به گزارش مشرق، با وجود تمرکز رسانهها بر جشنواره فیلم فجر، این اثر از دید مردم پنهان نماند و با استقبال مردم در تلویزیون مواجه شد. در برابر طوفان مستند خوشساختی است که به روایت پهلوی دوم میپردازد؛ از آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی تا شکلگیری انقلاب اسلامی. این مستند با استفاده از آرشیوهای ناب و دیدهنشده در کنار روایت جذاب و قصهگو بهرغم مناسبتی بودن، استقبال مخاطب عام را برانگیخته است.
چه شد که تصمیم گرفتید «در برابر طوفان» را بسازید؟
ما کمتر مستندی در ایران دیدهایم که به صورت کامل از آرشیو تهیه شده باشد، انتخاب این شیوه روایت دلیل خاصی داشت؟
پس هنرمندان را در استفاده نکردن از آرشیوهای دست نخورده و نپرداختن به موضوعات تاریخی مقصر میدانید؟
مستند انقلاب 57 تأثیری در ساخت مستند شما داشت؟
پژوهش این اثر چه میزان طول کشید؟
برنامهای برای بازانتشار مستند بین مخاطبان دارید؟
بازخورد خاصی از سمت مخاطب هنگام پخش تلویزیونی مشاهده کردید؟
برای من جالب بود، با آدمهایی روبهرو شدم که گفتمان آنها تناسب زیادی با جمهوری اسلامی نداشت. آنها با تمجید از اثر به این نکته اذعان داشتند که کار، بیطرف است. البته بیطرفی سوءتعبیر نشود که جوری اثر را تولید کردیم که دو طرف ناراحت نشوند. یک زمانی فیلمساز میتواند در اثرش تحلیل شخصی را قرار دهد و این باعث میشود مخاطب نتیجهگیری اثر را پس بزند اما یک زمانی هم هست که فیلمساز سعی میکند تاریخ را درست روایت کند.
تمایل دارید فیلم بعدی خود را با چه موضوعی بسازید؟
نام این فیلم از جمله رضاشاه بر گرفته شده است، وی زمانی که به جزیره موریس تبعید میشد به پسرش گفت: «در برابر طوفان مقاومت نکن بگذار طوفان از تو عبور کند». ما با مهدی نقویان، کارگردان و تهیهکننده این اثر به گفتوگو نشسته است. متن این گفتوگو را در زیر میخوانید.
***
به نظرم چرایی را باید از سوی دیگری مطرح کرد، اینکه چرا تاکنون مستندی به این شکل ساخته نشده است؟ اینقدر که با این مضمون مستند ساخته نشده همه با تعجب به آن نگاه میکنند. ما در 40 سال گذشته شاید مجموعه مستند کاملی درباره پهلوی نداشتیم. البته با توجه به اینکه در چند سال اخیر، رسانههای غربی محصولات خودشان را به این موضوع معطوف کردهاند تا حدی در میان ما دغدغه تاریخ پهلوی بیشتر شده است. آنها در این سالها بشدت مشغول فعالیت شدهاند و سعی دارند از چهره یک دیکتاتور، شخصیتی دموکراتیک و منعطف بسازند. از یک سو عدم پرداخت به این موضوع و از سوی دیگر دغدغه شخصی خودم نسبت به تاریخ معاصر موجب شد تا «در برابر طوفان» را بسازیم.
این شیوه از روایت، یک ژانر تعریفشده است که عمدتا در مستندهای تاریخی- سیاسی از آن استفاده میشود و وقتی ما نیاز داریم تا به تاریخ رجوع کنیم، بهتر است از این شیوه استفاده کنیم تا برای مخاطب قابل پذیرش باشد؛ اینکه موضوع هم درباره پهلوی دوم بود و مخاطب نسبت به آن دوره حس نوستالژی دارد و دیدن تصاویر آن برهه از زمان به جذابیت اثر اضافه میکند. ما هم با روایتی که به صورت نریشن روی تصاویر میآید سعی کردیم به سندیت اثر قوت ببخشیم.
یکی از نقاط قوت مستند، استفاده از آرشیوهای بکر و دیده نشده است. این آرشیوها را چگونه تهیه کردید چون دسترسی به آرشیوها ظاهرا خیلی آسان نیست؟ به نظرتان در استفاده از آرشیو زیادهروی نشد؟
من تقریبا یک دهه است که مشغول مستندسازی هستم، هیچگاه ندیدم که سدی باشد و نتوان از آن عبور کرد. به هرحال آرشیو اسناد و مدارکی با خود دارد که دسترسی به آنها طبیعتا مشکل است اما وقتی از یک نهاد معتبر به آرشیو معرفی شویم، در آنجا دیگر ممنوعیتی برای دسترسی به اسناد وجود ندارد. منتها به نظر من این فیلمسازان هستند که رجوع کمتری به آرشیو دارند و اصلا موضوعات تاریخی در اولویتشان نیست، همچنین تلویزیون حدود 40 سال است که مجموعه کارهای مناسبتی دارد که از نظر کمی هم قابل توجه بود. افرادی که مسؤول ساخت این امور مناسبتی هستند چون کارشان به صورت سفارشی است خیلی به کیفیت آن بها نمیدهند.
مثلا جستوجو میکنند ورود امام و نخستین نما را برای خود انتخاب میکنند یا فرار شاه را جستوجو میکنند و نخستین پلانی که پیدا میشود را روی فیلم خود قرار میدهند. برای همین ما با یکسری تصاویر تکراری مواجه هستیم. اما ما از لایههای اولیه تصاویر تکراری در آرشیو عبور کردیم و به اسناد و تصاویر دست نخوردهای رسیدیم و تصمیم گرفتیم تصاویری را انتخاب کنیم که کمتر دیده شده است. طبیعتا سختی کار بیشتر میشد اما سعی کردیم به جذابیت اثر با استفاده از تصاویر کمتر دیده شده اضافه کنیم. در واقع پایه مستند تاریخی آرشیو است و اگر آرشیو نباشد مستند تاریخی نمیتواند مخاطب را به سوی خود بکشاند.
خیر! این رابطه دو طرفه است. بخشی از آن به مسؤولان بازمیگردد، آنجایی که مسؤولان میتوانند با اعتماد به افرادی که در این حوزه کار میکنند و دغدغه دارند، ضوابط موجود را سادهتر کنند اما به نظرم دلیل اصلی به خود فیلمساز بازمیگردد. الان کدام فیلمساز گفته به دلیل اینکه به آرشیو دسترسی نداشتم، نتوانستم فیلمم را بسازم؟ بالاخره فیلمسازی سختیهایی دارد و این مساله هم جزو سختیهای فیلمسازی محسوب میشود و ما باید برای ساختن یک فیلم خوب از آنها بگذریم.
انقلاب 57 جزو یک پازل از کارهایی است که علیه جمهوری اسلامی انجام میشود. تطهیر پهلوی و نشان دادن چهرهای دموکراتیک از آنها در بسیاری از مجموعههای دیگر دیده میشود. جالب است بگویم که ما یکسری از شنودهای ساواک از پهلوی را در قسمت 8 و 9 مستند قرار دادهایم، این شنودها حرفهایی است که درباره خودشان میزنند. جلسات شورای امنیت، تماسهای تلفنی شاه و... با پخش درست هرکدام از اینها، اثر همه کارهایی که درباره پهلوی درست شده از بین میرود. جالب اینجاست بدانید که این شنودها در اینترنت وجود دارد اما تا الان کسی از آنها استفاده نکرده بود. به هر حال تولیدات شبکههای خارجی باعث میشود که سرعت و دغدغه ما به نسبت به موضوعات بیشتر شود.
ویژگی برجسته این کار در قوت پژوهش آن است. پژوهش مستند یک سال طول کشید و نویسندگی آن 6 ماه زمان برد و مجموعا یک سال و نیم برای پژوهش و نگارش آن زمان گذاشتیم. تیم پژوهش را نخبگان دانشگاهی تشکیل میدادند که از قوت بسیار بالایی برخوردار بودند و کارشان باعث شد تا درجه سندیت این اثر بسیار بالا رود. منابع تحقیقاتی ما بیشتر از منابع و خاطرات پهلوی بوده که خودشان نوشته بودند و همین ویژگی باعث شده اتهام یکجانبهنگری از ما گرفته شود زیرا منابع ما همه از اسناد و گفتههای درباریان بوده است.
برای پژوهش این اثر از کدام صاحبنظران استفاده کردید؟
«دکتر یعقوب توکلی» از مشاوران محتوایی پروژه بود که تخصص ایشان در حوزه پهلوی است و سندیت پژوهشمان را از طریق ایشان بررسی میکردیم.
آرزوی ما فیلمسازان این است که فیلممان دیده شود و توقع خاص دیگری نداریم اما این بخش برعهده تهیهکنندگان فیلم است. یکی از مشکلات اساسی ما این است که مرجعی برای تهیه فیلمها وجود ندارد، من برای دیدن آثار دوستانم مجبور هستم به خودشان رجوع کنم، برای این مجموعه هم طبعا این اتفاق خواهد افتاد اما به نظرم چند راهکار وجود دارد، یکی آنکه پخش تلویزیونی دیگری نیز به آن اختصاص داده شود، زیرا ایام دهه فجر بسیار شلوغ است و بویژه با وجود جشنواره فجر، همه اتفاقات رسانهای معطوف به آن است و به نظرم در ایام عید مناسب است که یک بار دیگر این مستند نشان داده شود. هرچند این مستند مناسبتی است اما به خاطر جذابیتهای خاص آن، امکان پخش در هر زمانی وجود دارد. مورد دیگر آنکه علاقه شخصی خودم هست که از این سریال مستند یک فیلم 90 دقیقهای تهیه کنم و در جشنوارهها و مناسبتهای مختلف حضور داشته باشد.
برای من جالب بود، با آدمهایی روبهرو شدم که گفتمان آنها تناسب زیادی با جمهوری اسلامی نداشت. آنها با تمجید از اثر به این نکته اذعان داشتند که کار، بیطرف است. البته بیطرفی سوءتعبیر نشود که جوری اثر را تولید کردیم که دو طرف ناراحت نشوند. یک زمانی فیلمساز میتواند در اثرش تحلیل شخصی را قرار دهد و این باعث میشود مخاطب نتیجهگیری اثر را پس بزند اما یک زمانی هم هست که فیلمساز سعی میکند تاریخ را درست روایت کند.
به هر حال ما دائم از یک سلطنت منحوسی صحبت میکنیم که همه معتقدیم کارهای غلط فراوانی داشته است. اگر اثر صادقانه باشد، ناخودآگاه این امور برملا میشود و ما هم سعی کردیم که تعبیرهای شخصی خودمان را از فیلم دور کنیم و تاریخ را درست روایت کنیم، آنوقت تاریخ قضاوت خواهد کرد.
ما سعی کردیم یک مجموعه جامعی از تاریخ پهلوی تهیه کنیم و بعد از آن به ریز موضوعات بپردازیم. اتفاق هولناکی که برای خودم اتفاق افتاده است، خواندن ماجراهای عجیب از دوران پهلوی است که کمتر مردم ما از آن آگاهی دارند. به طور مثال هویدا 13 سال نخستوزیر شاه بود. آن هم دورانی که برای شاه دستاوردهای فراوانی پدید آمده بود. منتها شاه همین نخستوزیر و برخی نزدیکان خود را به زندان میاندازد. این نکته برای شخص بنده بسیار جالب است که افرادی که خدمت زیادی به شاه کردند در نهایت به زندان رفتند چون شاه اینها را قربانی خودش کرده بود. من خیلی به ساخت مجموعه درباره پهلوی علاقه دارم. هرچند در موضوعات بعد از انقلاب هم موضوعات زیادی هست که تمایل دارم درباره آنها مستند بسازم.
منبع: وطن امروز