به گزارش مشرق، انقلاب های بزرگ تاریخ ،علاوه بر تغییرات عمیق مناسبات داخلی ،قدرت نقش آفرینی و تاثیرگذاری در فضای بین الملل را نیز دارا می باشند.انقلاب اسلامی با رویکرد دینی خود به اذعان اندیشمندان و متفکرین بزرگ دنیا از جمله مهمترین انقلاب های تاریخ معاصرو بدون شک یکی از تاثیرگذارترین آنها در روابط بین الملل بوده است.
انقلاب اسلامی در روزگاری به پیروزی رسید که به قول نیچه "خدا مرده بود". لیبرالیسم و مارکسیسم هردو با کنار نهادن مبداء و معاد الهی و دست شستن از آسمان در پی تحقق بهشت زمینی بودند و انسان غربی و شرقی در چنبره اصالت ماده گرفتار آمده بود.مذهب از حوزه عمومی بیرون و به حوزه خصوصی محکوم وقدرت تحرک از مذهب سلب شده بود.
امام خمینی (ره) با چنگ زدن به ریسمان الهی و با توکل بر قدرت لایزال الهی در دوران دین زدایی در تاریخ موفق شد نهضت اسلامی ملت ایران را راهبری و آن رابه نام دین و برای خدا به پیروزی برساند و این همان گنج فراموش شده بشر درمانده و خسته امروزی بود.
امام راه سعادت نه ایرانی بلکه نوع بشر را در پناه بردن به دامن معنویت و شریعت الهی می دانست.از همین روی در نامه مهم و تاریخی خویش به صدر هیات رئیسه اتحاد جماهیرسوسیالیستی شوروی ،چنین آورده اند:" جناب آقای گورباچف! باید به حقیقت رو آورد؛ مشکل اصلی کشور شما مسأله مالکیت و اقتصاد و آزادی نیست. مشکل شما عدم اعتقاد واقعی به خداست، همان مشکلی که غرب را هم به ابتذال و بن بست کشیده و یا خواهد کشید. مشکل اصلی شما مبارزه طولانی و بیهوده با خدا و مبدأ هستی و آفرینش است."
انقلاب ملت ایران به نام دین آغاز و به پیروزی رسید و جان های بسیاری را در دنیا به سوی خود جلب کرد.کار مهم و تاریخی امام (ره) شکستن بن بست "دین نمی تواند" بود. خیلی از جوانان و حتی نخبگان ،اعتماد خود را به دین برای رسیدن به رهایی و آزادی از دست داده بودند و همگی ابزار مبارزه را در مکتب مارکسیست دنبال می کردند.و البته عده ای هم راه پیشرفت را در مکتب لیبرالیسم جستجو می کردند.
اعتقاد و باور کمتر کسی بر این بود که اسلام هم دین مبارزه با ظلم و طاغوت است و هم راه پیشرفت و سعادت دنیارا می توان در آن یافت.با پیروزی انقلاب اسلامی تابوی اول شکست که خود انقلابی دیگری شد در نظریه های انقلاب و سبب گردید موج جدیدی در تئوری پردازی های انقلاب در جهان شروع شود.
برخی معتقدند امام از ابتداء بنای حکومت نداشت و به برخی اصلاحات در رژیم پهلوی راضی بود و نظریه تشکیل حکومت اسلامی محصول اندیشه و تفکر مکتب نجف امام است.که ما در این مجال کوتاه قصد ورود به این بحث تفصیلی و دامنه دارفقه سیاسی امام و جریانات تاریخی را نداریم.
اکنون نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و ما همچنان در جستجوی راهی برای پیشرفت ایران از این مدل به آن الگوی غیر بومی در هروله هستیم و هنوز نتوانسته ایم به مسیری منطبق با آموزه های دینی و اقتضائات ملی دست یابیم.
هنر امام خمینی (ره) گشودن راه روشنی به روی انسان معاصر بود و آن برگشت به دین و آشتی با خدا بود.و هنر بعدی اما چه بسا سخت تر آن است که حکومت اسلامی بتواند در سایه دین ، دنیای انسان ها را نیز به خوبی اداره کند و این نسخه شفا بخش دینی ،جوامع بشری را از این ابتذال خود ساخته پیامبران زمینی که محصول نامبارک دین زدایی بود نجات دهد.
آیا جمهوری اسلامی موفق به این مهم خواهد شد.آیا دانشگاه وخصوصا حوزه که خواستگاه اصلی انقلاب اسلامی بوده به وظیفه تاریخی و انقلابی خود عمل خواهد کرد. آیا حیاط طیبه که یک ارمغان دینی است محقق خواهد شد.
گاها می شنویم که جمهوری اسلامی به ناکارآمدی متهم می شود و ارزشها و هنجارهای طاغوتی مجال عرض اندام می یابند که دلیل عمده اش کوتاهی کارگزاران و البته نخبگان جامعه در یافتن راه پیشرفت جامعه ایرانی است.این کاستی را نباید پنهان کرد و آن را به مسئله ای کوچک فرو کاست و اتفاقا باید فریاد زد تا خفتگان بیدار شوند و به تکلیف خود عمل کنند . به هر حال کارآمدی لازمه استمرار هر نظام سیاسی می باشد. و انقلاب اسلامی باید راهی برای برون رفت از این مشکل را بیابد.
وحید جلال زاده 95/11/17