به گزارش مشرق، کتاب «مؤمن انقلابی، شیخ عباس پورمحمدی» توسط انتشارات "صهبای جهادی" منتشر شد.
کتاب «مؤمن انقلابی، شیخ عباس پورمحمدی» کتابیست از زندگی عالمی که زندگیاش، سراسر مبارزه و مجاهدت و خدمت به خلق خدا بود و به تعبیر رهبر معظم انقلاب همواره در صراط مستقیم قرار داشته، و در این مسیر، ذرهای انحراف و لغزش نداشته است.
فروَست «مؤمن انقلابي»، عنوان سلسلهکتابهاییست از انتشارات صهبا که به معرفی برخی از یاران و پیروان صدیق حضرت آقا میپردازد، چه مشهور باشند و چه گمنام. که کتاب «مؤمن انقلابي، شیخ عباس پورمحمدی» اولین کتاب این مجموعه است.
این کتاب، که از زاویۀ دوستی و رفاقتِ پنجاهسالۀ حاج شیخ عباس پورمحمدی با رهبر انقلاب به زندگی حاج شیخ پرداخته، دو بخش اصلی دارد.
بخش اول کتاب، ابتدا به شرح رابطۀ دوستی و رفاقت حاج شیخ با حضرت آقا میپردازد. سپس، به سراغ برهههایی از زندگیِ مجاهدانۀ حاج شیخ عباس میرود و برشهایی ناب و بینظیر از سیرۀ مرحوم پورمحمدی را نشان میدهد که بسیار خواندنی، و بسیار مفيد و آموزنده هستند.
در بخشی از پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مناسبت درگذشت حاج شیخ عباس، آمده است: «در دوران اختناق طاغوتی، با شجاعت و صراحت، پرچم نام و راه امام راحل را بر دوش داشت و در دوران نظام مقدس جمهوری اسلامی، پیشرو خدماترسانی به محرومان و اقدامهای فرهنگی و اجتماعی در گسترهئی وسیع بود. در همه دورانها هرگز از مردم و بخصوص طبقات محروم جدا نشد و هرگز جز راه خدا نپیمود.» بخش اول این کتاب، توضیحِ مصداقیِ همین سیره و روشیست که حضرت آقا در پیام خود به آنها اشاره داشتهاند.
بخش دوم کتاب، شامل سه ضمیمه است: «مروری کوتاه بر زندگی شیخ عباس پورمحمدی»، «اسناد»، «تصاویر». این ضمائم نیز هر یک با زبانی، از زندگی مرحوم پورمحمدی و رابطۀ ایشان به مقام معظم رهبری سخن میگویند.
کتاب «مؤمن انقلابي، شيخ عباس پورمحمدي» که با نثری داستانی روایت شده است، کتابیست 160صفحهای، از انتشارات مؤسسۀ جهادی، صهبا. این کتاب را علاوه بر کتابفروشیها و فروشگاههای فرهنگی کشور، میتوانید از طریق سایت اینترنتی انتشارات صهبا http://www.jahadi.ir/na نیز خریداری کنید.
بریدهای از کتاب "مؤمن انقلابی، شيخ عباس پورمحمدی "
برشهایی از زندگی و سیرۀ مبارزاتی حاج شیخ عباس پورمحمدی و شرح ارتباط و دوستی ایشان با حضرت آیتآلله خامنهای:
رابطۀ پدر ما (حاج شیخ عباس) و حضرت آقا خیلی صمیمی بود. هروقت پدر به مشهد میرفت، خدمت آقا هم میرسید و باهم بودند. البته پدر سعی میکرد روزهای آخر اقامتش در مشهد به دیدار آقا برود که مزاحمتی برای ایشان نداشته باشد، اما همیشه همان روزهای اول، آقا از حضور پدر در مشهد مطّلع میشدند؛ میآمدند سراغش و او و همراهانش را به خانۀ خودشان میبردند. یکبار یادم هست که وقتی سال 49 با پدر به مشهد رفتیم، آقای خامنهای مشهد نبودند. یکی دو روزی از اقامتمان در مشهد نمیگذشت که برایمان ازطرفِ آقا پیغام آوردند که به اَخلَمَد برویم! اخلمد روستاییست نزدیک مشهد. گفتند آقا در اخلمد مخفی شدهاند و مشتاق دیدار شما هستند. رفتیم به مخفیگاهشان؛ ظاهراً ساواک میخواست آقا را دستگیر کند، ایشان هم برای اینکه ترجمۀ کتاب «صلح امام حسن» را تمام کنند، به فرار و زندگی پنهانی روی آورده بودند.
برشهایی از زندگی و سیرۀ مبارزاتی حاج شیخ عباس پورمحمدی و شرح ارتباط و دوستی ایشان با حضرت آیتآلله خامنهای:
رابطۀ پدر ما (حاج شیخ عباس) و حضرت آقا خیلی صمیمی بود. هروقت پدر به مشهد میرفت، خدمت آقا هم میرسید و باهم بودند. البته پدر سعی میکرد روزهای آخر اقامتش در مشهد به دیدار آقا برود که مزاحمتی برای ایشان نداشته باشد، اما همیشه همان روزهای اول، آقا از حضور پدر در مشهد مطّلع میشدند؛ میآمدند سراغش و او و همراهانش را به خانۀ خودشان میبردند. یکبار یادم هست که وقتی سال 49 با پدر به مشهد رفتیم، آقای خامنهای مشهد نبودند. یکی دو روزی از اقامتمان در مشهد نمیگذشت که برایمان ازطرفِ آقا پیغام آوردند که به اَخلَمَد برویم! اخلمد روستاییست نزدیک مشهد. گفتند آقا در اخلمد مخفی شدهاند و مشتاق دیدار شما هستند. رفتیم به مخفیگاهشان؛ ظاهراً ساواک میخواست آقا را دستگیر کند، ایشان هم برای اینکه ترجمۀ کتاب «صلح امام حسن» را تمام کنند، به فرار و زندگی پنهانی روی آورده بودند.
از طرف دیگر، حضرت آقا هم هروقت مسیرشان به رفسنجان میخورد، حتماً به دیدار پدر میآمدند، و این بهجز دعوتهای رسمی پدرم از ایشان برای سخنرانی بود. مثلاً یکبار قرار بود آقا برای کاری از مشهد به بندرعباس بروند. در مسیر مشهد به بندرعباس آمدند رفسنجان و بقیۀ سفرشان را با همراهی پدر ادامه دادند.
حضرت آقا چندبار هم با خانواده به رفسنجان آمدهاند. نمونهاش ایام فاطمیۀ سال 53، که وقتی آقا را برای سخنرانی دعوت کردیم، ایشان ده روز به اتفاق خانواده به رفسنجان آمدند و در خانۀ ما ماندند.