قضیه بهتر مدیریت میشد.
چه مدیریتی بهتر از این که هیچیک از شهروندانی که به هشدارهای آتشنشانی تهران گوش فرا دادند در این حادثه آسیب ندیدند.
حادثه پلاسکو قطعا دردناک است اما چرا نجات تامّ و تمام صدها شهروند ساکن و شاغل ساختمان پلاسکو نادیده گرفته شده است.
دوم: فردوسیپور با لحنی انتقادی میگوید که چرا با اینهمه اخطار و ابلاغ اما روند فعالیت ساختمان پلاسکو ادامه یافته است؟
پاسخ وی بر اساس مصوبات هیئت دولت این است که وزارتخانههای تعاون و کار وظیفه داشتهاند طبق اخطارهای شهرداری و صلاحدید خود، اقدام به پلمب ساختمانهای ناایمن کنند.
البته پر واضح است که باید این قانون را با عقلانیت و مصلحتسنجی همراه با سازوکارهای مشخصی اجرا کرد چون در صورت اجرای بدون عقلانیت، بایستی نیمی از ابنیه کشور تعطیل شوند!
سوم: مجری برنامه نود همچنین آرزو کرده است که ایکاش پلاسکوی دیگری تکرار نشود و آیا ما درس میگیریم؟
این سؤال مشفقانه اما با یک غلط فلسفی همراه است.
البته که عبرت گرفتن یک واجب عقلی و دینی است اما آیا کسی میتواند برای همیشه از حادثه جلوگیری کند؟
کدام کارشناس معماری یا آتشنشانی احتمال فروریختن ساختمان پلاسکو را میداد؟
و همینطور کدام کارشناس در کدام کشور دنیا احتمال غرق شدن کشتی کنکوردیا با چند هزار سرنشین در سواحل ایتالیا را متصور بود؟
عرض ما این است که دلسوزی برای یک حادثه باید با صحبتهای عقلانی و صحیح همراه باشد.
همچنین است که بر اساس اظهارات آقای فردوسیپور، اتفاقا پس از ماجرای آتشسوزی یک کارگاه تولیدی در خیابان جمهوری تهران، عبرتهایی گرفته شد و دولت هم مصوباتی را گذراند که بر اساس آنها وزارت کار موظف به پلمب ساختمانهای ناایمن با عنایت به گزارشهای شهرداری شده بود.
شهردار تهران نیز پس از همان حادثه در یکی از جلسات شورای شهر در 2 سال قبل، صحبتهای مبسوطی را پیرامون ناامنی ساختمان پلاسکو و اینکه اختیار قانونی پلمب آنرا ندارد، بیان کرده است که ما نتیجه میگیریم گردانندگان برنامه 90 هنوز این فیلم را ندیده و آن صحبتها را نشنیدهاند! (میتوانند از این لینک مشاهده کنند)
و چهارم: در اشاره به تعجب آقای فردوسیپور از عدم استعفا یا اخراج برخی یا تمام مدیران در پیامد حادثه پلاسکو! شایان ذکر است که پیش از او مشاور سیاسی دفتر رئیسجمهور روحانی و چند روزنامهنگار اصلاحطلب نیز خواستار استعفا و حتی محاکمه آقای قالیباف، شهردار تهران شدهاند.
آیا این هشتگ شدن استعفا در پیامد رخدادی که طی آن، تاکنون و بر اساس مشاهدات و قوانین موجود، هیچ اشتباهی متوجه شهرداری تهران نیست (صدالبته رأی نهایی در این زمینه بر عهده قوه قضائیه است) اتفاقی است یا اینکه پای یک علاقه مشترک و مسئله انتخابات در میان است؟!
لازم به اشاره است که چندی قبل یک کارشناس هواشناسی در حین اجرای برنامه تلویزیونی خود در اشاره به وضعیت ناپایدار هوا با کنایه بیان کرد که این وضعیت مثل آمریکاست و نمیشود به آن اعتماد کرد.
رسانهها خبر دادند کارشناس مذکور پس از بیان این پلاتو، مورد توبیخ قرار گرفته و ممنوعالکار شده است.
گفتنیست مهمان برنامه دوشنبه گذشته نود نیز در بخشی از صحبتهای خود اشاره کرد که «تاکنون کارشناسان زیادی در این باره (فاجعه پلاسکو) صحبت کردهاند».
بر اساس اطلاعات ما تاکنون و در حالیکه هنوز ابدان پاک شهدای آتشنشان از زیر آوارهای پلاسکو خارج نشده است؛ غیر از مدیران ذیربط در دو سازمان شهرداری و آتشنشانی تهران، برخی کسانی که در قبال فاجعه پلاسکو اظهار نظر کارشناسی و حتی قضاوت کردهاند به شرح ذیل هستند:
_رئیس سابق خبرگزاری ایرنا در دولت اصلاحات
_روزنامههای اصلاحطلب شرق، بهار، آرمان امروز، اعتماد و مردمسالاری
_مشاور سیاسی دفتر رئیسجمهور
_مشاور فرهنگی رئیسجمهور
_یک عضو فراکسیون امید مجلس
_و یک مجری_کارشناس برنامههای مرتبط با ورزش فوتبال!
***
حضور «سخنگوی غیر رسمی دولت روحانی» در کاخ سفید!
پایگاه آمریکایی«واشنگتن فری بیکن» اخیراً در گزارشی افشا کرده است که «حسین موسویان» عضو سابق تیم مذاکرهکننده هستهای در مذاکرات سعدآباد، دستکم سه مرتبه میهمان کاخ سفید بوده و با مقامات ارشد دولت باراک اوباما دیدار کرده است.
منابع آگاه به واشنگتن فری بیکن اعلام کردند که تریتا پارسی (نویسنده و تحلیلگر سیاسی ایرانی-آمریکایی و بنیانگذار و رئیس فعلی شورای ملی ایرانیان آمریکا -نایاک-) و موسویان به کاخ سفید در ساخت پیامهایی در خصوص ایران و یک سری نکات مهم برای بحث و گفتوگو کمک کردند که در نهایت به توافق هستهای با ایران منجر شد.
این پایگاه اینترنتی ادامه داد که این تلاشها بخشی از توافق بزرگتر «اتاق پژواک» به رهبری مقامات دولت اوباما بود.
به گزارش فارس، موسویان که به عنوان سخنگوی دولت ایران در حین مذاکرات هستهای ایران با جامعه بینالملل فعالیت میکرد با «رابرت مالی»یکی از مقامات شورای امنیت ملی کاخ سفید دیدار کرد.
یکی از تحلیلگران مسائل ایران که به طور مداوم با کنگره آمریکا در این زمینه همکاری دارد، درباره موسویان اینگونه گفت: «موسویان در دهه 1990 بعنوان سفیر ایران در آلمان فعالیت میکرد... وی سپس به آمریکا آمد و دهها هزار دلار از صندوق پلاشرز که بودجه اتاق پژواک بن رودز را تأمین میکرد، دریافت کرد».[1]
*«حسین موسویان» که هماکنون بعنوان پژوهشگر در دانشگاه پرینستون آمریکا فعالیت دارد، پس از اثبات جرم ضد امنیتی خود و انفصال از خدمات دولتی در دهه 80، مرکزیت فعالیتهایش را به خارج از کشور منتقل کرد و در آمریکا مشغول به کار شد.[2]
منتقدان پیش از این نیز به دولت و افکار عمومی هشدار داده بودند که موسویان فیالواقع «عقل منفصل دولت یازدهم در خارج از کشور»است.
وی چندی قبل و در ماجرای برجام با یک رسوایی بزرگ مواجه شد و آن افشای خبر دریافت پول از کاخ سفید برای ترویج برجام روحانی بود.[3]
موسویان که روزنامه شرق چندی قبل در مصاحبه با او، از عبارت «سخنگوی غیر رسمی (دولت) ایران در آمریکا» استفاده کرد (خبرگزاری فارس نیز در خبر فوقالذکر همین لقب را بکار میبرد)، همچنین در ترویج مقولاتی همچون برجام 2، انتقاد ضمنی از فعالیتهای موشکی ایران، خوشبینی نسبت به مقامات آمریکا و فرصت جلوه دادن آنها و تبلیغ شعار اعتدال دولت یازدهم در خارج از کشور نیز نقش بسزایی داشته است.
در ادامه به تعدادی از صحبتهای موسویان که بعضاً در خارج از کشور ایراد شدهاند اشاره میکنیم:
_این توافق بار تحریمها را از روی دوش ایران برداشته است. همین که بار تحریمها از روی دوش کشور و ملت ایران برداشته شود، مسلما باعث تقویت توان دفاعی ایران میشود...این که ما توقع داشته باشیم با این توافقنامه بلافاصله تمام تحریمهای به ایران لغو شود غیر منطقی است، حتی کسانی که انتقاد میکنند نیز می دانند که چنین چیزی ممکن نیست که فورا به ما جنگنده F18 تحویل داده شود...دیدگاه من این است که اکنون زمان این است که بعد از دوران هستهای، ایران و قدرتهای جهانی یک همکاری نزدیک و فوق العاده جدی و کاری راجع به مدیریت بحرانهای منطقهای شکل داده و آغاز کنند که طبیعتا آمریکا هم بخشی از مذاکرات باید باشد!
(سوم شهریور 94 در مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا)
_میگویند ما فراتر از معاهده انپیتی امتیاز دادهایم. من هم قبول دارم اما برای یک بازه زمانی مشخص...دسترسی نامحدود الزامی شده است البته این دسترسی تا زمانی است که اعتماد جامعه بینالمللی حاصل شود.
(31فروردین 94_ گزارش ایسنا از سخنرانی موسویان در اشاره به تفاهم لوزان)
_رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا برای توافق هستهای و پذیرش غنیسازی در ایران و رفع تدریجی تحریمها جدی هستند و قصد بازی کردن با ایران را ندارند.
(چهارم دیماه 93 در گفتوگو با ایسنا)
_آزمایش موشکی ایران قبل از اجرایی شدن برجام صورت گرفت. ایران پس از انجام آزمایش موشکی عنوان کرد که این آزمایش موشکی نقض برجام نیست، که سخن صحیحی است. در مقابل اما آمریکا و قدرتهای بزرگ مدعی شدند که آزمایش موشکی مغایر قطعنامه 1929 شورای امنیت است و چون برجام اجرایی نشده ، لذا آن قطعنامه مشروعیت داشته است. به هر حال با این اتفاق شبهه جدی ایجاد شد. اگر من جای مسئولان بودم، آزمایش موشکی را بعد از اجرایی شدن برجام انجام میدادم که قطعنامههای قبلی منتقی شده بودند و شبههای هم بوجود نمیآمد.
(22دیماه 94 در گفتوگو با سایت جماران)
_من اعتقاد دارم که اوباما یک فرصت بود و هنوز هم هست و باید از این فرصت نهایت استفاده را کرد.
(12دیماه 94 در گفتوگو با خبرگزاری آنا)
_اگر اصول این توافق (برجام) توسط سایر کشورهای منطقه اجرا شود، طرح خاورمیانه عاری از سلاح هستهای عملا تحقق خواهد یافت!
(روایت تسنیم از سخنرانی موسویان در کنفرانس سالانه وکلای آمریکا در 19 آبان 94)
_دستآورد مهم توافق هستهای، تقویت اعتدالگرایی در جهان استکه قدرت را از دست تندروهای جنگ طلب در منطقه و جهان گرفت.
(روایت خبرگزاری ایلنا از سخنرانی موسویان در ایالات آمریکا در تاریخ 30 شهریور 94)
گفتنیست، حسین موسویان در بهمنماه سال 92 (مدتی پس از توافق موقت ژنو که بیدستاوردی آن اثبات شد!) نیز در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم پیرامون نقش خود در خارج از کشور گفته بود:
من اگر نقشی را در دیپلماسی در 4 سال گذشته بازی کردم در «دیپلماسی عمومی» بوده است.در روشنگری افکار عمومی جهان غرب راجع به مواضع ایران بوده است. اگر شما نظرسنجی یک ماه پیش گاردین را که آنلاین مطرح کرد که توافق هستهای ژنو که به دست آمد دلایلاش چه بود؟ 1. روشنگریها و مقالات و سخنرانیهای حسین موسویان 2. انتخاب آقای روحانی، 3. مواضع آقای کری و اوباما و... یعنی آنها هم میدانند که من در صحنه دیپلماسی عمومی در عالیترین سطوح رسانهای اعم از نیویورک تایمز، واشنگتن پست، گاردین، فایننشیال تایمز، وال استریت ژورنال، سیانان، لوموند... فعال بودم، من صدها مقاله و صدها کنفرانس و سخنرانی انجام دادهام. بسیاری از سخنرانیهای من در آمریکا مستقیم از طریق تلویزیون پخش میشد. من در سانفرانسیسکو یک سخنرانی داشتم که بیشتر عمومی بود و از 250 شبکه تلویزیونی و رادیویی آمریکا پخش میشد.[4]
و مدتی پس از همین مصاحبه بود که ماجرای پولهای دریافتی وی از سوی کاخ سفید برای ترویج برجام، توسط آسوشیتدپرس افشا شد...
با افشای خبر اخیر واشنگتن فری بیکن مبنی بر دیدار موسویان با مقامات ارشد کاخ سفید و نیز با عنایت به خبرهای قبلی مبنی بر دریافت پول توسط وی برای ترویج برجام! به نظر میرسد کارشناسان امنیتی و سیاسی باید بصورت ویژهتری درباره محتویات این پرونده اظهار نظر کنند و آنرا به اقتراح بگذارند.
خاصه آنکه برجام آقای روحانی پس از گذشت یکسال حتی یک دستاورد قابل لمس هم برای عموم مردم ندارد، آمریکا به گواه جانکری بر گستره تحریمها افزوده است و برنامه موشکی ایران نیز از سوی برخی چهرهها از جمله شخص موسویان مورد انتقاد گرفته و یا «کمعقلی» خطاب گرفته است.
این 3 گزاره در کنار هم شاید ترسیمکننده محتوای مشاورههایی باشد که برخی چهرههای خاص در پیرامون برجام به کاخ سفید دادهاند.
گفتنیست، «سعید حجاریان» خرداد امسال در بخشی از مصاحبه خود با سایت جماران اظهار کرده بود: میخواهند بگویند روحانی هم امروز با آمریکاییها ارتباط دارد؛ بی بی سی میخواهد عدهای را در داخل ایران بترساند و آتو به دست آنها بدهد که دولت فعلی نیز از طریق امثال دکتر ظریف و... با آمریکا مرتبط است.
بر ما مکشوف نیست آقای حجاریان این فرض خود را از کجا بدست آورده و با چه نیتی مطرح کرده است اما به هر روی از دولت رئیسجمهور روحانی انتظار است که درباره علت بیدستاوردی برجام و نیز پیرامون رفتارهای حسین موسویان توضیحات قانعکنندهای را در چنته داشته باشد.
***
1_http://fna.ir/5KEW7O
2_http://hawzahnews.com/TextVersionDetail/345930
3_http://fna.ir/UCMCP0
4_http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13950304000502