سرویس ورزش مشرق - در روزهایی که واقعه مربوط به مرکز فروش پلاسکو، اذهان را به خود مشغول کرده بود، در ورزش کشور اخباری به گوش می رسید که قابل تامل است. در زیر، مرروی بر برخی از آنها خواهیم داشت.
*در شرایطی که از حضور مسعود سلطانی فر به عنوان وزیر ورزش و جوانان چند صباحی می گذرد و بارها از لزوم ساماندهی ورزش های پایه و مدال آور سخن گفته که البته بخشی از آنها نیز حکایت از شناخت نادرست وی از ورزش دارد، همچنان فقط سخنرانی می کند و اقدامی صورت نمی گیرد. با توجه به شرایط کنونی، به نظر می رسد تدبیری خاص برای این حوزه ها ندارد و صرفا به مقولاتی شعاری مشغول است. با این روند، نابودی فدراسیون هایی مانند دوومیدانی، ژیمناستیک و ... دور از ذهن نیست.
*این روزها که کارلوس کی روش با افت مقبولیت جدی مواجه شده، هر بار به بهانه ای، با فردی دعوا می کند. در آخرین مورد که با برانکو ایوانکوویچ درگیری پیدا کرد، حتی فکرش را هم نمی کرد که اینگونه مورد هجوم افکار عمومی قرار گیرد. او که زیر سایه رفتار منفعل فدراسیون، هرچه می خواهد می کند، این بار دچار بن بستی تاکتیکی شده است. نزدیکان وی نیز نتوانسته اند برای او مفری از این بحران را طراحی کنند. البته، رفتارهای خارج از عرف و منطق وی، اگر با برخوردی منطقی و محکم روبرو می شد، بی تردید با این روزها مواجه نبودیم. البته، این رفتارهای عجیب مدیریتی همچنان دارد که ریشه در مصلح جویی های بی مبنا است.
*خبرنگار یکی از روزنامه های ورزشی که ارتباط نزدیکی با دلال ها و جریان های آلوده دارد، به تازگی اقدام به خرید مازراتی کرده است. این به اصطلاح خبرنگار که مرکز فعالیت خود را لیگ دسته اول قرار داده، با همکاری برخی اهالی رسانه و دلال های این رشته، در حال جابه جا کردن پول های هنگفتی در لیگ دسته اول هستند که هیچ نظارتی نیز بر آن وجود ندارد. در این باره اخباری از جزئیات فعالیت وی و همراهانش وجود دارد که مشرق به زودی منتشر خواهد کرد.
*اگرچه علی کفاشیان دیگر در فدراسیون فوتبال به عنوان نفر اول حضور ندارد؛ ولی در برخی موارد، همچنان تصمیم گیر است. در یک نمونه، شاهد ادامه حضور برادر خانم وی در پستی هستیم که اساسا فاقد وجاهت قانونی است. برادر خانم رئیس سابق که به عنوان مدیر مالی و اداری فدراسیون مشغول بود، همچنان بر مسند تکیه زده و تاج نیز هیچ اقدامی در این باره نداشته است. این پست فاقد ما به ازاء در اساسنامه بوده و عملا خلاف قانون است. انتظار می رود تاج به عنوان رئیس فدراسیون، تدبیری جدی در این زمینه داشته باشد.
* در روزهایی که دوتابعتی ها مجبور به واگذاری سمت های خود در ساختارهای مدیریتی شده اند، شاهدیم که رئیس یکی از فدراسیون های مشهور، بی توجه به قانون، به کارش ادامه می دهد. این رئیس فدراسیون که انتقاداتی نیز درباره نحوه مدیریتش وجود دارد، در ماه های گذشته نیز به یک باره عازم ینگه دنیا شد که بدون ارتباط با حوزه مدیریتی بوده و برای اهداف شخصی بوده است. اینکه چرا یک دوتابعیتی بایستی اینگونه بی اعتنا به قانون، به فعالیتش ادامه دهد، موضوعی است که دستگاه های نظارتی باید بدان توجه داشته باشند.
* والیبال ایران که با مدیریت داورزنی رو به افول گذاشته، با رفتن او به وزارت ورزش، در انتظار رئیس جدید است. بازیکن سالاری، فقدان استراتژی در ابعاد کلان، گسترش بی اخلاقی در لیگ برتر، عدم توجه به رده های پایه، ناتوانی در عرصه بین المللی و ...، موضوعاتی بود که والیبال ایران با آن مواجه شده بود. اکنون، بر دستگاه ورزش است که این کشتی بحران زده را به دست فردی توانمند بسپارد تا این بحران ها فروکش کند. در غیر اینصورت، والیبال ایران دچار چالش های ویران کننده ای خواهد شد که میراث دوران داورزنی است.
*در شرایطی که از حضور مسعود سلطانی فر به عنوان وزیر ورزش و جوانان چند صباحی می گذرد و بارها از لزوم ساماندهی ورزش های پایه و مدال آور سخن گفته که البته بخشی از آنها نیز حکایت از شناخت نادرست وی از ورزش دارد، همچنان فقط سخنرانی می کند و اقدامی صورت نمی گیرد. با توجه به شرایط کنونی، به نظر می رسد تدبیری خاص برای این حوزه ها ندارد و صرفا به مقولاتی شعاری مشغول است. با این روند، نابودی فدراسیون هایی مانند دوومیدانی، ژیمناستیک و ... دور از ذهن نیست.
*این روزها که کارلوس کی روش با افت مقبولیت جدی مواجه شده، هر بار به بهانه ای، با فردی دعوا می کند. در آخرین مورد که با برانکو ایوانکوویچ درگیری پیدا کرد، حتی فکرش را هم نمی کرد که اینگونه مورد هجوم افکار عمومی قرار گیرد. او که زیر سایه رفتار منفعل فدراسیون، هرچه می خواهد می کند، این بار دچار بن بستی تاکتیکی شده است. نزدیکان وی نیز نتوانسته اند برای او مفری از این بحران را طراحی کنند. البته، رفتارهای خارج از عرف و منطق وی، اگر با برخوردی منطقی و محکم روبرو می شد، بی تردید با این روزها مواجه نبودیم. البته، این رفتارهای عجیب مدیریتی همچنان دارد که ریشه در مصلح جویی های بی مبنا است.
*خبرنگار یکی از روزنامه های ورزشی که ارتباط نزدیکی با دلال ها و جریان های آلوده دارد، به تازگی اقدام به خرید مازراتی کرده است. این به اصطلاح خبرنگار که مرکز فعالیت خود را لیگ دسته اول قرار داده، با همکاری برخی اهالی رسانه و دلال های این رشته، در حال جابه جا کردن پول های هنگفتی در لیگ دسته اول هستند که هیچ نظارتی نیز بر آن وجود ندارد. در این باره اخباری از جزئیات فعالیت وی و همراهانش وجود دارد که مشرق به زودی منتشر خواهد کرد.
*اگرچه علی کفاشیان دیگر در فدراسیون فوتبال به عنوان نفر اول حضور ندارد؛ ولی در برخی موارد، همچنان تصمیم گیر است. در یک نمونه، شاهد ادامه حضور برادر خانم وی در پستی هستیم که اساسا فاقد وجاهت قانونی است. برادر خانم رئیس سابق که به عنوان مدیر مالی و اداری فدراسیون مشغول بود، همچنان بر مسند تکیه زده و تاج نیز هیچ اقدامی در این باره نداشته است. این پست فاقد ما به ازاء در اساسنامه بوده و عملا خلاف قانون است. انتظار می رود تاج به عنوان رئیس فدراسیون، تدبیری جدی در این زمینه داشته باشد.
* در روزهایی که دوتابعتی ها مجبور به واگذاری سمت های خود در ساختارهای مدیریتی شده اند، شاهدیم که رئیس یکی از فدراسیون های مشهور، بی توجه به قانون، به کارش ادامه می دهد. این رئیس فدراسیون که انتقاداتی نیز درباره نحوه مدیریتش وجود دارد، در ماه های گذشته نیز به یک باره عازم ینگه دنیا شد که بدون ارتباط با حوزه مدیریتی بوده و برای اهداف شخصی بوده است. اینکه چرا یک دوتابعیتی بایستی اینگونه بی اعتنا به قانون، به فعالیتش ادامه دهد، موضوعی است که دستگاه های نظارتی باید بدان توجه داشته باشند.
* والیبال ایران که با مدیریت داورزنی رو به افول گذاشته، با رفتن او به وزارت ورزش، در انتظار رئیس جدید است. بازیکن سالاری، فقدان استراتژی در ابعاد کلان، گسترش بی اخلاقی در لیگ برتر، عدم توجه به رده های پایه، ناتوانی در عرصه بین المللی و ...، موضوعاتی بود که والیبال ایران با آن مواجه شده بود. اکنون، بر دستگاه ورزش است که این کشتی بحران زده را به دست فردی توانمند بسپارد تا این بحران ها فروکش کند. در غیر اینصورت، والیبال ایران دچار چالش های ویران کننده ای خواهد شد که میراث دوران داورزنی است.